رقابت میان شرکت های سرویس دهنده اینترنت در اصفهان همیشه داغ بوده است و تمامی شرکت ها با سیاست های فروش خود سعی در جذب بیشتر مشتریان و داشتن سهم عمده بازار داشته اند.مخابرات هم به عنوان یکی از شرکتهایی است که با بدنه و زیرساخت دولتی به این بخش خصوصی وارد شده است، نقش بسیار پررنگتری از بقیه ی شرکتها دارد.علت آن هم وابستگی شرکتهای دیگر بواسطه زیرساختی که در اختیار مخابرات است، می باشد.
در بازار رقابت امروز نه تنها اصول حرفه ای وجود ندارد بلکه بعضی از شرکتها با ارتباطات و زیر پا گذاشتن اخلاق حرفه ای و رانت، سعی در جذب مشتریان جدید سایر شرکت ها از هر راهی هستند و در این راه ازهیچ گزینه ای دریغ نمیکنند.بدست آوردن اطلاعات شرکتهای رقیب و استفاده از آن به راهی برای کسب مشتریان جدید و ارتقای رتبه خود در این بازار را میتوان یکی از مشکلات عنوان کرد.
چگونه است که شرکت هایی که تا چندین سال پیش اسمشان را صرفا در آن زمان از سوپر مارکت ها و لوازم التحریری میتوانستید بشنوید با استفاده از روابط درون سازمانی بخش عمده ای از بازار اینترنت پرسرعت اصفهان را گرفتند در حالی که بسیاری از شرکتها با سرمایه گذاری های کلان هنوز در این بازار موفق نبودند؟!؟
موضوع دیگر هم که ارتباط مستقیم با مخابرات دارد.با توجه به جایگاه مخابرات در این حوزه خیلی از شرکتها مخابرات را به عنوان نقطه اتکائ خود قرار دادند.بصورتی که حرف های دیروز و امروز این مدیران در تضاد کامل میباشد.شاید خود این مدیران فراموش کنند که سالها پیش در خصوص مدیریت مخابرات و استفاده از تجهیزات منسوخ شده چه گزارشاتی ارائه میدادند حال امروز به دایه ای دلسوز تر از مادر مبدل گشته اند و سنگ مخابرات را به سینه میزنند.اینکه مخابرات بعضی از سرویسهای مورد نیاز خود را چگونه و با از طریق چه شرکتهایی بدست می آورد امری درون سازمانی است ولی با توجه به گستردگی بدنه ی مخابرات بد نیست که تجدید نظری در روابط با بعضی از این شرکتها داشته باشد چون این شرکتها نه تنها اصول حرفه ای بازار رقابت را رعایت نمیکنند بلکه با به خطر افتادن منافعشان نظرشان در خصوص خیلی چیزها عوض می شود.البته خوب است دی
هنوز فراموشمان نشده است شرکتی که سال پیش با قطع شدن خدماتش از سمت مخابرات اعلام ورشکستگی کرد بد نیست به آرشیو اسناد مخابرات رجوع کرد و رقم بدهی این شرکت ورشکسته را با رقم بدهی بعضی شرکتهای دیگر مقایسه کرد؟!؟
در این چند سال اخیر بازی های جناحی میان بعضی از مدیران وجود ارتباطاتی را ثابت میکند که همان منتقدان دیروز در مقام دوستان امروزی پشت میز همکاری دست یکدیگر را به گرمی می فشارند
امید است مدیرانی که از منابع دولتی استفاده میکنند با رقابت سالم میان شرکتها به رشد این عرصه کمک کنند نه اینکه شرایط کاری خود را برای بازنشستگی مهیا کنند؟!؟