حداکثر تا پایان بهمنماه امسال (۱۳۹۷) باید آییننامه اجرایی مواد ۸۱ و ۸۲ قانون مدیریت خدمات کشوری اجرا میشد و بر اساس آن، محورها، شاخصهای اختصاصی ارزیابی عملکرد، ضریب اهمیت و استاندارد عملکرد دستگاههای اجرایی وزارت ارتباطات با همکاری معاونت برنامهریزی رییسجمهور، تدوین و نهایی و برای ارزیابی عملکرد و اختصاص بودجه سال آتی به دستگاه، ابلاغ میشد. پیشفرض اقدام به این آییننامه اجرایی، استقرار نظام مدیریت عملکرد در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (اوفا) است که هشت سال پیش دستور استقرار آن به همه دستگاههای دولتی ابلاغ شد، اما دریغ از استقرار نظام مدیریت عملکرد در وزارت «اوفا»!
بهرغم این باور رایج در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما، که «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست!» و بهرغم گذشت هشت سال از ابلاغ رسمی دستورالعمل «استقرار نظام مدیریت عملکرد» در تمام دستگاههای اجرایی کشور از سوی دولت، تجربه من نشان میدهد که استقرار نظام مدیریت عملکرد در وزارت اوفا با مشکل روبهرو است.
در اواخر تابستان امسال از طرف مقامی مسوول در قوه مقننه، پرسشی مطرح شد مبنی بر اینکه «دولت الکترونیکی ایران از لحاظ تحقق پیشبینیها در قانون برنامه ششم توسعه و قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۷ اکنون (در مقطع پاییز ۱۳۹۷) در چه وضعیتی است؟» و من در مشارکت با گروهی سه نفره، مامور شدم به این پرسش پاسخ دهم؛ یعنی عملکرد وزارت اوفا در این زمینه را جویا شوم و گزارش کنم.
کوشش سه ماهه من (و دیگر اعضای گروه) برای دریافت آمار و اطلاعات متقن از وضعیت پیشرفت و تحقق مواد مربوط به دولت الکترونیکی در قانون برنامه ششم توسعه و قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۷ به جایی نرسید که نرسید. البته از ابتدا هم برای من معلوم بود که احصای آمار و اطلاعات مربوط به روند و سطح اجرای مواد دولت الکترونیکی در قانون برنامه ششم توسعه و قانون برنامه بودجه، کار آسانی نیست!
نه اینکه مقامات وزارت اوفا آمار و اطلاعات وضعیت پیشرفت برنامهها و میزان تحقق پروژههای دولت الکترونیکی در قانون برنامه ششم توسعه و قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۷ را داشتند و رو نمیکردند! خیر! آنها هم اطلاعات دقیقی از چند و چون پیشرفت و تحقق مواد مربوط به دولت الکترونیکی در قانون برنامه ششم توسعه و قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۷ در اختیار نداشتند. **دلیل فقدان آمار و اطلاعات روزآمد از پیشرفت برنامهها نیز مشهود و معلوم است: بیش از پنج دوجین نهاد رسمی کشور، دریافتکننده بودجه دولت الکترونیکی هستند و در هیچیک از این نهادها، یک دفتر مدیریت پروژه (Project Management Office: PMO) وجود ندارد، **حتی در سازمان برنامه و بودجه کشور که میبایست چنین دفتری را از روز اول ایجاد میکرد؛ زیرا مسوول پایش پیشرفت صدها و هزاران پروژه و برنامه ریز و درشت کشور سازمان برنامه و بودجه کشور (mporg.ir) است.
تاریخچه مدیریت عملکرد در جهان و ایران
۸۰ سال پیش، در آغاز دوران سازندگی پس از جنگ جهانی دوم، مبحثی با عنوان «مدیریت عملکرد» برای بهکرد رفتار و نتایج منابع اختصاص یافته به مدیریت بخشهای دولتی و خصوصی، مطرح شد و ۵۰ سال بعد (یا ۳۰ سال پیش)، در آغاز عصر فناوری اطلاعات در جهان، مفهوم صنعتی و قدیمیشده «مدیریت عملکرد» به همیافت نوین «مدیریت عملکرد فناوری اطلاعات» یا IT-Performance Management ارتقا یافت تا در عصر فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات) به مدیران سامانههای فاوا امکان دهد میزان صرفهجویی و سودمندیهای ناشی از به خدمت گرفتن کاربردها و سامانههای فاوا را بسنجند. در جمهوری اسلامی ایران، اما حدود ۳۰ سال پیش، به جای مطرح شدن «مدیریت عملکرد فناوری اطلاعات» یا حتی «مدیریت عملکرد»، بیمقدمه و ابتدا به ساکن، تنها یکی از مفاهیم تحتانی «مدیریت عملکرد»؛ یعنی «مدیریت بهرهوری» مطرح شد و بس! اما ۱۰ سال بعد کشف شد که «مدیریت عملکرد»، برتر و ارجحتر از «مدیریت بهرهوری» است.
سپس ۱۰ سال دیگر هم گذشت و در ششم شهریور ۱۳۸۹ ، لطفاله فروزنده، معاون وقت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهور، دستورالعمل «استقرار نظام مدیریت عملکرد» در دستگاههای اجرایی را برابر با بند «هـ» ماده ۳ آییننامه اجرایی مواد ۸۱ و ۸۲ قانون مدیریت خدمات کشوری، به همه دستگاههای اجرایی، از آن جمله به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ابلاغ کرد.
بر اساس این دستورالعمل: تدوین برنامههای راهبردی نظام مدیریت عملکرد و در پی آن: تدوین اهداف عملیاتی و سالانه مدیریت عملکرد، نخستین و مهمترین گام استقرار آن، شناخته شده است؛ و دستگاههای اجرایی باید با در نظر گرفتن: برنامههای توسعه، برنامههای اجرایی، تکالیف و ماموریتهای تعیینشده از سوی مراجع ذیصلاح، برنامههای بالاترین مقام اجرایی دستگاه و سایر تکالیف و برنامههایی که قانون و مجلس شورای اسلامی بر عهده دستگاه گذاشته است، برنامههای راهبردی و اهداف عملیاتی سالانه خود را بهصورت سندی مدون، تهیه و به تمام واحدهای خود ابلاغ کنند. همچنین (در مورد وزارت اوفا) وزیر ارتباطات، باید زمینه لازم برای تبدیل جهتگیریهای راهبردی به فعالیتهای سالانه را نیز فراهم کند: یعنی نظامی را برای پاسخگویی عملکرد، مشتمل بر: ارزیابی عملکرد سازمان، مدیریت و کارمندان، برنامههای سنجش و ارزیابی عملکرد و میزان بهرهوری مستقر کند و با مدیران واحدهای وابسته به خود، چارچوب مناسبی را به این منظور توافق و امضا کند که دربرگیرنده پنج مرحله است:
• تهیه و تدوین اهداف قابل سنجش و شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد
• طرحریزی ملزومات دستیابی به اهداف در قالب شاخصهای تعیینشده
• انجام کارها و نظارت بر پیشرفت اهداف و شاخصهای مطابق زمانبندی از پیش تعیینشده
• گزارشدهی نتایج به صورت ادواری و
• ارزیابی نتایج به صورت ادواری و ارایه بازخورد و تعدیل طرحهای بعدی بر اساس بازخوردها.
آمار عملکردی و دادههای ارایهشده، ضروری است منعکسکننده اهداف عملکرد هر سطح؛ سازمان، مدیریت و کارکنان باشند. در ضمن، تاکید اصلی، بر آمار و دادههای بهبوددهنده عملکرد سازمان در سطوح ذکر شده است.
مسوولیت تایید اعتبار دادههای ارایهشده در وزارت ارتباطات، بر عهده آقای جهرمی و در سطح مدیران و کارکنان، بر عهده معاونان و مدیران بلافصل وی است.
وزارت ارتباطات میتوانند برای ارزیابی دقیقتر شاخصهای عملکردی (اختصاصی و عمومی) و جمعآوری دادههای تفصیلی، ضمن مبنا قراردادن شاخصهای مصوب، اقدام به طراحی یک «فهرست بازبینی» یا «چکلیست» مناسب برای جمعآوری دادههای عملکردی؛ ترجیحا به صورت رایانهای، در سطوح سازمان، مدیران و کارکنان کنند.
وزارت ارتباطات همچنین باید نظام تحلیل دادههای عملکرد خود را به نحوی مستقر کند که تبدیل دادههای جمعآوریشده در سطوح مختلف به دانش قابل استفاده در جهت بهبود عملکرد در سطوح مذکور عملی شود و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عملکرد را در قالب طرحها و پروژههای بهبود در سطوح سازمان، مدیران و کارکنان تدوین کرده و به اجرا بگذارد.
**در نهایت، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است تمام مراحل و مفاد دستورالعمل استقرار نظام مدیریت عملکرد را به صورت رایانهای طراحی و مستقر کند.**
(منبع: عصر ارتباط)