امسال هم مردم و هم مسوولان کشور از جهات مختلف انتظار تحرک و تکانهای اساسی در اقتصاد کشور را دارند. یکی از این جهات، توقعات انباشته برای تحقق دستاوردهای برجام است. یکی از جهات دیگر نامگذاری سال جاری به نام اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل است. در نهایت این که سومین علت انتظار برای تحرک عملی و غیرشفاهی، رکود نسبی حاکم بر اقتصاد کشور در سالهای اخیر است.
هفته گذشته اما به رسم تحرکات ابتدای هر سال و در مسیر نام آن سال، ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به سرعت تشکیل جلسه داد و تکالیفی هم برای وزارت ارتباطات و سایر دستگاههای اجرایی کشور در نظر گرفت.
برای اختصار در متن، میتوانید جزییات این تکالیف فناورانه را در رسانهها بیابید، اما جان کلام تکالیف پیشبینیشده در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، تاکید بر تسریع بر اجرای طرحهایی بوده که به شکل ذاتی در ماموریت دستگاههای دولتی و از جمله وزارت ارتباطات وجود دارد و از آن جمله میتوان تاکید بر اجرای دولت الکترونیکی، شبکه ملی اطلاعات، تولید محتوا و ساخت ماهواره اشاره کرد.
این که همه میدانیم چه اتفاقاتی در حوزه ICT کشور باید رخ دهد و اولویت دارد، خوب است، اما این که چرا روی زمین و در اجرا همه چیز به خوبی مصوبات دوساعته پیش نمیرود، مساله محسوب میشود.
از این موضوع که بگذریم، این روزها زمزمه چگونگی پهن کردن فرش قرمز زیر پای سرمایهگذاران پر ناز و توقع خارجی در حوزه ICT، یکی از محورهای بحثها، نشستها و همایشها شده است. آری، ما در برخی حوزهها نیاز به سرمایهگذاری، فناوریهای نو و تجربهاندوزی در سطح بینالمللی داریم و حضور خارجیها از این لحاظ مغتنم اما فعلا پیشکش است!
برای مثال اکنون شرکت مخابرات ایران و زیرمجموعههایش که تقریبا تمام مردم ایران مشترک یکی از خدمات (اینترنت، تلفنثابت و تلفنهمراه) آن بوده و از کلانشهرها تا نقاط محروم حضور دارد، با «موانع دولتی» زیادی مواجهاند که چندان منطبق با اقتصاد مقاومتی نیست.
سایر شرکتهای ارایهدهنده خدمات ارتباطی نیز، حتی یکبار هم از کمبود سرمایه و نبود دانش فنی و عدم حضور خارجیها در کشور گله نداشته و ریشه تمام مشکلاتشان داخلی و با شرکت زیرساخت، مخابرات و یا وزارت ارتباطات، رگولاتوری و شورایعالی فضای مجازی است.
و مگر غیر از این است که اساس و بنای تحقق شبکه ملی اطلاعات، دولت الکترونیکی و بسیاری از خدمات مبتنی بر آن، باید بر زیرساختها و توان داخلی استوار باشد؟ و مگر ستاد اقتصاد مقاومتی چیزی غیر از این را تکلیف کرده است؟
پس آیا بهتر نیست این ستاد به جای تمرکز روی میوهها و تا زمانی که خارجیها سرگرم چرتکه انداختن برای ورود به ایران هستند، روی ریشهها یا همان مشکلات و موانع داخلی، متمرکز شود؟