علی توسلی، مدیرعامل شرکت NewNet دو عامل انحصار مخابرات و نامتناسب بودن تعرفههای ثابت و موبایل با هزینه سرویس را دلیل توسعهنیافتن اینترنت ثابت در ایران میداند. با یادداشت علی توسلی درادامه همراه باشید.
مجوز فعالیت FCP-ها از چهار سال پیش صادر شد اما این شرکتها همچنان نتوانستهاند از پروانه خود برای توسعه اینترنت ثابت کشور بهره ببرند. علی توسلی، مدیرعامل شرکت NewNet و عضو کمیسیون اینترنت و انتقال داده سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران دلیل این موضوع را حل نشدن وضعیت خصوصیسازی شرکت مخابرات ایران و عدم تعامل این شرکت با دارندگان مجوز FCP عنوان میکند. درادامه با یادداشت علی توسلی در این مورد که دراختیار زومیت قرار داده، همراه میشویم.
مجوز ارتباطات ثابت FCP که بخش عمده عمر خود را سپری کرده است، عملا به همان سرنوشتی دچار شد که مجوز قبلی با آن روبهرو بود. مانع اصلی هم همان مانع قبلی یعنی انحصار فضای کانکشن با مخابرات و عدم تعامل مخابرات با دارندگان مجوز بود؛ تناقضی که ظاهرا حاکمیت هم بهفکر حل آن نیست چرا که اگر قرار بوده و هست که شبکه ارتباطات انحصاری باشد، حاکمیت باید دارنده شبکه را ملزم به توسعه و بهروزرسانی شبکه میکرد، اتفاقی که بعد از فروش مخابرات تقریبا صورت نگرفت.
انحصار مخابرات قطعاً نقش جدی دارد و شرکتها هر کاری بخواهند بکنند، نیاز به مسیر ارتباطی دارند که سیم مسی و مسیر در انحصار مخابرات است؛ چه این اتفاق بخواهد از مرکز و چه از کافوهای مخابرات رخ دهد. واضح است که مخابرات میخواهد تمام لایههای سرویس را خودش بدهد و طبیعی است که به شرکتهای رقیب خود در چنین شرایطی عملا تا آنجا که بتواند راه نخواهد داد؛ گرچه خود نه در این زمینه موفق بود و نه توانسته سودآوری ایجاد کند. شرکتهای دارنده پروانه ثابت هرچقدر سرمایهگذاری و تلاش کنند، وقتی فضای ارتباط کانکشن با مخابرات حل و فصل نشود، نتیجهای در سطح امکانات و توانایی کشور به دست نمیآید.
دومین مشکل، موضوع تعرفههای ثابت و موبایل و نامتناسب بودن آن با هزینه سرویس است که از دوره جناب واعظی جدیتر متداول شده که گویا اینترنت خدمت و سرویسی است که نباید متناسب با افزایش هزینهها تعرفهها متعادل شود. این امر سبب شد توسعه و انتقال به تکنولوژی جدیدتر برای بخش خصوصی که باید سرمایهگذاریاش از محل درآمدش تأمین شود، عملا ناممکن شده و سرمایهگذاران رغبتی در این جهت نداشته باشند. در همه جای دنیا، چنانچه قرار است به مردم یا گروهی از مردم سوبسیدی در تعرفه داده شود، دولت آن را تأمین میکند و منطقا بخش خصوصی نه چنین وظیفهای دارد و نه چنین توانایی.
اصولا درستتر آن است که چنانچه هدف کمک به تأمینکنندگان بهویژه شبکه ثابت کشور باشد، بهگونهای رفتار شود که بتواند سرمایه لازم در بخش خصوصی جهت توسعه شبکه ثابت که نیاز به سرمایهگذاری درازمدت و کلانی دارد تأمین شود؛ در این صورت باید هزینه تأمینکننده در مجموعه زنجیره تأمین (شبکه انتقال و…) کاهش یابد تا توسعه شبکه ثابت سبب کاهش هزینههای تأمین و در نتیجه افزایش کیفیت سرویس و کاهش هزینه مصرفکننده شود؛ همچنین قیمتهای مصرفکننده نیز باید متناسب با افزایش مداوم هزینه متناسب شود.
علاوه بر این نهادهای متنوع ذینفع، نهتنها برای توسعه با شرکتهای خصوصی دارای مجوز همکاری نمیکنند، بلکه تا جای ممکن مانعتراشی هم میکنند؛ بهعنوان نمونه توسعه شبکه فیبر کشور در این دوره چه پیشرفتی داشته است؟ نه حاکمیت توسعه مورد نیاز را انجام داده و نه شرایط مناسبی فراهم کردهاند که بخش خصوصی این کار را پیش ببرد. اطمینان از اینکه توسعه نسبتا گسترده شبکه دیتا موبایل هم الزاما بهلحاظ اقتصادی برای برخی شرکتهای سودآوری متناسب با سرمایهگذاری را داشته یا خیر، دشوار است و اطلاع دقیقی از آن ندارم ولی به نظر نمیرسد اینگونه باشد.
همانطور که چندین سال است مکررا گفته شده، در مورد پهنای باند بینالمللی اجازه خرید توسط تأمینکنندگان و برداشتن انحصار در تأمین پهنای باند بینالمللی را نمیدهند تا یکبار برای همیشه این موضوع بهصورت رقابتی و با نرخهای کاهشیابنده بینالمللی حل گردد و حاکمیت در این زمینه وظایف حاکمیتی خود را انجام دهد. چنانچه مجموعه موارد فوق مورد توجه دولت جدید قرار نگیرد، بعید است گره رشد و توسعه ارتباطات ثابت کشور گشوده شود. در شرایطی که تا امروز وجود داشته، اپراتورهای بزرگتر ارتباطات ثابت هم به دلایل گفتهشده تمایلی به توسعه نشان نمیدهند و غالبا با گسترش سایر حوزههای کاری خود قادر به تأمین هزینههای خود هستند.