بلاک چین را کجا میتوان استفاده کرد؟ چه قشری از جامعه از آن بهرهمند میشوند؟ کارآفرینان با چه جامعه هدفی روبهرو هستند؟ آیا فقط دانشمندان هستند؟ آیا مجددا فرآیندی میشود که در دست سرمایه داران است و افراد محروم بهرهای از آن ندارند؟ چه نیازهایی با این فناوری پاسخ داده میشود؟ فرصتهای سرمایهگذاری آن کجاست؟ و از این دست سوالات محور طرح این مقاله است که تلاش شده به برخی از جوابهای آن پرداخته شود.
فرضیه این مقاله عبارت است از اینکه عوامل سببی غیرپولی و فعالیتهای مالی غیر رسمی نقش عمدهای را در عادتهای مالی افراد محروم از خدمات بانکی بازی میکنند که می تواند فرصتهایی برای سرمایهگذاری و گسترش این فن آوری باشد. در ابتدا به تبیین شرایط مرتبط با فعالیت مالی و همچنین انگیزههایی که فقدان یک حساب رسمی بانک پرداخته شده، سپس پنج نوع حساسیت را ارائه میکنیم که کارآفرینان بلاکچین باید در زمان هدفگذاری این بخش آنها را مد نظر قرار دهند. این مقاله منبع مناسبی برای شناخت بازارهای هدف از سوی کارآفرینان حوزه بلاکچین خواهد بود.
چرا کارآفرینی بلاکچین راهکاری مناسب برای موضوعات مالی است؟
این ابزار اخیرا بر ساختار خدمات مالی تاثیر فراوانی گذارده و کاربردهای متعددی از جمله انتقال ارزش، تامین مالی، تاییدیه دارایی، تنزیل دورههای تسویه، ردیابی بهنگام تراکنشها، پایگاههای داده دفتر کل، حفاظت از اطلاعات و قراردادهای هوشمند را فراهم آورده است. فقط در دوره زمانی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ بیش از ۴/ ۱ میلیارد دلار در این زمینه سرمایهگذاری شده و بیش از۲هزار و ۵۰۰ثبت اختراع انجام شده است.
بیت کوین که بزرگترین پیاده سازی فناوری بلاکچین در دنیا است به طور متناقضی دچار چالشهای مهمی در زمینههایی نظیر زیرساخت مبادله، مقیاسپذیری، نهفتگی طولانی، مرکزیت مخفی، عدم انعطافپذیری، ناپایداری منابع و فقدان مقبولیت و پرداخت سودهای فرمایشی متهم شده است. ارزهای مشابهی ایجاد شده، اما همچنان بلاکچین فاصله زیادی با سیستمهای اصلی پرداخت دارد.
با این حال، فرصت کارآفرینی صرفا به ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده و مدل کسب و کار بیتکوین محدود نمی شود. خدمات مالی نظیر اعتبار، بیمه یا امکانات پس انداز از ماهیت جداگانهای نسبت به خدمات پرداخت برخوردار هستند. در این سیستم قابل تعریف است، از همین رو بلاکچین نوع جدیدی از کارآفرینی فراگیر را ترویج میکند. این سیستم یادآور فعالیتهایی است که اکثر افراد به صورت غیررسمی آن را به کار می گیرند. از سوی دیگر بلاک چینها با یکدیگر رقابت نمیکنند، بلکه اقدام به پوششهمدیگر میکنند که سیستم مالی رسمی از آن غافل است.
اما دیدگاههای متفاوتی در خصوص رویکرد مناسب بلاکچین برای موضوعات مالی وجود دارد، چرا که انطباق فناوری، تاثیرات شبکه و چالشهای حاکمیت از جمله مواردی هستند که باید به آنها توجه کرد. با بررسی و تحلیل پایگاه داده گلوبال فیندکس سال ۲۰۱۴ بانک جهانی و برخی اطلاعات از رفتار مالی غیررسمی جوامع نشان داد که حداقل پنج حساسیت در ارتباط با حقیقت افراد محروم از خدمات مالی وجود دارند. ضمنا این حساسیتها در کشورهایی با درآمد پایین مشهودتر است.
این حساسیتها عبارتند از: ترجیحات وجه نقد، فعالیتهای استقراض، عادات انتقال پول، مسائل تشخیص هویت در اقدامات غیررسمی و محدودیتهای سیستم مالی حاکم در جلب رضایت موثر در افراد محروم. البته همه حساسیتها به این پنج مورد محدود نمی شوند.
در بخش ۲ این مقاله با توصیف فعالیت و عادات افراد محروم از بانک برای پاسخ به نیازهای مالی خاص از جمله مدیریت نقدینگی، وامها، انتقال پول و تشخیص هویت آغاز و با محدودیتهای سیستم حاکم برای ارضای نیازهای افراد محروم از بانک ادامه پیدا میکند. هدف تبیین آن است که فن آوری بلاکچین نیاز قاعده هرم جامعه را برآورده میکند.
در بخش ۳ به نقش علل غیر پولی در شمول مالی می پردازیم. همچنین چارچوبی برای پیوند دادن فرصتهای کارآفرینی در شمول مالی به فعالیتهای محروم از بانک ارائه میشود که از سوی فعالیتهای نیمهرسمی تسخیر شده است. در این چارچوب، نشان میدهد که بلاک چین سیستمی است بین سیستم غیر رسمی و سیستم مالی رسمی.
بلاکچین: از رویه حاکم تا رویه غیر رسمی
هدف اصلی ساختار بلاکچین حذف مشارکت واسطههای مالی متمرکز است، اما برخی فعالان فین تک ادعا میکنند که فناوری بلاکچین باید در بطن چارچوب نهادی یک ملت-حاکمیت به اجرا درآورده شود. اما این رویکرد سلسله مراتبی از بالا به پایین قادر به شناخت اهمیت بافتهای محلی و فعالیتها و رویههای افراد محروم از خدمات بانکی نیست. کارآفرینان بلاکچین باید حساسیتهای افراد محروم از خدمات بانکی را به عنوان عناصر اساسی ملاحظات خود برای تلاشهای آتی خود مد نظر قرار داده و نگاه پایین به بالا را با راهکارهای شمول مالی خود تلفیق کنند.
ترجیحات نقدی
همانگونه که انتظار میرفت نتایج نشان میدهند که تراکنشهای نقدی در بین افراد محروم از خدمات مالی مرسوم است. این نوع تراکنشها مخصوصا در پرداخت محصولات کشاورزی است که در آنها دریافت حواله و پرداخت دستمزد در حسابهای بانکی صورت می گیرند. این یافتهها چالشهای مهمی را در مقابل کارآفرینی بلاکچین قرار میدهد، چرا که ترجیحات نقدی افراد محروم از بانک باعث بازدارندگی در مقابل استفاده از پول الکترونیک نیز خواهد شد. اکنون این سوال مطرح میشود که آنها چرا و چگونه از یک سیستم مبتنی بر پول نقد به یک سیستم تراکنش دیجیتال انتقال مییابند؟
تحقیقات نشان دادهاند که بانکداری موبایلی موجب ایجاد انگیزههایی برای کوچ از تراکنشهای نقدی به سمت یک اقتصاد پولی دیجیتال موبایلی میشود، چرا که افراد به این نتیجه میرسند که این سیستم از مزیتهایی نظیر محافظت در مقابل دزدی، سرعت و دسترسی آسان برخوردار است. فناوری بلاکچین بر پشت مزیتهای دسترسی موبایلی سوار میشود و در عین حال شفافیت، امنیت و قابلیت پاسخگویی (حس اعتماد) را افزایش میدهد. چنین شرایطی باعث میشود تا کارآفرینان بلاکچین به ایجاد شبکههای مشابه موبایلی برای رفتن به دنبال این فرصت تمایل پیدا کنند. البته به مبارزه با پولشویی نیز کمک فراوانی میکند.
رویههای استقراض ( وام )
استقراض و اخذ وام در شرایط مختلف به صورت یک عادت اصلی گروههای کمدرآمد باقی مانده است. بهعنوان مثال صندوقهای خانوادگی یکی از این رویههای معمول غیر بانکی است.این رویه جمعیتشناختی موجب شده تا تراکنشهای محلی فرد به فرد بر اخذ وام از موسسات مالی ترجیح داده شوند. این نتیجه مهر تاییدی است بر محدودیتهای نهادینه در خدماترسانی به افراد محروم از خدمات مالی.وجه دیگر حذف نزولخواری در جوامع محلی با بلاکچین است. راهکارهایی نظیر WeTrust و oneyCircles.Com نیز از فناوری بلاکچین برای ایجاد پلتفرمهای مرتبط با چرخههای مورد اعتماد وامدهی اجتماعی استفاده میکنند. این پلتفرمها باعث تقویت رویههای غیررسمی شده و در عین حال هزینهها را پایین نگه داشته و قابل اتکاتر نیز هستند. این گستردگی فرصتها در قاعده هرم جامعه بر حول محور امنیت، اثربخشی و بهرهوری باعث ثبات کسب و کار و توسعه آن میشود.
انتقالها و حوالهها
کارآفرینان بلاکچین باید به گروههای فعال در زمینه واریز و انتقال پول حساس باشند. راهکارهایی که نیاز به یک حساب بانکی ندارند اما نقش آن حساب را بازی میکنند نیز فرصت کارآفرینی را ایجاد میکنند. از جمله این راهکارها میتوان به کیف پولهای متکی به بلاکچین اشاره کرد. این راهکارها نه تنها برای اهداف انتقال پول مفید هستند بلکه به خدمات ارزش افزودهای نظیر خرید کالا در (Coins coins.ph) یا بیمه در(Bluzelle Bluzelle.com) نیز ارتباط پیدا میکنند.
در خصوص حوالهها نیز با توجه به تعداد کثیر واسطهها و مقررات در تراکنشهای بینالمللی، طولانی شدن تسویه حساب، کارمزدهای انتقال تمامی به عنوان یک عامل بازدارنده برای حواله مبالغ کوچک مطرح هستند. بنابراین استفاده از ارز دیجیتال در این خصوص میتواند جذاب باشد چرا که این محدودیتها وجود ندارد.همانگونه که در Everex یا Abra شاهد هستیم. در این حالت، تبدیل ارز نقد به ارز دیجیتال در بین افراد از مزیت تمایل کاربران محلی برای ذخیره و تبدیل ارزش طی یک ارز دیجیتال بهره میبرد.
خدمات تشخیص هویت در رویهای غیررسمی
حدود ۴/ ۲ میلیارد نفر در سراسر جهان فاقد هویت قانونی هستند. فقدان هویت در بخش قاعده هرم بیشک یک مشکل است که موجب میشود این افراد از دسترسی به خدمات مالی سازمانی بهخصوص خدمات اعتباری محروم شوند. این موضوع درباره استارتآپهایی نظیر BTCJam و RepSys مصداق دارد. در این استارتآپها شاهد ارائه خدمات وامدهی فرد به فرد بر مبنای حسن شهرت هستیم. از همین رو کارآفرینان میتوانند از فناوریهایی نظیر ChainAnchor استفاده کنند. این فناوری نوآورانه مدیریت فناوری اطلاعات ارائهگر هویت قابل اعتماد بر مبنای بلاکچین دارای مجوز است که به صورت بالقوه با مقررات AML (ضد پولشویی) و KYC (مشتری خود را بشناسید) مطابقت دارد.
محدودیتهای سیستم حاکم
در گذشته تفکر حاکم در تلاش بود با افزایش فیزیکی شعب، سپس با افزایش دستگاههای خودپرداز و در نهایت سیستمهای مبتنی بر موبایل نقص زیرساختی خود را مرتفع و رویههای غیررسمی را حذف کند. اما این تفکر از حساسیتهای عملی و همچنین قانونگریزی و مشکلات تثبیت شده در ساختار بانکی غافل بود.از جمله این حساسیتها میتوان به پایین بودن سطح درآمد و میزان پول اشاره کرد که طبق گزارشها به عنوان رایجترین علت نداشتن یک حساب بانکی شناخته میشود. در خصوص اخذ اعتبار نیز افراد زمانی میتوانند وام اخذ کنند که الزامات بانک برای وثیقه را برآورده کنند. همین موضوع یک مشکل جدی برای افرادی است که املاکی ندارند.
علاوه بر این، افراد محروم مدعی هستند که بخش بانکی با رویههایی نظیر مقررات دست و پاگیر و پیچیده، کارمندانی که محترمانه برخورد نمیکنند، بهره بانکی استثمارگرانه و فقدان انعطاف لازم پاسخگوی نیاز آنها نیست.تمامی این محدودیتها یک ویژگی است که مبنای فرصتهای مربوط به مدلهای جایگزین کارآفرینی مبتنی بر بلاکچین را تشکیل میدهد. این مدلها برای ارائه شمول مالی طراحی میشوند و ذهنیت کارآفرینی منطبق با دیدگاه غیربانکی را به مشارکت ترغیب میکنند.
پیشنهاد یک روش کارآفرینی برای شمول مالی
یک منطق علت و معلولی فرآیند مالی را احاطه کرده که در عرضه و تقاضا نهفته است. اگر کارآفرینان حساسیت مربوط به افراد محروم از خدمات بانکی را درک نمایند، آنگاه فناوری بلاکچین فرصتی منحصربهفرد برای پرداختن به این چالش خواهد بود. نمونههایی از آن به شرح ذیل است.
درک رویههای غیرپولی: وظیفه کارآفرین
محققان مدعی هستند که بخش بزرگی از جمعیت خودشان تصمیم می گیرند که از خدمات مالی رسمی استفاده نکنند. این انتخاب حتی در شرایطی که این بخش جمعیتی بالاتر از خط فقر هستند یا هزینههای تراکنش کمی وجود دارند نیز مشاهده می شود.هر چند که گسترش جهانی سیستم مالی و تلاش برای رشد اقتصادی باعث شده پرتفوی محصولات مالی به سمت افراد محروم از بانک هدایت شود، اما حقیقت این است که سیستم مالی فعلی موفق نبوده. بلاکچین پا را از یک فناوری فراتر گذاشته و به نوعی سازمان چابک با ویژگیهای مشابه بازار تبدیل شده است. این واقعیت باعث می شود تا کارآفرینان بلاکچین با شناخت عوامل غیرپولی (حساسیتها ذکر شده) از فرصتهای منحصربهفردی برای کارآفرینی بهرهمند گردند.
فرصت کارآفرینی بلاکچین: رویکرد نیمه رسمی
بلاکچین با مقاومت نهادهای رسمی و قانونی مواجه است. برای شکست این وضع پیشنهاد میشود که کارآفرینان این حوزه نقش واسطه بین بازارهای رسمی و غیر رسمی را ایفا کنند در آن زمان فرقی نمی کند که این نوع از کارآفرینی دارای مجوز باشد یا فاقد مجوز. چرا که به نوعی به حاکمیت کمک میکند تا یک ساماندهی به بازارهای غیر رسمی و بعضا مخرب (پولشویی انتقال پولهای بدون هویت)داده شود .
یکی از فرصتهای کارآفرینی شمول مالی مبتنی بر بلاکچین ، نوعی از خدمت مالی نیمه رسمی است که بر عادتها و رویههای موجود افراد محروم از بانک تکیه دارد. این خدمات می توانند واسطهپذیر یا واسطه ناپذیر باشند، اما ضرورتا باید قانونی باشند و توسط افراد مشارکت کننده در آن خدمت یا سازمانهای اجتماعمحور اداره شوند. مضافا بر اینکه پیاده سازی راهکارهای خدمات مالی نیمه رسمی که بر مبنای راهکارهای فرد به فرد مبتنی بر بلاکچین قرار دارند از دو دستگی (دو قطبی) بازار پیشگیری میکند.البته یادمان نرود که نزاع تمایز بین رسمی و غیررسمی به قبل از فناوریهای IT (مخصوصا موبایل) برمیگردد. ولیکن این فناوریها پیادهسازی شدند و در حال بهره برداری هستند. مضافا بر اینکه بلاک چین خواستههای افراد کمدرآمد در کسب اعتبار و توان دریافت وام را افزایش میدهد که به صورت خودکار این امر به روند توسعه و قانونی شدن آن سرعت میدهد.
نتیجهگیری
بر اساس ۵ حساسیت اصلی در مسیر توسعه کارآفرینی مبتنی بر بلاکچین موارد ذیل فرصتهای پیش رو برای راه اندازی این کسب و کار را تبیین میکند. عوامل علت و معلولی غیرپولی در توجیه محرومیت از خدمات مالی (عدم شمول مالی) امری رایج هستند، چرا که حتی زمانی که زیرساخت رسمی در دسترس باشد عوامل رسمی نیز با رویه غیررسمی ترکیب می شوند. زمانی که کاربران مزیتهایی در زمینه امنیت، حفاظت در مقابل دزدی، سرعت و دسترسی را مشاهده می کنند، تبدیل نقدینگی به ارز دیجیتال رخ می دهد.
زمانی که هیچ نقطه حضوری در دسترس نباشد، انتقال پول دیجیتال به حساب بانکی برای افراد محروم از بانک بیمفهوم میشود چرا که در این صورت وجوه از دسترس خارج می شوند و کاربران ملزم به رفت و آمد به محل بانک خواهند بود. افراد محروم از خدمات بانکی دریافتهای خود از نهادهای غیررسمی یا اشخاص ثالث را به صورت نقد انجام می دهند، ولی حواله ها، حقوق و انتقالهای دولتی را در یک حساب بانکی به انجام می رسانند.
پس اندازهای غیررسمی مرسوم هستند و قرض گرفتن یک عادت اصلی است. این مساله اهمیت وامدهندگان خصوصی غیررسمی را گوشزد می کند. پلتفرمهای تشخیص هویت که بر حسن شهرت مبتنی هستند می توانند از شبکههای غیررسمی محلی تقلید کنند و خدمات بهتری را از لحاظ کارآیی، بهرهوری و امنیت ایجاد کنند. منطق کسب و کار سیستم مالی فعلی باعث میشود افراد در بهرهمندی از تسهیلات بانک با دشواری مواجه شوند. در نتیجه، راهکارهای فرد به فرد مبتنی بر بلاکچین میتوانند بر این محدودیتها فائق آیند.
مترجم: مرضیه حسینیمشاور بازاریابی، برندینگ و توسعه سبد محصول