اینروزها چیزی که در فضای مجازی بصورت گسترده در حال اشتراک گذاری و آزار دهنده است ، کلیپ ها و ویس های منتشر شده از کلاسهای آنلاین می باشد.موضوعی که از نظر جامعه شناسی و فرهنگی ، نشان از عدم آگاهی از خطرات آن در آینده می باشد که میتواند چه میزان آسیب های جدی به روح و روان کودکان و خانواده ها داشته باشد.
فضای مجازی ، موضوعی است که موافقان و مخالفان خود را دارد.نکته قابل توجه اینجاست که هر دو گروه در همین فضا ، مشغول بیانیه دادن هستند.چه در پلتفرمهایی که فیلتر هستند و چه در پلتفرمهایی که هتوز گرفتار تیغ فیلترینگ نشده انداما فضای مجازی در ایران بواسطه همگیری آن ، نیاز به قوانین به روز دارد.قانونی که دستور به فیلتر کردن آن ندهد.افرادی که خود روزی دستور فیلتر شدن یک پلتفرم را صادر کرد، خود به جرم فساد اقتصادی ، راهی زندان شد و کسی در قبال تصمیمات شخصی که فسادش مشخص شده و بر کسب و کار بسیاری از کاربران اثر گذاشت سوالی نکرد.حالا فضای مجازی تبدیل به آیینه ی شده است که واقعیت جامعه ما را بدون هیچ سانسوری نشان میدهد ،
اما داستان آموزش آنلاین در ایران چیست؟ کرونا حدود یکسال در حال جولان در ایران و سایر کشورهای دنیاست. هر کشوری بسته به زیرساخت های فنی و فرهنگی اقدام به مقابله و در امان نگاه داشتن شهروندان خود از این بلای طبیعی و شاید دست ساخته بشر هستند. کرونا پس از حضور و اپیدیمی شدن آن ، تاثیری شگرفی بر تمام عرصه های زندگی بشر گذاشت . از اقتصاد ، آموزش و فرهنگ که هر کدام از این حوزه ها در این خصوص تغییراتی شگرف داشته اند. اما در این نوشتار قصد دارم در خصوص آموزش آنلاین و چالشهای اینروزها از تاثیر روانی که کودکان این سرزمین در معرض آن قرار دارند ، بنویسم.
عزت نفس کودکمان را دریابیم
یکی از دلایلی که باعث شد این نوشتار را به رشته تحریردرآورم این بود که کلیپ هایی در فضای مجازی منتشر میشود که مادران و پدران با لحن های نامناسب و فحاشی و داد و بیدا بر سری دانش آموزان، انتظار یادگیری سریع و بدون اشکال را دارند.این در حالیست که آموزش و پرورش ، عمده فعالیت آموزشی خود را بصورت آنلاین انجام میدهد.اما آنچه از نظر مسئولین آموزشی کشور مغفول مانده است ، آموزش والدین در خصوص همراهی با کودکان در خصوص یادگیری به شیوه ی آنلاین است.همانطور که میدانید اینروزها بار آموزش بیشتر بر دوش خانواده ها است و آموزش و پرورش می توانست در کنار آموزش آنلاین ، به آموزشهای لازم برای والدین در خصوص ارتباط صحیح با فرزندان در زمان آموزش بپردازد تا شاهد بروز مشکلات اخلاقی و کودک آزاری نباشیم.
کافی است صفحات و کانال های مجازی را کمی رصد کنید تا با انبوهی از ویدیو ها و ویس های لو رفته از کلاسهای آنلاین روبرو شوید. پسر دبستانی که شاید سال اول باشد و نمیتواند بصورت کامل قرآن بخواند یا دختری که حروف را به تازگی آموزش دیده است و هنوز نمی تواند بصورت کامل بیان کند.در کنار تمامی این موضوعات ، برخوردهای عجیب و غریب برخی والدین با نسل آینده این کشور است .متاسفانه مدارس با آنلاین شدن تدریس ، اقدام به آموزش والدین در مرحله ی اول نکرده اند.مطمنا معلمی که سابقه تدریس به کودکان را در کارنامه خود دارد ، پس از سالها تجربه ، نحوه تعامل با انواع گروه های هوشی کودکان را آموخته و متناسب با آن ، با دانش آموزان رفتار می کنند. حاالا فرشته گان ما بواسطه کرونا در خانه موظف هستند که درعرضه چند دقیقه ، یک حرف را فرا گیرند.آن را بنویسند.کلمه سازی کنند.جلمه بنویسند.صدا کشی کنند و تمامی این فعالیتها را بصورت فشرده و دریک محیط پر استرس انجام دهند . چرا که از سوی دیگر، معلم منتظر دریافت نتایج آموزش بصورت عکس ، ویس یا کلیپ در همان لحظه می باشد و از سوی دیگر والدین می خواهند فرزندشان سریع تکلیف خود را به بهترین نحو انجام دهد تا از سایر مسابقه دهندگان این عرصه جا نمانند.
این فشار عصبی مطمنا نه تنها در یادگیری موثر نیست بلکه کودکان را نسبت به آموزش و فراگیری دروس فراری میدهد.علاوه براین در طول چند ساعت ، انواع و اقسام دروس آموزش داده میشود و سوالی که جا دارد از سیستم آموزشی شود این است که کودکی که هنوز در حال یادگیری است ، چگونه پاسخ سوالات را بداند؟ چه چیزی تغییر پیدا کرده است که بایستی شاهد اینهمه تفاوت میان آموزش آنلاین با آموزش حضوری باشیم؟
فشار اقتصادی و آموزش آنلاین
یکی دیگر از مشکلات خانواده ها در اینروزها تامین مایحتاج خود است که هر روز با نوسات شدید و روند صعودی و کمیابی کالاها روبرو هستند. آیا همه ی خانواده ها ، امکان خرید گوشی هوشمند را دارند؟ در ابتدا گفته شده ، اینترنت شاد بصورت رایگان محاسبه میشود که حتی این موضوع اجرایی نشد. آیا مادر یا پدری که در فکر تامین نیاز های اولیه خانواده خود است ، دیگر حوصله یا اشتیاقی برای تدریس آنلاین کودک یا کودکان خود دارد؟ در چنین شرایطی باید والدین با فرزندانشان صبوری کنند و انرژی منفی به کودکان منتقل نکنند چرا که فرزندان هم شرایط سختی را طی میکنند که به این صورت آموزش میبینند. نکته دیگری که باید والدین مد نظر قرار دهند این است که آموزشهای جایگزینی مانند آموزش تعاملات اجتماعی، آموزش فعالیتهای فیزیکی در محیطهای باز و فعالیتهای فوق برنامه با حفظ دستور العمل های بهداشتی را در برنامه دانش آموز قرار دهند تا با نرفتن به مدرسه دچار کمبود فعالیتهای حرکتی نشود.
علاوه بر این ، آموزش و درمان بر اساس قانون اساسی برای تمامی مردم بایستی بصورت رایگان باشد.در سالهای اخیر در مبحث آموزش با تاسیس انواع دانشگاه های پولی ، عملا آموزش دیگر رایگان نیست.از تاسیس مدارس غیرانتفاعی با شهریه های میلیونی تا دانشگاه های چون بین المل ، آزاد ، پیام نور و علمی کاربردی دیگر کافیست شما بتوانید از پس هزینه های آن برآیید تا به مدارکی چون کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا دست یابید که با آنلاین شدن در طول یکسال دیگر ، اخذ مدرک به سختی سالهای قبلل نیست.
توپ آموزش آنلاین در زمین مردم
یکی از سیاست های که در این چند سال اخیر از سوی مسئولین در توجیح کم کاری خود بصورت فرهنگ درآمده این است که مسئولین مربوطه همیشه سعی کرده اند کاستی های حوزه ی مدیریتی خود را به مردم نسبت دهند. مواردی که مردم زیاد میخوردند ، مردم زیاد مسافرت میروند ، مردم زیاد کار نمی کنند ، مردم خودشان برای فیزوتراپی خودشان را بمالند ، مردم مرغ ، گوشت ، انار وکلی چیزهای دیگر نخورند. در موضوع آموزش آنلاین همین وضعیت است . چرا که بدون هیچ آموزشی به والدین وفرهنگ سازی برای آن ، از مادران و پدران که ممکن است تحصیلات آکدمیک نداشته باشند ، انتظار آموزش به بچه ها را دارند.اما مهمترین موضوعی که بایستی به آن پرداخت است این است که با کلیپ هایی که از آموزشهای آنلاین خانواده به بیرون درز می کند شاهد شکاف عمیق فرهنگی در بین خانواده های ایرانی هستیم که بایستی مسئولین مربوطه چاره ای برای آن بیاندیشند.مطمنا این شکاف فرهنگی، کودکان را تحت بیشترین فشار روحی قرار میدهد و مطمنا تاثیرات شدیدی بر روحیه ی آنها خواهد گذاشت که نمود آن را می توان در سالهای پیش رو دید.پس بهتر است قبل از آنکه کودکانمان در این روزهایی قرنطینه و بواسطه آموزش آنلاین تبدیل به کودکان عصبی و پرخاشگر شوند اقدامی صورت گیرد.
از عدالت آموزشی تا مشکلات عجیب اپلیکیشن داخلی
مطمنا شما هم اخبار ناگوارخودکشی و فوت های بچه هایی که بواسطه نداشتن گوشی های هوشمند را شنیده اید.دانش آموزانی که بخاطر نداشت گوشی از تحصیل باز ماندند و تعدادشان هم کم نیست و در این راستا وزارت آموزش و پرورش صرفا با حمایت خیرین توانسته اقدامی کوچک انجام دهد.این در حالیست که این وزارت خانه میتوانست با تعطیلی سه ماه تابستان در خصوص تامین تجهیزات مورد نیاز کودکان بی بضاعت و خانواده های کم درآمد برنامه ریزی مناسبتری داشته باشد.وقتی پیش بینی شرایط وحشتناک شیوع کرونا در پاییز را اکثر کارشناسان بهداشتی وخود وزارت بهداشت اعلام کرده بود ، علت تعلل وزارت آموزش و پرورش در موضوع تجهیز تمامی کودکان و آموزش والدین در مبحث آموزش آنلاین جای سوال دارد.
در سوی دیگر در مبحت نرم افزاری ، آموزش و پروش از نرم افزاری به نام شاد رونمایی کرد. شاد امکانات منحصر به فردی ندارد و مشابه یک پیامرسان می باشد که اعضای آن همچون معلم و دانش آموزان بواسطه کد ملی میتوانند تنها بصورت پیام ویسی و متنی و ویدیو در آن فعالیت دارند.بهتر است مسئولین امر و با توجه به اینکه شرایط کرونایی در کشورمان شرایط قرمز است علاوه بر فرهنگ سازی و آموزش خانواده ها ، اقدامی در ساخت پلتفرمی تعاملی برای یادگیری بهتر نسل آینده ایران زمین داشته باشد.چرا که در حال حاضر اپلیکیشن های زیادی در این حوزه بصورت کاملا تعاملی و ارتباط دو سویه بصورت هوشمند وجود دارد که بدلیل اینکه تبلیغاتی نشود نامی از آنها نمی بریم ولی با اندکی جستجو با چنین اپ های پولی آشنا میشوید و حتما برای شما سوال میشود با وجود چنین پتانسیل های که موجود است بایستی از اپلیکیشنی استفاده کنیم که صرفا یک پیامرسان است تا یک شبکه آموزشی تعاملی و هوشمند!!! علاوه بر این قطعی مکرر شاد در مواقع تدریس ، منجر به مهاجرات گروه های درسی به واتساپ میشود.
انتظار می رود که در یک شبکه ی آموزشی ، تعامل میان دانش آموزان و معلمان بصورت مفهومی و بصورت هوشمند باشد.یعنی وقتی معلم در حال تدریس می باشد ، ویس یا نهایتا کلیپ آموزش ، بصورت انمیشن برای یادگیری و ارتباط دو طرفه وجود داشته باشد. درسوی دیگر با تحقیقات میدانی که صورت گرفته است ، معملان در این شبکه نهایتا در یک تایم خاص ، آموزشی ناقصی ارایه میدهند و سپس از دانش آموزان در فرصتی کم انتظار یادگیری ، نوشتن و پاسخگویی دارند و بیشتر وقت و زمان یادگیری کودکان بر عهده ی خانواده است تا نظام آموزشی!!!!
در سوی دیگر با توجه به فرصت تعطیلی تابستان ، این وزارت خانه میتوانست با اندکی تحقیق ، یک نرم افزار تعاملی مناسب با سنین مختلف طراحی و پیاده سازی کند.با گشتی در مارکت های ایرانی شاهد نرم افزارهایی آموزشی تعاملی با کیفیت هستیم که تعامل دو طرفه میان نرم افزار و دانش آموزن را حتی بدون حضور آموزگار را میسر کند . در اینگونه نرم افزارها انواع سوالات تعاملی ، انیمیشن های جذاب آموزشی طراحی شده است که جذابیت آموزش و شوق یادگیری در میان کودکان را افزایش میدهد.موضوعی که شاد به شدت فاقد هر گونه خلاقیت است و از این موضوع رنج می برد.
مورد دیگری که خود وزیر ارتباطات در فضای مجازی اقدام به اطلاع رسانی میکند گزارشات کاربرانی است که از عدم دسترسی اینترنت می گویند که بر اساس ادعای وزیر مشکلشان حل میشود.بسیاری از دانش آموزان به دلیل عدم دسترسی به اینترنت مجبور به کوهنوردی هستند که بدنبال آن شاهد حوادت ناگواری بودیم.بجز این موارد کاهش سرعت و قطعی های زیاد نرم افزار شاد در ساعات آموزش ، اکثر گروه های مدارس را مجبور به فعالیت در پیامرسان واتساپ کرده است.
اما سوالاتی که پیش می آید این است با توجه به اینکه این نرم افزار بومی است و آمار دقیق دانش آموزان و معلمان در اختیار است ، آیا نمیتوان در خصوص اختصاص سروری مناسب به آن اقدام کرد؟ فراموش نکردیم که زمانی تلگرام همگیر شده بود ، وزارت ارتباطات اقدام به تاسیس شبکه های توزیع محتوا (CND)در استانهای مختلف کرد اما در خصوص شبکه ی شاهد اطلاعاتی در اختیار نداریم.در ضمن اینکه اگر ما برای چند ده میلیون دانش آموز با محتوی مشخص نتوانیم سرور و پنهای باند مناسب ایجاد کنیم آیا میتوانیم در مقابل پیامرسانهای خارجی حرفی بزنیم ؟ شاید علت عدم استقبال مردم از پیامرسانهای داخلی جدای از موضوع امنیت ، عدم داشتن زیرساختهای کافی باشد.در پایان متذکر می شویم آنچه از آموزش آنلاین در حال حاضر شاهد آن هستیم پوسته ای از یک پیامرسان است .پیامرسانی فاقد هر گونه خلاقیت و جذابیت در امر آموزش و از سوی دیگر والدینی که هنوز نحوه تعامل با کودکان خود را ندارند و فرهنگ آموزش آنلاین را فرا نگرفته اند.امیدواریم که در ماه های پیش رو و برای سالهای آتی ، تصمیم گیران در امر آموزش ، اقدامات موثری برای جذاب تر کردن ، محیط آموزشی مجازی و حقیقی کنند.
متاسفانه آموزش آنلاین در ایران با یک اپلیکیشن فاقد خلاقیت ، عدم هوشمندی و قطعی های فراوان ، عدم عدالت آموزشی همگانی در دسترسی به حداقل ترین امکانات دیجیتالی چون گوشی و اینترنت و عدم آشنایی خانواده ها با آموزش آنلاین و عدم تعامل با کودکان خود ، فرسنگ ها از آنچه در دنیای کنونی تحت عنوان آموزش مجازی نام برده میشود ، فاصله داریم.