سه شنبه، 29 دی 94 - 04:37

باتوجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس یازدهم و موعد تعیین صلاحیت‌ها نامزدهای این دوره، علی‌القاعده هر یک از نامزدها برای پیروزی و فایق آمدن بر رقبای خود می‌بایست به دنبال ایجاد جریان‌ها و کارزارهای تبلیغاتی موثر برای خود باشند.

internet_advertising

با توجه به توسعه اینترنت و گسترش  پیام‌رسان‌های موبایلی و شبکه‌های اجتماعی مجازی اما تبلیغات در حوزه اینترنت و فضای مجازی در این انتخابات بدون شک این بار بیش از هر بار دیگر مورد توجه نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ قرار می‌گیرد و حتی برخی پیش‌بینی‌ها حاکی از هزینه‌های چند میلیاردی کاندیداها در فضای مجازی است. کما این که اگر شما هم عضو شبکه‌های موبایلی و اجتماعی باشید، حتما از هم‌اکنون با تصاویر و تبلیغات زودهنگام و البته طنز گونه برخی کاندیدهای تبلیغاتی مواجه شده‌اید که نمونه‌هایی از آنها به اظهار نظر یک کاندیدا در خصوص شیر نر و ماده، استفاده یک کاندیدای دیگر از شعار و آرم یکی از اپراتورهای موبایل و دست‌بوسی ظاهرا یک رفته‌گر از آن جمله است که دست به دست میان ده‌ها میلیون کاربران ایرانی در گردش است.

 در این شماره تصمیم داریم تا باتوجه به نقش موثر اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های پرطرفدار موبایلی در این کارزار سیاسی و هزینه‌هایی که پیش‌بینی می‌شود در انتخابات پیش رو توسط کاندیداها صورت گیرد به چند و چون و میزان و ابعاد اثرگذاری فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بر انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بپردازیم.

اثر شبکه‌های مجازی بر کارزارهای انتخاباتی

امروزه در سراسر جهان نقش شبکه‌های اجتماعی مجازی بر تبلیغات انتخاباتی روز به روز پرنگ و پررنگ‌تر می‌شود. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری آمریکا هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی باراک اوباما در اینترنت به ۱۳٫۵ میلیون دلار رسید تا به این ترتیب این انتخابات به اولین انتخابات در تاریخ آمریکا تبدیل شود که هزینه‌های تبلیغات در فضای مجازی آن با تبلیغات در رادیو و تلویزیون برابری می‌کند. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۸ میلادی هم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به سبب خیل عظیم لینک‌های مربوط به نامزدهای انتخابات در فیسبوک، «انتخابات فیس‌بوک» نامیده شد.

اما آنچه اهمیت شبکه‌های اجتماعی را در کارزارهای انتخاباتی در تمام جهان بیشتر از پیش می‌کند توانایی شبکه‌های اجتماعی نظیر توییتر، فیسبوک و گوگل پلاس در تحلیل الگوریتم‌های مربوط به موضوعات محتوای مبادله شده در آنها است که کمک می‌کند تا بتوان با توجه به تعداد اطلاعات مبادله شده درباره هر نامزد انتخاباتی، برآوردی از محبوبیت یا منفور بودن او به دست داد.

برهمین اساس است که شاهد پیش‌بینی‌های گوگل از نتیجه انتخابات پیش روی ریاست جمهوری آمریکا هم هستیم؛ این موتور جستجوی آمریکایی تاکنون هیلاری کلینتون را به عنوان نامزد پیروز احتمالی پیش‌بینی کرده است. جالب است بدانید که روزنامه واشنگتن‌پست نیز در گزارش اخیر خود توضیحات مفصلی درباره اینکه الگوریتم‌های گوگل چگونه محاسبه کرده‌اند که «هیلاری کلینتون»، به‌عنوان رییس‌جمهور بعدی آمریکا برگزیده می‌شود ارایه کرده است.

در ایران نیز با توجه به توسعه روزافزون اینترنت و استفاده بخش زیادی از جمعیت کشور از شبکه‌های مجازی اجتماعی نظیر فیس‌بوک، توییتر، تلگرام و اینستاگرام طرفداران برخی گروه‌های سیاسی سعی می‌کنند تا در این فضای مجازی به تبلیغ کاندیداهای محبوب خود پرداخته و محاسن او را با دنبال‌کنندگان شبکه‌ها و کانال‌های خود به اشتراک بگذارند.

باید توجه داشت که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری ایران هم تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی و البته صدای آمریکای فارسی زبان هم بر اساس تعداد لینک‌های به اشتراک گذاشته شده در فیسبوک و توییتر سعی در پیش‌بینی انتخابات ایران داشتند و تحلیل‌هایی را در خصوص میزان آرای احتمالی هر کاندیدا ارایه می‌دادند. اگرچه به دلایلی که در ادامه این گزارش خواهد آمد، برخی از آمارهای مورد استفاده شبکه‌های خارجی، بدون جهت‌گیری نبوده و البته همچنان هم نخواهد بود. اما با توجه به حضور میلیونی ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی و تحلیل‌های شبکه‌های رسانه‌ای خارجی از  این حضور گسترده، همچنان هم باید گفت فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی این خود بازتابی از اهمیت و جایگاه اثرگذار شبکه‌های اجتماعی مجازی در کارزارهای انتخاباتی کشورمان است.

ضریب نفوذ اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در ایران

با این همه با توجه به دسترسی نداشتن حدود ۵۳ درصد خانوارهای ایرانی به اینترنت (طبق آمار ITU در سال ۲۰۱۴) اگرچه نباید نتایج پیش‌بینی‌های شبکه‌های اجتماعی را صد در صد پذیرفت یا گمان کرد که صرفا تبلیغات در اینترنت می‌تواند در هر کجای ایران برگ برنده یک کاندیدا شود، اما در عین حال انکار تاثیر و قدرت این ابزارهای نوین نیز، امری دشوار و تقریبا غیر ممکن است.

درست است که حدود نیمی از جمعیت ایران همچنان از اینترنت محروم هستند اما ارتباطات میان‌فردی همواره بین کسانی که به اینترنت دسترسی دارند و آنهایی که ندارند برقرار است و آنهایی که به اینترنت متصل هستند با به عهده گرفتن نقش یک رهبر فکری اخبار و اطلاعات مهم را به کسانی که دسترسی ندارند منتقل می‌کنند. نمونه بارز تاثیر اینترنت بر خانواده‌های ایرانی و اصولا دنیا را نیز می‌توان از جایی فهمید که این روزها دیگر این بزرگسالان و کهنسالان نیستند که در خانه‌ها حرف می‌زنند و بقیه اطراف آنها جمع هستند، بلکه امروز این جوانان و نوجوانان آنلاین هستند که مرتبا سایر اعضای خانواده را در جریان اخبار و اطلاعات می‌گذارند. به این ترتیب باید گفت که جمعیتی که تحت تاثیر تبلیغات اینترنتی قرار می‌گیرند بیشتر از تعداد کاربران اینترنت است.

تعداد بالای کاربران ایرانی فعال در شبکه‌های اجتماعی اما حاکی از ضریب نفوذ بالای آنها و به تبع آن اثرگذاری بالای آنها در ایران است. براساس برخی آمارها گفته می‌شود شبکه اجتماعی فیسبوک در سال۹۰ حدود ۱۷میلیون کاربر در ایران داشته که البته نزدیک به ۲۰درصد این کاربران دیگر چندان فعال نیستند.

در خصوص پیام‌رسان موبایلی تلگرام هم باید گفت آنطور که وزارت ارتباطات اعلام کرده این پیام‌رسان موبایلی هم حدود ۱۴میلیون کاربر ایرانی دارد که آمار بسیار خیره‌کننده‌ای بوده و بی‌شک در صورت فعالیت تبلیغاتی کاندیداهای نمایندگی مجلس در کانال‌های تلگرامی که گاه تا چند صد هزار عضو دارند جمعیت آماری بزرگی با این تبلیغات مواجه خواهند شد .

برخی برآوردها در خصوص تعداد کاربران ایرانی اینستاگرام هم حاکی از فعالیت حدود ۵میلیون ایرانی در این شبکه اجتماعی است که با توجه به عکس و فیلم محور بودن این اپلیکیشن موقعیت بالقوه خوبی برای تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای مجلس یازدهم برآورد می‌شود.

در مورد شبکه اجتماعی توییتر تقریبا هیچ برآوردی در خصوص تعداد کاربران ایرانی صورت نگرفته اما بدون شک تعداد کاربران ایرانی توییتر بسیار پایین‌تر از موارد ذکر شده است اگرچه فعالان این شبکه اجتماعی معمولا وقت بسیار زیادی را در آن صرف کرده وحتی به عقیده برخی به سرعت به آن معتاد می‌شوند و از همین رو اثر گذاری بالایی در بین جمعیت مخاطب خود دارد.

فرصت اثرگذاری بر ۵۰ درصد جمعیت کشور

علی رغم آنکه شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی می‌توانند با تبدیل شدن به ابزاری برای تخریب رقبای انتخاباتی بسیار موثر! باشند اما در عین حال می‌توانند با توجه به ارزان‌تر بودن نسبت به تعرفه تبلیغات در سایر رسانه‌ها ارتباطی برای کاندیداهای این دوره مجلس بسیار راهگشا باشند.

به همین منظور یک بررسی اجمالی روی تعرفه تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و موبایلی داشتیم.

با توجه به فیلتر نبودن، ضریب نفوذ سریع و استفاده مکرر کاربران ایرانی، پیام‌رسان تلگرام یکی از اصلی‌ترین و به صرفه‌ترین ابزارها برای تبلیغات محسوب می‌شود.

در تلگرام برای فرستادن پیام‌های انبوه به کاربران، شرکت‌های تبلیغاتی چیزی بین ۹ تا ۱۳ تومان بسته به نوع فایل ارسالی اخذ می‌کنند یعنی فرستادن پیام تبلیغی تلگرامی برای یک میلون نفر تنها چیزی حدود ۱۰میلیون تومان برای کاندیداهای این دوره مجلس هزینه دارد. به علاوه کاندیدا با استفاده از این تبلیغات به راحتی می‌توانند پیام‌های تلگرامی خود را صرفا برای شهروندان شهر مورد نظرشان بفرستند و در نتیجه تبلیغشان هدفمند می‌شود.

برای ارسال تبلیغ در یکی از معروف‌ترین کانال‌های تلگرامی در ایران نیز  که نزدیک به ۸۰۰هزار نفر عضو دارد هم تنها می‌بایست ۵۰۰ هزار تومان هزینه کرد. پس به این ترتیب تلگرام را باید به عنوان به صرفه‌ترین وسیله برای تبلیغات انتخاباتی در ایران قلمداد کنیم و منتظر بهره‌گیری گسترده نامزدهای مجلس شورای اسلامی ایران در تلگرام باشیم.

شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام نیز اگرچه در ایران مسدود نیست و مورد علاقه هم هست اما به نظر می‌رسد جایگاه تلگرام را ندارد. بر این اساس قیمت تبلیغات در اینستاگرام نیز بستگی به در خواست کاربر دارد که تمایل دارد در کدام صفحه‌تبلیغ کند. صفحات اینستاگرام ایرانی معمولا بین ۱۰۰ هزار تا ۷۰۰ هزار دنبال‌کننده دارند و برای یک ساعت قرار دادن تبلیغ در هر کدام معمولا هزینه‌ای حدود ۲۰ هزار تا ۱۰۰ هزار تومان از سوی مدیران صفحات درخواست می‌شود.

شبکه اجتماعی فیلتر شده فیس‌بوک نیز فضای متفاوتی و خاص خود را دارد. نکته قابل توجه این که هزینه تبلیغات در فیسبوک فیلتر، اما به نسبت بالاتر است و برای هر لایک یک صفحه فیسبوکی حداقل ۱۰۰تومان درخواست می‌شود و به ازای هر هزار نفر عضوگیری نیز مبلغ ۲۵هزارتومان مطالبه می‌شود. یعنی برای  به دست آوردن ۱۰۰ هزار نفر عضو فیسبوکی می‌بایست ۲۵ میلیون تومان هزینه شود که البته به صرفه نیست.

 اما هزینه تبلیغات در صفحات محبوب فیسبوکی ایرانیان هم بسته به نوع صفحه و اندازه و جای تبلیغ بسیار متفاوت است و بطور متوسط بین ۵هزار تومان تا ۵۰هزارتومان آب می‌خورد که البته این نوع تبلیغ فیسبوکی به نظر برای نامزدهای مجلس به لحاظ نیازشان مناسب‌تر است. با این همه باید توجه داشت که به سبب فیلتر بودن فیسبوک در ایران بسیار بعید به نظر می‌رسد که کاندیداها مجلس حداقل به شکل واضح حاضر شوند در این شبکه اجتماعی دست به تبلیغات گسترده بزنند و شانس پیام‌رسان‌های موبایلی برای جذب تبلیغات کاندیداها مجلس به مراتب بیشتر است. اگرچه برخی وزرا و مسوولان دولتی در فیس‌بوک حضور دارند و فعال هم هستند!

توییتر اما فضای شفافی همچون سایر نمونه‌هایی که ذکر شد ندارد. این شبکه اجتماعی اگرچه مانند سایر رقبایش، جمعیت آماری بالایی در ایران ندارد و عموما کار تبلیغاتی هم در آن صورت نمی‌گیرد اما با توجه به حضور بسیاری از روزنامه‌نگاران، فعالان سیاسی و اجتماعی و البته رسانه‌های کشور در آن و از سویی دیگر باتوجه به سرعت بالای این شبکه در انتقال سریع و کوتاه اطلاعات می‌تواند به ابزاری مفید و پرکاربرد در دوران انتخابات مجلس یازدهم تبدیل شود. به این ترتیب سیاستمدارانی که در رسانه‌ها هزینه می‌کنند یا در بین رونامه‌نگاران و فعالان سیاسی نفوذ و برش دارند از شانس بیشتری جهت تاثیرگذاری بین مخاطبان ایرانی توییتر برخوردارند.

با این وجود به واسطه جایگاه اجتماعی و کاربران حاضر در توییتر، هزینه‌ مشخصی برای تبلیغات در این شبکه اجتماعی در دست نیست.

علاوه بر هزینه تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی نباید از یاد برد که سایت‌های خبری و غیرخبری و وبلاگ‌ها هم بسته به رتبه جهانی‌شان در گوگل و الکسا هزینه‌های متفاوتی را برای تبلیغات درخواست می‌کنند و البته گاه جامعه مخاطب بسیار بزرگی هم شامل می‌شوند.

هزینه تبلیغات اینترنتی برای انتخابات مجلس یازدهم

اما حالا که تصویر نسبتا مشخصی از وضعیت شبکه‌های اجتماعی و موبایلی، ضریب نفوذ، نوع کاربری و قیمت تبلیغات در آنها به دست آمده، می‌توان سراغ کاندیداهای مجلس رفته و با یک برآورد پی به میزان هزینه احتمالی ایشان در فضاهای مذکور برد.

آنطور که در اخبار آمده، در این دوره مجلس ۱۲هزار و ۵۰۰نفر برای کاندیداتوری اعلام آمادگی کرده‌اند و پیش‌بینی می‌شود در کمترین حالت چیزی حدود هزار نفر آنها تایید صلاحیت شوند.

طبق گزارش‌های منتشره در سنوات گذشته، هر نماینده نیز بین ۵۰میلیون تا ۲ میلیارد تومان برای تبلیغات هزینه می‌کند و این یعنی به طور متوسط هر کاندیدا چیزی حدود یک میلیارد تومان صرف تبلیغات می‌کند. اما اگر فرض را بر این بگیریم که هر کاندیدا حداقل یک سوم هزینه تبلیغات خود را به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی اختصاص دهد یعنی ۳۳۰ میلیون تومان برای فضای مجازی کنار گذاشته است.

 اما چنانچه از ۱۰۰۰ نفری که تایید صلاحیت شده‌‌اند، تنها نیمی از آن‌ها به استفاده از اینترنت و شبکه‌های مجازی برای تبلیغات اعتقاد داشته باشند؛ با ضرب ۵۰۰ کاندیدایی که یک سوم هزینه تبلیغاتی خود (یعنی ۳۳۰میلیون تومان) را به فضای مجازی اختصاص دهند، به عدد باورنکردنی ۱۶۵ میلیارد تومان هزینه تبلیغات در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌رسیم که رقم بسیار بزرگی برای فعالان شبکه‌های اجتماعی و مدیران صفحات پیام‌رسان‌های موبایلی در ایران است.

و از آنجایی که گردانندگان تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و موبایلی در این صفحات تعداد بسیار محدودی هستند این مبلغ می‌تواند برای توسعه کسب و کار آنها بسیار اثرگذار باشد.

شبکه‌های اجتماعی تعیین‌کننده یا موثر؟

اما با وجود قدرت و اثرگذاری غیرقابل انکار شبکه‌های اجتماعی و موبایلی در ایران نباید از این موضوع غافل باشیم که نمی‌توان به تبلیغات و پیش‌بینی‌ها در این شبکه‌ها قاطعانه و بدون تردید اعتماد کرد.

امروزه و بر اساس بسیاری از گزارش‌های مستقل در جهان، دیگر بر همگان واضح شده که تعداد لایک و یا کلیک بالا لزوما به معنای بازدیدکننده بیشتر نیست و بسیاری از این لایک‌ها و کلیک‌ها دروغین بوده و از طریق ماشینی ثبت می‌شوند.

فارغ از آمارسازی‌ها در شبکه‌های اجتماعی، نباید از یاد ببریم که تعداد زیادی از کاربران فعال اینترنت در ایران زیر سن قانونی هستند و اصولا از شرایط لازم برای شرکت در انتخابات مجلس برخوردار نیستند. همچنین برخی از افرادی که در نظرسنجی‌های اینترنتی مشارکت داشته و یا در معرض تبلیغات مجازی قرار می‌گیرند هم ممکن است که در عرصه عمل در انتخابات شرکت نکنند.

این موضوع را هم نباید از یاد برد که به طور متوسط میزان تحصیلات و شرایط اقتصادی افرادی که در اینترنت حضور دارند نسبت به بقیه جامعه بالاتر بوده و غالبا قشر جوان هستند که مرتبا با انواع رسانه‌ها در ارتباطند و به سبب کیفیت آگاهی، شرایط اقتصادی و تفاوت سنی‌شان با جمعیت غیر آنلاین ایران به احتمال زیاد رای‌شان با جمعیت غیر اینترنتی ایران متفاوت خواهد بود و لذا به هیچ‌وجه نمی‌توان به نتایج نظرسنجی‌های اینترنتی اکتفا یا اتکا کرد.

نکته دیگری که در خصوص فضای مجازی باید مد نظر باشد به حضور و عضویت همزمان بخش قابل ملاحظه‌ای از کاربران ایرانی در چند شبکه اجتماعی باز می‌گردد. به این مفهوم که بسیاری از این کاربران با توجه به سلیقه سیاسی خود و حضور همزمان در چند شبکه، می‌توانند سمت و سوی خاصی به نتایج بدهند که البته این موضوع به منزله واقعیت قطعی در کارزار واقعی انتخابات نیست.

به هر ترتیب شاید بهترین گزینه برای کاندیداهای این دوره مجلس آن باشد که ضمن باور به قدرت شگفت‌آور تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی آن را غایت ندانسته و در عین حال به پیش‌بینی‌های اینترنتی چندان خوش‌بین هم نبوده و با تقسیم هزینه در بخش اینترنت و در اماکن عمومی نسبیت متعادلی را در تبلیغات خود برقرار کنند. البته  به دلایلی که اشاره شد طرفداران نامزدها نیز نباید به سبب پیش‌بینی‌های اینترنتی نامزد خود را از پیش برنده انتخابات فرض کنند و از رفتارهای احساسی و شتاب‌زده خودداری کنند.

(منبع:عصرارتباط)

logo-samandehi