در خصوص مضرات استفاده از فیلترینگ اکثر رسانه ها و کارشناسان بصورت مبسوط گفته و نوشته اند و جای برای تکرار مکررات نیست ولی نقطه ی پنهان شده این ماجرا اینجاست که چرا کاربران ایرانی در قبال مشاهده پیام نرم افزارهای فیلترشکن مبنی بر اینکه این برنامه مخرب است هیچ واکنشی نشان نمیدهند و با تایید برنامه این خطر امنیتی را نادیده میگیرند.شیوه ای که در سالیان متمادی در ایران مرسوم بوده است ممنوع کردن هر فناوری نوظهور بوده است .تقابل با فناوری در ایران قدمتی به تاریخ همان فناوری دارد و نکته جالب این ماجرا برخورد یکسان ما با فناوری از قجر تاکنون بوده است.
در دوران قاجار میرزا ملکمخان کسی که اولین بار تلگراف را به ایران آورد نقل میکند:من برای آوردن تلگراف به ایران جنگیدم. در حالی که شهرهای اروپا دارای خطوط ارتباطی بودند؛ عینالدوله اجازه نمیداد در شهرهای ایران، خطوط تلگراف احداث کنم.عینالدوله معتقد بود: اگر رعایا دارای تلگراف شدند در ولایات و ایالات مملکت ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع میکنند و از احوال یکدیگر با خبر میشوند و علیه سلطنت آشوب میکنند. بعد از تلگراف سرنوشت ویدئو یا ماهواره نیز متفاوت نبوده است. همگی به سرنوشت یکسانی دچار شدهاند. یعنی همیشه کسانی بودهاند تا حاکمیت را راضی کنند تا به جای استفاده و توسعه؛ در برابر فناوری بیایستد.در چند سال اخیر بواسطه رشد روز افزون اینترنت و ابزارهای آن شاهد ورود ابزارهای ارتباطی هستیم.از وبلاگهایی که کاربران میتوانستند ایجاد و مطالب خود را به اشتراک بگذارند تا پیامرسانها و شبکه های اجتماعی فعلی که یکی پس از دیگری در ایران مسدود میشوند.
چرا فیلترینگ
سانسور اطلاعات در اقدامات پیشگیرانه در ارتکاب جرائم، تبادل اطلاعات شبکههای تروریستی، به اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به هک حسابهای بانکی، اطلاعات مربوط به روشهای مختلف انجام جرائم، انجام کلاهبرداریهای اینترنتی از طریق وبسایتها و شبکههای اجتماعی و… از جمله مواردی هستند که لزوم دخالت دولت و اعمال محدودیت در اطلاعات موجود را اجتنابناپذیر میکند. تحت این شرایط دولت با دخالت در این حوزه اقدام به بلاک کردن و پاکسازی بستر موجود، به منظور محافظت از کاربران میکند. در چنین شرایطی سانسور اطلاعات در حقیقت نوعی پاکسازی آنها است، نه تخریب و محدودسازی.
تفاوت میان دیدگاه کشورهای مختلف موجب شده تا فیلترینگ اینترنت دامنهای بسیار گسترده داشته باشد. این دامنه از کشورهایی با حکومت بهشدت دستوری تا کشورهای دموکراتیکی با درجه آزادیهای معنوی بالا گسترده شده است. ممکن است در یک کشور فیلترینگ منحصر به یک درصد از وبسایتها آن هم فقط مربوط به قشر دانشآموزان شود، یا ممکن است شامل معمولترین شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر، تلگرام و… برای قشر بزرگسال نیز بشود.
زمانی که به بررسی ابزارهای ارتباطی فیلتر شده در ایران بپردازیم یک نقطه اشتراک در آنها وجود دارد و آن این است که هرگاه در ایران یک سایت یا اپلیکیشن ارتباطی نقطه تمرکز میشود و میزبان خیل عظیم کاربران ایرانی میشود تنها دو راه برای بقاء در ایران ندارد.یا اینکه بر طبق قوانین درخواست شده ی مسئولین کشور عمل کند یا اینکه فیلتر شود. اینکه تمامی شرکتهای فعال حوزه فناوری اطلاعات بر حفظ حریم شخصی کاربران بسیار تاکید دارند و تمکینی در قبال درخواست و خواسته ی مسئولین ندارند اکثر فیلتر میشوند.
تمرکز زدایی
اگر نگاهی موشکافانه به مبحث شروع فعالیت این گونه برنامه ها در ایران داشته باشید متوجه خواهید شد که در هر برهه از زمان یک یا دو ابزار در اختیار کاربران قرار میگیرد که بعد از مدتی فیلتر میشود. در تازه ترین صحبتها در خصوص فیلتر اینستاگرام در بخشی از دلایل، حجم بالای این اپلیکیشن از پهنای باند کشور سخن به میان آمده است .این در حالیست که مسبب شرایط موجود تصمیمات مسئولین می باشد. مطمنا اگر سایتها و اپلیکیشن هایی چون فیسبوک ، توییتر ، یوتیوب ،لاین ، وی چت ، وایبر ، تلگرام در کشور مسدود نباشند خود به خود این تمرکز کاربران بروی یک ابزار خاص از بین میرود که باعث کاهش مواردی است که مسئولین اقدام به فیلتر کنند.
آری وقتی که تنها ابزار موجود از میان نمونه های مشابه با کیفیت فقط یکی در دسترس باشد موجب تمرکز و ایجاد فضایی قطبی میشود.همانطور این نمونه را در طرحهای ترافیکی میتوان به راحتی مشاهده کرد.
از بین بردن تولیدات بومی
شاید در نگاه اول یکی از دلایل فیلترینگ ابزار ارتباطی خارجی حمایت از تولیدات بومی است که با توجه به نوع برخورد سلیقه ای مسئولین نتیجه ای جز تباه شدن تولیدات بومی با صرف هزینه های بالا است . مگر در صنعت خودرو با انحضاری کردن بازار خودرو موفق بوده ایم که بخواهیم صنعت فناوری اطلاعات را با همین شیوه به جلو برانیم.نتیجه انحصار چیزی جز نابودی تولیدات بومی نیست.چرا که با حضور رقبای خارجی برای ماندن در بازار بر کیفیت محصولات و خدمات خود خواهند افزود این در حالیست که در بازار انحصاری با توجه به عدم حضور رقبا تلاشی برای بهبود کیفیت انجام نمی شود.صنعت خودرو ما آیینه ی تمام قد از وضعیت حمایت از تولیدات بومی است که آمار مرگ و میر ناشی از محصولات بی کیفیت با جنگ برابری میکند.
مسئولین آری مردم نه!!
این قانون نانوشته ای که اینروزاها در اکثر جاها می بینیم ،مسئولینی که خود خرما میخورند و توصیه نخوردن خرما به مردم را دارند. اگر پیامرسانها و شبکه های اجتماعی از نظر امنیتی و قانونی مشکل دارد چرا مسئولین از همین فضاها برای ارتباط با مردم و ابراز عقیده استفاده میکنند.این در حالیست که از نظر امنیتی حضور مسئولین نسبت به حضور مردم برای کشور خطرناک تر است.بجز تعدادی انگشت شمار که از موافقین فیلترینگ بسیاری از ابزارهای ارتباطی هستند اکثر مسئولین در شبکه های اجتماعی فیلترشده فعال هستند.
اقتصاد پنهان فیلترینگ
موضوع فیلترینگ اینترنت یا شبکههای اجتماعی وابسته به آن، از جمله بحثهای پر مناقشه در محافل سیاسی و اجتماعی دنیا است، اما در سالهای اخیر علم اقتصاد در حال یافتن معیارهای کمی مناسب برای اندازهگیری تاثیر اینگونه تصمیمات بر بهرهوری و رشد اقتصادی کشورها است. در بحثهای مدیریتی اثبات شده دسترسی آزادانه کارکنان به میزانی از اینترنت در بازه زمانی کنترل شده تاثیر مثبت قابل ملاحظهای بر بهرهوری آنان خواهد داشت.
این تکنولوژی بهگونهای معماری اصلی را در ایجاد ساختهایی هدفمند برای ایدهها و افکار افراد را انجام میدهد. برآورد شده است بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ تقریبا ۲۱ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورهای پیشرفته بهواسطه تاثیر اینترنت بوده است. در حالی که اینترنت منبع اصلی بسیاری از تاجران، کارآفرینان و بنگاههای کشورهای مختلف است و در سطح خرد نیز مصرفکنندگان و صاحبان کسبوکارهای کوچک منافع بیشماری از این تکنولوژی بردهاند.
اقتصاددانان بررسی کردهاند که اگر بخواهیم تاثیر ابعاد مختلف این تکنولوژی بر تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرفته را ارزیابی کنیم حتی از بخش کشاورزی نیز سهم بزرگتری در رشد و توسعه کشورها داشته است. با توجه به تاثیرات شگرف اینترنت نظریه قالب در زمینه اعمال محدودیت دولتها و تصمیمسازان در این حوزه، حکایت از رابطه عکس بین میزان فیلترینگ اینترنت و رشد اقتصادی دارد.
در ظرف مدت زمان کمی شبکههای اجتماعی با سرعت بالا یکی پس از دیگری با قابلیتهای بالا در انتقال انواع فایلهای صوتی و تصویری پا به عرصه ارتباطات بشری گذاشتند. چه این شبکهها برای خرید و فروش لوازم آرایشی باشند و چه محلی برای انجام بحثهای سیاسی، قدر مسلم این شبکهها به منابع اصلی مردم برای ایجاد و تبادل اطلاعات تبدیل شدهاند.
گاهی وسعت این شبکهها به حدی رسیده که گویی شرکتها برای انجام تبلیغات خود مجهز به رسانه عمومی چون تلویزیون هستند. بر اساس گزارش موسسه مککینزی نزدیک به ۷۵ درصد شرکتهای مختلف در سطح دنیا از شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده بهرهبرداری میکنند. این موسسه برآورد کرده است که درصورت استفاده مناسب از این شبکهها میتوان تا ۲۵ درصد کارایی کارکنان را از طریق بالا بردن دانش و مهارتهای شغلیشان افزایش داد.