دولت از تصدیگری و ممانعت از آزادسازی داده دست بردارد
در این نشست محمدجواد آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات، سرکوب ترافیکی و قیمتی را عارضه اقتصاد دیجیتال کشور دانست و از دولت چهاردهم خواست که از تجربه گذشته درباره فیلترینگ درس بگیرد. او همچنین فیلترینگ را مانع رشد اقتصاد دیجیتال در کشور دانست و تأکید کرد: «اگر دولت دست از تصدیگری و ممانعت در آزادسازی داده بردارد، اقتصاد دیجیتال ظرفیت رشد ۱۰ درصدی دارد.»
آذری جهرمی با طرح مقدمهای درباره اینکه هر تهدید و مشکل از نگاه نوآور، فرصتی برای خلق است، موضوع صحبت خود را مطرح کرد؛ سیاستگذاری در حوزهی اقتصاد دیجیتال و پیشنهاداتی برای سیاستگذران.
او در ابتدا گفت: «اکوسیستم اقتصاد دیجیتال یک سری کِشنده دارد که اکنون دچار مشکل جدیاند. ما امروز با دو پدیده سرکوب قیمتی و ترافیکی روبهرو هستیم که دولت به ما تحمیل میکند. به دلیل همین سرکوب میزان ترافیک سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر زیادی نکرده است. در سال ۱۴۰۰ ماهانه ۸ درصد ترافیک داشتیم که ۳۰ میلیون کاربر به اقتصاد دیجیتال اضافه کرد که نتیجه آن رشد ۸ درصدی در این حوزه بود. در طول چهار سال هسته اقتصاد دیجیتال ۲.۵ برابر شد.»
وزیر ارتباطات دولت دوازدهم با این گفتهها ادامه داد: «دولت سیزدهم میخواست ترافیک داخلی را میخواست با روشی بالا ببرد که با هیچ مدل اقتصادی سازگار نیست.»
سرکوب بازار به وسیله فیلترینگ در حالی است که مصرف از بخش صوت و پیامک به سمت دیتا رفته است و دیتا به وسیله فیلترینگ سرکوب میشود. دولت معتقد است که باید نسبت ترافیک داخلی افزایش یابد اما سیاستهایش ایجابی نیست، بلکه سرکوبی است. این سیاستها بخش ترافیک بینالملل یعنی ترافیک جذاب برای کاربر را سرکوب میکند، کیفیت را کاهش داده و نارضایتی کاربر را بالاتر برده است. فعالیت اپراتورهای ما از یک فعالیت اقتصادی تبدیل شده است به یک فعالیت ایدئولوژیک. این روند پایدار نیست و منطق اقتصادی ندارد؛ اپراتور باید ترافیک داخلی را افزایش دهد و الزاماً ارزانتر و به یک سوم قیمت عرضه کند. اگر بخواهد آزادش کند برایش در تعزیرات پرونده تشکیل میدهند و با او برخورد میکنند. نمیشود هر دوی اینها را با هم سرکوب کرد و یک اکوسیستم موفق ساخت. این قطعا نیاز به بازنگری دارد. در مدل سیاستگذاری، تعرفه موبایل و تلکام باید تجدیدنظر شود و دولت باید از دخالت در قیمتگذاری دست بردارد.
– محمدجواد آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات
او سپس گفت: «پس از سه سال تجربهی فیلترینگ آیا مشکل حل شده است؟ کارزار انتخاباتی ۱۴۰۳ ثابت کرد که همهی گروهها و افراد معتقدند که سیاست فیلترینگ ناکارآمد است و این روند باید اصلاح شود. ما در دولت دوازدهم معتقد بودیم که این شیوه ناکارآمد است. البته تجربهی تلخ و سختی بود. سیاست سرکوب ترافیکی تصمیم اقتصادی نیست و بلکه تصمیمی کلان است. حالا به نظر میرسد اجماعی برای حل آن وجود دارد و دولت باید بهسرعت برای آن چارهاندیشی کند.»
آذری جهرمی با طرح این موارد تأکید کرد: «سال ۱۳۹۹ فهمیدیم سرمایهگذاری روی فیبر، اگرچه هدف نهایی است، نمیتواند هدف اولیه باشد. ما به گامی واسط نیاز داریم؛ باید برویم سراغ VDSL که حداقل سرمایهگذاری را میخواهد، سریع میتوان به آن رسید و سرعت را بالا میبرد. باید وجود رویه واحد اپراتورها را بشکند و فضا رقابتی شود. باید رقابت در عرصه اپراتوری ایجاد شود. در بخش ثابت دولت سیزدهم این همه سرمایهگذاری کرد و زحمت زیادی کشید اما حالا تجربه شده که بسته سیاستیشان کامل نبود. آنها به تجربه دو سال آخر ما توجه نکردند. در واقع توسعهی ثابت سیاستزده شد.»
وزیر سابق ارتباطات ادامه داد: «حالا مدعی ۷ میلیون پوشش هستند. مفهموم پوشش مطابق استانداردهای بینالمللی مندرآوردی است. با تمام سرمایهگذاری که انجام شد،۱۵۰ هزار پورت به پورتهای ما اضافه شد. معلوم است که بازار آمادگی جذب چنین خدماتی را ندارد. در حالی که همین الان ۱۰ میلیون مشترکی داریم که آماده است ADSL خود را به VDSL تبدیل کند. شاید با ۶ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری این مسئله حل شود.»
او سپس راهکارهای سیاستی خود را مطرح کرد:
روند جنگ با مخابرات را خاتمه دهید، نباید این سرمایه را نابود کنیم. اشتباهات برای تصدیگری و اعمالنفوذ در مخابرات خاتمه یابد و مخابرات هم دست از سیاستگذاری بردارد. تا در این صورت بازار ثابت به بازار رقابتی تبدیل شود. باید قیمتگذاری دستوری از دستور کار خارج شود و به مخابرات برای رشد فضا داده شود. دولت در حوزه فناوری باید بسته سیاستی اقتصادی و غیراقتصادی اجرا کند و رفع انحصاری و حذف قیمتگذاری دستوری و کاهش سطح فیلترینگ و در دستور کار قرار گیرد.
– محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم
آذری جهرمی در جمعبندی گفتههای خود به سه چالش حوزه اقتصاد دیجیتال اشاره کرد:
- چالش مهاجرت نیروی انسانی، کشور را به شدت آسیبپذیر کرده است. هرچند ممکن است در بهبود شرایط کشور مهاجرت معکوس رخ دهد. دولت باید به این مدل اکوسیستمها وزن و سرمایه دهد.
- چالش دوم اشباع بازارهای بالغ اقتصاد دیجیتال است که باید با بسته سیاستی بازار تقویت شود تا درنتیجه توان خرید مشتری بالاتر برود و این راهحلی برای عبور از اشباع بازار است.
- چالش سوم نیاز به ایجاد رگولاتوری بخشی است. این بخش بسته سیاستی برای تشکیل رگولاتوری در حوزه سلامت، آزادسازی داده، حملونقل و فینتک نیاز دارد.
نوآوری بدون نیروی انسانی ممکن نیست
قدیر قیافه، نائبرئیس اتاق بازرگانی ایران هم در این رویداد به مسئلهی مهاجرت نیروی انسانی پرداخت و گفت: «اکنون در شرایط بسیار حساس در اقتصاد کشورمان هستیم و عبور از این شرایط دشوار فقط با استفاده از نوآوری و سرمایههای انسانی ممکن است. تلاش کنیم که جوانها را داخل کشور حفظ کنیم و نگه داریم.»
امروز برای یک دلار انواع مشکلات را برای مردم و فعالان اقتصادی میسازیم و در راهشان سد میسازیم اما هیچ مانعی برای خروج سرمایههای انسانی و تشویق به حفظ آنها وجود ندارد. باید دید با چه ابتکار و خلاقیتی میتوان این بچهها را در کشور نگه داشت. از طرف دیگر نا سرمایههای کشور و کسانی که خود را برخلاف واقع، سرمایه انسانی نشان میدهند، میتوانند تمدن و اقتصاد کشور را زمین بزنند.
– قدیر قیافه، نائبرئیس اتاق بازرگانی ایران
نائبرئیس اتاق ایران با تأکید بر ضرورت همدلی برای عبور از مشکلات گفت: «۵۵ سال بهترین شرایط اقتصادی دنیا را بدون رشد اقتصادی مناسب پشت سر گذاشتیم چون هیچوقت با هم همدل نشدیم.»
مسائل پیچیده با راهکارهای قدیمی حل نمیشود
شهاب جوانمردی، بنیانگذار هلدینگ فناپ هم به تغییر نگرش مورد نیاز در حوزه اقتصاد نوآوری و پیشنیازهای آن پرداخت:
ما هنوز برای حل مسائل جدید به دنبال راهحلهای قدیمی هستیم. گاهی بازسازماندهی جوابگو نیست و نیازمند بازطراحی هستیم. تا این تغییر نگرش را ایجاد نکنیم بعید است که مسائل چندوجهی و پیچیده قابل حل باشد.
– شهاب جوانمردی، بنیانگذار هلدینگ فناپ
او لایه اول اقتصاد نوآوری را اقتصاد بخش دانست و ادامه داد: «ما در اقتصاد بخش، فراتر از توسعه زیرساختها و پلتفرمها نرفتهایم. ما نوآوری را به سایر ارکان اقتصادی تسری نمیدهیم. بخشهای جدی تولید ناخالص داخلی که مرتبط با تولید کالا هستند، بخشهای متقدمی هستند که ضریب نواری پایینی دارند. بنابراین اقتصاد نوآوری تقویت نمیشود و در عمل نمیتوانیم انتظار تحول داشته باشیم.»
جوانمردی سپس با طرح این سؤال که آیا اقتصاد نوآوری منجر به گرهگشایی ملی میشود یا خیر؟ به لایه دوم اقتصاد نوآوری پرداخت: «اگر درباره بحران انرژی حرف میزنیم عمده راهحلها متوجه افزایش سرمایهگذاری و تولید و رفع قیمتگذاری دستوری است. اما از جنس نوآوری راهحلی ارائه نمیشود. در شبکه برق ۲۰ درصد انرژی تولیدشده تلف میشود و هنوز هم اقتصاد نوآوری به این موضوع نمیپردازد چون به نوآوران در کشور اعتماد نمیشود.»
او لایه سوم را افقگشایی تمدنی دانست و گفت: «وقتی سرمایههای اجتماعی در کشور پایین است، اساساً نمیتوانیم درباره افق گشایی تمدنی فکر کنیم. هرگونه توسعه ارتباطات، شکل جدیدی از تمدن را ایجاد میکند. اگر در توسعه فناورانه و نوآورانه سرمایهگذاری نکنیم و آنها را غیر جدی ببینیم افق گشایی تمدنی نیز منتفی است.»
عقلانیت میگوید ما دیگر فیلترینگ نمیخواهیم
هاتف خرمشاهی، بنیانگذار مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران هم در نوبت سخنرانی خود با تأکید بر ضرورت بازگشت به خرد و عقلانیت، گفت: «خرد و عقلانیت میگوید ما دیگر فیلترینگ نمیخواهیم. حرکت کردن در فضای اقتصاد نوآوری شنا کردن با دستهای بسته است. دستکم دولت باید دستهای ما را باز کند.»
او با بیان اینکه متخصصان امنیت سایبری در کمتر از یک هفته پذیرش گرفته و مهاجرت میکنند، افزود: «در شرایطی که ما با پدیده «مهاجرت عشایری دیجیتال» مواجه هستیم، شاید دیگر آنقدر موشکها ما را نترساند، اما حملات سایبری حتماً میتواند ما را وحشتزده کند.»
خرمشاهی در آخر گفت: «برای احیای طبقه متوسط به فناوری و برای توسعه فناوری به ارتباطات بینالملل نیاز داریم. اگر در یک سال آینده نتوانیم برجام واقعی را احیا کنیم، پیشنهاد من این است که «برجام استارتاپی» ایجاد شود.»