پرونده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در دو مرحله اسفند ۹۴ و اردیبهشت ۹۵ بسته شد و حالا نمایندگان جدیدی در این قوه مشغول فعالیت هستند.
نکته تامل و البته تاسفبرانگیز این که از آن زمان تاکنون، تقریبا هیچ رسانهای در حوزه IT واکنش و اهمیتی به انتخابات مجلس نشان نداده است و ما نیز از این قاعده مستثنا نبودیم.
حالا در خبرها آمده در جریان تعیین روسا و اعضای کمیسیونهای تخصصی مجلس، از دو نماینده نیز برای ریاست یک کمیته از دهها کمیته زیرگروه کمیسیونهای مجلس نام برده میشود.
اما این خبر چه اهمیتی دارد؟ شاید کم نباشند فعالان صنعت ICT که اصلا ندانند، رییس کمیته قبلی که بوده است که حالا نفر بعدی که میخواهد باشد. و ما ماندهایم شعار، صنعت پیشران و محور توسعه را باور کنیم یا دادن یک صندلی به اسم کمیته ارتباطات در قوه مقننه کشور را؟ بماند که از همان کمیته هم سالهاست خبر مهمی مخابره نشده است.
واقعیت آن است که مجلس شورای اسلامی از آن نهادهایی به شمار میرود که به شکل توامان هم میتواند نقشی اساسی بر صنعت فاوا بگذارد و هم میتواند هیچ اثری نداشته باشد! و راز این دوگانگی متناقض به میزان کشش و علاقه نمایندگان مردم به این صنعت باز میگردد. به همین سادگی.
این در حالیست که در حوزه ICT کم مساله نداریم که مجلس میتواند، تکلیف بسیاری از آنها را روشن کند. در یک نمونه کوچک، مثلا ۱۰ سال است وزارت صنعت موافق معافیت مالیاتی شرکتهای نرمافزاری است اما وزارت اقتصاد کاری به نظر ایشان ندارد. راس دولت هم آنقدر کارهای کلان دارند که به این خردهکاریها نمیرسند.
اصلا این موارد به کنار در حوزه تخصص مجلسیها آنقدر قوانین و مصوبات دست و پاگیر، متناقض و روی زمین مانده داریم که رسیدگی به آنها برای خود کاریست.
با این وجود اما مجلس خانه امید فعالان حوزه ICT نیست. این را میتوان در سخنرانیها، مقالات رسانهها، اعتراضات فعالان صنف و تقریبا هر چیز دیگری، یافت که در آنها حرفی از مجلس و نقش نظارتی، قانونگذاری و میانجیگر آن نمیشود.
واقعا چه فرقی میکند رییس کمیته ارتباطات که باشد وقتی اصلا بود و نبود خود این کمیته محسوس نیست. کار ICT لنگ کمیته و کمیسیون نیست، کل مجلس باید پای کار این صنعت زیربنایی باشد که نیست.