در چند هفته اخیر، مانند همه حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر، شاهد نظرات و مقالات داغ زیادی له یا بیشتر علیه اینترنت و زبان انگلیسی و همچنین رشد اقتصادی کشور و بهره وری پایین در اقتصاد ایران، و البته تقریبا شکایت هر روزه همه از مردم عادی تا کارشناسان مستقل از صنعت و تجارت داخلی و به خصوص خودرو سازی کشور به عنوان مشت نمونه خروار بودیم.
در اینجا با آوردن مثال های ساده از زندگی روزمره در برخی از کشورهای دنیا که بالاترین میزان بهره وری در دنیا و در نتیجه بالاترین ثروت و رفاه در دنیا را دارند تلاش خواهیم کرد تا در روشن شدن بحث، کمکی، هر چند کوچک، کرده باشیم.
بنظرم ریشه بیشتر مشکلات و مسائل فرهنگی و اقتصادی در ایران مانند انحصار شرکتهای اتومبیل سازی به غیر از عدم شایسته سالاری، عدم توجه به ابزار و وسایل پیشرفته و تجارب سایر ملل که به هر دلیل زودتر از ما به این تجارب و دانشها رسیدند تحت عنوان هجوم فرهنگی و یا مدرنیته … میباشد..مثلا اغلب دوستان ضدّ غربی، همیشه اینترنت یا یوتیوب را منبع انحراف میدانند. یک نمونه کوچک از استفاده یی که مردم آمریکا و اروپا و اقتصادهای آن ها از اینترنت می برند:
شخصا اصلا فنی نیستم و هرگز دستم به آچار نرفته، ولی ماه پیش، شیر ظرفشوییی خانه خراب شد. با تعمیرکار همزبان تماس گرفتم و متوجه شدم که باید حداقل ۱۰۰ دلار (۳۰ دلار قطعه+ ۷۰ دلار هزینه تعمیرکار) برای تعمیر آن به پردازم. خوب زیاد بود. یکی از دوستان خارجی پیشنهاد داد که بروم اینترنت و ببینم با آموزش اینترنت میتوانم این مشکل را حل کنم. خلاصه سرتان را درد نیاورم، وقتی جستجوی در اینترنت کردم، ده ها فیلم که دیگر استفاده کنندهها به صورت مجانی گذشته بودند و دقیقا چگونگی تعمیر این شیر بود را دیدم، و به راحتی توانستم خود آن را انجام دهم به علاوه اینکه متوجه شدم چون این برند دارای گارانتی عمر است، با یک تقاضای اینترنتی ساده به کمپانی سازنده شیر، قطعه را به صورت مجانی در قبال قطعه قدیمی برای من ارسال می کنند در حالیکه تعمیرکار هرگز سخنی از آن به من نگفته بود. به همین صورت ماشین هم مشکل لنت پیدا کرده بود و تعمیر کار هزینه ۵۰۰ دلاری میخواست، ولی باز با همین فیلمها با ۱۰۰ دلار توانستم لنت ماشین را هم عوض کنم.
یعنی ۵۰۰ دلار ارزش افزوده فقط به خاطر آموزش از اینترنت. خوب دوستان، متوجه می شوید که چرا آمریکا بالاترین پروداکتیویتی یا بهره وری نیروی کار در دنیا حتی بالاتر از ژاپن را دارد. با همین پس انداز ۵۰۰ دلاری و باز با استفاده از اینترنت برای به دست آوردن بهترین قیمت ویژه و رقابتی هتل و کرایه ماشین توانستم خود و خانواده را ۲ روز به سفر ببرم و عوض هزینه تعمیر کار، با کرایه ماشین که حدود ۷۵ دلار بود، ولی من با کمک اینترنت عملا تنها ۲۰ دلار بابت آن پرداختم و در رستوران و هتلی که قیمت معمولی آن بالای ۱۸۰ دلار بود ولی در اینترنت زیر ۱۰۰ دلار آن را هزینه کردم، هم خود بهره مند شدم هم برای کسانی که در رستوران و هتل و سایت اینترنتی و شرکت کرایه ماشین کار می کردند، درآمد درست شد.
حالا اگر انگلیسی بلد نبودم و از اینترنت استفاده نمیکردم، یا فقط در سایتها فارسی زبان چگونگی شکستن کد نرم افزار و کپی رایت و یا دور زدن آن را آموزش داده بودند بهتر بود؟!
البته برخی دوستان خواهند گفت، پس تعمیرکار که بیکار می شود؟! ولی دوستان در یک اقتصاد رقابتی و بازار محور، که انحصار در حداقل است، همه چیز را نیروی بازار به جای خود راهنمای میکند، مثلأ همان تعمیر کار هم ممکن است عوض تاکید بر باز ماندن تعمیرگاه خود، آن را تبدیل به متل یا فعالیت دیگری با ارزش افزوده بالاتر کند.
این را از آن جهت گفتم که بحث اصلی مملکت ما در مورد صنعت ماشین همین است، فوری بسیاری از مدافعان این انحصار شرکتهای اتومبیل سازی میگویند که در صورت پایین آوردن تعرفه و رقابتی شدن واقعی بازار خورو ایران پس تکلیف هزاران کارگر ایران خودرو و سایپا چه می شود؟! این دوستان اصلا توجه ندارند که در آن صورت، مطمئن باشید برای همین چند هزار کارگر، از ناحیه رونق گرفتن اقتصاد خودرو و کلا اقتصاد، در جاهای دیگر کار ایجاد خواهد شد (هر چند با نهایت احترام، برای اغلب مدیران این صنعت -با این راندمان- کاری مدیریتی در هیچ کجای دنیا پیدا نخواهد شد که این خود احتمالا بزرگترین دلیل برای مقاومت در برابر باز سازی صنعت خودرو ایران و صنایع دولتی و شبه دولتی مشابه است!).
از ۲۰۰ کشور دنیا فقط ۵ یا ۶ کشور هستند که صنعت خودرو به معنی واقعی دارند، آیا آن ۱۹۰ کشور دیگر همه تعطیل هستند. مثلا تایوان یا همین سوئیسی که همین هفته پیش رفراندوم پرداخت یارانه ۲۵۰۰ دلاری در ماه را رد کرد اصولا صنعت خودرو سازی ندارند، ولی از نظر ثروت و تولید ملی سرانه هم از ژاپن، هم از کره جنوبی، هم از فرانسه و هم از آلمان، بالا ترهستند.
خودرو تولید نمی کنند، یک قطره نفت یا یک گرم ماده معدنی ندارند، ولی عوضش در صنایع کامپیوتر یا قطعه سازی یا جهانگردی و بانکداری سرمایه گذاری کرده و از ثروتمندترین کشورهای دنیا با پایینترین نرخ تورم، بیکاری، بهره و… هستند. دوستان همه چیز راه دارد، اگر علمی و شجاعانه با آن برخورد شود.
البته در پایان بد نیست برای علاقمندان به بحث بهرهوری این قسمت کرایه ماشین را بیشتر توضیح بدهم چون می تواند برای دوستان مثال خیلی جالبی از توجه واقعی و عملی اکثریت مردم اقتصادهای اروپا، آمریکا و ژاپن به بهره وری باشد. با وجود اینکه دارای ماشینی به نسبت نو (۴ ساله) هستم، ولی ترجیح دادم که ماشین کرایه کنم، شاید دوستان تصور کنند که اصراف است، اما توضیح می دهم که نه تنها اصراف نیست بلکه عین صرفه جویی است، ولی چرا؟!
مقصدی که برای سفر انتخاب کرده بودم، منطقه کوهستانی بود که با کمک اینترنت، مسیر طول سفر (بالغ بر ۱۵۰۰ کیلومتر) را محاسبه کرده بودم. ماشین شخصی من به دلیل دو دیفرانسیل بودن مصرف سوخت بالایی به خصوص در کوهستان دارد. دوباره در اینترنت سایتی هست که با محاسبه مبدأ و مقصد سفر و نوع و مدل ماشین، مصرف سوخت شما را در طول سفر و بودجه مورد نیاز را به اضافه بهترین منطقه برای سوخت گیری ارزان محاسبه میکند. به راحتی متوجه شدم با کرایه ماشین نو (تویوتا کمری چهار سیلندر) و با کارکرد زیر ۴۰۰۰ کیلومتر، به راحتی میتوانم تا ۴ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر مصرف و هزینه کمتر سوخت داشته باشیم.
یعنی ۷۵ دلار هزینه کرایه ماشین به این صورتکه توضیح خواهم داد به ۲۰ دلار کاهش یافت: ۱۰ دلار در صورتی که توسط اینترنت هزینه را بپردازم (برای تشویق مردم به استفاده از امکانات سایت اینترنتی شرکت کرایه ماشین، و حذف هزینه رزرو با نیروی انسانی شرکت وهزینه ستادی و مرکز تلفن- بهره وری-)، هزینه هر لیتر بنزین در طول سفر حدود ۶۰ سنت است، پس با توجه به ۴ لیتر صرفه جویی در ۱۰۰ کیلومتر (بحث حمایت از محیط زیست بماند)، در مصرف کلّ طول سفر ۳۶ دلار به نفع بودجه من بود (۱۵*۴*۶۰=۳۶۰۰) و البته ۱۰ دلار هزینه کارواشی که بعد از چنین سفری در منطقه جنگلی باید میپرداختم ولی در مورد ماشین کرایه نیازی نبود!
حال بماند اسودگی خیالی که با رانندگی ماشین نو بدون نگرانی از هزینه اصلی که همان بحث استهلاک ماشین خودم بود، که بابت هر کیلومتر ۵ سنت است (دوباره با استفاده از اینترنت شما میتوانید آن را محاسب کنید) و عملا کرایه ماشین نه تنها مجانی درآمد که حتی در زمان فروش ماشین خود، به نفع من هم هست!
به هر حال اخیرا وزیر اقتصاد و با صراحت قابل احترامی آمار بسیار تاسف انگیزی از رشد پایین اقتصادی و به خصوص وضعیت فاجعه بار شاخص بهره وری در اقتصاد ایران داد. در دنیا همانطور که وزیر محترم اشاره داشتند، بالاترین میزان رشد اقتصادی نه مربوط به تاسیس عوامل جدید تولید بلکه مربوط به استفاده از همین امکانات موجود با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ابزار جدیدی مانند اینترنت یا دانش مدیریت و تشویق کارکنان و شرکت ها برای استفاده هر چه بیشتر و بهینه تر از تجارب جدید در دنیا میباشد که تا ۸۰ درصد رشد اقتصادی از همین توجه به بهره واری می آید ولی در ایران متاسفانه در این نرخ بنا به گزارش وزیر منفی بوده است! یعنی عملا مدیریت اقتصادی در ایران کاملا و قطعاً مردود شده است (احتمالا پایین ترین در میان کشورهای دنیا که امکان ثبت این آمار و شاخصها را دارند!).
از طرفی وزیر محترم بیان فرمودند که این در حالیست که در دهه ۱۳۴۰ شمسی ما رشد بالای ۱۸ درصد هم داشتیم، دهه یی که صنعت خودرو سازی ایران همزمان با کره جنوبی متولد شد، ولی در کره همان بنیان گزارها صنعت خودرو کره به کار خود ادامه دادند، ولی ما همه آن صنعت را مصادره و ملی کردیم، طبیعی است که کارکرد کسی که هیوندایی را بنیان گذشت و مانند فرزند خود آن را رشد داد، با مدیر دولتی که امروز حکم انتصاب از وزیر میگیرد، و دو سال دیگر جای خود را به مدیر دیگری با حکم انتصاب از وزیر دیگری عوض میکند، قابل قیاس نباشد!
باشد که ما به خود آییم و در پشت فقط حرف و برنامه بدون استناد علمی پنهان نشویم.