عرصه اقتصاد در ایران و به ویژه حوزه ICT با مفهوم شرکتهای رانتی و خصولتی آشنا هستند و میدانند رانتخوار به افراد و شرکتهایی اطلاق میشود که با بهرهگیری از روابطی، موفق به دریافت یک پروژه شده که در آن پروژه نیز عمدتا نقش دلال و واسطه را بازی کرده و کار اصلی را شرکتهای کوچک و متوسط خصوصی و غیر وابسته انجام میدهند.
شرکتهای خصولتی نیز آشکارا به علت وابستگی سهامی و مدیریتی، اکثر پروژههای بزرگ را با توجیهات متعددی از جمله عدم امکان واگذاری برخی اطلاعات به خصوصیها و امثالهم، خود در دست گرفته و روز به روز هم بزرگ و برزرگتر شده و میشوند.
شرکتهای رانتی و خصولتی این روزها تنها در حوزه وابستگی خود متوقف نمانده و به آهستگی و در سکوت شرکتهای خصوصی رقیب و ضعیف شدن تشکلهای صنفی، در حال ورود به عرصههای دیگر بازار ICT هستند. اتفاقی که از نظر فعالان و کارشناسان فناوری اطلاعات و ارتباطات، منطقا امکانپذیر نیست که یک شرکت به شکل همزمان امکان ارایه انواع راهکارهای نرمافزاری، سختافزاری، شبکهای، آموزشی، بانکی و غیره را داشته باشد.
اما این دو نوع از شرکتها اگرچه به محض قطع رانت و روابط، حتی یک شب هم قادر به ادامه فعالیت خود نخواهند بود، اما با رکود موجود در بازار و با اتکا به پشتوانههای مالی خود در حال جذب نیروی انسانی شرکتهای خصوصی رقیب هستند. به نحوی که شاید برخی از شرکتهای خصوصی در صورت بهبود شرایط بازار نیز نتوانند دوباره به عرصه رقابت با رانتیها و خصولتیها بازگردند.
اما حالا نسل جدیدی از کسب و کارها و شرکتها در حال رشد و نمو در بازار ایران هستند، که در اقتصاد دنیا به نام شرکتهای فانتوم مطرح هستند. اگرچه در صفحه ۴ هفتهنامه گزارش مشروحی در خصوص شگرد و شیوه عمل این شرکتها آمده است (که مطالعه آن بسیار ضروری است)، لیکن به شکل مختصر، شرکتهای فانتوم به گونهای از شرکتها اطلاق میشود که با پنهانکاری و مشخص نبودن سرمایهگذاران اصلی که عمدتا ریشههای خارجی دارند، پا به عرصه وب و IT ایران گذاشتهاند.
شرکتهایی که به سادگی هرچه تمامتر رقبای قدیمی و ضعیف خود در بازار ایران را یکشبه کنار زدهاند و شبانهروز در حال بلعیدن و خالی کردن نیروی انسانی سایر شرکتها، بازارشکنی و نفوذ هر چه بیشتر در عرصههای مختلف هستند.
فعالان بازار این روزها از پیشرفت این شرکتها با توجه به واقعیات و شرایط بازار مات و مبهوت هستند و به درستی هم نمیدانند رقبای پنهانکار آنها کیستند و از کجا آمدهاند و به کجا خواهند رفت.
در این میان رسانهها نیز به واسطه عملکرد بسته این شرکتها از نظر اطلاعاتی و پارهای از محدودیتهای قانونی و غیره امکان دستیابی به اطلاعات بیشتر در خصوص فانتومها را ندارند.
لذا به نظر میرسد این شرکتهای خصوصی، تشکلهای صنفی مرتبط با حوزه ICT، نهادهای قانونی همچون شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات، وزارت صنعت، وزارت ارشاد و نهادهای نظارتی هستند که باید پیش از آنکه زود دیر شود، نسبت به شناسایی و مهار شرکتهای فانتوم وارد عمل شوند.
چراکه در غیر اینصورت همچون خصولتیها و رانتی، در خصوص فانتومها نیز کاری از دست ایشان بر نیامده و دستشان به جایی بند نخواهد شد. کمااینکه اخیرا یک اقتصاددان نیز نسبت به شکلگیری شرکتهایی که وابستگی خارجی داشته و بخشی از اقتصاد ایران را در انحصار خواهند گرفت، هشدار داده است.
نکته بسیار حساس این که برخی از فانتومها در حال ساخت و خرید رسانههای در ظاهر مستقل اما در عمل وابسته به خود نیز هستند. موضوعی که در صورت کندی عمل نهادهای متولی، کار را از پیشگیری گذرانده و به مرحله بسیار پرهزینه درمان میاندازد که شاید دیگر توفیقی هم نداشته باشد. چراکه شرکتهای فانتوم با پنهان شدن و رنگ عوض کردن، به بقای خود و خروج سرمایههای مالی و انسانی از کشور ادامه خواهند داد. مشابه وضعیتی که تا حدودی در خصوص استارتآپها رخ داد.
مخلص کلام اینکه اکنون چند فانتوم در ایران فرود آمدهاند و البته که فانتومهای بیشتری نیز به مقصد ایران در حال پرواز هستند.
(منبع:عصرارتباط)