هیچ شکی نیست که ساتیا نادلا از زمان تصدی به سمت مدیرعاملی مایکروسافت که چیزی حدود دو سال از آن میگذرد، تغییرات زیادی را در این شرکت ایجاد کرده است. بر پایه سیاستهای جدید نادلا، ویندوز همچنان از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است اما دیگر بهعنوان تنها پلتفرم مهم این شرکت در نظر گرفته نمیشود. مایکروسافت در قالب سیاستهای جدید، انتشار نرمافزارها و برنامههای ویژه برای iOS شرکت اپل، اندروید گوگل یا حتی رقیب دیرینه خود لینوکس را نیز در دستور کار قرار داده است تا از اتخاذ سیاستهای خصمانه در قبال رقبا تا حد زیادی جلوگیری شود. نادلا تاکید ویژهای هم روی سیستم رایانش ابری داشته تا بهرغم مخالفت برخی از مشتریان وفادار این شرکت درخصوص استفاده از این راهکار جدید، پس از آمازون جایگاه شماره ۲ را در بازار رو به رشد سرویسهای ابری به خود اختصاص دهد. مجله بیزینس اینسایدر پس از کنفرانس برنامهنویسان مایکروسافت با ساتیا نادلا گفتوگویی در این زمینه انجام داده که در بخشی از آن بازار ایران نیز از سوی این مدیر ارشد مایکروسافت مورد اشاره قرار گرفته است.
در کنفرانس بیلد مایکروسافت صحبت زیادی درباره هوش مصنوعی و روباتهای گفتوگوکننده و بهطور کلیتر، «مکالمه و گفتوگو»ی ماشینی بهعنوان پلتفرمی جدید مطرح شد اما همانطور که میدانیم این ایده جدید نیست و فکر میکنم چیزی حدود ۱۵ سال قبل این مطالب را از زبان بیلگیتس شنیده بودیم. فکر میکنید چرا اکنون بهترین زمان است تا مایکروسافت وارد این بازار شود؟
آنچه بهطور کامل و اساسی تغییر یافته، در دسترس بودن و بهزبان دیگر فراگیر شدن محاسباتی است که اکنون میتوانیم از آن بهره ببریم. در مرکز آنچه توسط ما انجام میشود، تعامل با حجم زیادی از دادهها صورت میگیرد. دادههایی در مورد شما، سلیقههای شما، شرکت شما و جهان پیرامون شما. بهمنظور فراهم کردن شرایط برای تعامل پایدار با این اطلاعات، به حجم زیادی از پردازش و محاسبات نیاز است و همین باعث شده ما به استفاده از سرویسهای ابری علاقهمند شویم. علاوه بر این، شما به این اطلاعات روی گوشی خود هم نیاز دارید و این امر محدود به رایانههای شخصی شما نخواهد بود. در حال حاضر دستگاههای متفاوتی از سنسورها تا هلولنز نیز به این منظور در دسترس قرارگرفتهاند. این ترکیب از دستگاهها و فراگیر شدن اطلاعات، در کنار مکملی به نام توان پردازش ابری باعث شده امکان ارائه تجربیات متفاوت نظیر آنچه از آن صحبت میکنیم وجود داشته باشد.
میتوانید دلیلی محکم درخصوص اینکه چرا باید از عرضه چنین قابلیتهایی هیجانزده باشیم بیان کنید؟ مثلا میتوانید مثال بزنید با در اختیار داشتن عوامل و رابطهای مصنوعی چه کمکی به من میشود؟
کورتانا را در نظر بگیرید، این حقیقت که شما یک دستیار دیجیتالی شخصی در اختیار دارید که شما را میشناسد، از سلیقههای شما با خبر است و این توانایی را دارد تا با حفظ حریم خصوصی، به اطلاعات شما دسترسی پیدا کند باعث خواهد شد در انجام موارد مختلف کمکهای متنوعی را دریافت کنید. پیش از هرچیز، این دستیار صوتی تنها به استفاده روی یک سیستمعامل محدود نشده و با تمامی دستگاهها و تجربیات شما سازگار است. بنابراین، در صورتی که من دیرتر از زمان مورد نظر عازم یک قرار کاری شوم، این دستیار شخصی سریعا این موضوع را درک کرده و بهطور خودکار مرا باخبر میکند. توانایی کورتانا که میتواند رویدادهای در حال وقوع در دنیای واقعی را بررسی کند باعث شده من هر موقع از خواب بیدار میشوم نیم نگاهی به این دستیار هوشمند داشته باشم تا کورتانا مرا از قرارهای ملاقات خاص یا مطالب خبری مرتبط با رویداد باخبر سازد. هر روز قبل از رفتن به منزل، در صورتی که بخواهم وضعیت ترافیکی را کنترل کنم از عبارت «کورتانا! وضعیت ترافیکی تا منزلم چگونه است؟» استفاده میکنم و پاسخی مناسب دریافت خواهم کرد، زیرا کورتا دقیقا موقعیت مکانی منزل مرا میداند و پرسش مطرح شده را نیز درک میکند. بنابراین میتوان مثالهای زیادی از فعالیتها و امور روزانه را مطرح کرد که با استفاده از هوش مصنوعی یا دستیارهای شخصی در انجام صحیح آنها به شما کمک خواهد شد. از بُعد تجاری، پشتیبانی از مشتری نمونه خوبی است. در قالب راهکار جدید، تمامی منابع اطلاعاتی که پیش از این در دسترس بودند، پیش روی شما قرار خواهند گرفت. به جای مراجعه به ۲۰ برنامه مختلف، میتوانید راهکاری را در پیشگیرید که این برنامهها به شما مراجعه کنند. این امر میتواند با بهرهگیری از روباتها در چارچوبی مانند مکالمات اسکایپ یا از طریق بهرهمندی از یک دستیار دیجیتال شخصی انجام شود.
شرکتهای زیادی وجود دارند که از همین روند پیروی میکنند. از بعد مصرفکنندگان خانگی شاهد حضور شرکتهایی مانند فیسبوک، گوگل و اپل هستیم. حتی IBM هم سالها است که در این حوزه حرفهایی برای گفتن دارد. چرا مایکروسافت؟ شما چه قابلیت ویژهای دارید که باعث موفقیت و برتری شما بر رقبا خواهد شد؟
پیش از هرچیز باید بر حضور خود در بازار بهعنوان یک شرکت تمرکز کنیم. هر گاه شخصی از من میپرسد که آیا ما بهعنوان شرکتی در حوزه مصرفکنندگان یا شرکتی فعال در حوزه تجاری فعالیت میکنیم من در پاسخ میگویم ما شرکتی هستیم که تمرکز خود را روی کاربرانی گذاشتهایم که هم به ایفای نقش بهعنوان مصرفکننده خانگی و هم مصرفکننده تجاری میپردازند. توانایی ما در این امر نهفته است. بنابراین به عقیده من کورتانا منحصر بهفرد بودن خود را از دریافت اطلاعات شخصی شما، اطلاعات آفیس ۳۶۵ و در دسترس بودن روی تمامی پلتفرمها بدست آورده است. به عقیده من هیچ شرکت دیگری، تا جایی که من در ذهن دارم چنین راهکار یکپارچهای را برای استفاده از دستیارهای دیجیتال شخصی به ارمغان نیاورده است.
آیا مایکروسافت به دنبال توسعه همکاریهای خود در کشورهای درحال توسعه است؟
ما تلاشهای زیادی در این زمینه انجام میدهیم. حدود یک ماه پیش من ایمیلی از کوبا دریافت کردم که در آن یک فروشنده محصولات ویندوزی اعلام کرده بود در این کشور کاربران زیادی از ویندوز استفاده میکنند و سرورهای ویندوزی زیادی نیز مشغول به فعالیت هستند. او خواستار ثبت نام بهعنوان یک شریک تجاری برای همکاری بیشتر شده بود. این موضوع، با تغییر شرایط درخصوص کشوری مانند ایران نیز حکمفرما است. ایران بازاری با مشتریان کاملا ویندوزی است و این موضوع وقتی صحبت از اتوماسیون دفاتر و بخش اداری میشود، بیشتر به چشم میآید. این چشمانداز با درخواست چندین و چندباره از ما برای حضور در ایران همراه شده است. تمامی کشورهایی که من به آنها سفر میکنم، شرکای محلی، تولیدکنندگان نرمافزاری، افراد فعال در حوزه خدمات درمانی، آموزشی و حمل و نقل هستند که همگی سیستمهایی برپایه تکنولوژی ما در دسترس دارند.
بزرگترین تغییر زندگی شما از زمانی که بهعنوان مدیرعامل مایکروسافت مشغول به کار شدید چیست؟ ما خوانندگان زیادی داریم که همواره در زمینه مدیریت و ایجاد تعادل میان زندگی و کار با چالش مواجه بودهاند و بهنظر میرسد همیشه در حال کار کردن هستند. شما چگونه این مساله را مدیریت میکنید؟ آیا قانون خاصی در این خصوص دارید یا نکتهای هست که با چنین افرادی در میان بگذارید؟
شاید نیاز باشد تا تصویرسازی کاملی از این مساله ارائه دهم. مولفه آنچنانی به نام تعادل وجود ندارد و این دقیقا روشی است که من با استفاده از آن، هماهنگی میان کار و زندگیم را برقرار میکنم. به شخصه قسمت اعظم وقت خود را در مقایسه با زمانی که با کودکانم گذراندهام در شرکت مایکروسافت سپری کردهام، زیرا کودکان ما بزرگ شده و به دانشگاه میروند و زندگی خود را شروع میکنند. وقتی درخصوص زمان سپری شده در محل کار فکر میکنم، معتقدم کار من باید فرآیندی باشد که روح و اعتقادهای شخصی مرا پرورش دهد.درخصوص ارائه راهکار هم باید عنوان کنم همواره در تلاش بودهام تا نظم بیشتری را در زندگیم حکمفرما کنم. سعی میکنم در زمان حال حضور داشته باشم و در دنیای مدرن، تاثیر ایمیلی که خواندهام روی آنچه در زمان حال انجام میدهم سایه نیندازد.