جمعه، 19 دی 93 - 07:23

در روز ۱۹ سپتامبر سال ۲۰۱۴، وقتی وال استریت فروش سهام را در بورسش آغاز کرد، کسی فکرش را نمی کرد که قرار است بزرگ ترین عرضه ی سهام تا آن تاریخ رخ دهد. چیزی فراتر از فیس بوک و یا جنرال موتورز.این غول دنیای سرمایه که حالا سهامش روانه ی وال استریت شده بود، ۱۲ هزار کیلومتر آن طرف تر در هانگزو چین جا خشک کرده بود و شرکتی نبود جز علی بابا. مدیر عامل و موسس ۵۰ ساله ی علی بابا جک ما (Jack Ma) این روزها با غول های بزرگ اینترنت همچون آمازون، ebay و پِی پال دست و پنجه نرم می کند.

jack-ma

درست همانند خیلی از شرکت های چینی، برای متر کردن اندازه های شرکت آقای جک ما، نیاز به تغییر مقیاس های اساسی وجود دارد. در حال حاضر بیش از یک سوم جمعیت چین از خدمات علی بابا استفاده می کنند، یعجی چیزی نزدیک به نیم میلیارد نفر.با گسترش استفاده از خدمات علی بابا، خود شرکت نیز گسترش یافت و رفته رفته ارائه ی خدماتی جدید همچون علی پِی (alipay) را ترتیب داد. در سال مالی ۲۰۱۴، علی بابا چیزی در حدود ۸٫۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرد که در حدود نیمی از آن سود بود. و البته عرضه ی سهام علی بابا به ارزش ۲۵ میلیارد دلار آقای جک ما را به یکی از ثروتمندترین افراد جهان مبدل کرد.

با وجود همه ی توصیفات اما، کماکان عروج بی نظیر شرکت علی بابا برای خیلی ها هضم نشدنی است. اتفاقی که در بازار سرمایه کم نظیر است. شرکت علی بابا در سال ۱۹۹۹ با هدف ایجاد ارتباطی بین تولید کننده های چینی و خریداران خارجی شکل گرفت.علی بابا نقش مهمی را در باز کردن دروازه های غرب بر روی صنعت دیجیتال چین ایفا کرد. از آن جایی که آقای جک ما سابقه ی کار در وزارت بازرگانی چین را داشت، از خم و چم کار آگاهی کامل داشت و توانست با استفاده از تجربه ی خود، رقبا را هر چه سریع تر کنار زده و جایگاه شماره یک را از آن خود کند.

همانند خیلی از چینی ها، آقای ما هم از صفر شروع کرد. پدر او یک قصه گوی دوره گرد بود، جک در برنامه های پدرش با ذوق و اشتیاقی که داشت، توانست از توریست های اروپایی و آمریکایی زبان انگلیسی را بیاموزد. آقای ما بعدها شغل معلمی پیشه کرد و در سفری که به آمریکا داشت، شیفته ی شبکه ی گسترده ی جهانی (همین اینترنت امروزی) شد. او با کوله باری از تجربه و رویای متصل کردن چین به این شبکه، به کشورش بازگشت.

jack ma alibaba

چند سال بعد، جک ما شرکتش را با عنوان علی بابا به همراه ۱۷ تن از دوستانش در آپارتمان خود تاسیس کرد. اولین کارمند وی، همسرش بود که اکنون از بچه هایشان مراقبت می کند. همسر آقای ما او را فردی متفاوت از دیگران می داند و اعتقاد دارد جک ما توانایی انجام غیر ممکن ها را دارد.

دوستان آقای ما هم تحت تاثیر شخصیت آرمان گرای وی قرار دارند. یکی از دوستان او در همین رابطه می گوید: “کافی است با یک ایده ی جاه طلبانه به نزد او بروید تا او بلافاصله از شما بخواهد که به چیزی بزرگتر بیاندیشید.”

آقای ما شرکت eBay را مهم ترین رقیب خود می داند. وی در رابطه با شکل و شمایل رقابتش با eBay مثال جالبی دارد. او eBay را کوسه ای در اقیانوس می داند، در حالی که علی بابا یک کروکودیل در رودخانه است. به اعتقاد آقای ما اگر کوسه و کروکودیل در اقیانوس با هم بجنگند، کوسه پیروز خواهد شد، اما اگر در رودخانه با هم گلاویز شوند، برنده کروکودیل خواهد بود.

در همین رابطه مدیریت و سیاست شرکت علی بابا بسیار به بازار داخلی وابسته است. آنها تلاش می کنند که به هیچ عنوان رقیبی در بازار داخل نداشته باشند و سپس به فکر بازار های برون مرزی هستند.

آقای جک ما در خیلی از زمینه ها با مهارت هرچه تمام، تهدید ها را به فرصت تبدیل کرده است. برای مثال چندین سال قبل از این که شرکت علی بابا سهامی عام شود، آقای ما تمام تلاش خود را کرد تا با سودهای حاشیه ای سایت خود را برای مدتی طولانی رایگان نگه دارد و با وجود این که سهام داران از این کار ناراضی بودند اما پایه های محبوبیت علی بابا با این کار به خوبی جان گرفتند.

alibaba

جک ما در سال ۲۰۰۵ هر چه بیشتر از قبل سرنوشتش به سرنوشت دره سیلیکون گره خورد. در آن زمان یاهو که توسط جری یانگ اداره می شد تصمیم گرفت تا بخش بزرگی از علی بابا را به ارزش یک میلیارد دلار بخرد. آقای یانگ مدت ها قبل در وزارت بازرگانی با جک ما ملاقات کرده بود و او را فردی “به شدت مشتاق و کنجکاو در زمینه ی اینترنت و بسیار مبتکر” می دانست. در واقع یاهو می خواست بخشی از علی بابا را هم به خاطر بازارش و هم به خاطر خود جک ما بخرد.

یاهو می خواست بخشی از علی بابا را هم به خاطر بازارش و هم به خاطر خود جک ما بخرد.

رابطه ی بین یاهو و علی بابا چندان هم به درازا نکشید. وقتی که بازار علی بابا رشدی چند برابر را شاهد بود، جک ما تازه متوجه شد که چه بخش بزرگی از شرکت ش را به ارزانی به آمریکایی های مو بور فروخته است. خیلی ها معتقد بودند که اگر جک ما کمتر از یک سال صبر کرده بود، می توانست همان سهم را به چندین برابر قیمت به یاهو بفروشد. در آخر جک ما با جمع کردن گروهی از سرمایه گذاران داخلی توانست بخش بزرگی از سهم یاهو را بخرد.اتفاقات این چنینی برای جک ما یادآوری همیشگی است تا بداند بدون کمک داخلی هیچ وقت نمی توانست به موفقیت کنونیش دست یابد. مهم ترین برتری علی بابا در بازار محلی، همراهی هرچه بیشتر سیستم های داخلی است که عرصه را بر رقبای خارجی تنگ کرده است.

علی بابا نه تنها با مصرف کننده ها به صورت مستقیم در داد و ستد است، بلکه در زمینه ی فعالیت های جامع و کلی نظیر داد و ستد در بازار سرمایه نیز دستی بر آتش دارد. علی بابا توانست در بخش سرمایه داری و بازار سرمایه، به گردش مالی ۹۰ میلیارد دلار دست یابد.از خصوصیات کم نظیر جک ما در زمینه ی تجارت، ارتباط تنگاتنگ با دولت و مصرف کننده است، به طوری که هر دو از تعامل با علی بابا خشنود هستند و این خود کلید موفقیت های بعدی است.

نکته ی قابل اهمیت در مورد جک ما این است که او در کنار این که فردی متفکر و جاه طلب است، اما شرکت خود را به تنهایی نساخته است، بلکه با تکیه بر دانش و استفاده ی مفید از شرایط توانسته است چیزی بسازد که غربی ها غبطه اش را می خوردند.

آیا علی بابا می تواند موفقیت ش در چین را در بازار جهانی و یا هر نقطه ی دیگری تکرار کند؟

جدای از نحوه ی موفقیت و پایداری علی بابا که در حال حاضر امری بدیهی است، سوال دیگری در مورد این شرکت مطرح است: آیا علی بابا می تواند موفقیت در چین در بازار جهانی و یا هر نقطه ی دیگری را دوباره تکرار کند؟ اگر چه شاید به این زودی ها نتوان آمریکایی ها و اروپایی ها را در حال خرید شب عید در سایت های علی بابا دید اما جک ما پول هنگفتی را در زمینه ی ورود به بازار های رسانه و سرگرمی غرب سرمایه گذاری کرده است.

علی بابا اشتهای سیری ناپذیری دارد و به بازارهای بزرگ کشور های در حال توسعه، همانند برزیل، هند و روسیه نیم نگاهی دارد. در حال حاضر علی بابا در چین خود را آماده ی ارائه ی نسخه ی چینی Netflix می کند و تبلیغات گسترده ای را در این زمینه آغاز کرده است.این کار علی بابای چینی را کاملا در مقابل بزرگان عرصه ی تجارت در آمریکا قرار می دهد. جک ما می خواهد نه یک امپراطوری بلکه یک اکوسیستم بسازد. چیزی که به این راحتی ها قابل فروپاشی نباشد. در هر دو صورت، دیر یا زود می بایست ردای جنگ با غول های بزرگی غربی را به تن کند.

logo-samandehi