آمده است شبی زمستانی ملانصرالدین در خواب بود که هیاهویی از کوچه بلند شد .زن ملا به او گفت که بیرون برود و ببیند که چه خبر است. ملا گفت: به ما چه، بگیر بخواب. زن نیز اصرار کرد که پس همسایگی به چه درد می خورد و…
ملا با بی میلی لحاف را روی خودش انداخت و به کوچه رفت. گویا دزدی به خانه یکی از همسایهها رفته و موفق به انجام کارش نشده بود. دزد که در کوچه قایم شده بود همین که کوچه خلوت شد، به طرف ملا دوید، لحافش را کشید و به سرعت در تاریکی گم شد.
وقتی ملا به خانه برگشت. زنش پرسید: چه خبر بود؟ ملا جواب داد: هیچ، دعوا سر لحاف من بود.
این ضرب المثل مواقعی به کار میرود که فردی در دعوایی که به او مربوط نبوده ضرر دیده یا مالی را از دست بدهد.
حالا دعوای وزارت ارتباطات با شرکت مخابرات نیز نتیجهای همچون دعوا بر سر لحاف ملانصرالدین شده است. دوازدهم اردیبهشت ماه سال جاری بود که مدیر عامل وقت شرکت مخابرات ایران گفت: متاسفانه هماکنون به دلیل کاهش درآمد، توسعه تلفن ثابت تقریباً متوقف است و از این بابت از مردم و متقاضیان عذرخواه هستم که در برخی مناطق قادر به ارائه سرویس تلفن ثابت نیستیم.”
در آن مقطع کسی روی این موضوع حساس نشده و اهمیتی به این عذرخواهی نداد، توسعه متوقف ماند و گویی آب از آب هم تکان نخواهد خورد.
چند وقت بعد خبر آمد که به علت عدم تخصیص شمارههای جدید به اپراتورهای کشور از سوی رگولاتوری، قیمت سیمکارت در برخی شهرها تا ۱۰ برابر افزایش یافته است. البته در این مورد نه اپراتورها و نه نهاد مسوول یعنی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی از مردم عذرخواهی هم نکردند.
اما ما به نمایندگی از رگولاتوری و اپراتورها به خاطر لاینحل ماندن اختلافات میان ایشان، که فعلا به توقف توسعه و گرانی سیمکارت انجامیده، عذرخواهی میکنیم. ما عذرخواهی میکنیم که ما مردم باید پول این اختلافات را بدهیم. ما عذرخواهی میکنیم که اگر در روزهای آینده مشکلات بیشتر پیش آمد. ما عذرخواهی میکنیم که توسعه ارتباطات کشور به خاطر این مشکلات کند میشود. و در نهایت این که ما از مردم تشکر میکنیم که با پرداخت اجباری پول، تماشاچی شدهایم و به حمایت از تداوم این مشکلات میپردازیم.