تقریبا روزی نیست که در رسانههای کشور خبری از شرکتهای موسوم به دانشبنیان منتشر نشود. دانشبنیانها تسهیلات سربازی میگیرند، دانشبنیانها وام میگیرند، دانشبنیانها از معافیت مالیاتی برخوردار میشوند، دانشبنیانها ….؛ اما تمام داستان به رونق اقتصاد دانشبنیان ختم نمیشود و نام دانشبنیان تا به حال توانسته مرکبی بزرگ برای وعدهها و آمارهای دولتیها، منفذی برای برخورداری از رانت و مفری برای پرداخت مالیات باشد.
اگرچه مدیران دولتی حتی در بدترین شرایط همواره کوهی از آمار و ارقام عمدتا ناملموس برای نشان دادن عملکرد خود دارند، اما این یک روی سکه است و درحالیکه پمپاژ شبانهروزی و پرقدرت اخبار حمایتی ادامه دارد، حالا اخباری از برخی سوءاستفادهها در پس عناوین دانشبنیان نیز مطرح است؛ اتفاقاتی که پیش از این بارها درباره نحوه حمایت دولت از دانشبنیانها هشدار داده میشد و از سوی کارشناسان و ناظران قابل پیشبینی بود.
یونس یونسان، پژوهشگر حوزه شرکتهای دانشبنیان میگوید: بیتردید توجه و حمایت واقعی از شرکتهای دانشبنیان یکی از اصلیترین راههای کمک به رشد و توسعه و بهخصوص تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور است. به گفته وی مدتی است که در کشور ما این عنوان «دانشبنیان» به مد و فشن در حوزه فناوری تبدیل شده و معلوم نیست چرا با این سرعت به دنبال «مجوز دانشبنیان» دادن هستند و این مجوزها قرار است در نهایت چه دردی از حوزه علم و فناوری دوا کنند.وی میگوید: یک پارک علم و فناوری را نشان بدهید که با شرکت دانشبنیانش توانسته باشد به سودآوری و بینیازی از بودجهها رسیده باشد، باید به سمت الگوهایی رفت که پارکهای علم و فناوری را از بودجهها بینیاز کنند.
رخت دانشبنیان بر تن شرکتهای دیگر
به موجب ماده قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، این شرکتها از پرداخت مالیات، عوارض، حقوق گمرکی، سود بازرگانی و عوارض صادراتی به مدت ۱۵ سال معافاند؛ این معافیتها در کنار تسهیلات دولتی، اختصاص ارز دولتی برای تامین مواد اولیه و حالا هم مشوقهای خدمات سربازی مشوقهای بیبدیلی است تا برخی به هر ترفندی شده رخت دانشبنیان به تن کنند.
سوءاستفادههایی که نمونههای آن از سوی رسانهها مطرح و پیگیری شد، شرکتهایی که مجوز دانشبنیان گرفتند و حالا دیگر دانشبنیان نیستند اما روی نردبان چیدهشده برای دانشبنیانها از سوی دولت بالا رفتند. صاحبکار خراسانی، رییس مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان میگوید: **این شرکتها در بدو ورود دانشبنیان هستند زیرا از فیلتر سنگینی عبور میکنند و در ادامه ممکن است فعالیت خود را تغییر دهند و به سوءاستفاده از این نام دست بزنند** که در این شرایط معاونت به صورت قانونی وارد میشود و تمام اختیارات مربوط به شرکتهای دانشبنیان را از آن سلب میکند.
اما افشای مواردی از این دست که بدون هراس از مجازاتهای قانونی فعالیت میکنند، نشان میدهد که گویا چندان هم این مجازاتها جدی گرفته نشده است. افشای اطلاعات یکی از شرکتهای به اصطلاح دانشبنیان برای در اختیار گرفتن انحصار فروش بلیت در برخی ورزشگاهها برای مسابقات یک رشته ورزشی خاص و همچنین رونمایی از یکی از شرکتهای فعال در عرصه پرداختهای USSD که از قضا این شرکت نیز «دانشبنیان» لقب دارد و توانسته پارکینگ فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) را در اختیار بگیرد.
قانونی برای حمایت یا منفذی برای رانت
مهدی محمدی، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با اشاره به قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان میگوید: **به نظر من این حمایتها و این قانون تنها منفذی برای دریافت رانت توسط بعضی شرکتها ایجاد کرده و همه را هم مدعی کردیم. **منطق شکلگیری این قانون، تجاریسازی دستاوردهای تحقیقاتی و اختراعات و نوآوریهای دانشگاهها بوده و ما آن را بزرگ کردیم و گفتیم متولی اقتصاد دانشبنیانیم و میخواهیم اقتصاد دانشبنیان را متحول کنیم. از رییسجمهور تا هیات دولت، همه فکر میکنند که این قانون قرار است نوشدارویی برای این اقتصاد غیر بهرهور شود.
او با اعتقاد به اینکه قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان را باید محدود کنیم و حتی اسم آن را بگذاریم قانون حمایت از شرکتهای نوپا یا استارتآپها تا نتیجه بدهد، میگوید: در خصوص کسبوکارهای الکترونیکی که به تازگی خیلی از آنها صحبت میشود از جمله تاکسیهای آنلاین، فروشگاههای اینترنتی و … ما از هیچکدام از اینها تحت هیچ قانونی حمایت نکردیم، فقط اکوسیستم کسبوکار الکترونیکی در سالهای اخیر در کشور فراهم شده و فقط بازار برایشان ایجاد کردیم که موفق شدند. آن تعدادی از شرکتهای دانشبنیان که موفق بودهاند باید برررسی شود که چقدر اکوسیستم روی موفقیتشان تاثیرگذار بوده و چقدر قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان.
وی معتقد است در این مملکت تا زمانی که فکر کنیم هرچیزی را که نیاز داریم باید خودمان تولید کنیم، قصه حمایتها و سیاستها به نتیجه نخواهد رسید. هیچ کشوری از طریق تولید همه محصولات مورد نیاز خودش به توسعه نینجامیده است. توسعه یعنی تمرکز روی حوزههای خاص و توان صادرات. این جنس از حمایتها فقط رانت ایجاد میکند.او معتقد است ما باید روی دیتاها و تحلیل آماری کار کنیم و بانک اطلاعاتی قوی درباره وضعیت موجود شرکتها داشته باشیم تا بتوانیم دلایل رشد سریع یا عدم رشد آنها را شناسایی کنیم.
دانشبنیانهای ورشکسته
در این میان شرکتهایی که نمیتوانند راهی برای درآمدزایی خود پیدا کنند، دانشبنیانهای بدهکار و ورشکسته میشوند. بهروز سلطانی، رییس صندوق نوآوری و شکوفایی با بیان اینکه دستگاههای دولتی در زمان انعقاد قرارداد با شرکتهای دانشبنیان از ارایه اعتبارات طرحها به دلیل کسری بودجه خودداری میکنند، بنابراین برای اجرای این طرحها تسهیلات صندوق میگیرند، گفت: در نهایت اعتبارات این طرحها به شرکتهای دانشبنیان اعطا نمیشود، از اینرو این شرکتها ورشکست میشوند؛ به همین دلیل ما برای جلوگیری از این امر اعتبارات طرحها را در بانکها بلوکه میکنیم.
ابراهیم سوزنچی، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف میگوید: ما تسهیلاتی برای شرکتها قایل شدیم ولی تا چه حد این تسهیلات با شرکتها چک شد؟ یعنی از آنها پرسیدیم که مشکلات شما با ارایه این تسهیلات حل میشود یا خیر؟ تا چه میزان شرکتها در فرایند تدوین این قانون دخیل بودند؟ به نظر من ما باید بهجای ارایه این تسهیلات به شرکتها، بازار را برای آنها فراهم میکردیم. هرجا بازار برای شرکتها فراهم شد، شرکتها موفق شدند یک گام رو به جلو بردارند ولی هرجا وام گرفتند وام خرج نقدینگی موجودشان شد.
وامهای دردسرساز
وامهایی که البته درباره آن هشدارهایی هم داده شده بود، اما در نهایت کار به جایی رسید که نایبرییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس از تفحص از صندوق حمایت از شرکتهای دانشبنیان بیان خبر داد و تصریح کرد: این صندوق بیش از سه هزار میلیارد منابع داشته و احتمالا انحرافاتی در آن وجود دارد. او معتقد است که این صندوق چه از حیث مدیریتی و چه از منظر حمایت از دانشمندان جوان این صندوق نتوانسته جوابگوی نیازمندیها باشد، همچنین جوانان نمیتوانند بهراحتی به این صندوق دسترسی داشته باشند.
متین منتظمی، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز میگوید: کسانی که قبلا نمیتوانستند کاری انجام دهند حالا شرکت دانشبنیان میزنند و از طریق شرکت دانشبنیان اقدام به واردات میکنند. او اضافه کرد: در واقع برخی از کسانی که زمینه صدور مجوز شرکتهای دانشبنیان را در اختیار دارند، برای خودشان مجوز صادر میکنند و بعد با این مجوز به واردات میپردازند. از طرفی به خودشان هم وام میدهند و از این وام برای واردات استفاده میکنند. جالب است که هیچکس هم به آنها اعتراض نمیکند.
رضا اسدیفر، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فناوری معتقد است که باید فعالیت دانشبنیان را در نظر داشته باشیم. وقتی برچسب دانشبنیان به شرکتها میزنیم شرکتها را از مسیر رشد خودشان منحرف میکنیم و فرایند ارزیابیشان هم بسیار سخت میشود.
اخطار درباره دانشبنیانهای آلوده به پول دولتی
این موضوعی است که حتی مسوولان دولتی تا حدی به آن اذعان دارند اما در عمل همان مسیری که تشریح شد، دنبال میشود. سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رییسجمهور و یکی از حامیان اصلی ایجاد تسهیلات متعدد برای شرکتهای دانشبنیان چندی پیش با یک چرخش رویکرد کامل با تاکید بر اینکه تا وقتی برای کارآفرینی دانشبنیان رانت دولتی تزریق شود نتیجهای حاصل نمیشود، گفت: شرکتهای دانشبنیان آلوده به پول دولتی موفق نمیشوند.موضوعی که در بهمنماه سال ۹۵ نهاوندیان، رییس دفتر رییسجمهوری نسبت به آن هشدار داده و گفته بود: باید ارایه مشوقها با صحت انجام شود تا به رانتخواری تبدیل نشود، باید صحت در کنار دقت قرار گیرد.
بلاتکلیفی ستاد رسیدگی به تخلفات دانشبنیانها
اگرچه به دنبال بروز برخی از این مشکلات، در اردیبهشتماه پارسال بود که معاون پژوهش وزارت علوم از ایجاد ستادی برای تخلفات شرکتهای دانشبنیان خبر داد؛ ستادی که البته هنوز خبری از فعالیت آن نیست.وحید احمدی، معاون پژوهشی وزارت علوم میگوید: بر اساس آییننامه قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، شورایعالی عتف مسوولیت سیاستگذاری، برنامهریزی و پیگیری مسایل شرکتهای دانشبنیان را بر عهده دارد. این دفتر میتواند گزارشی از شکایات شرکتهای دانشبنیان را تهیه کند و بر اساس قوانین در راستای رفع آن گام بردارد.آنطور که پیداست عزم و اقدام خاصی در بررسی آنچه به اسم شرکتهای دانشبنیان در حال تخصیص به برخی متقاضیان است، وجود ندارد و این پرونده را همینجا باید مختومه دانست.(منبع هفته نامه عصرارتباط)