نقش اصلی شبکههای اجتماعی در جامعه امروز، اطلاعی رسانی سریع در سطحی گسترده است. شکی نیست که آگاه شدن مردم از اتفاقات در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری و ورزشی موجب نشان دادن واکنشهای مختلف از سوی آنها میشود. طبیعی است در مورد مسایلی که امنیت مردم را به خطر میاندازد، اطلاعرسانی و واکنشهای آنها در شبکههای اجتماعی گستردهتر خواهد بود.
آخرین نمونه آن، اسیدپاشی در اصفهان است که مردم در شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی گستردهای درباره آن کردند و خواستار برخورد دولت با این عمل وحشیانه و خشونتبار شدهاند. اما در این میان برداشت و لحن برخی رسانهها در انعکاس خبر اطلاعرسانی گسترده درباره پرونده اسیدپاشی اصفهان در شبکههای اجتماعی از جمله وایبر در خوشبینانهترین حالت نشانه ناآگاهی آنها از کارکرد شبکههای اجتماعی، مفهوم امنیت ملی و امنیت مردم در جامعه و در بدبینانهترین حالت سواستفاده و هوچیگری آنهاست. هفته گذشته خبرگزاری فارس با انتشار گزارشی با تیتر «نقش پررنگ «شبکههای اجتماعی» در اسیدپاشی به چهره امنیت اصفهان/ شورش وایبری علیه امنیت اجتماعی» نشان داد یکی از همان رسانههاست. هر چند خبرگزاری فارس ید طولایی در انتشار گزارشها و اخباری با چنین موضعی دارد و شاید نتوان خوشبینانهترین حالت را در مورد رفتار این رسانه در نظر گرفت.
شبکههای اجتماعی ابزار اطلاعرسانی هستند و آگاهی و توقع برقراری امنیت در جامعه نیز حق مردم است. اما با توجه به واکنشهای مختلفی که در مقابل استفاده مردم از شبکههای اجتماعی نشان داده میشود به نظر میرسد برخی خواهان قطع جریان اطلاعرسانی و ناآگاه نگه داشتن مردم هستند. اینطور که به نظر میرسد آنها آگاهی را مساوی با از بین رفتن امنیت اجتماعی میدانند. اما باید پرسید آیا استفاده از شبکههای اجتماعی موجب اسیدپاشی روی مردم در سطح خیابانهای شهر میشود؟ این اسیدپاشی است که امنیت عمومی را در سطح جامعه در معرض خطر قرار میدهد یا آگاه شدن مردم از اینکه عدهای در سطح شهر اقدام به اسیدپاشی میکنند؟
لازم است اشاره کنم، شایعه در کنار هر رویداد و اتفاق اجتماعی وجود دارد؛ از زمانی که پررنگترین ابزار اطلاعرسانی رادیو بوده تا امروز که شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین ابزار اطلاعرسانی سریع شناخته میشود. اما در حال حاضر آیا این شایعات است که امنیت عمومی را خدشه دار کرده؟ یا اطلاعرسانی در شبکههای اجتماعی؟ یا اسیدپاشی در سطح شهر بزرگی مانند اصفهان؟
تجربه سالهای اخیر نشان میدهد هر کجا مسوولان در اطلاعرسانی صحیح و پیگیری و اقدام به موقع ضعف داشتند و مردم به واسطه ابزاری مانند شبکههای اجتماعی در جریان رخدادها قرار گرفتهاند و نسبت به این ضعف واکنش نشان دادهاند، این ابزارها مورد مذمت قرار گرفتند و جریان خودجوش اطلاعرسانی در این شبکهها و درخواست مردم از مسوولان برای تامین امنیتشان، دسیسه رسانههای غربی لقب گرفته است.
بپرسیم: اگر شبکههای اجتماعی از جمله وایبر فیلتر شود، اسیدپاشی هم متوقف میشود و زنان اصفهانی با خیال راحت در کوچه و خیابان ظاهر میشوند؟ کمی کلاهمان را بالاتر بگذاریم و به جای پیدا کردن راهی برای سیاهنمایی استفاده از شبکههای اجتماعی، به موضوع مهم و اصلی رسیدگی کنیم که امروز و در این نمونه پیدا کردن عاملان اسیدپاشی و بر هم زنندگان امنیت مردم است.
لازم است اشاره کنم، شایعه در کنار هر رویداد و اتفاق اجتماعی وجود دارد؛ از زمانی که پررنگترین ابزار اطلاعرسانی رادیو بوده تا امروز که شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین ابزار اطلاعرسانی سریع شناخته میشود. اما در حال حاضر آیا این شایعات است که امنیت عمومی را خدشه دار کرده؟ یا اطلاعرسانی در شبکههای اجتماعی؟ یا اسیدپاشی در سطح شهر بزرگی مانند اصفهان؟
تجربه سالهای اخیر نشان میدهد هر کجا مسوولان در اطلاعرسانی صحیح و پیگیری و اقدام به موقع ضعف داشتند و مردم به واسطه ابزاری مانند شبکههای اجتماعی در جریان رخدادها قرار گرفتهاند و نسبت به این ضعف واکنش نشان دادهاند، این ابزارها مورد مذمت قرار گرفتند و جریان خودجوش اطلاعرسانی در این شبکهها و درخواست مردم از مسوولان برای تامین امنیتشان، دسیسه رسانههای غربی لقب گرفته است.
بپرسیم: اگر شبکههای اجتماعی از جمله وایبر فیلتر شود، اسیدپاشی هم متوقف میشود و زنان اصفهانی با خیال راحت در کوچه و خیابان ظاهر میشوند؟ کمی کلاهمان را بالاتر بگذاریم و به جای پیدا کردن راهی برای سیاهنمایی استفاده از شبکههای اجتماعی، به موضوع مهم و اصلی رسیدگی کنیم که امروز و در این نمونه پیدا کردن عاملان اسیدپاشی و بر هم زنندگان امنیت مردم است.