اگر فکر میکنی آنچه در اینترنت میبینی یا میخوانی تو را از زندگی عقب میاندازد، رهایش کن و به زندگیات برس؛ اما جلوی من را نگیر: اینترنت من با اینترنت تو فرق دارد!
اینکه تلگرامات پر است از دادههای سخیف و کمارزش، لطفا ارزش تلفن هوشمند، این نمایهی مجتمع هنر و تکنولوژی را زیر سوال نبر. اگر در دوران پرشکوه فیسبوک در ایران، تکتک نظرسنجیهای چرند دوران را پر میکردی و بازیهای احمقانه راه میانداختی و حالا میگویی دیگر کاری آنجا نداری، لطفا نگو فیسبوک مزخرف است. چیزی که تو در فیسبوک میدیدی با چیزی که من و امثال من میدیدند فرق داشت. اگر بیستوچهار ساعته روی تصاویر اینستاگرام دیگران غلت میزنی، نگو اینستاگرام مبتذل است؛ در واقع تو در مبتذلترین لایه از یک ابزار غرق شدهای. آدمهای عمیقتری را فالو کن، کانالهای بهتری را دنبال کن.
اگر دغدغهات این است که اینترنت، قاتل تعامل من با محیط اطرافم است، باید بگویم که در اشتباهی. در «اینترنتِ من» چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارد. منِ گوشهگیر، همین تعاملات اجتماعی دستوپا شکستهام را از اینترنت یاد گرفتهام. من هم مثل میلیونها نفر، خودم را با اینترنت شناختم و در میان هجوم دادههای بیدروپیکر، اطلاعات معناداری را برای خودم پیدا کردم.
حالا هم اعتراف میکنم که بخش عمدهی خواندههای چند سال اخیرم در نمایشگرهای شیشهای مملو از پیکسل بوده. بر من خرده نگیر که کم کتاب میخوانم. من هم از پشت همین پنجرهی چند اینچی تلفنم، به خیالانگیزترین تفکرات بشر سر زدهام.
اگر صبح تا شب، اینوآن غر میزنند که گوشیات را کنار بگذار، دستکم دلیلی برای عشقورزی به گجتت داشته باش. اگر گوشیات تفریحت است، از تفریحت دفاع و به آن افتخار کن. وقتتلفکردنی که از روی آگاهی باشد ترجیح دارد به خفتگی در پستوی ترس از تکنولوژی.
من که میگویم گوشیات را زمین نگذار! اما لطفا مثل مرغ به هر دانهای که پیش رویت قرار میگیرد نوک نزن. باهوش باش، انتخاب کن و از اندیشیدن و لذتبردن دست برندار.