اینروزها شاهد این هستیم که دولت با انواع و اقسام طرح ها سعی دارد اقتصاد زمین گیر شده ی ایران را به حرکت در آورد.از تشویق استارتاپها تا معافیت های مالیاتی و بخشودگی جرایم بیمه ای و تسهیلات بانکی در جهت رونق چرخ اقتصادی از نمونه فعالیتهایی است که دولت روی به آن آورده است.اقتصادی که از یک سو با تحریم و از سوی دیگر با سوء مدیریت هرروز نحیف تر میشود و همه چشممان به یک نقطه ی خاص است تا در صورت تحقق ایرانمان بهشت شود.
این در حالیست که همیشه گفته ایم فناوری اطلاعات و ابزارش میتواند راه نجات ما باشد.البته اگر زیرساختها و قانون و علم اقتصاد در کنار این ابزار باشد.همانطور که ارز رمزها میتواند برق صادراتی را در خود کشور تبدیل به ارز کند و یا در برخی موارد حتی تحریم ها را دور بزند مطمنا حوزه های دیگر نیز وجود دارد که میتواند برای کشور ارز آوری ایجاد کند.
یکی دیگر از صنایعی که اگر توجه کافی به آن شود به تنهایی میتواند خلاء خالی فروش نفت را پر کند.صنعت توریسم یا گردشگری که کشور ترکیه بعنوان یکی از منابع درآمدی خود بروی آن تمرکز کرده است.البته در چند سال اخیر توجه خوبی به این صنعت شده است و صنعت توریسم و گردشگری با سرعت قابل توجهی در حال رشد و پیشرفت است اما هنوز تا رسیدن به نقطه ی مطلوب فاصله ی زیادی داریم.
اولین نکته ای که توجه هر کارشناس این حوزه را به خود جلب میکند این است که صنعت گردشگردی ما هر چه دارد از گذشتگان و طبعیت خود دارد و ما در این برهه ی زمان هیچ کاری برای آیندگانمان نکرده ایم. به عنوان مثال دوبی سالانه حدود ۱۶ میلیون و ایران تنها حدود ۵ میلیون گردشگر طبق آمار سازمانهای دولتی دارد. آیا قدمت دوبی و آثار تاریخی آن بیشتر است ؟ آیا دوبی دارای جاذبه های گردشگری طبیعی است ؟ پس چه چیزی این تفاوت را ایجاد کرده است؟ در مورد زیرساختها ،ساختار فرهنگی ، حفظ آثار تاریخی ،حفظ محیط زیست ، امکانات رفاهی و تفریحی همه چیز عیان است و نیازی به بازگو کردن آن نیست.
وقتی دربارهی صنعت گردشگری صحبت میکنیم، در واقع داریم از زنجیرهای از کسبوکارها در بخشهای مختلف صحبت میکنیم که در کنار هم خدماتی را برای استفادهی گردشگران فراهم میکنند. از حملونقل تا مراکز اقامتی ، از مراکز پذیرایی تا سفرسازها ، از جاذبههای گردشگری تا سازمانهای مدیریت مقصد که همه در کنار هم بصورت زنجیره بخشهای یک صنعت عظیم را تشکیل میدهد.
نقصان در تنها یکی از حلقههای این زنجیره به ایجاد محدودیت تقاضا برای حلقههای دیگر تبدیل میشود، به بیان سادهتر، اگر گردشگران در طول زمان استفاده از خدمات و محصولات این زنجیره، فقط و تنها از خدمات یا محصولات یک حلقه رضایت نداشته باشند، آن را به تمام زنجیره نسبت میدهند، حتی اگر بقیهی حلقهها خدمات و محصولاتی با کمیت و کیفیت مناسب را در اختیار آنها گذاشته باشند. اهیمت این موضوع وقتی نمایان میشود که اگر گردشگری با رضایت کامل به محل سکونتش باز گردد، میشود معرف مقصد سفرش و سفیر سفر کردن ۱ تا ۴ نفر به آن مقصد و اگر ناراضی باز گردد میشود یک عامل بازدارنده برای سفر ۱۱ تا ۱۴ نفر (نتیجهی تحقیق و گزارش سازمان جهانی گردشگری)به آن مقصد میشود.حال باید پرسید در صنعت گردشگردی چقدر از فناوری اطلاعات در تکمیل این زنجیره ها استفاده کرده ایم؟ در ابتدای مطلب در خصوص تفاوت گردشگردان دوبی و ایران صحبت کردیم.
در دوبی بروی این مفهوم کار میشود که هر اتاقی که بسازید به معنای ورود تعدادی گردشگر بیشتر است؛ یعنی وجود هتلها و اتاقها، زمینه حضور گردشگران را فراهم میکند. اما اتحادیه هتلداران ایران بارها و بارها از خالیماندن اتاقهای هتلها خبر داده است؛ یعنی همین تعداد اندک هم پر نمیشود. مشکل کار کجاست؟ آیا هتلها در زمینه فروش ضعف دارند یا همه مشکلات برمیگردد به گرانی اتاقهای هتلها؟
ما در مقابل تبلیغات منفی که در مورد ایران و نا امنی آن میشود، چه کاری را صورت داده ایم ؟ آیا توانسته ایم با استفاده از فضای مجازی چهره ی واقعی ایران و مردمانش را به دنیا نشان دهیم؟ چقدر در خصوص ایجاد کمپین های ایران دوستی سرمایه گذاری کردیم ؟ در مبحث ایجاد محتوا بروی وب سایتها و شبکه های اجتماعی چه کاری کرده ایم؟ اینها تنها گوشه ای از ظرفیت فناوری اطلاعات در رونق صنعت گردشگری است که صرفا بصورت شخصی و با همین بضاعت شاهد تاثیر گذاری آن هستیم.
آیا یک پرتال جامع که گردشگر بتواند اطلاعات کامل در مورد مقصد خود در ایران بدست آورد، داریم؟ آیا برای رزرو هتل ، کافه ، غذاخوری، مراکز تفریحی و مشاهده آثار تاریخی و طبیعی نرم افزاری بصورت یکپارچه داریم؟ آیا گردشگری که قرار است برایمان ارز آوری کند قبل از سفر به ایران ، نقشه ی کاملی از سفر خود دارد.
در زمان سفر چه سامانه های تدارک دیده شده است که گردشگر با استفاده از آنها بتواند سفری لذت بخش را تجربه کند و آیا ارتباطی بعد از اتمام سفر ، با گردشگر برقرار کرده ایم ؟در شکل گیری یا توانمند سازی سازمان های مدیریت مقاصد(DMO) چقدر موفق بوده ایم؟ در خصوص ایجاد بازارهای آنلاین صنایع دستی و محلی چقدر هزینه کرده ایم؟؟
سوالاتی که میتواند ادامه داشته باشد.اما بخش خصوصی با بضاعت خود در زمینه های مختلف این صنعت وارد شده و موفق هم بوده است و گاهی بعد از چند سال فعالیت بدلیل عدم حمایت مجبور به پایان فعالیت خود داده است.یکی از بخشهایی که فعالان استارتاپی توانسته اند خلاء حضور دولت را پر کنند ، اپلکیشنهای رزرو بلیط هواپیما و … ، رزرو هتل است .البته یک نکته هم باید مورد توجهمان باشد که در حوزه گردشگری باید به دنبال کسبوکارهای خلاق باشیم. نه اینکه همه به دنبال راهاندازی چنین اپلیکشنهایی باشند. بلکه این صنعت در ابتدا نیاز به تولید محتوا و معرفی چهره واقعی ایران و سپس توانمند سازی زیرساختهای لازم برای گردشگران دارد.هر چند در موضوع تولید محتوا فعالیتهای خوبی صورت گرفته است ولی جای کار بسیار دارد.
صنعت گردشگری میتواند با مواردی چون ایجاد طرح جامع آی تی در گردشگری ایران ، فراهم کردن مرکز مدیریت سایت های گردشگری رسمی ایران ، اختصاص بودجه ای خاص از صندوق ذخیره ارزی کشور برای گسترش گردشگری در راستای آی تی مداری ، تعریف و اعطای نشان وِیژه گردشگری مجازی به مراکز فعال و موثر کشور در این حوزه، ایجاد شورا یا مرکز گردشگری مجازی در سازمان گردشگری،پیاده سازی MIS در ساختار مدیریت داخلی و استفاده از نرم افزارهای مبتنی بر تحلیل های حرفه ای در ساختار داخلی هتل ها از ظرفیتهای فناوری اطلاعات در بهبود وضعیت صنعت گردشگری استفاده کند.
منبع
اصفهان ارتباط