هفته گذشته کوچیکتون خیلی گیج و عصبانی بود. نه واقعا ربطی به الکامپ و این حرفا نداشت، به جریان احراز هویت کاربران ایرانی هم ربطی نداشت. اتفاقا به امکان شنود ۷۵ درصد مکالمات ایرانیها از طرف آمریکاییها هم ربط نداشت. نه والا به آلودگی هوای تهران هم ربط نداشت. نه به پارازیتها هم عادت کردم که معلوم نشد اصلا داستانش به کجا رسید. نه به این که وزیر ارتباطات به جای نمایشگاه الکامپ ایران به نمایشگاه تلکام کشور کوچک و همسایه قطر رفت هم کاری ندارم. خب قطر با آن اندازه کوچک و جمعیت محدودش که اصلا بازار هدف ایران محسوب نمیشه که بخام به خاطرش عصبانی بشم.
نه والا به قاچاق انبوه ترافیک مخابراتی از کشور به بیرون هم ربطی نداشت. نه بابا آخه هک شورای شهر تهران هم موضوعی هست که آدم به خاطرش ناراحت بشه؟ نه هیچکدوم از اینها علت گیجی و عصبانیتم نبود.
مشکلم ماجرای پریدن شارژ موبایلم هست. موضوع اینه که هر وقت میخوابم شبا از شارژ سیمکارت اعتباریم کم میشه. زنگ زدم به اپراتوره که خانم از پول من هی داره کسر میشه، اپراتور هم میگه لطفا به تنظیمات گوشی خودتون در زمان اتصال به اینترنت دقت کنید، بعد عین یه نوار ضبط شده شروع کرد یه سری اصطلاح انگلیسی گفتن که من اصلا نفهمم چی میگه. منم برای این که ضایع نشم گفتم اوکی اوکی متوجه شدم، الان چک میکنم. آخه من ساده با این سطح از تحصیلاتم این چیزا چه میدونم چیه. خلاصه گوشی رو که گذاشتم یهو یادم اومد ای بابا من یه نوکیای ۱۱۰۰ دارم که اصلا به اینترنت وصل نمیشه.
قطع کردم دوباره زنگ زدم یکی دیگه برداشته همون حرفای قبلیه رو میزنه. بهش میگم خانم خانم صبر کن، اینا رو نفر قبلی هم گفت اما گوشی من اصلا به اینترنت وصل نمیشه. تو دلم گفتم آها انداختمش تو تله، بعد گوشامو تیز کردم ببینم کم میاره یا نه، اون خانمه هم که انگار بند شماره ۲ جلوش حاضر بود گفت: شما حتما یکی از سرویسهای پیامکی رو فعال کردین. روز خوش!
با خودم فکر کردم من واقعا یعنی ممکنه اینکارو کرده باشم؟ من چیکار دارم به این چیزا، بابا من اصلا با گوشی فقط تماس میگیرم و گاهی هم یه پیامکی، جوکی چیزی میفرستم. تو همین فکرا بودم که چرتم گرفت خوابم برد، نیم ساعت بعد یهو از خواب با عصبانیت پریدم گفتم بذار زنگ بزنم بگم بابا من سرویس پیامکی هم ندارم، این حرفا کدومه.
گوشی رو برداشتم دوباره زنگ زدم. خانمه برداشت گفت: لطفا تنظیمات اینترنت گوشیتون رو چک کنید. داد زدم خانم گوشیم ۱۱۰۰ هست. گفت حتما خدمات پیامکی دارید، داد زدم خانم شما بیا گوشیمو با سیمکارت تقدیم کنم بهتون، ببینید من هیچ سرویسی ندارم والا. دیگه گفتم تموم شد، عمرا جوابی داشته باشه که طرف برگشت گفت: آقای محترم؛ شارژتو میخوریم یه آبم روش، عصبانی اگه هستی برو زیر دوش.
آقا اینو که گفت من آمپرم رفت رو میلیون گفتم نفسس کشش که یهو خانم والده با جارو زد تو سرم پاشو داری خواب میبینی. از خواب پریدم دیدم این مرحله آخریه خواب بوده ولی باور کنید دو مرحله اولی رو راست گفتم به خدا. مسوولان رسیدگی کنن.
عزت زیاد
آق فری
(منبع:عصرارتباط)
منبع
اصفهان ارتباط
تگ ها