بر کسی پوشیده نیست که در ماجرای قطع اینترنت چه در دولت قبل و در سال ۹۸ و چه در دولت فعلی و مقطع کنونی، وزرا و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با وجود تولیگری در بحث ارتباطات، اصولا نقشی در اصل تصمیم برای قطع ارتباطات در شرایط خاص را ندارند.
اما نحوه برخورد و مدیریت عملکرد وزیر ارتباطات فعلی پس از واقعه، قطعا مهم، اثرگذار و محل نقد و بررسی است. برای مثال در مراسم ختم یک فرد که به هر حال عدهای شوکه شدهاند و در غم و ناراحتی به سر میبرند، از حضار در مراسم انتظاراتی میرود که برای مثال پوشش مناسب داشته باشند، آداب مراسم را رعایت کنند، از خنده و شوخی پرهیز کنند، نظم مراسم را بر هم نزنند، تا حد امکان در اجرای بهتر مراسم و کمک به حال بازماندگان کوشا باشند و قص علی هذا.
ماجرای قطع اینترنت نیز تا حدودی اوصاف مشابه داشته و لذا رویکرد و استراتژی دقیق سیاسی و رسانهای مدبرانه پس از واقعه را طلب میکرد. چراکه به هر حال بخش قابل ملاحظهای از ارتباطات و کسبوکارهای مردم وابسته به اینترنت بوده و قطع ناگهانی آن به مثابه یک شوک و سردرگمی جدی است.
وزارت ارتباطات اما در این ایام نه تنها به گونهای عمل نکرد تا مورد وثوق و توجه نتوندان و اهالی صنف فاوا قرار گیرد بلکه در مواردی منفعل و بهانهساز نیز بود که به ذکر مصادیقی باید پرداخت.
۱️⃣ ماجرای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده اینترنتی، نخستین بار از زبان وزیر اقتصاد مطرح شد و در بخشی از خبر نامی هم از وزارت ارتباطات برده شد! حال آنکه برای این وعده احتمالا نامعلوم و بیسرانجام، نگاهها به سمت وزارت ارتباطات بود.
۲️⃣ انتشار تصویر وزیر ارتباطات با لبخندی گشاده برصورت در صحن ریاست جمهوری و در شرایطی که فشار و سردرگمی ناشی از قطع اینترنت به اوج رسیده بود، نمونه دیگری از نقص در نحوه مواجهه و مدیریت این مساله داشت. (هر چند که وزارت ارتباطات در رویکردی واکنشی به گزارش یک رسانه، دلایلی را مطرح کرد. لیکن این پاسخ چندان گرهگشا نبود و همچون رعایت شرایط مراسم ختم و ترحیم، الزامات خاص خود را میطلبید.)
۳️⃣ به طور کلی در ایام قطع و اختلال اینترنت، رسانهها به جای رویکرد کنشی از سوی وزارت ارتباطات، از درون جوابیههای ارسالی این وزارتخانه به رسانهها (یعنی رویکرد واکنشی) اخبار و اطلاعات قطرهچکانی و اندک را دریافت میکردند. در حالیکه به جای مصاحبه و فشار رسانهها به وزارت ارتباطات، از مسوولان این وزارتخانه انتظار میرفت با رصد و درک حساسیتها و مقتضیات شرایط موجود، راسا وارد شده و ابتکار عمل و خبر را در دست بگیرد.
۴️⃣ نمونه دیگر به خبر افت تقریبا ۳۰درصدی درآمدهای شرکت پست به علت قطع اینترنت باز میگشت که از زبان معاون وزیر ارتباطات (مدیر عامل شرکت پست) مطرح شد و البته باز هم در پاسخ به سوال رسانهها. موضوعی که در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
۵️⃣ در ماجرای اینترنت ماهوارهای هم که عملا بازار و حوزه ارتباطات کشور را تحتالشعاع قرار میدهد نیز وزارت ارتباطات موضع محتاطانه و مبهمی داشت که در این مورد هم جریان اخبار توسط دیگران هدایت و اشباع شد.
۶️⃣ در نتیجهِ غیبتِ وزارت ارتباطات در ارایه اخبار و آمارهای بههنگام در خصوص میزان افت سرعت اینترنت، میزان گرایش به فیلترشکنها، میزان افزایش ترافیک داخلی و دیگر آمارهایی از این دست که به سهولت در اختیار این وزارتخانه است، شاهد ورود و پر کردن این خلاء از سوی منابع غیرمرتبط و غیررسمی در داخل و خارج از کشور بودیم که آمارهای متعدد و درست و نادرستی از وضعیت فضای سایبری کشور مخابره کردند تا به این ترتیب مرجعیت خبری و اطلاعرسانی نیز از دست وزارت ارتباطات خارج شده و به دست افراد اهل و نااهل بیفتد.
کوتاه کلام اینکه، وزارت ارتباطات به گواه اهالی صنف فاوا و خارج از آن، با نظر به شرایط موجود کشور، به مراتب بهتر از وضع موجود امکان ورود و مداخله داشت که در نتیجه با بیبرنامگی و برخی انفعالها و ناهماهنگی، حتی به موضوعی برای بهانهسازی و حاشیهپردازی نیز تبدیل شد.
به عبارت دیگر از وزیر ارتباطات انتظار میرفت در این وضعیت، حداقل در نقش مدیر اتاق بحران در حوزه فاوا عمل کرده و ارتباط مستمری با رسانهها، اصناف، کسبوکارها و افکار عمومی برقرار میکرد. اتفاقی که در عمل رخ نداد تا این گمانه را تقویت کند که همراهی و هماهنگی در تیم مدیریتی این وزارتخانه وجود ندارد.
اگرچه دوران مرسوم انتصابات و هماهنگیها و استقرار و به قولی ماه عسلِ وزارت ارتباطات، مدتهاست که گذشته و از این رو به نظر میرسد وضع موجود را باید به حساب نهایت توان و داشتههای این وزارتخانه گذاشت و انتظار بیشتری نیز نداشت. (منبع: هفتهنامه عصرارتباط)
✍️ احمد محمدغریبان** صاحب امتیاز و مدیر مسئول