خط و زبان فارسی که حالا به نسل ما رسیده از گذرگاههای هولناک تاریخی عبور کرده و بسیاری از بزرگان ما تمام عمرشان را پای آن گذاشتهاند تا آنجا که فردوسی رنج خود برای حفظ آن اینگونه به زبان میآورد که « بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی». اما حالا خط و زبان فارسی و رنج ادیبان، شاعران و اندیشمندان در خلق پشتوانه فرهنگی غنی این زبان به هولناکترین برهه تاریخی رسیده است؛ دورانی که دانستههای ما و کلام محاوره ما بازتاب اطلاعاتی است که از اینترنت و شبکههای اجتماعی میگیریم.
در سالهای نه چندان دور و بعد از فراگیر شدن اینترنت و ارتباطات موبایلی در کشور همیشه بحث خط و زبان فارسی به عنوان یک دغدغه از سوی بسیاری از اساتید دانشگاه و علاقمندان به زبان فارسی بیان شده است. همین دغدغهها به صورت جسته و گریخته به برگزاری همایشها، میزگردها و حتی امضای تفاهمنامهها و وعدهها منتج شده است اما حرکت لاکپشتی حمایت از خط و زبان فارسی با سرعت بالای تحولات تکنولوژی همخوانی نداشته است؛ روزی بزرگترین معضل دراین حوزه تایپ کردن به صورت فینگلیش بود و حالا غنای فرهنگی که پشتوانه زبان فارسی است، تهدید میشود.
تولید محتوای متناسب با شاخصهای بومی و فرهنگی سالهاست به عنوان یک دغدغه و برنامه از سوی مسوولان مطرح میشود و تعداد قابل توجهی از نهادها هستند که خود را متولی حمایت از محتوا و حفظ خط و زبان فارسی در فضای مجازی میدانند، با این وجود اوضاع محتوای فارسی رضایتبخش نیست و بر اساس آمار تنها ۰٫۸ درصد از محتوای وب را در اختیار دارد.
یکی از ماموریتهای مرکز ملی فضای مجازی، حفظ خط و زبان فارسی در اینترنت است؛ اما در کارنامه سه ساله این مرکز فعالیتهای انجام شده در این زمینه انگشتشمارند.
یکی از معدود فعالیتهای انجام شده امضای تفاهمنامه همکاری با فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای اجرای برنامه ملی ترویج خط و زبان فارسی در فضای مجازی در راستای مصوبات خرداد ماه شورای عالی فضای مجازی به عنوان اقدامی فوریتی بود.
این تفاهمنامه در مرداد ماه امسال امضا شد و بر اساس آن قرار شد تا فرهنگستان به عنوان بازوی علمی و مشاورهای مرکز ملی فضای مجازی در امور سیاستگذاری، برنامهریزی، پایش و راهبری ترویج خط و زبان فارسی در فضای مجازی فعالیت کند.
اتفاقی که خبر تازهای از آن منتشر نشد و فقط چهار ماه بعد در آذرماه، نشستی با عنوان هماندیشی استادان و اعضای هیات علمی حوزه زبانشناسی و رایانش زبان فارسی در فضای مجازی برگزار شد تا مقدمات تدوین برنامه ملی خط و زبان فارسی در این فضا فراهم شود.
آن جا بود که به سیاق تعارفات همیشگی اینگونه جلسات رسمی، غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: شورای عالی فضای مجازی با طرح حفظ و تقویت زبان و خط فارسی در فضای مجازی خدمت ملی کرده است و این وظیفه همه ماست تا آن را همراهی کنیم.
** یک وعده و چند متولی
اما وعده تدوین برنامه ملی حمایت از خط و زبان فارسی در فضای مجازی علاوه بر این مرکز از نهادهای دیگری که خود را متولی میدانند هم داده شد. از جمله در در همایش ICT پارسیزبانان که در شهریور ماه گذشته برگزار شد، بهروز مینایی، معاون فنی شورای عالی اطلاعرسانی اعلام کرد که برنامه جامع خط و زبان فارسی در محیط رایانهای تدوین شده است.
در جایی دیگر نیز در ماههای گذشته، مشاور وزیر ورزش و جوانان از تدوین سند ملی سواد رسانه ای با رویکرد شبکه های اجتماعی در کشور خبر میدهد.
محمدرضا رستمی میگوید که این سند ملی در کمیته تخصصی فضای مجازی وزارت ورزش و جوانان تهیه و تدوین میشود و سپس برای بررسی به ستاد ساماندهی فضای مجازی ارسال خواهد شد تا در شورای عالی جوانان در این شش ماه به تصویب برسد.
به گفته وی، تاکید بر بهرهمندی از واژگان فارسی در فضای مجازی به ویژه شبکههای اجتماعی تلفن همراه یکی از مهمترین ویژگیهای این سند خواهد بود.
** نسل نو و گذشته یک زبان واحد برای سخن گفتن ندارند
اما دکتر غلامحسین مراقبی، پژوهشگر و نویسنده با اشاره به شکاف بهوجود آمده بین نسل نو و گذشته به واسطه رشد فضای مجازی در گفتوگو با عصر ارتباط میگوید: زبان تکنولوژی در کشور ما ترجمه نشده است و اگر از یک کارشناس دانش رایانهای بخواهید معادل فارسی واژههایی که استفاده میکند را بگوید و یا در نیمجمله توضیح دهد نمیتواند و این به دلیل کاهلی فرهنگستان و کسانی است که در زمینه زبان فارسی کار میکنند.
وی با اشاره به اینکه زبان فارسی یک زبان ساختاری است نه صرفی، میگوید: خیلی راحت با وندها می توان واژه ساخت و مفهوم داشت؛ به وام واژه اعتقاد دارم، باید وام بگیریم اما در ساختار زبان فارسی به کار ببریم همانطور که از زبان عربی وام گرفتهایم اما در ساختار زبان خود به کار می بریم.
اما اتفاقی که الان به اعتقاد این پژوهشگر افتاده، نبود یک زبان واحد برای برقراری ارتباط میان دنیای مجازی و واقعی است چنانکه دیگر نسل نو و گذشته نمیتوانند با یک زبان با هم سخن بگویند.
** تهدیدی فراتر از رسمالخط فارسی
راز جاودانگی زبان فارسی، داشتن یک پشتوانه فرهنگی غنی است که با آثار شاعران و نویسندگان بزرگ زنجیرههای استوار و ناگسستنی این زبان شکل گرفته است اما نمونه آنچه اکنون اتفاق میافتد چیزی فراتر از تهدید رسمالخط فارسی است: جمله مقبولی که نام مولانا زیر آن حک شده، وسوسه به اشتراک گذاشتن را خودبهخود ایجاد میکند و در همین دست به دست شدنها به یک فرد اهل مطالعه که اتفاقا به طور تخصصی درباره مولانا پژوهشهایی داشته میرسد، او حتی بدون ارجاع به منابع هم متوجه میشود که این جمله از مولانا نیست و این را به کسانی که به اشتراک گذاشتهاند گوشزد میکند.
حتما برای ما که در روز با حجم انبوهی از پیامها در وایبر و واتسآپ و … مواجهیم این اتفاق بارها تکرار میشود؛ جملات و شعرهایی که نام بزرگان شعر و ادب فارسی و اندیشمندان ما زیر آن نوشته شده و ما هم در نشر و گسترش آن سهمی بر عهده میگیریم بی آنکه با یک جستجوی ساده، اعتبار آن را سنجیده باشیم.
یعنی همان قدر که این شبکههای اجتماعی به عنوان رسانههای نوین میتوانند در ترویج فرهنگ یک ملت نقشآفرین باشند، با جهتگیری و استفادههای نادرست میتوانند با ترویج جعلیات یک تمدن، آسیبرسان نیز باشند.
** کارشناسان تسلطی بر جامعه و فرهنگ ندارند
مراقبی، پژوهشگر و نویسنده این رویه را نادرست میداند اما درباره طراحی سامانه هوشمندی که بتواند این مغایرتها را تشخیص دهد و از رویه نادرست انتشار جعلها و تحریفها جلوگیری کند، خوشبین نیست.
وی میگوید: نمیتوان چنین سامانهای طراحی کرد چون فاصلهها از بین رفتهاند و کارشناس تسلطی که باید بر جامعه و فرهنگ داشته باشد را دیگر ندارد.
با این حال آسیبهای این حوزه قابل انکار نیست، مراقبی میگوید که خود برای نمونه با تحریف معنای واژه سپاس در فضای مجازی مواجه شده است و اینطور مطرح میشود که سپاس به معنای پاس داشتن سه اصل آیین زرتشت بوده است در حالی که چنین نیست .
به گفته وی فضای مجازی با تمام گستردگی و مزایایی که دارد، آسیبهایی را هم به همراه دارد.
در همین زمینه رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان این که فضای مجازی مهمترین چالش برای زبان فارسی است، میگوید: زبانی که با تحولات تاریخی و اجتماعی جامعه همراهی نکند میمیرد بنابراین باید این تحولات مدیریت شود چرا که اگر این فرصت را رها کنیم تبدیل به تهدید و چالش برای زبان فارسی خواهند شد.
** جامعه حوصله شنیدن ندارد
«جامعه فرهنگزدهای که حوصله شنیدن ندارد» مشکل دیگری است که به اعتقاد دکتر مراقبی باید آسیبسناسی و ریشهیابی شود. او مثال میزند که در نشستهای خانه کتاب حتی وقتی بحثها خوب هم هست اما شنوندهها اندکند. به همین دلیل نمیتوان برای حل این مشکلات یک متولی خاص در نظر گرفت چرا که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و مخاطب هم نمیپذیرد که از یک جا به او دیکته شود که چطور عمل کند.
به اعتقاد این پژوهشگر و نویسنده بیشترین کمک و بزرگترین خدمت را رسانههای جمعی و از همه مهمتر رادیو و تلویزیون میتوانند داشته باشند.
وی ادامه میدهد: در تجربه رادیو برنامهای درباره درست سخن گفتن داشتیم تاثیر بسیاری در بین مخاطبان، حتی مدیران و مجریان داشت. اما متاسفانه رسانههای ما به زبان فارسی کمتر توجه میکنند و حتی اگر برنامهای هم هست کسانی را میآورند که فقط برنامه را پر کنند و یا بدون برنامه قبلی وارد بحثی میشوند و سادهانگارانه برنامه پر میشود.
وی آسیب دیگر را بیعلاقگی رسانهها به خط و زبان فارسی میداند و میگوید: مثلا ببینید که چند شبکه درباره موضوعات دیگر از جمله ورزش وجود دارد اما حتی یک شبکه با موضوع تخصصی خط و زبان فارسی وجود ندارد، حتی رادیو فرهنگ یا شبکه ۴ هم که وجود دارند و اندیشه پدیدآوردندگانشان درست بوده اما ناندادنی گروهی میشود و به همین دلیل نمیتواند تاثیرگذار باشد؛ در حالی که رادیو و تلویزیون به راحتی میتوانند یک واژه را در سراسر کشور بگسترانند.
مراقبی تاکید میکند: همچنین در برنامهها باید چالشگری وجود داشته باشد نه اینکه همه برنامهها محدود به چند نفر شود، اینکه حرف زدن مثلا درباره تاریخ در اختیار یک نفر باشد نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه آسیب هم میرساند و موجب بیزاری میشود.
** خودمان جلوی انقراض فرهنگی را بگیریم
واقعیت این است که نمیتوان منتظر ماند تا شاید از سوی یکی از مراجعی که وعده دادهاند برنامه ملی خط و زبان فارسی در فضای مجازی تدوین شود تا بر اساس آن برنامه ملی، علاوه بر تولید محتوای استاندارد، راهاندازی سامانه هوشمند، برنامهریزی صحیح از سوی رسانه ملی و در یک کلام تقسیم کار ملی برای حفظ زبان و فرهنگ فارسی انجام شود؛ چرا که تجربه نشان داده اینگونه وعدهها در خوشبینانهترین حالت چند سال بعد به ثمر خواهند نشست، تازه اگر حالت بدبینانه را در نظر نگیریم که یک سند رسمی تدوین و به آرشیو سپرده شود بدون آنکه مابهازای بیرونی داشته باشد.
نقل قولی هست که میگوید «اگر ملتی زبان خود را از دست بدهد در واقع مهر تایید بر انقراض فرهنگی خود زده است» و با همین استدلال است که مسئولیت کاربران که بر خلاف نهادهای فربه رسمی، چابک و به روز حرکت میکنند، معنا مییابد تا دچار این انقراض فرهنگی نشویم.
(منبع:عصرارتباط)