حتما در جریان اختلالات اینترنتی روزهای اخیر هستید که شامل قطعی و کندی سرویس کاربران و همین طور مشکلات اپلیکیشن تلگرام میشود. هر چند که این رخدادها و شبیه آن در گذشته بسیار پیش آمده و با زندگی کاربرانِ ایرانی عجین شده است، اما در اینجا مجالی داریم که مختصر و مفید به واکاوی و شرح چگونگی پیشامدهای مذکور بپردازیم.
آنچه گذشت…
از هفتهی پیش کاربران از موج جدید اختلالات و قطعیهایی شکایت میکردند که باعث عدم دسترسی آنها به برخی سایتها و سرورها میشد و شامل سرویس شبکههای اجتماعی، سرور بازیهای کامپیوتری و سرویس آنلاین کنسولها و همینطور سرویسهای استریم و غیره نیز بود. برخی از سرویس دهندهها هم طبق معمول پیامکهایی با مضامین تکراری را به کاربران ارسال کردند مبنی بر اینکه با اطلاع از این مشکلات در حال پیگیری از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت (یگانه متولی اصلی ارتباطاتِ اینترنت و دیتا در کشور) هستند، ادعایی که هیچ وقت دیده نشده به رفعِ مشکل یا اختلالی انجامیده باشد. پس از این مشکلاتِ مقطعی اما، چند روز پیش شاهد یک مشکل بزرگتر و همگانی بودیم، به شکلی که به قطعی و عدم دسترسی کاربران در بسیاری از سرویسدهندهها منجر شد و دوباره خاطرات سالهای پیش و قطع شدن فیبرهای نوری در زیر دریا و صدمه خوردن بر اثر لنگر کشتیها را در اذهانمان زنده کرد! روزگاری که تناوب این قطعیها بسیار بیشتر بود و هر بار نیز یکی از مسیرهای ارتباطی کشور(گاهی اوقات بسیار مصادف با برخی مناسبتها) قطع میشد و علت مشابهی برای اکثر آنها ذکر میشد. سرانجام شرکت ارتباطات زیرساخت بیانیهی کوتاهی با این مضمون منتشر کرد:
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات، به دنبال قطعی مسیرهای ارتباطی ترکیه و باب المندب ، بخشی از ارتباطات بین الملل کشورهای منطقه ازجمله ایران دچار کندی شد. شرکت ارتباطات زیرساخت و سایر شرکتهای بین المللی در تلاشند مشکل ایجاد شده را از طریق برقراری مسیرهای پشتیبان، در کوتاه ترین زمان ممکن، رفع کنند .
تلگرام، سردرگمی جدیدِ کاربران ایرانی
از طرف دیگر اپلیکیشن پر کاربردِ تلگرام هم در برخی سرویسها با قطعی و برخی هم با کندی و تاخیر در ارسال پیام مواجه شد. مدیر عاملِ تلگرام و مسئولین ایرانی هم واکنشهای ضد و نقیضی را داشتند و هر یک مشکل را به طرف مقابل نسبت دادند. پس از این رویدادها بازار گمانه زنیها و اظهار نظر کاربران دوباره داغ شد و سوالات زیادی در این باره مطرح شد که بسیاری از آنها هم تکراری بود، اما در طول سالیان گذشته هیچ گاه جوابی مستدل و قانع کننده برای آنها یافت نشد. برخی سوالات ممکن است مبتدیانه و برخی هم فنی به نظر برسند، اما در اینجا قصد داریم آنها را مطرح کنیم، شاید از جمع کارشناسان و متولیانِ امر، کسی به قصد خیر و با هدف تنویر افکار عمومی هم که شده جواب در خوری برای مشکلات تمام نشدنی و ابهامات بیشمار کاربران در این زمینه داشته باشد.
سوالات و ابهامات
شرکت ارتباطات زیرساخت بارها در گذشته اعلام کرده که گیتها و مسیرهای اینترنتی جدیدی را در مرزهای کشور ایجاد کرده و از مبادی متعددی به شاهراه اطلاعاتی دنیا متصل شدهایم. حتی مدعی شده که دو برابر ظرفیت اینترنت کشور را به عراق ترانزیت میکند و در ابتدای سال هم شخص وزیر هم برای توسعهی پهنای باند شبکه مورد بازخواست قرار گرفت.
سوال این است که چرا با وجود تمام این اقدامات و تقویت توان شبکه و مسیرهای متعددِ ارتباطی، باز هم با ایجاد اشکال در یکی از گیتهای ورودی شاهد قطعی و کندی سراسریِ شبکه به این شکل فراگیر هستیم؟
شرکت ارتباطاتِ زیرساخت علت اختلال را قطعی در دو مسیر متفاوت و در مکانهای جغرافیایی متمایز اعلام کرده است. این خود شبههای جدید ایجاد میکند که چگونه همزمان در دو مسیر متفاوت در غرب و جنوب کشور قطعی ایجاد شده است؟ آیا همزمانی این قطعیها یک رخداد اتفاقی بوده یا مثلا ایجاد مشکل در یکی بر ترافیک منطقه و قطعی دیگری منجر شده است؟ آیا اصولا قطعیها در تمام کشورهای منطقه یا دنیا باعث از کار افتادن گستردهی سرویسها و رخ دادن مشکلات حاد اینچنینی میشود؟
پس از قطعی شبکه، برخی سرویس دهندهها مسیری را از طریق شرکت زیر ساخت جایگزین مسیرِ همیشگی کردند که بسیار با ثبات تر و با کیفیتتر به نظر میرسد، پینگ تایم بسیار پایینتری دارد و مقایسهی کیفیتِ خدمات روی آن با زمان قبل از قطعیها مانند تفاوت زمین و آسمان است. بررسیهای ابتدایی نشان میدهد که مسیر جایگزین (دست کم برای بسیاری از کاربرانی که گزارش کردهاند) از مرزهای غربی یا شمالی کشور عبور میکند و با مسیر مشاهده شدهی قبلی که از سمت جنوب و مسیریابهای کشور عمان میگذشت، تفاوت بسیاری دارد. این فیبر نوری دریایی متصل به عمان، توسطِ شرکت پیشگامان مدیریت میشود و گویا اینترنت را با قیمت بسیار کمتری برای شرکت زیرساخت فرآهم میکند. چیزی که همیشه من و کاربران دیگر در انجمنهای مربوط به سرویسهای اینترنتی شاهد آن بودیم، کیفیت متغیر و ناپایدار این مسیر در ماههای گذشته بوده که معمولا در بسیاری موارد حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد ریزش بستهها را در مسیریابِ عمان شاهد بودیم و به جز اینکه این مسیر با بیشتر سرورهای اروپایی پینگ تایم بالاتری را نسبت به مسیرهای دیگر و حتی مسیر قدیمی فیبر خلیج فارس داشت، همیشه یکی از مظنونان مشکلات سرویسهای کاربران بود. حتی برخی کاربران و شرکتهای مالک سرورهای اختصاصی یا هاستینگ و مشابهی آن، پس از انتقال ارتباطات اینترنتی ایران به مسیر عمان مجبور شدند موقعیت مکانی سرورهای خود را تغییر دهند تا با مسیریابهای جدید همخوانی، دسترسی و ثبات بیشتری داشته باشد. برخی دوستان نیز به شوخی میگفتند که مسیر اینترنت پیشگامان برای رسیدن به مقاصد مورد نظر بستههای دادهای در سرورهای اروپا و امریکا از قطب جنوب میگذرد! آن هم در شرایطی که بارها اعلام شده بود که قرار است کشور ما پیوند دهندهی شاهراههای ارتباطی اصلی در خاورمیانه باشد.
سوال این است که چرا تفاوت کیفی بین مسیرهای ارتباطی موجود تا به این حد که برآورد میشود وجود دارد و آیا اینکه شرکت ارتباطات زیرساخت فقط بابت قیمت تمام شدهی کمتر است که بخش عمدهای از اینترنت کشور را از مسیر عمان و شرکت پیشگامان عبور میدهد یا خیر؟ آیا شاخصههای کیفی در این انتخاب پیمانکارِ طرف قرارداد برای تامین پهنای باند نقشی دارند یا باید داشته باشند یا خیر؟ اگر بخش عمدهای از ترافیک اینترنت کشور از مسیرهای با کیفیتِ بالاتر عبور داده میشد، در حالی که بارها اذعان شده که اینترنت خریداری شده با چندین برابرِ قیمت پرداختی در مرزها به سرویس دهندگان فروخته میشود، آیا زیانی متوجهی شرکت ارتباطات زیرساخت میشد؟ این سناریوها تا چه حد با واقعیت تطابق دارد؟ هیچگاه در این مورد اظهار نظری رسمی را شاهد نبودهایم.
در بحث اپلیکیشنِ تلگرام هم سردرگمی کاربران همچنان ادامه دارد. در حالی که پاول دورُف، مدیر و موسس تلگرام گفته که ایران دسترسی به تلگرام را از چهارشنبه محدود کرده، اما در ایران وزیر ارتباطات در واکنش به این ادعا عنوان کرد که کندی اینترنت باعث قطعی یا اختلال در تلگرام بوده و ادعای تلگرام اشتباه است. وی همچنین مدعی شد که دولت متولی فیلترینگ نیست و قبلا از تلگرام خواسته شده بود که برخی از “صفحات غیر اخلاقی” آن را مسدود کنند که کردند، اما هفتهی پیش مجدد در دسترس قرار گرفتند و باعث واکنش و تماس مجدد برای مسدود سازی این صفحات شدند.
گذشته از اینکه حقیقتِ امر به گفتههای کدام طرف نزدیک است، این که منظور وزیر از صفحات در تلگرام دقیقا چه بوده، آیا منظور گروه بوده یا کانال، یا حتی استیکرهای غیر اخلاقی که از آن مرتب صحبت میشده است هنوز مشخص نیست، صدالبته که کانالهای غیراخلاقی با محتوای نامتعارف هم در بین عده معدودی از ناکاربران رد و بدل میشده، اما نمیتوان به خاطر رفتار نامتعارف عده محدودی از کاربران، یک سرویس را از دسترس کل کاربران خارج کرد. به هر حال مسئولین که فعلا اعلام کردهاند برای تلگرام مشکلی پیش نمیآید و این سرویس تا پایان دولت یازدهم مسدود نخواهد شد.
ماهیت ذاتی اپلیکیشن تلگرام (بر خلاف برخی از برنامههای رایج مشابه) بر اساس ارتباطات ایمن و رمزگذاری شده بنا شده است. به این معنی که رد و بدل کردن پیامها در آن در سمتِ کاربر رمزگذاری میشود و مانند ارتباطات HTTPS و در حینِ عبور با روشهای معمول قابل رمزگشایی نیست و تنها در سرورهای اصلی قابل تشخیص است. به نظر میرسد این امر که وزیر قبلا خواسته بودند که تنها استیکرهای نامناسبِ برنامه مسدود شود از نظر فنی و در داخل کشور از طریق سیستم فیلترینگ امکان پذیر نبوده، چرا که تشخیص محتویاتِ پیامها امکان نداشته، مگر اینکه تلگرام راضی میشد داوطلبانه برای IPهای ایران این اقدام را انجام دهد. اما اظهارات مسئولانِ تلگرام نشان میِدهد که ظاهرا تن به این خواسته نداده باشند و طرف ایرانی هم ناگزیر ، دست کم برای چند ساعت هم که شده سعی کرده باشد به سازندگان تلگرام پیامِ محکمی را ارسال کند تا برای عملی کردن درخواستها اقدام کنند. شاید بتوان اظهاراتِ جدید مدیرعامل تلگرام را هم در مورد درخواست دسترسی به پیامها در همین راستا ارزیابی و توجیه کرد. مسائلِ مربوط به حریم شخصی کاربران در فضای مجازی شاید در برخی کشورها جنجالی و حساسیت بر انگیز باشد، اما به نظر نمیرسد که در ایران آنچنان که باید این موارد جدی گرفته شود و مسکوت میماند.
کاربران ایرانی سالها است که شرایطی خاص را در بین کاربرانِ دنیا تجربه کردهاند، همیشه با مشکلات و نارساییهای آن دست و پنجه نرم کردهاند، همیشه در معرض مسدود سازی و محدودیت روی شبکههای اجتماعی بودهاند، از قبالِ تحریمها با محدودیتهای بسیاری در دسترسی به برنامهها و ابزارهای برنامه نویسی و فناوریهای روز مواجه بودهاند و با وجود پرداختِ هزینههای بالا، خدمات و احساس رضایت کمی را در قبال آن داشتهاند و حالا نیز شایسته نیست که به واسطهی کاربری گسترده و رایج یک اپلیکیشن در موبایلهایشان، مکررا اخبار و تکذیبههای مربوط به مسدود سازی آن را بشنوند و با مشکلاتِ جدیدی در ارتباطات روزمره مواجه شوند. قبل از این هم هر چند از گاهی هم به خاطر اختلالات مشابه مجبور بودهاند که بصورت گروهی و با هجوم از یک برنامه به برنامهای دیگر مهاجرت کنند، رفتاری که مشابهی آن را در هیچ کجای دنیا در این گسترهی وسیع شاهد نیستیم و خبری از آن نمیشنویم و تنها ناشی از محدودیتهای مکرر است. آیا ایجاد یک مرکز مانیتورینگ مستقل و دائمی برای ریشه یابی و رفع سریعتر مشکلاتِ اینترنت ایران فکری جاه طلبانه و دور از واقعیت است یا پیشنهادی است که با شرایط خاصِ ارتباطات داخل ایران، کاملا منطقی و ضروری به نظر میرسد؟