دوشنبه، 14 مرداد 98 - 05:01

این روزها شاهد هستیم که مسوولان کشور راه‌حل برون‌رفت از مشکلات و مبارزه با فساد را منوط به ایجاد و راه‌اندازی سامانه و سایت‌های اطلاعاتی می‌دانند. در چند سال اخیر به ‌واسطه رشد اینترنت و فناوری اطلاعات سایت‌هایی راه‌اندازی می‌شوند که ظاهرا قرار است برخی مشکلات را به سبک مدرن حل کنند اما مدیران این مساله را فراموش کرده‌اند که فناوری اطلاعات در کشور ما صرفا می‌تواند نقش ابزار داشته باشد نه چیز دیگر. در کشور ما نه قرار است مشکلات اقتصادی با آی‌تی حل شود و نه قرار است که با آی‌تی شاهد کاهش فساد باشیم.

در خصوص اقتصاد، مادامی که در حوزه فناوری مصرف‌کننده باشیم تنها می‌توانیم در تسهیل امور از ابزار موجود استفاده کنیم. در بخش سخت‌افزار که کلا حرفی برای گفتن نداریم، در بخش نرم‌افزار نیز تا زمانی که استارت‌آپ‌ها، کارآفرینان و شرکت‌های نرم‌افزاری در حد کپی سایر نرم‌افزارهای مطرح دنیا ظاهر شوند نباید انتظار داشته باشیم که این گونه کسب‌و‌کارها بتوانند در خارج از مرزهای ایران و در فضای غیرانحصاری و غیررانتی توفیقی به دست بیاورند و بتوانند ارزش افزوده‌ای تولید کنند.

در خصوص مبارزه با فساد هم خود آی‌تی این روزها در خلأ قانون و نبود نظارت و برخورد جدی تبدیل به معضل و زمینه‌ای برای تخلف شده است و دیگر رمقی برای مبارزه با فساد در سایر بخش‌ها ندارد. بنابراین تا زمانی که سامانه‌ها در حد یک سایت باشند هیچ خروجی نخواهند داشت و اگر قرار باشد سامانه‌ای شکل بگیرد و روند قبلی تغییری پیدا نکند این سامانه‌ها کارآیی نخواهند داشت.

می‌توان گفت همان‌طور که در دوره‌های قبل مهندسان عمران برای حل مشکلات اقتصادی کشور پشت ساختن مسکن مهر، سد، نیروگاه، جاده، فرودگاه و خیلی سازه‌های عمرانی دیگر پنهان می‌شدند این روزها به نوعی پشت سامانه‌های اطلاعاتی در جریان است.

مدیران دولتی مدام در حال تولید سامانه‌های اطلاعاتی جدید هستند و حل مشکلات اقتصادی را وابسته به فعال‌سازی این سامانه‌ها می‌دانند. اما هر قدر که آن سازه‌ها منجر به بهبود سیاست‌های اقتصادی در دولت قبل شدند، این سامانه‌ها هم موثر خواهند بود. در دهه‌های گذشته دولت با اجرای پروژه‌های عمرانی سعی در بهبود وضعیت داشت اما در سال‌های اخیر خروجی پروژه‌های عمرانی مشخص شد. مثلا مشکل اقتصاد مسکن فقط با ساخت مسکن دولتی حل نمی‌شود، مشکل آب صرفا با ساختن سد حل نمی‌شود، مشکل آموزش و فرهنگ تنها با ساختن مدرسه برطرف نمی‌شود، بهداشت و درمان هم با تمرکز بر ساخت بیمارستان و درمانگاه متحول نمی‌شود.

در برهه کنونی این داستان با هیاهوی فناوری اطلاعات در حال تکرار شدن است؛ جایی که مدیران می‌خواهند فقر را با سامانه کوپن الکترونیکی حل کنند، بحران یارانه انرژی را با سامانه سهمیه‌بندی سوخت حل کنند، سیاست‌گذاری ارزی را با سامانه نیما متحول کنند، مشکل قاچاق را با کارت هوشمند برطرف کنند، تحریم را با ارز دیجیتال دور بزنند، بحران بیمه سلامت را با دفترچه بیمه الکترونیکی سامان دهند.

بر همگان روشن است که تاثیر فناوری اطلاعات بر اقتصاد انکارناشدنی است و آی‌تی ابزاری قدرتمند در ارتقای تصمیم‌گیری و بهبود زندگی به شمار می‌آید. فناوری اطلاعات در نظام بانکداری، گمرک، پزشکی، امنیت و دیگر حوزه‌ها به شدت می‌تواند تاثیرگذار باشد. ولی نکته‌ای که مغفول مانده این است که فناوری اطلاعات به تنهایی نمی‌تواند سیاست‌های اشتباه اقتصادی را به نتایج صحیح تغییر بدهد بلکه می‌تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به خروجی‌های صحیح کمک‌رسان بوده و این کار را آسان‌تر کند.

برای درک صحیح این موضوع کافی است نگاهی به کارکرد سامانه نیما بیندازید. تا زمانی که چند نرخی بودن ارز وجود داشته باشد عملا سامانه نیما کارآیی لازم را نخواهد داشت. کارت الکترونیکی کوپن همان مشکلات اقتصادی را دارد فقط شیوه ارایه آن با گذشته متفاوت شده است. کنترل قیمت‌ها با مکانیزه کردن صندوق فروشگاه‌ها امکان‌پذیر نیست. فناوری اطلاعات ابزاری بسیار کارآمد است ولی صرفا ابزار است و نمی‌توان تصمیمات و سیاست‌های اشتباه را تنها با به‌کارگیری ابزار صحیح به سیاست درست تبدیل کرد.

پنهان شدن مدیران پشت تکنولوژی تا حدی ناشی از بی‌اطلاعی آنها از فناوری‌های نو است. جایی که مهندسان فناوری می‌توانند آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند. ما هر چقدر سامانه و سایت ایجاد و در آن قیمت درج کنیم، نمی‌توانیم قیمت‌ها را پایین بکشیم، مشخصا این سایت‌ها در قیمت‌گذاری تاثیر می‌گذارد اما روش اصلی آن از دانش اقتصاد می‌گذرد.

سوی دیگر این ماجرا نداشتن برنامه بلندمدت است زیرا مدیران ما به واسطه فضای تبلیغاتی تمایل دارند چیزهایی را در زمان خود ایجاد کنند که توجه مردم را به خود معطوف کنند هر چند این چیزها کارآیی لازم را نداشته باشد. زمانی مردم ساخت و ساز پل، ‌سد و پالایشگاه را دوست داشتند در حال حاضر اما نرم‌افزار، اپلیکشین و کارت‌های هومشند مورد توجه مردم قرار گرفته است.

و تنها کسانی که در این شرایط سود کلانی نصیبشان می‌شود مجریان اجرای سامانه‌های اطلاعاتی هستند زیرا خود مجریان می‌دانند مادامی که داده‌های واقعی در سامانه نباشد تنها در حد نمایشی از تبدیل شدن از فضای سنتی به مدرن است. تا زمانی که شیوه‌های سنتی و کاغذبازی در گمرک وجود داشته باشد مطمئنا سامانه‌های موجود نمی‌توانند آمار صحیحی بدهند. به عبارت دیگر با ساختن سامانه‌های اطلاعاتی متعدد و بزرگ هم نمی‌توانیم رابطه میان رشد نقدینگی و افزایش تورم را منتفی کنیم. جالب‌تر آنکه بعد از هشت سال و نفی سیاست‌های گذشته، دوباره به ابقای آن می‌اندیشیم.

از این رو بهتر است مدیران به جای اتلاف وقت و انرژی کشور و همچنین به جای راه‌اندازی پروژه‌هایی که خروجی مشخصی ندارند و ساخت ابزارهایی بدون داده و سیاست درست، ابتدا به فکر تصحیح سیاست‌های غلط باشند و سپس با ابزار فناوری اطلاعات در راه رسیدن هر چه سریع‌تر به خروجی از فناوری اطلاعات استفاده کنند.

logo-samandehi