چهارشنبه، 01 دی 95 - 11:07

چند هفتس من موندم چه خبره تو مملکت. یه دعوایی راه افتاده بین این کسب و کارهای سنتی و اینترنتی که بیا و ببین. البته اینترنتی‌ها با کسی دعوا ندارن و صداشونم در نمیاد. چون اصلا نیازی به داد و بیداد ندارن. اتحادیه‌ها و اصناف شلوغش کردن. اینترنتی‌ها هم می‌گن هر وقت تونستی کاری کنی ما رو خبر کن.

ماجرا خیلی جالبه. اولش یهو جو بالا گرفت که یه سری کسب و کار بانکی بدون هیییییچ قانون و مقرراتی دارن خیلی قشنگ میلیاردها تومن پول ملت رو براشون جابجا می‌کنن. بعد گفتن ای بابا این کار قانونی نیست و بگیر و ببند و آخرشم هیچی به هیچی.

هنوز این موضوع تموم نشده بود که ما فهیدیم چقدر ظلم شده در حق این کسب و کارهای بانکی، اینا که خلاف نمی‌کردن، تازه داشتن خدمت هم می‌کردن. چون یک مقامی برگشت گفت بعضی بانک‌ها دارن به قمارخونه‌های اینترنتی خدمات بانکی هم می‌دن تا این عزیزان خلاف‌کار بتونن با خیال راحت جیب مردم رو خالی کنن.

آقا منو می‌گی، گفتم بیخیال مگه می‌شه؟

این یکی هنوز تموم نشده بود که رییس یک اتحادیه گفت کار فلان سایت خلافه و این چه وضعیه هر کی هر کاری میخاد می‌کنه و بعدم تهدید کرد که چنین و چنان می‌کنم. هنوز اصوات حرف این بنده خدا روی هوا بود که خبر اومد، سایته شروع کرده به درج آگهی خرید و فروش بچه!

آقا منو می‌گی، گفتم بیخیال مگه می‌شه؟

جالب‌تر این که فرداش یکی دیگه از مسوولان دولتی گفت، این چه وضعیه فلان اپلیکیشن‌ها کاملا غیر قانونی هستن و باید هر چه سریع‌تر برن زیر نظر یه اتحادیه و از این حرفا. این جمله هنوز تموم نشده بود که خبر رسید اپلیکیشن‌های مورد نظر رفتن اسپانسر یه نمایشگاه وسط تهران هم شدن و تبلیغاتشون سراسر شهر هم پخش شده تازه!

آقا منو می‌گی، گفتم بیخیال مگه میشه؟

بعد دیگه همونجا یقه خودمو گرفتم گفتم کوفت، بله که میشه، میبینی که کردن و شد.

دیگه تو فکر بودم یعنی فاز این مسوولانی که این همه اعتراض می‌کنن چی هست دقیقا. خب مگه تو روزنامه‌ها یه چیزی اعلام بشه، کسی می‌ترسه مثلا فرداش کسب و کارش رو جمع می‌کنه مگه؟ بابا طرف تو روز روشن بانک مرکزی گفته غیرقانونی هستین، تابلو زده مشتری هم داره مشتی!

خلاصه اینجا بود که حس کردم تنها برداشت و پیامی که می‌شه از وضع موجود داشت اینه که برو بابا دلت خوشه.

عزت زیاد

آق فری

logo-samandehi