مهم نیست در زمین فوتبال چه اتفاقی افتاده، در دنیای مجازی دروازهبانی که در چهار مسابقه سه گل خورده از دروازهبانی که در همین چهار مسابقه چهار کلینشیت داشته موفقتر معرفی شده است. اولی محمد العویس، دروازهبان عربستان سعودی است و دومی علیرضا بیراوند خودمان. نتیجه نظرسنجی کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تعیین بهترین بین این دو نفر با نتیجه ۵۳ درصد به ۴۷ درصد به نفع العویس به پایان رسید، در فضایی که برای دیگران آزاد است و برای ایرانیها فیلتر.
روز ۱۹ دیماه بود که مقام معظم رهبری در سخنرانی خود با اشاره به شایعهسازیهای عمده دشمنان علیه کشورمان برای مضطرب کردن مردم و ایجاد اختلاف در جامعه گفته بودند: «اگر مردم پشتوانه نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمیت پیش نمیآمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجهه با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.»
این گفتهها درست در روزهایی مطرح میشود که بحث فیلترینگ اینستاگرام، یکی از معدود شبکههای اجتماعی فیلتر نشده کشور با جدیت تمام مطرح است. پشت سر آن هم سلسله عریض و طویلی از شبکهها و سایتهای فیلتر شده قرار دارند؛ از تلگرام بگیر تا فیسبوک و توئیتر. به این وضعیت باید شرایطی را اضافه کرد که در آن شکست پروژههای داخلی ایجاد شبکههای اجتماعی کاملاً عیان است؛ آن هم شبکههایی که همگی حداکثر یک کپی از روی نمونههای خارجی بودند.
برگردیم به ماجرای اصلی؛ جایی که بیرانوند در نظرسنجی توئیتری AFC از رقیب عربستانی عقب میماند. کاری نیست که بیرانوند در این جام نکرده باشد؛ از چهار کلین شیت پیاپی تا سیوهای دیدنی و مهار پنالتی کاپیتان عمان. در مقابل تنها نقطه عطف کارنامه رقیب عربستانی او که در چهار بازی سه گل خورده، مهار یک پنالتی در بازی با قطر است. همان بازی که به جز این صحنه طی آن دو گل دریافت کرده بود. همین نمونه نظرسنجی اخیر میتواند بخوبی نشان دهد که سیاست فیلترینگ چگونه ما را در دنیای مجازی که حالا از خیلی لحاظ کاملاً هم واقعی است، گوشه رینگ برده است.
البته برخی معتقدند که توئیتر در ایران فیلتر هم نبود، باز هم پیش افتادن دروازهبان عربستان از بیرانوند در نظرسنجی AFC محتمل بود؛ هماکنون در دنیا تخمین زده میشود که چیزی حدود ۴۵۰ میلیون عرب زبان در ۲۵ کشور دنیا وجود داشته باشند که این در مقایسه با آمار ۱۱۰ میلیون گویشگر زبان فارسی در سه کشور، آمار بسیار بیشتری است. خصوصاً با توجه به حس تعلق خاطر نسبتاً قوی که بین اکثر عربزبانها وجود دارد، میشود انتظار حمایت جدیتری از دروازهبان عربستان در این نظرسنجی داشت.
حالا بیایید ماجرا را در گستره وسیعتری ببینیم؛ زبان فارسی به لحاظ جمعیت گویشگران آن، جایی در بین ده زبان اول دنیا ندارد و این یعنی اینکه ما از این لحاظ در اقلیت هستیم. این یعنی ما برای رساندن پیام خود در دنیای جدید با مشکل مواجه هستیم. به این اضافه کنید دیدگاهی که به ما بهعنوان یک جامعه مسلمان و همینطور شهروندان جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی دنیا تزریق میشود. مشخص است که ما در این وضعیت نیاز به امکانات و تلاش مضاعف برای حرف زدن در عرصه جهانی با استفاده از تکنولوژیهای نوین داریم. ولی درست در چنین شرایطی این تکنولوژی برای ما فیلتر و مسدود و برای کسانی که احتمالاً بخش زیادی از آنها قرار است علیه ما کار کنند، آزاد و کم هزینه است. مورد عقب افتادن بیرانوند در نظرسنجی AFC مورد مهمی نیست؛ از حذف عربستان و ادامه راه ایران هم که بگذریم، با یک درخشش و کلینشیت دیگر نتیجه این نظرسنجی از یادها میرود. اما قسمت مهم ماجرا این است که نگاه کنیم چگونه ابزارهای ارتباطی دنیای نو که قرار است تصویر جوامع و کشورها را بسازند، حرف آنها را به گوش بقیه برسانند و مهمتر از همه میدان رقابتی باشند به موازات رقابت در دنیای واقعی روی شهروندان ایرانی بسته است. در این میدان ایرانیها مثل بازیکنانی هستند که باید با وزنههایی بسته شده بر ساقهایشان و تعداد نفرات کمتر، در مقابل رقیب صفآرایی کنند و البته خیلیها از آنها توقع پیروزی و برد هم دارند. حالا وقت آن است که باور کنیم نه تنها با فیلترینگ کسی در دنیای جدید صدای ما را نخواهد شنید که حتی فرصتها و موقعیتهای خود را هم فدای این سیاست کهنه و بیاثر کردهایم. ما با این سیاست داریم امثال بیرانوندها را در مقابل بازیکن سعودی فیلتر میکنیم.