هفته گذشته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در همایش سراسری الزامات اقتصاد مقاومتی بر پایه اقتصاد دانشبنیان، گفتهاند، این وزارتخانه برای آنکه بتواند روی مسیر اقتصاد مقاومتی حرکت کند، روی خدمات ابری، اینترنت اشیاء، نسل ۵ موبایل، بیگدیتا و فناوریهای فضایی تحقیق کرده است.
اما از آنجا که محور اتکای وزارت ارتباطات در اقتصاد مقاومتی روی این فناوریها بنا شده و پژوهشگاه ICT وزارت ارتباطات نیز به کرات اعلام کرده که بخش عمدهای از توان مالی و اجرایی خود را بر همین محورها استوار کرده، طرح موضوعاتی خالی از لطف نیست.
قبل از هر چیز، IoT به معنی اینترنت اشیاء نیست و عبارت صحیح “اینترنت چیزها” است که حداقل از مسوولان و مراجع علمی و تحقیقاتی دولتی، انتظار میرود در بکارگیری معادلهای درست و جاانداختن آن کوشاتر باشند.
اما نخستین موضوعی که در مورد اولویتهای وزارت ارتباطات در اقتصاد مقاومتی به چشم میخورد، حرکت روی لبه آخرین فناوریهای جهانی است. در ظاهر این به روز بودن، موضوع عامهپسندی است، اما واقعیت آن است که بر اساس تجربه، برخی از فناوریهای روز دنیا شاید هیچگاه فراگیر نشده و به سرانجام روشنی نرسند.
برای مثال در حالی برخی در ایران دایما روی اینترنت چیزها تاکید دارند که هنوز بسیار از کشورها و مردم به این فناوری به دیده تردید نگاه کرده و هیچ برنامه بلند مدتی نیز برای حرکت به این سمت و پذیرش آن ارایه نشده است. کمااینکه در همین رابطه، استیو وزنیاک از بنیانگذاران اپل همین چندی پیش با بیان این که اینترنت چیزها را زیادی جدی گرفتهاید، گفته بود: «دهها شرکت به تازگی در این زمینه تاسیس شدهاند ولی واقعا لزومی ندارد همه وسایل زندگی به اینترنت وصل شود و من معتقدم حباب اینترنت چیزها همچون حباب دات کامها در دهه ۹۰، خواهد ترکید.»
این نظر لزوما به منزله یک پیشبینی محتوم نیست، اما نشان از آن دارد که موضوعاتی همچون اینترنت چیزها، رایانش ابری، نسل ۵ موبایل و غیره همچنان در مرحله بحث و بررسی هستند و هنوز به یک قطعیت قابل اتکا نرسیدهاند.
دوم این که باز هم تاکید میشود دنیای امروز اگرچه به واسطه یک تئوری غربی، دهکده جهانی قلمداد میشود، لیکن این به منزله نیازهای یکسان و مشابه مردم سراسر دنیا نیست و هر کشور بر اساس نیازها، مزیتها و توانمندیهای داخلی خود، مسیر آیندهاش را ترسیم میکند. کما این که برای مثال ساخت اینترنت سیتی و تجمیع نمایندگی چند برند آمریکایی IT در دوبی، منجر به تولد سیلیکونولی دوم نشد!
سوم این که ما در حالی تمرکز تحقیقاتی خود را روی فناوریهای “در حال بحث و بررسی” در دنیا گذاشتهایم که علیالقاعده به فرض توفیق جهانی، باید به فکر اجرای آن نیز باشیم، اینجاست که این پرسش مطرح میشود که تا آن زمان، آیا دولتمردان فعلی فرصت اجرای آنها را خواهند داشت؟ نکته دیگر آنکه آیا تا آن زمان نامشخص باز هم فناوریهای نوین دیگری متولد نشده و دولتمردان بعدی و اولویتهای بعدی و بعدیهای دیگر شکل نخواهد گرفت؟
چهارم این که اما در همین قیل و قال اینترنت چیزها و نسل ۵ و غیره، ببینیم اولویت ابرشرکتهای پولساز آمریکایی چیست و گوگل، فیسبوک و چندین و چند شرکت بزرگ دیگر روی چه چیزی متمرکز شدهاند؟ آنها روی طرحهایی همچون اینترنت ماهوارهای، بالنی و پهپادی رایگان متمرکز شدهاند تا مردم آفلاین دنیا را آنلاین کنند.
و البته که بعید است کسی این طرحهای چند صد میلیارد دلاری را در راستای فعالیتهای خیرخواهانه قلمداد کند. کما این که همین هفته گذشته، هند خواستار توقف ارایه اینترنت رایگان فیسبوک در این کشور شد. علت نیز جالب بود، هندیها متوجه شدند اینترنت رایگان فیسبوک ناقض بیطرفی بوده و ترافیک پولساز کاربران را به سوی سایتهای مورد نظر فیسبوک هدایت میکند.
چه تقسیم کار خوب و حسابشدهای، ما روی اتصال همه چیزمان به اینترنت متمرکز میشویم، آنها بستر انتقال را میسازند و در نهایت نیز به خوبی و خوشی، ابزارهای ساخت ما به سمتی هدایت میشوند که آنها میخواهند!
پنجم این که سخن از فناوریهای آنچنانی در حالی مطرح میشود که هنوز بخشهای زیادی از دنیا و کشورمان با شکاف دیجیتال مواجه بوده و حتی به اینترنت نیز متصل نیستند. لذا هیچ بعید نیست برخی از این فناوریهای نوین جنبه تشریفاتی، تجملاتی و تجاری کوتاه مدت داشته و در آینده تنها برای بخش کوچکی از مردم کارایی داشته باشند. کما این که امروز تمام مردم دنیا خودروی لوکس سوار نمیشوند.
ششم این که اگرچه مفهوم شبکه ملی اطلاعات در مرحله بحث و بررسی است و شاید برخی بخواهند به این شبکه سمت و سوی خاصی بدهند، لیکن آنچه در دنیا در حال برنامهریزی است، نشان میدهد، اگر کوتاهی کنیم به ناچار باید در زمینی بازی کنیم، که نه مال ماست، نه در هدایت و قانونگذاری آن نقش داریم و نه مطابق با خواست و آرمانهای ما پیش میرود. وانگهی هر زمان هم که احساس خطر کنند شاید بتوانند ما را از زمین بازی اخراج هم بکنند. موضوعی که به صراحت و مستقیما در اولویتهای اقتصادی مقاومتی وزارت ارتباطات به آن اشاره نشده است.
در نهایت این که امروز قریب به اتفاق فعالان حوزه ICT در جریان مشکلات، مضیقهها و محدودیتهای بودجهای کشور از جمله وزارت ارتباطات قرار داشته و تا حدودی میدانند که این وزارتخانه غرق در پول و اختیارات نامحدود نیست. لیکن حالا که شرایط و واقعیت همین است که شاهد و ناظر آن هستیم و در حوزه ICT نیز نقشه راه کلان و بلندمدت نداریم، حداقل با شناختی که از ظرفیتها، فرصتها و تهدیدهای موجود کشور پیش رویمان است؛ به طرحها و برنامههای کوتاه مدت و میان مدت بپردازیم که بخشی از مسایل و چالشهای امروزمان را مرتفع کند