حسین مقصودی دارای کارشناسی ارشد و دانشجوی دکترای مدیریت گردشگری میباشد. ایشان در کارنامه ی خود میتوان به تدریس در دانشگاه و سازمان میراث فرهنگی اشاره کرد.
اگر بخواهیم صنعت گردشگری ایران را به گردشگری تاریخی ، پزشکی ، طبیعی ، مذهبی و… قسمت کنیم ، کدام بخش بازیگر اصلی این صنعت خواهد بود؟
اگر بخواهیم گردشگری را به گونه های مختلف تقسیم کنیم و به این فکر کنیم کدام بخش برای صنعت گردشکری مفید است ،در واقع دچار یک اشتباه استراتژیک شده ایم.باید توجه داشته باشیم که ما کشور پهناوری داریم که ظرفیت های بسیار زیادی در جای جای کشورمان هست .اگر بخواهیم دید دقیق تر و تحلیل مناسبی از بازار داشته باشیم، انواع گردشگری را در نقاط مختلف ایران میتوانیم پیاده سازی کنیم و از ظرفیت هر بخش بهره مند شویم.اما اگر قرار باشد که مشخصا به این سوال پاسخ دهم و با توجه به زیرساختها و امکانات فعلی کشورمان گردشگری پزشکی و گردشگری مذهبی خروجی قابل توجهی خواهند داشت.
دلیل اینکه گردشگری در سبد خانوار ایرانی قرار نگرفته، چیست و چقدر این مسئله به عدم توانایی مالی مردم ایران مربوط است؟ در حال حاضر وضعیت معیشتی مردم اوضاع نابسامانی دارد.
این موضوع از دو منظر قابل بررسی است ،اگر گردشگری را به رویداد سفر و فعالیتهای گردشگری تقسیم کنیم.
در خصوص رویداد سفر با توجه به اینکه مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر گریبان گیر کشور شده است و تاثیر آن برروی کالاها و خدمات که افزایش نرخ صعودی داشته اند ، توانایی مالی مردم کاهش پیدا کرده و به مرور زمان این کالای مصرفی از سبد خانوار حذف شده است و بدلیل اینکه اولویتهای خانواده ها کالاهای اساسی و خدمات ضروری است، اصراری بر تهیه آن نیست.
اما در موضوع فعالیت گردشگردی می تواند در مقیاس کوچکتر رقم بخورد.بعنوان مثال برنامه ریزی یک روزه یا نیم روزه آخر هفته خانواده ها چون پیک نیک ، بازدید از نمایشگاه و موزه ها میتواند جزء فعالیتهای گردشگردی باشد.اما نکته ای که لازم است به آن اشاره کرد این است که اینگونه فعالیتها نیز دستخوش افزایش نرخ شده اند و علاوه بر این ما زیرساخت و امکانات لازم را برای این بخش را نداریم. در شهرهای بزرگی چون اصفهان اماکن تفریحی متنوع و پر تعداد نداریم و به مرور زمان بدلیل تکراری شدن ، خانواده کمتر به سراغ آنها می روند.
امروزه صنعت گردشگری یکی از پرطرفدارترینها بوده و روزبهروز در حال پیشرفت و توسعه فراوانی است.اما در ایران با داشتن موهبتهای طبیعی و تاریخی ، توجه زیادی از سوی مسئولان دولتی به این صنعت نمیشود.چرا؟
این سوال را باید ازمسئولین پرسید اما آن چیزی که من از این بی توجهی میتوانم درک کنم عدم درک اهمیت این صنعت توسط تصمیم گیران است و این بی توجهی ریشه در خیال خوش نفت دارد.متاسفانه بودن نفت باعث شده بسیاری از ظرفیتهای بالقوه در سطح کشور دیده نشوند و تلاشی برای بالفعل کردن این ظرفیتها صورت نگیرد.این در حالیست که بسیاری از کشورها با استفاده از ظرفیت این صنعت به نتایج قابل قبولی رسیده اند. امروزه ما شاهد هسیتم که کشورهایی که بواسطه رشد و توجه به صنعت گردشگری از جهان سومی به توسعه یافته تبدیل شدند.
در سوی دیگر بخش خصوصی با استفاده از فناوری اطلاعات در حال تبدیل بازار سنتی به بازار دیجیتال است.عملکرد بخش خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به جرات میتوان گفت عمده اتفاقات موثر وچمشگیری که در حوزه گردشگری اتفاق افتاده مرهون همت و تلاش بخش خصوصی بوده است .بخش خصوصی با کمک فناوری اطلاعات توانسته اتفاقات بسیار مهمی را رقم بزند و با توجه به محدود بودن منابع بخش خصوصی ، نیاز به حمایت بخش دولتی دارد.یکی از مشکلات بر سر راه بخش خصوصی وجود نهادهای متولی متعدد و موازی است که بخش خصوصی برای استفاده از زیرساختها و یا حتی توسعه آن بایستی مجوز فعالیت از آنها را اخذ کند.امیدواریم با تبدیل سازمان گردشگری به وزارت گردشگری شاهد تجمیع این موارد باشیم. بخش خصوصی با توسعه سایتها، سامانه ها، اپلیکیشنها و نرم افزارهای کاربردی و معرفی جاذبه های گردشگری و فراهم آوردن امکاناتی چون رزرو هتل و بلیط هوایپما و…. کارنامه ی موفقی در این حوزه دارد.
علت عدم ورود سرمایه گذاران به صنعت گردشگری را در چه می بینید؟
عدم ورود سرمایه گذار تنها به صنعت گردشگری برنمیگردد و در سایر صنایع بدلیل عدم جسارت ورود پیدا نمیکنند.علت آن هم عدم ثبات فعلی بازار بدلیل نوسانات شدید می باشد.یکی دیگر از علل ورود سرمایه گذار وجود موانع و دستگاه های موازی است که برای استفاده از هر زیرساخت نیاز به مجوز خاصی دارد و گاها در برخی مواقع مجوز صادر نمیشود و سرمایه گذار در یک ساختار نابسامان ورود پیدا نمیکند.
اکثر گردشگران (داخلی،خارجی ، سعی میکنند اطلاعات خود را نسبت به محل مورد نظرشان افزایش دهند، آیا اپلیکیشنهای موجود توانسته اند گردشگران را اقناع سازند؟
در طی سالهای اخیر ساختار جهان دچار انقلاب اطلاعاتی شده است و صنعت گردشگری هم توانسته با استفاده از انقلاب اطلاعاتی اندازه خودرا بزرگتر کند.به نظر من اپلیکیشنهای موجود در بازار خیلی موفق نشده اند در زمینه ی اطلاعات موفق عمل کنند در حالیکه نمونه های بین المللی در حال فعالیت میتواند الگوی مناسبی برای فعالان استارتاپی باشد.علت آنهم عدم تفکر به خروجی اقتصادی تولید محتوا در بخش گردشگری می باشد.
یکی از مهمترین ابعاد صنعت توریسم ، شناساندن جاذبه های توریستی یک کشور به مردم جهان است؛ روابط ایران با بعضی از کشورها و تبلیغات منفی ، چقدر روی این صنعت تاثیر داشته است و راه حل مقابل با این مشکلات چیست؟
متاسفانه در شرایط فعلی تبلیغات بسیار منفی علیه کشور ما در رسانه های خارج از ایران مطرح میشود که با واقعیت فاصله دارد. بسیاری از گردشگران که از ایران دیدن میکنند هنگام ترک ایران در این زمینه نظر مشترک دارند که آنچه در رسانه ها دیده و شنیده اند با واقعیت ایران دو دنیای کاملا متفاوت می باشد. با استفاده از ظرفیتهای فناوری اطلاعات میتوانیم اطلاعات مطلوب و مناسب را به جهانیان عرضه کنیم.با توجه به حضور کاربران در شبکه های اجتماعی ، میتوانیم از این پتانسیل بعنوان ابزاری مفید در معرفی چهره ی ایران و مردم ایران بهره ببریم.
و سخن پایانی
باید خاطر نشان کرد که گردشگری جدای از دیگر صنایع نیست و هر فعالیتی در صنعت گردشگری مستلزم ارتباط با دیگر صنایع و فناوری اطلاعات است. گردشگری یعنی ارتباط ، اطلاعات و شناخت و هر فعالیت گردشگری در بستر ارتباط با انتقال اطلاعات در نهایت منجر به شناخت میشود.امیدواریم که اهمیت صنعت گردشگری در کشور ما در بخش دولتی و بخش خصوصی مورد درک واقعی قرار گیرد تا گام های توسعه را بردارد.این توسعه بدون همکاری و همیاری اتفاق نخواهد افتاد.بسیاری از کشورهای جهان که در حوزه اطلاعات نتوانستند به فناوریهای نوین دست پیدا کنند در بازار رقابتی گردشگری بخت حضور نداشتند.با استفاده از ابزار نوین فناوری اطلاعات میتوانیم به جایگاهی مطلوب در منطقه و دنیا دست پیدا کنیم