سه شنبه، 30 بهمن 97 - 04:40

تقریباً همه‌ی منابع، بر این نکته اتفاق نظر دارند که نخستین کاربرد جدی اصطلاح اقتصاد دیجیتال به کتاب اقتصاد دیجیتال یا Digital Economy نوشته‌ی دان تاپسکات بازمی‌گردد.او در سال ۱۹۹۵ کتاب اقتصاد دیجیتال را تالیف و در ۱۹۹۶ آن منتشر کرد.اما شاید برایتان جالب باشد که حتی با ورق زدن و مطالعه این کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای هم، با تعریفی مشخصی از اقتصاد دیجیتال مواجه نمی‌شوید.البته قطعاً تحلیل‌های مطرح شده در این کتاب، بسیار ارزشمند و راه‌گشا هستند.
اما اگر بخواهید بر اساس حرف‌های تاپسکات در کتاب اقتصاد دیجیتال در مورد اقتصاد دیجیتال صحبت کنید، تنها می‌توانید توصیف زیر را به کار ببرید:
ظاهراً اقتصاد جدیدی شکل گرفته است.
در این اقتصاد، کسب و کارها از فناوری اطلاعات استفاده می‌کنند.
فناوری اطلاعات هم به عملیات آنها کمک می‌کند و هم زمینه‌ای برای رشد آنها فراهم می‌کند.
ضمن اینکه کسب و کارها، بهتر و سریع‌تر به یکدیگر متصل می‌شوند.
به این اقتصاد جدید، اقتصاد دیجیتال یا Digital Economy می‌گوییم.
تعریف اقتصاد دیجیتال: اگر چه تعریف واحدی از اقتصاد دیجیتال وجود ندارد، اما شاید تعریف توربان از اقتصاد دیجیتال در کتاب تجارت الکترونیک (Electronic Commerce) نقطه‌ی شروع مناسبی باشد:
اقتصاد دیجیتال که به آن اقتصاد اینترنت (Internet Economy) هم گفته می‌شود،‌ اقتصادی است که پایه‌ی آن بر تراکنش‌ها / تعامل‌های اینترنتی گذاشته شده است.
بخش عمده‌ای از این تعامل‌های اینترنتی، از جنس تجارت الکترونیکی هستند.البته اقتصاد دیجیتال، شامل شبکه های ارتباطی دیجیتال کابلی و وایرلس (از جمله اینترنت و اینترانت، اکسترانت و VANها) و نیز کامپیوترها، نرم افزارها و سایر ابزارهای فناوری اطلاعات هم می‌شود.
البته با وجودی که رأی و نظر توربان، در حوزه‌ی تجارت الکترونیک و اقتصاد دیجیتال مهم و تاثیرگذار است، اما لازم است تاکید کنیم که بسیاری از صاحب‌نظران، ترجیح می‌دهند برخلاف توربان، اقتصاد دیجیتال را بزرگ‌تر از اقتصاد اینترنت در نظر بگیرند.
یکی از این صاحب‌نظران، کلاوس شواب است. همان کسی که بنیان‌گذار مجمع جهانی اقتصاد (اجلاس داووس) بوده است.او اقتصاد دیجیتال را چهارمین موج بزرگ صنعتی شدن جهان می‌داند.

 

 

اقتصاد دیجیتال در واقع شامل تمام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی که بر روی شبکه‌های مخابراتی توسط نرم افزارهای مختلف و با استفاده از Big Data انجام میشوند خواهد بود.در سایه فناوریهای رشد یافته و شکلگرفته‌ای مانندMobile computing, IoT, Big data, Cloud computing, collaboration video, که با اضافه شدن امکاناتی مانند پرینترهای سه بعدی که از کشکک زانو تا قطعات حساس موتور جت را پوشش میدهند، سنسورهای فوق حساسی که هر روز ارزانتر از دیروز به بازار عرضه شده و در همه محصولات قابل عرضه هستند، ارزانتر و همه گیر شدن رباتهای صنعتی، بیوتکنولوژی و انرژی خورشیدی به عنوان دستاوردهای اخیر بشر، دنیا را از حالت سنتی به قرن Internet of everything وارد کرده‌اند. در این دنیا مردم، داده‌ها، اشیا، فرآِیندها که به صورت Real Time با هم متصل شده‌اند در تعامل دائمی با هم و خلق فرصتهای جدید خواهند بود. مطابق برآورد شرکت CISCO چهارده هزار میلیارد دلار ارزش فرصتهایی است که در اثر تحول دیجیتال در ۵ سال آینده در دنیا ایجاد خواهد شد.
شرکتهای پیشرو در اقتصاد دیجیتال امروز آنهایی هستند که با ارائه یک پلتفرم دیجیتال که امکان تعامل آنلاین تعداد زیادی تولید کننده یا ارائه دهنده خدمات را با تعداد زیادی از مشتریان و مصرف کننده‌ها به ساده‌ترین شکل ممکن فراهم میکنند و از محل ارزش افزوده ایجاد شده و تسهیل ارتباط بین خریدار و فروشنده به کسب درآمد می‌پردازند. در این میان، این شرکتها با به خدمت گرفتن مفاهیم و ابزارهای داده کاوی و BIG DATA به کشف سلایق و ترجیحات دو طرف پرداخته و عملا میتوانند با پیش‌بینی دقیق روندها نبض هر بازاری را در اختیار داشته و هر چه بیشتر محصولات و خدمات اختصاصی را برای مشتریان طراحی و بازاریابی کنند.
به عنوان مثال، AIRBNB با ارائه پلتفرم ساده و قابل درک خود امکان تعامل بین افرادی که به دنبال محل اقامت در شهرهای مختلف جهان هستند را با افرادی که مایل به اجاره دادن خانه‌های خالی خود هستند فراهم کرده و عملا بدون مالکیت حتی یک ملک در سراسر دنیا تبدیل به بزرگترین ارائه دهنده خدمات اسکان مسافرین شده است.
شرکت UBER مثال دیگری از همین الگو است (نسخه ایرانی همین شرکت به اسنپ معروف است) که بدون در مالکیت داشتن حتی یک تاکسی به بزرگترین شرکت تاکسیرانی جهان تبدیل شده و اکنون با امضای قراردادی به ارزش ده میلیارد دلار با مرسدس برای خریدن صد هزار بنز کلاس S بدون راننده در فکر حذف راننده از چرخه کسب درآمدی خود است.
اپل به عنوان پیشروترین شرکت در تحول دیجتال که بر صدر جدول ارزشمندترین شرکتهای جهان تکیه زده است، درسی بزرگ برای همه شرکتهای عصر دیجیتال دارد.
این شرکت (با فرض اینکه از نقطه خلق آیفون داستان را بررسی کنیم) سازنده گوشی هوشمند انقلابی بود که بر مبنای اکوسیستم بسته اپل طراحی و تولیده شده بود و نیازمند این بود که اپلیکیشنهایی مناسبی را برای کاربران طراحی کند که آنها را هر چه وابسته تر به گوشیهای خود کند. اما آیا اپل خود به تنهایی قادر به تشخیص نیاز کاربران و پاسخگویی به آن بود؟ کاری که اپل کرد در واقع این بود که با ساختن یک مدل تجاری درخشان، بر مبنای یک پلتفرم دیجیتال هزاران نفر در سراسر دنیا با ریسک و هزینه خود تبدیل به اپلیکیشن نویسهای مفت و مجانی اپل شدند که در صورت شکستشان هیچ صدمه‌ای به اپل نمیرسید اما در صورت موفقیت قبل از خود آنها این اپل بود که سود مالی و غیر مالی خود را برداشت کرده بود. در واقع با موفقیت هر اپلیکیشن، گذشته از سود مستقیم مالی که نصیب اپل میشود، عملا تقاضا برای محصول اصلی که همان آیفونهای معروف باشند هم بیش از پیش تثبیت میشود.
نگاهی گذرا به لیست سی شرکت ارزشمند جهان نشان میدهد که حدودا نیمی از این شرکتها از جنس Platform business هستند. شرکتهایی هم که مانند مانند مرسدس و بی‌ام‌دبلیو محصولات فیزیکی تولید میکنند عملا با معرفی نسل اتوموبیلهای متصل Connected cars عملا پا در همین راه گذاشته‌اند. مدیر عامل جنرال الکتریک هم که شرکتش به عنوان یکی از ۵ برند برتر جهان مطرح است اخیرا گفته است: در دنیای امروز اگر شب را به عنوان یک شرکت صنعتی سر کرده باشید فردا صبح حتما به عنوان یک شرکت نرم‌افزاری از خواب بیدار خواهید شد.
اقتصاد شبکه و اقتصاد دیجیتال که در طراحی و کارایی نقشی غیرقابل انکار ایفا کرده است به سایر حوزه های خدماتی نیز تسری یافته است و در سایر بخش‌ها به بهبود کیفیت و کارایی کمک کرده است. آیا اقتصاد می تواند در برابر این همه تحولات شگرف بی‌تفاوت بماند؟ به کشورهای OECD هم‌اکنون در سطحی وسیع این تحولات را تجربه می‌کنند. بخش تولید در اقتصاد و نیز بخش تقاضا شدیدا دیجیتالی شده است.
دیجیتالی شدن اقتصاد دو بعد مهم دارد:
۱- تولیدکالاهای دیجیتالی
۲- تولید کالای غیردیجیتالی با استفاده از فرآیندها و ابزار دیجیتالی.
سرعت دیجیتالی شدن اقتصاد در کشورهای OECD طی ۱۰ سال گذشته بسیار پرشتاب بوده است و باعث شده که روندهایی اساسی در اقتصاد این کشورها شکل بگیرد. بررسی این فرآیندها به ما در درک و ماهیت قدرت اقتصاد دیجیتال کمک می کند .روندهای اصلی که اقتصاد دیجیتال در این کشورها ایجاد کرده است بطور خلاصه به شرح زیر است:
۱. قیمت کالای دیجیتال سال به سال در حال کاهش است. ۲. گسترش اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را رقابتی کرده است. ۳. با افزایش سرعت دیجیتالی شدن اقتصاد، انعطاف‌پذیری خط تولید و سازمان شرکت‌های تولیدی و خدماتی افزایش یافته است. این قدرت انعطاف پذیری موجب شده است که خط تولید د ر کوتاهترین زمان تغییر کند و سازمان‌ها با تغییرات محیطی سریعا خود را تغییر دهند. ۴. اقتصاد دیجیتال سرعت را چه در تولید و چه در تحولات خارج از حوزه تولید بشدت بالا برده است.۵٫ . دیجیتالی‌شدن اقتصاد موجب رشد سریع نوآوری و اختراعات شده است. این سرعت آنقدر بالا است که نوآوری به دغدغه دایمی کار مستمر و روزانه شرکت ها تبدیل شده است. بی‌سبب نیست که عده ای اقتصاد امروزه را اقتصاد مبتنی بر نوآوری (Innovation-based Economy) نامیده اند.۶٫ . اقتصاد دیجیتالی موجب هم‌سطح شدن بازارها و حذف اربیتراژ (سودهای دلالی) شده است.۷٫ . رشد اقتصاد دیجیتال نابرابری را در سطح ملی (بین گروههای درآمدی کشورهای توسعه یافته) و در سطح بین‌المللی (بین کشورهای مختلف) افزایش داده است. این پدیده تحت عنوان شکاف دیجیتالی (Digital Divide) در سطحی گسترده در محافل علمی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که بر اساس تحقیقات انجام گرفته، دیجیتالی شدن شرکت ها و اقتصاد کشورها بهره‌وری و رقابت پذیری آنها را بالا می‌برد و سرعت آن نیز خیلی زیاد است، شکاف درآمدی کشورها، شرکت ها و گروههای مختلف مردم در حال افزایش است. هرچند که اقتصاد دیجیتال فرصت های زیادی را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار داده است ولی تاکنون موجب افزایش شکاف دیجیتال نیز شده است و تنها بعضی کشورها قادر بوده اند که با دیجیتالی کردن اقتصاد خود این شکاف را کاهش دهند.
بنابراین، اقتصاد دیجیتال تبدیل به روند اصلی در توسعه جامعه اطلاعات مدرن، از جمله دولت الکترونیک، صنعتی شدن، فن آوری های پیشرفته مالی، و مدیریت دانش است. در اقتصاد دیجیتال، دسترسی سریع به اطلاعات و دانش می تواند به عنوان دارایی اصلی سازمان شناخته شود، دانش عامل اصلی هر سازمان است.
مدیریت دانش برای موفقیت یک سازمان در هر دو محیط واقعی و دیجیتال حیاتی است. نوآوری های اقتصادی اغلب نتیجه مستقیم مدیریت دانش و تبادل آنها است. فن آوری های اطلاعاتی فرصت های جدیدی را برای کار موثر و مبادلۀ دانش و دانش بیشتر فراهم می کند.

 

نویسنده : محمدرضا ریماز

logo-samandehi