دوستی داشتم که در یک عملیات برای پاکسازی نقطهای از تهران که اشرار و قاچاقچیان زیادی در آنجا حضور داشتند، شرکت داشت.واقعیت آن بود که مردم مناطق اطراف آن محله به شدت از وضع موجود گله داشتند و اسم منطقه مذکور هم آنقدر بد بود که حتی کسی حاضر به خرید خانههای چند کیلومتری آنجا هم نبود.
سرانجام عملیات در سه لایه حفاظتی گسترده و با تدابیر خاص انجام شد تا حتی یک نفر هم امکان فرار از آن منطقه را نداشته باشد و اتفاقا نتیجه موفقیت آمیز بود. چند وقت بعد از دوستم پرسیدم، اراذل و اشرار که دوباره آنجا را پاتوق نکردهاند؟ او گفت، نه اما حالا مشکل دیگری پیش آمده و آنها با کسب تجربه از این عملیات، در مناطق کوچکتر و این بار در نقاط زیادی از تهران پراکنده شدهاند!
مشابه این اتفاق اما در مورد معضل پیامکهای تبلیغاتی رخ داده است. تا پیش از این پیامکهای تبلیغاتی از مسیر و با مجوز دو اپراتور موبایل کشور انجام میشد. حجم این پدیده مزاحم که از حد گذشت، فشارها مسوولان سازمان تنظیم مقررات را ناچار به ایجاد سامانهای برای مهار این معضل کرد.
به فاصله کوتاهی بیش از ۱۰ میلیون مشترک موبایل درخواست فوری انصراف از دریافت این پیامکها را ارسال کردند. مدت بعد همه تصور میکردند، کار تمام است و ریشه مشکل زده شد. اما مشابه اتفاقی که در ابتدای متن ذکر شد، حالا کانونهای ارسال پیامکهای تبلیغاتی گستردهتر و پراکندهتر شده است.
حالا پیامکهای تبلیغاتی با شمارههای موبایل شخصی، سیمکارتهای ارزان قیمت و بیهویتی که بعد از استفاده دور انداخته میشوند، تلفنهای ثابت و از همه جدیدتر، بدتر و بیشتر از طریق پیششمارههای ۹۹۰ به شکلی افسارگسیخته در حال بمباران همه مردم هستند. تعداد شمارهها نیز گویی نامحدود است و برخورد با آنها را سختتر از گذشته کرده است.
روش کار بسیاری از ارسالکنندگان این پیامکهای تبلیغاتی نیز تفاوت چندانی با برچسبهای تخلیه چاه روی در خانهها ندارد و مردم همانطور که بدون هیچ توجهی از کنار آنها رد میشوند، این پیامکها را نیز نخوانده، مسدود یا پاک میکنند. از این رو پرسش از علاقهمندان استفاده از این روش تبلیغاتی کاملا عبث است.
از این رو به نظر میرسد بار دیگر سازمان رگولاتوری باید سراغ اپراتورهای موبایل و ثابت رفته و شرایط سختتری را ایجاد کند تا ارسال پیامک انبوه جرم تلقی شده و نیازمند به اخذ مجوز باشد، حالا ابزار ارسال هر چه میخواهد باشد، باشد.
(منبع:عصر ارتباط)