شروع بیماری کرونا اسفند ماه ۱۳۹۸ و آموزش و پرورش مستاصل، در دام بلا گرفتار شده ،منتظر معجزه، دست به هر کاری می زند و اگر نبود ابتکار خود معلمان، مدیریت کلان آموزش و پرورش در گل جهل خود مانده بود.
معلمان دست به کار شدند. فضاهای مجازی شکل گرفت. دانش آموزان و معلمان در این فضای مجازی، کسب علم و دانش می نمودند. معلم چندبرابر وقت موظف خود را جهت امر آموزش صرف می نمودند. وجدان کاری او را واداشته بود که وظیفه را که به دوش گرفته است ،به انجام رساند.
خانواده ها همه درگیر آموزش شدند ،والدین در فراهم آوردن فضایی مناسب در بستر مازی و در فضای منزل ، جهت کسب علم فرزندشان تلاش می کردند.
مدیریت کلان کشور خفته بود. اولین فضای مجازی داخلی را برای آموزش فراهم نمودند. برنامه شاد ، برنامهای که همه را ناشا دکرد، چه معلم، چه دانش آموز و چه والدین.
وزارت از رو نرفت . این بار می خواستند دانشآموزان را به بهانه امتحان به مدارس بکشانند. والدین مقاومت کردند . نتیجه این مقاومت ، این شد که فقط سال دوازدهمی ها و سال نهمی ها به مدارس بروند.
فرصت ها یکی پس از دیگری سوخت .وزیر نمیدانست چگونه عمل کند
- وضعیت سفید: مدارس به شکل عادی تشکیل شود ،خود او هم می دانست که فعلا غیر ممکن است .پیش بینی ها همه این بود که به این زودی ها واکسن کرونا کشف نخواهد شد . این طرح از همان اول فقط برای خالی نبودن عریضه بود
- وضعیت زرد: دانش آموزان مدارس را به دو گروه تقسیم می کرد، نیمی در روزهای زوج هفته و نیم دیگر در روزهای فرد ، به مدرسه می رفتند .طرح داشت شکل میگرفت.
اما چند نکته ابهام وجود داشت، مدارس تجهیز شده بودند؟ کادر و نیروهای اداری و اجرایی مدارس به اندازه کافی بودندکه بتوانند این دانش آموزانی که وارد مدرسه میشوند را ، مخصوصاً در مدارس پر ازدحام ، نظارت کنند ؟
جهت یادآوری به وزارت محترم عرض می کنم چند سالی هست که هر سال تعدادی را از تعداد عوامل اجرایی مدارس کسر می کنید ،بدون آنکه اصلاً بدانید این نیروها لازم هستند یا خیر. همان کادر لاغر شده ، می خواهد از مدارس مراقبت کند . تازه در دوره ابتدایی این مشکل به خاطر شیطنتهای کودکی، دو صد چندان می شود .
- ,وضعیت قرمز: دانش آموزان از طریق فضای مجازی با معلمان خود ارتباط بگیرند و فقط در موارد خاص با نظر معلم دانش آموز، آن هم به صورت موردی، به معلم مراجعه کند.
همه چیز داشت شکل می گرفت که ناگهان از آن صبح جمعه های کذایی رسید. دوباره به این شبه دولت مردان، خبر اشتباه دادند. این بار بنزین که نه دانش آموزان، به بازی گرفته شده بودند.
میلیونها دانش آموز و والدین ایشان ، درگیر اشتباه کاری وزارت شدند . وزیر تصمیم گرفته بود که همه دانش آموزان در مدارس حاضر شوند و با یک جمله غیر عقلانی« هر کسی نخواست فرزندش را نفرستد» به غائله پایان دهد
یاد قهر های دوران کودکی ام افتادم .وقتی که می گفتم :این غذا را نمیخواهم .بر می گشتند و می گفتند:« نمیخواهی نخور.»
نمی دانم پشت پرده این حرف وزیر چه بوده است. فقط می دانم این دولت خوب می داند چگونه تنش را به میان مردم و خیابانها بکشاند. این دولت خوب می داند که حرفهای رهبری را چگونه وارونه اجرا کند. هنوز چند ساعت بیشتر از آن صحبت های دقیق و عمیق، نگذشته بود که کلنگ ندانم کاری بر پیکر آموزش و پرورش خورد.
می دانم از بین ۱۰ هزار نفر، حتی ۱۰۰ هزار نفر، ممکن است ، یک نفر در اثر ابتلا به ویروس کرونا جان بسپارد ، ولی که می تواند بگوید یاتضمین بدهد که این یک نفر فرزند من یا شما نیست.
ما موافق تعطیلی مدارس نیستیم ولی موافق حضور فیزیکی نابخردانه در اجتماع مدارس هم نیستیم.این به اختیار والدین گذاشتن سلب مسئولیت از مسئولین نمی کند . فراهم آوردن شرایط مناسب برای فراگیران جزو لا ینفک پستی است که بر عهده گرفته اید.
باید امید داشت به خیر کسان مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان
منبع : پایگاه خبری احوال نیوز