سه شنبه، 11 آذر 99 - 11:21

آسمان کشتی ارباب هنر می شکند                      تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم

با خواندن این شعر از لسان­الغیب حافظ شیرازی که در قرن هشتم سروده شده است متوجه می­شویم که موضوع تغییرات ناگهانی در دنیای واقعی، امری تکراری و غیر قابل انکار است.

تصور این موضوع که مسیر کسب و کار همیشه هموار است، تقریبا بی­معنی است و تمام افراد باتجربه در زمینه کارآفرینی و اشخاصی که با محیط کسب و کار آشنا هستند، می­دانند که هر لحظه احتمال تغییر این محیط وجود دارد، تغییراتی که ناشی از محیطهای خرد و کلان است، تغییراتی که گاهاً غیرقابل پیش­بینی هستند؛ اتفاقاتی از قبیل شروع یا خاتمه جنگ، امضاء قطعنامه­ها، تحریم­ها و توافقات و دیگر عواملی که بر ریزش یا خیزش ناگهانی بازار نقش تاثیرگذاری دارند؛ و اخیراً هم ویروس کرونا که باعث بوجود آمدن شرایط ویژه شده است.

اما تغییرات بوجود آمده­­ی متأثر از ویروس کرونا یک شبه اتفاق نیفتاده و به همه فرصتی برای تغییر داده است، پس این را یک امتیاز نسبت به تغییرات قبلی به حساب می­آوریم و زاویه دیدمان را نسبت به وقوع این حادثه عوض می­کنیم، ابتدا بد نیست در مورد عوامل تأثیرگذار بر تصمیم­گیری و تصمیم­سازی اشاره­ای هر چند کوچک اما لازم داشته باشیم.

سخنم را با یک مثال ملموس شروع می­کنم: فرض کنید پدر شما یک کارخانه تولیدی کاربراتور خودرو داشته و سالها از این راه درآمد هنگفتی عایدش می­شده اما اکنون به علت سالخوردگی، دیگر نمی­تواند کار را مدیریت کند و در عین حال چند سالی است که از رکود بازار مرتب شکوه داشته و از پیشرفت خود راضی نبوده است. بعد از سالها از شما به عنوان فرزندش تقاضا می­کند که به او کمک کرده و مدیریت کارخانه تولیدی کاربراتور را عهده­دار شوید و شما هم تصمیم می­گیرید به جای پدر راه را ادامه دهید. با نگاهی اجمالی به شرکت در ابتدای کار، متوجه می­شوید انبارها پر هستند اما محصولات قابل فروش نبوده و مشتریان دیگر خریدی انجام نمی­دهند! علامت سوال و تعجب در مغز شما شکل می­گیرد و در پی علت آن برمی­آیید. متوجه می­شوید که خودروهای امروزی همه از مکانیزم انژکتور استفاده می­کنند و کاربراتور دیگر نیاز بازار نیست و عمر بازار محصول شما دیگر به پایان رسیده است؛ به علاوه در داخل سیستم سازمانی همه کارکنان در ساخت کاربراتور حرفه ای هستند و کار دیگر بلد نیستند، از طرفی ماشین آلات شما برای ساخت همان کالا در نظر گرفته شده و تجهیزات شما متناسب با تولید کالای همیشگی بوده­اند.

چه می­کنید؟

آیا کارخانه با همه تجهیزات و سابقه و برند را رها کرده و در کارخانه را می­بندید؟ یا آن را تغییر داده و به روز می­کنید و با تغییرات مورد نیاز به سمت تولید قطعات مورد نیاز بازار رو می­برید؟

این مثال را در محیط تصمیم­سازی و تصمیم­گیری در نظر می گیریم و بررسی می­کنیم. لازم به ذکر است که این مثال با موضوع کرونا خیلی نزدیک به هم بوده و می­توان نتایج حاصله را در کسب­وکارهای کوچک و بزرگ بکار برد.

در دنیای کسب و کار، ما با دو محیط روبرو هستیم و این دو حتماً باید بطور دائم مورد ارزیابی و رصد قرار گیرند:

 ۱- محیط خرد که در مثال ما شامل ماشین­آلات، دستگاه­ها، نیروی انسانی، بازار موجودی که بخشی از آن از دست رفته و تمام عواملی که ما تصمیم به تغییر آن می­گیریم است و چون با اراده خودمان قابل اجراست اصطلاحاً به آن محیط داخلی یا محیط خرد گفته می­شود و شامل کلیه عواملی است که می­توانیم آنها را تغییر دهیم و تغییر آنها از طریق سازمان (شرکت، شخص) قابل برنامه­ریزی و اجرا  هستند مانند تجهیزات، تولیدات، نیروهای درون سازمانی، رقبا، قیمت، بسته­بندی محصول، کیفیت و …

 ۲-  محیط کلان یا محیط بیرونی که شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی هستند. در محیط کلان عوامل غیرمترقبه­ای که دست انسان در پیشگیری آنها نقشی ندارد، باعث تغییرات عملکرد فرهنگی- اجتماعی می­گردد که عملاً شیوع ویروس کرونا جزو همین دسته است، یعنی عاملی که باعث تغییر عوامل فرهنگ و اجتماع شده است. این موضوع بطور جدی بر تمام عوامل دیگر محیط کلان تأثیر گذاشته و همه آنها را دستخوش تغییرات مقتضی کرده است.

محیط کلان یا عمومی که در مثال ما مربوط به تغییر خودروها از کاربراتوری به انژکتوری می­شود، در نتیجه­ی عواملی همچون، عامل سیاست جلوگیری از آلودگی هوا، در عامل اقتصاد مربوط به سوخت بنزین کمتر، در مسائل فرهنگی تغییر فرهنگ مردم از خودروهای کاربراتوری به خودروهای انژکتوری و در مسائل تکنولوژیکی تغییر تکنولوژی ساخت قطعات و خودروها با ابزارها و ماشین آلات مربوطه است.

اکنون که با هر دو محیط آشنا شدید نگاهی بر تأثیر کرونا بر محیط کلان بیاندازیم.

بصورت موردی می توان اشاره به تاثیر کرونا بر:

– عامل سیاست در محیط کلان ، به گفتگوهای دو نامزد ریاست جمهوری امریکا که این روزها مورد توجه قرار گرفته نگاهی داشته باشیم. هر دو در تخریب همدیگر از سوالاتی استفاده می کنند که مربوط به شیوع، جلوگیری و درمان بیماری کرونا است.  و سعی می کنند با نشان دادن اهمیت مدیریت دوران کرونا خود را محبوب کنند.

– عامل اقتصاد، تغییرات بسیار بسیار زیاد در بورس آمریکا و دیگر کشورها، تغییرات قیمتی در کالاهای داخلی و…  را ذکر کنیم.

-عامل فرهنگی-اجتماعی، تغییراتی که هم اکنون در خانواده­های خودمان رخ داده قابل مشاهده است مثل زدن ماسک، همراه داشتن الکل و یا مواد ضدعفونی کننده، سفارش مایحتاج با اپلیکیشنهای روز، آموزش­های مجازی، سفارش­های آنلاین خریدهای غیر ضروری و …

-وبرای عامل تکنولوژی در دوران کرونا  می­توان از مثال سرعت ساخت دستگاه­های تولید ماسک و ارتقاء تولید و عرضه­ی آن، ساخت اپلیکیشنهای سفارش آنلاین، پلتفرمهای آموزشی و … نام ببریم.

پس متوجه می­شویم که یک ویروس تمام محیط کلان و خرد را تغییر داده است.

ما چه می­توانیم بکنیم؟ پاسخ به این سوال تماماً در دل کارهای روزمره و تغییر کسب و کارهاست که عملاً محیط خرد یا داخلی محسوب می­شوند.

اما چرا من در این نوشتار از اشاره به محیط عمومی یا کلان استفاده کردم؟

شاید تا اینجا پی به اهمیت و اثرگذاری این محیط برده باشید. منظور از این چند خط در خصوص عوامل یاد شده، عملاً ضرورت توجه و شناخت آن محیط است. در صورتی­که به فکر کسب و کار خود هستیم چاره­ای نداریم جز اینکه به تغییرات پیش آمده توجه داشته باشیم.

چه باید کرد؟

در اینجا عامل را دسته بندی می­کنم تا آسان­تر و بهتر به نتیجه برسیم.

عوامل  فردی:

فرقی نمی­کند یک مدیر باشیم یا صاحب کسب و کار خود، یک کارمند متعهد به سازمان یا تصمیم گیرنده برای راه­اندازی یک کسب و کار، گام اول  باید آنچه که هست را بپذیریم و درک از واقعیت داشته باشیم. از اینکه خودمان را به ندیدن و یا روبرو نشدن با وضعیت موجود قرار دهیم، یا فقط به اخبارات منفی توجه داشته باشیم چیزی درست نمی­شود. با توجه به اشاره­های انجام شده باید ببینیم که این دوران چه تأثیری بر عوامل یاد شده در کسب و کار داشته است. نمی­توانم بطور قطع فضای مجازی را برای همه کسب­وکارها توصیه کنم ولازم بدانم اما مطمئناً اکثر حرفه­ها باید توجه خاصی به این فضا داشته باشند.

گام دوم برای تصمیمات صبر است، جهت رسیدن به یک جمع­بندی منطقی نباید عجله کرد و در عین حال نباید بیش از این، وقت را تلف کرد؛ اما وسواس به خرج دادن هم جایز نیست، پس باید بطور عقلانی و سریع به اطلاعات موردنیاز و ارزیابی و بررسی اثرگذاری این اتفاق بر کسب و کارمان بپردازیم.

 گام سوم که خیلی ساده و در عین حال بسیار حائز اهمیت می­باشد، صداقت و روراستی با خودمان است. در اینجا باید عنوان کنم خیلی از اشخاصی که در کسب و کار موفق نمی­شوند یا هزینه­های گزافی برای ایجاد کسب وکار پرداخت می­کنند یا ورشکست می­شوند، به دلیل عدم صداقت با خودشان است! با خود روراست باشیم، داشته­های واقعی را ببینیم نه آنچه دوست داریم دیگران ببینند.

گام چهارم نداشتن تعصب بی­جاست. مدیران و تصمیم­گیرندگان نباید متعصبانه تصمیم بگیرند، هوشمندانه تصمیم­گیری و عمل کنیم و بدانیم که برای موفقیت و یا جلوگیری از ضرر و زیان همیشه از موقعیتهای پیش آمده استفاده کنیم. فرصتها همچون ابر در گذرند.

 گام چهارم ازعواملی که یک مدیر در این دوران باید مورد توجه قراردهد،در دست گرفتن کنترل سازمان خود است. در زمان وقوع یک حادثه غیرمترقبه، نیروهای سازمانی تحت­تأثیر عوامل بیرونی قرارگرفته و دچار سردرگمی می شوند چراکه این نوع بیکاری ناشی از تغییر یا آشفتگی و تغییرات پیش آمده است که  باعث گسیختگی فکری و کاری ناشی از تنش ناگهانی به پیکره بازار اتفاق می­افتد که علاوه بر سیستم کنترل مدیریت کلان، بر بخش­های مالی، منابع انسانی، ارتباطات و بازار نیز تأثیر می­گذارد.

در صورتی­که بیش از یک نفر مشغول به فعالیت در محل کار شما هستند، همدلی با ایشان و راهنمایی برای همساز شدن با عوامل بسیار مؤثر است. هم خود و هم نیروهایتان را از بلاتکلیفی خارج کنید و با دستورالعملهای صریح و کارآمد موجب برون­رفت از سردرگمی نیروها شوید. در این موارد باید برای برخی از جایگاه های شغلی تغییراتی ایجاد کرده و از نیروها جهت بالا بردن سطح بهره­وری و ارتقاء سهم بازار، چه عملی و چه اسمی کمک بگیرید. تغییراتی که می­توانند به پیشرفت سازمان کمک کنند، به شناخت شما از محیط بیرون و درون سازمان و نتایجی که از تحلیل محیطها گرفته اید، بستگی دارند.

گام پنجم : برای پیدا کردن مسیر درست باید از خود بپرسیم چه منابعی تحت اختیار و اطراف ماست؟ و بعد از یافتن آنها سوال دوم این است که چگونه از این منابع استفاده کنیم؟

توجه!

بیایید این­بار روش نگرش به مشکل را تغییر دهیم و به جای اینکه بپرسیم چرا این ویروس به کشورآمد؟ چرا انقدر کسب و کارها خراب است؟ چرا من نمی­توانم درآمد کافی داشته باشم؟ چرا نمی­توانم کسب و کارم را رونق بدهم؟ و امثال این سوالات که جنبه پیدا کردن دلیل را دارد، این بار شیوه و نگاه خود را تغییر دهیم و سوال­های خود را اینگونه مطرح کنیم:

چگونه می­توانم از این شرایط بهترین بهره­برداری را داشته باشم؟

چگونه از منابع موجود با شرایط فعلی بهترین بهره­وری را داشته باشم؟

چگونه تبلیغاتی انجام دهم که در این زمان بالاترین اثربخشی را داشته باشد؟

چگونه بازاریابی خود را رونق بخشم؟

چگونه بهتر و بیشتر بفروشم؟

چگونه محصولاتم را به دست مصرف کننده برسانم؟

چگونه از حوصله کم و شرایط فعلی مصرف­کنندگان، بهترین درآمد را کسب کرده و به ایشان کمک کنم؟

و هر سوالی از خود می­پرسیم با چگونه شروع کنیم تا راهکارها را بیابیم نه علتهای آن را.

علتها دائماً در شبکه­های خبری گفته می­شوند. تحلیل­ها را کارشناسان انجام می­دهند و هیچ توجه ندارند که این تحلیلها برای کسب و کار، سازنده است یا مخرب! و ما هم انتظار نداریم که غیر از این باشد چراکه شغلشان تحلیل اینگونه مسائل است، شغلشان گفتن اخبار است و آیه­های یأس و ناامیدی را چه دانسته و یا نادانسته نثار پیکر بی­جان کسب­وکارهایمان می­کنند. پس بدون اینکه به بار منفی حاصل از اخبارهای کرونایی توجه کنیم، به خودمان و کسب و کارمان توجه کنیم. بارها و بارها در سخنرانیها و کلاسهای آموزشیم به این مسئله اشاره کرده­ام که تبلیغات و اخبار منفی نباید باعث بی­انگیزه شدنمان شوند. با خود بیندیشید در کشور ایران چند نفر زندگی می کنند؟ لطفا همینطور که به خواندن مشغول هستید پاسخ سوالات را در ذهنتان بیاورید. سوالات سخت نیست اما بسیار تاثیرگذار هستند. یک بار دیگر می­پرسم تعداد جمعیت ایران چند نفر است؟ آیا آنها نیاز به غذا ندارند؟ آیا آنها لباس نمی خرند؟ چند دستگاه خودرو، موتورسیکلت یا دوچرخه دارند؟ چند دستگاه موبایل در اختیار دارند؟ با چه شبکه­هایی کار می­کنند و دائم درگیرند؟ و صدها سوال دیگر از این دست که می­تواند راهگشای انگیزه و حرکت ما باشند. اکنون زاویه سوالات را تغییر می­دهیم تا به نتیجه برسیم؛ می پرسید چگونه؟ خوب پاسخش سخت نیست از خود می پرسید:

چگونه مواد غذایی را برای مردم تهیه کرده و به دستشان برسانم که موجب رضایت آنها شود؟

چه خدمات خودرویی ارائه دهم و چگونه این خدمات را به استفاده کنندگان برسانم که به راحتی و رضایت آنها منجر شود؟

چگونه نرم افزاری بنویسم که در این ایام کارآمد تر باشد؟

چطوروسایل تفریحی را از پارکها به درون خانه ها و آپارتمانها ببرم؟

و….

حالا برگردیم به سوالات قبلی: یک بار دیگر نگاه کنیم و تغییرشان دهیم و همین روش را برای شغل و کسب و کار خودمان پیاده سازی کنیم. می­بینیم که چه راهکارهایی که تاکنون به آنها فکر نکرده­ایم پیدا می شود. توصیه بنده این است که سوالات هوشمندانه طراحی کرده و از مخاطبان کسب و کار خود در این مورد پرس­وجو کنید تا بتوانید تمام نیاز مشتری خود را پاسخ گو باشید و رضایت کامل را کسب کنید.

در اینجا توضیح می­دهم چطور می­توانیم خشنودی مخاطبان هدف را ایجاد کرده و از آن بهره ببریم؟

بد نیست اشاره­ای داشته باشیم به مدل خشنودی آن تکنیکی که همه کسب و کارها به آن نیاز دارند؛ تعریفی ساده از مدل بازخورد مشتری.

مشتریها یا ناراضی هستند یعنی آنچه را که از خرید خود انتظار دارند بدست نیاورده­اند

 یا راضی هستند یعنی هر آنچه مد نظرشان بوده را بدست آورده اند.

یا  خشنود هستند، یعنی بیش از حد تصورشان محصول دریافت کرده­اند.

 وقتی شما کالایی را می­خرید و آن کالا به شما تحویل داده می­شود، اگر فراتر از انتظارتان به شما منفعت برسد، خشنود می­شوید مثل اضافه وزن محصول خریداری شده؛ یا به عنوان مثال یک موبایل می­خرید و بدون اینکه خودتان خبر داشته باشید، یک هولدر به عنوان اشانتیون مازاد برآن دریافت می­کنید و ..  همینها باعث خشنودی می­گردد.

در نظر داشته باشید که این جمعیت زنده هستند، نفس می­کشند و زندگی می­کنند، سر کار می­روند و تفریح می­کنند!  می­پرسید بیرون که نمی­روند، چگونه تفریح می­کنند؟! جوابش در خانه تک تک شماست! دور هم می­نشینید، تلویزیون تماشا می­کنید، بازیهای گروهی انجام می­دهید، با هم آشپزی کرده و کیک می­پزید و … پس می­بینیم که اینها همه فرصت است که دیده نشده فقط در آماج اخبار منفی و ناامید کننده خودمان را غرق کرده­ایم و بدون استفاده از موقعیت و امکانات و منابع، نشسته­ایم، زانوی غم به بغل گرفته­ایم و سر در گریبان برده­ایم که نمی­شود!

از این جا به بعد با تغییر روش سوال کردن، فقط به چگونه می­شود، فکر می­کنیم نه چرا نمی شود!

 چه کنیم که بشود، تا بتوانیم پیشرفتمان را در کسب و کار رقم بزنیم. باید بدانیم به چه منابعی می­توانیم دسترسی داشته باشیم  تا از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.

با هم به چند نمونه منابعی که اطرافمان هستند، نگاهی می­اندازیم.

  • منابع رسانه­ای مورداستفاده مردم مثل شبکه­های مجازی (اینستاگرام، تلگرام، واتس اپ، فیس بوک، لینک دین، اسکایپ، اسکای روم، تیم لینک و …)
  • تلفن، فکس، ایمیل و استفاده از وب سایت که در اختیار دارید یا می­توانید آنها را برای خود فراهم کنید.
  • ارتباطات مؤثر شخصی مثل دوستان، آشنایان، اطرافیان و …
  • فضای کار دفتری، فضای کار کارگاهی، بخشی از خانه مثل استفاده کردن از یک اتاق برای برقراری ارتباطهای مجازی و …
  • منابع مالی حاصل ازعدم گردش مالی که در حسابها مانده، مقدار ذخیره­های مالی گذشته، تسهیلات اعطایی از سوی ذیربطان و …
  • منابع زمانی که اکنون بیشتر از همیشه داریم که ناشی از برگزار نشدن مهمانیها، نرفتن به مسافرتهای داخلی و خارجی و زمانهایی که برای گشت شهری و همنشینی در پارکها و … ذخیره شده است. زمانهایی که به موجب دورکاری و عدم رفت و آمد به محل کار ذخیره شده و …

حال که منابع در اختیار را برشمردیم، نوبت به اعمال و اقدامات کارآفرینانه می­رسد. اگر از خودمان کسب و کاری داریم، باید از منابع در جهت پیشبرد منافعمان استفاده کنیم و اگر دارای کسب­وکاری نیستیم و قصد راه­اندازی کاری را داریم باید به خوبی از آن منابع شناسایی شده، در جهت پیشرفت کارمان استفاده کنیم.

گام ششم  توجه به منابع انسانی وتشکیل تیم های تخصصی: در مسیر اصلاح ساختار یا چینش جدید نیروی کاری، باید تیم­های تخصصی تشکیل دهیم. این تیمها می­توانند در بخشهای مختلف به کار گمارده و یا از آنها استفاده حداکثری شود.  همانگونه که قبلاً اشاره شد برای اینکه تیم­ها به خوبی کار کنند و کارآمد باشند، نیاز قطعی به هدف­گذاری، شرح وظیفه و اطلاع از حدود اختیار دارند. در اینجا باید اشاره کنم که اگر نتوانید از نیروهای خود به خوبی استفاده کنید و می­بینید که آنها ساعاتی بیکار می­مانند، به دو صورت عمل کنید: یا کار را به شکل پیمان­سپاری انجام دهید و یا عذر ایشان را در گروه خود بخواهید.! کمی خشن به نظر می رسد، نه!؟ اما چاره­ای ندارید چرا که اگر امروز اخراج نکنید فردا خودتان هم از کارتان باید کنار بکشید. پس توجه داشته باشید در این ایام، مسئله­ مهم این است که هر نیرو باید درآمدی قابل قبول برای کارفرما داشته باشد نه اینکه سربار باشد. برای مدیریت صحیح نیاز به مشاوره و راهنمایی از خبرگان دارید که در این مسیر مضایقه نکنید، که اگر کوتاهی کردید هزینه­های مضاعف در کمین شماست و در مواردی برای کسب تجربه، الزاماً هزینه­های بسیاری خرج خواهد شد.

در مسیرهای بحرانی با انسانهای ترسو و منفی­باف نشست و برخاست نکنید و اگر چاره­ای ندارید با منفی­بینی و بزدلی آنها، شما انگیزه­تان را از دست ندهید. همانگونه که سفارش می­کنم اخبار را در حد اینکه از اوضاع باخبر باشید گوش کنید و نگذارید منفی­گویی­ها و حجمه شلیک یأس و ناامیدی بر شما اثر منفی بگذارد.

در مسیر کار خود در این ایام یا هر بحران دیگر، جهت همفکری نیاز به تشکیل گروه بحران داریم. سعی کنیم جدی به مسائل نگاه کنیم و راه حلهای خوب از گروه خود استخراج کنیم. برای تشکیل یک گروه بحرانی می­توانیم از کارکنان خبره و متعهد استفاده کرده و تحلیل­های ارائه شده را مطالعه و گوش کنیم. نگذاریم تحلیل­های منفی روی ما اثر منفی بگذارند، پس نیاز به مثبت اندیشی داریم. در تحلیلهای محیطی دیدیم که نیاز به شناسایی تهدیدها و فرصتها داشتیم که آنها را چون مربوط به محیط کلان هستند (همان محیطی که نمی­توانیم بر آن اثر بگذاریم)، می­توانیم از تحلیلها و اخبار شناسایی کنیم تا با توجه به آنها، برنامه­ریزی صورت گیرد.

از موضوع تشکیل گروه بحران و تصمیم­ساز دور نشویم. بهتر است در این زمان، برای بکارگیری سریع و بدون فوت وقت، تمام جلسات را آنلاین برگزار کنیم و اگر هم بصورت حضوری انجام شد آنها را مستند کنید. اینها شیوه­های تیمی و گروهی کار کردن است و همیشه باید رعایت شود. متذکر می­شوم که از افراد خبره و کاربلد و مشاوران توانمند استفاده کنید تا سرعت شما بیشتر شود و اشتباهاتتان کمتر. از روشهای اتاق فکر و یا دلفی (همفکری از راه دور) استفاده کرده و از آنها بهره ببرید.

خوب وقتی گروه را تشکیل دادیم باید چه کنیم؟ قطعاً باید سوالاتمان همانگونه که قبلاً هم گفته شد با چطور می­توانیم شروع شود و بدانیم که برای چه گروهی و در کجا می­خواهیم چاره­اندیشی کنیم. همواره به یاد داشته باشیم که اگر ما نتوانیم نیازی از جامعه­ای را برطرف کنیم، هیچ دلیلی ندارد به ما پول بدهند، پس موضوع خیلی شفاف شد. باید به رفع یکی از نیازهای این دوران تمرکز کنیم و راه رفع آنرا بیابیم تا از این راه پولی کسب کنیم. حالا به این نکته توجه کنید قالب افرادی که از کسب و کار خود خسته شده و یا آن را رها می­کنند به این دلیل است که یادشان می­رود مشتری آنها همین مردم دور و اطراف آنها هستند، پس بیش از اینکه به آنها فکر کنند و راهکارهای مفید بیابند، به اشخاصی که مورد تمرکز خودشان است فکر می­کنند مثل تحلیلگران، مشاوران و … همین باعث اشتباه در تصمیم­گیری می­شود، باید بدانید تحلیلگران و مشاوران و اساتید را برای کمک در تصمیم نیاز دارید نه اینکه کسب و کارخود را با آنها مورد ارزیابی قراردهید.

حالا که تقریباً بخشی از کار گفته شد، چند توصیه کاربردی را با هم مرور می­کنیم. انتظار می­رود چه کسب و کار ما بزرگ باشد و چه کوچک، چون مطالب بین آنها مشترک است، به آنها عمل کنیم.

گام هفتم شناسایی دغدغه هاست: در هر کسب و کاری به دغدغه های آن باید توجه داشت و آنها را شناسایی کرد که در این زمان نگرانیها مربوط به شیوع بیماری کرونا و تبعات ناشی از آن است، مثل چاقی و خانه­نشینی، بیماریهای ناشی از بی­تحرکی، ضدعفونی بودن خریدهای خانگی و … پس باید دغدغه ها شناسایی شوند. “مهمترین مسئله ای که الزاماً باید موردتوجه و رصد دائم قرارگیرد، تغییر فرهنگ خرید و الگوی مصرف است.” شناخت این مسئله خیلی به روند کسب و کار کمک می­کند و دقیقاً گلوگاه کسب و کار در این دوران به شمار می­رود. ناگفته نماند که علاوه بر موضوع فوق، یک گلوگاه اصلی دیگر برای غلبه بر رکود کسب و کار وجود دارد که باید شناسایی و تحلیل و چاره­اندیشی گردد و آن چگونگی ساخت تولید محتوا و انتخاب رسانه یا همان شبکه مجازی تأثیرگذار است.

پس از بررسیها و تشکیل تیم بحران و استفاده از خرد جمعی، خروجی­ها را بر پایه مطالعات و نتایج حاصل از جلسات تدوین قرار داده و خود را ملزم به اجرا می­کنیم.

خروجی گروه می­تواند توجه به نگرانی مردم از انتقال ویروس از طریق بسته­ها و ارتباطات باشد که در گروه، چاره­اندیشی شده و می­توانیم محل کار خود را ایزوله و ضدعفونی کنیم و این مورد را به نمایش گذاشته و به عناوین مختلف نشان دهیم (در پستها و توضیحاتی که به هنگام تبلیغات انجام می­دهیم) چه مستقیم چه غیر مستقیم. ضدعفونی کردن بسته­ها قبل از ارسال، ضدعفونی محیط بعد از ترک یک نفر و یا ضدعفونی کردن محیط کارخانه­ها و …  را به نمایش بگذاریم و کمی از نگرانی مشتریها و مرتبطین بکاهیم.

در کل، شناخت نقاط اثربخش در تغییرات، و راه استفاده از آن نقاط، از اهمیت بسیار برخوردار است.

در برخی از موارد نیاز به تغییراتی در درون سازمان خود داریم و لازم است که به روز شویم و تغییراتی را انجام دهیم که بتوانیم بهره بهتری از آنها ببریم و مشتریانمان راحت­تر با ما ارتباط برقرار کنند. به آنها اطلاع­رسانی کنیم که این تغییرات در جهت رفاه حال شما انجام شده است.  بطور مثال خط مشی شرکت، لغو رویدادها و جایگزین آنها با وبینار است، تغییر روش بسته­بندی محصول با اصول بهداشتی، ارائه خدمات با رعایت الزامات بهداشتی، ارائه نرم­افزار و خدمات پس از فروش از طریق آنلاین و …

در خصوص اطلاع­رسانی، برای به روز بودن، نیاز به ابزار امروزی داریم. آنها را تهیه می­کنیم و به اعضاء گروه و تیمهای کاری تحویل داده و به آنها آموزش می­دهیم که چگونه ابزار جدید را بکار گیرند. حتی اگر نیاز به کلاس آموزشی داشت آنها را از قلم نیندازیم و بدانیم که آموزش، سرمایه­گذاری طویل المدت است نه هزینه.

گام نهم ارتقاء بهره وری نیروها: همکاری با کارمندان و اعضاء گروه را با نظارت منطقی و با نگرش سیستمی کنترل کنیم و توجه به راندمان متناسب با زمان کار داشته باشیم. هر چه کارمندانمان را تواناتر کنیم، سازمان رشد بهتری می­کند و آشنا شدن با چالشهای ناشی از محیط کسب­وکار امروز و مسیرهای برون­رفت از آن مشکلات، سازمان را قوی­تر می­کند. آنها را آموزش دهیم و از آنها بخواهیم که مطالعاتشان را در خصوص کاری که به آنها محول شده بیشتر و بهتر کرده و دانش خود را با دیگر اعضاء به اشتراک بگذارند. این یکی از روشهایی است که من سالها در سازمانها توصیه می­کنم و نتایج بسیار خوبی از این روش گرفته­ام و شاید اصلاً نیاز به گفتن نداشته باشد که هر چه مطالعه در زمینه کار خودمان داشته باشیم در آن کار موفق­تر خواهیم بود و هرچه در زمینه اشتراک دانش با دیگر همکاران، ارتباط داشته باشیم، زنجیره مستحکم­تری ایجاد خواهیم کرد. اگر زمان اضافه آوردیم پرسنل تحت امر را به انجام کارهای عقب­افتاده ترغیب کرده و همه امور را به روز برسانیم، چون این ایام احتمال دارد که به دلیل دورکاری، بعضی از سازمانها نیروهای خود را نبینند. باید توجه داشته باشیم که در این ایام مردم مستعد خستگی و کسالتند، پس با ارتباط مداوم با نیروها و ارزش و ارج دادن به کارشان از احوال آنها غافل نشویم و مرتب به آنها بگوییم که بازخورد کار خودشان را رصد کنند و به سازمان گزارش دهند. حتی اگر ما تنها یی کار می­کنیم نیاز به اندازه­گیری بازخورد و مستند سازی آنها داریم.

یک راه موفقیت تضمینی وجود دارد و آن هم مداومت و مداومت و مداومت است. برای اجرای درست کار به چند نکته دیگر در این زمینه اشاره می­کنم. هر کاری نیاز به زمان دارد، پس توقع نداشته باشیم که بازخورد عملیاتمان سریع باشد، هرچند تلاش خود را در مسیر سرعت قرار داده باشیم. به بودجه­بندی در خصوص تبلیغات و بازاریابی توجه داشته باشیم و بدانیم اگر با برند و خدمات و محصولات سازمان آشنا نباشند دلیل محکمی برای خرید محصولاتمان وجود ندارد. در زمان رکود اقتصادی، رقابتها کمتر و ناسالم­تر است و این به خاطر تعطیلی و بی­انگیزگی است. امروز بازار ایستاده اما به زودی به حرکت خود ادامه خواهد داد. هرچه در این ایام می­توانیم باید برداشت کنیم و برای روزهایی که در پیش است آماده باشیم، زمان بخاطر ما نمی­ایستد. در این دوران، بیش از هر زمانی باید به مشتریان توجه داشته باشیم و به سکوتشان اهمیت بدهیم. بی­توجهی به اعتراضات خاموش باعث می­شود مشتریان جای دیگری بروند. بدانیم سکوت مشتری در بازار نشانه خوبی نیست. مصرف­کننده، مصرف­کننده است، از شما نخرد، از کس دیگر می­خرد. آنها دوست دارند پاسخ بشنوند و دیده شوند. ما باید سعی کنیم انقدر حرفه­ای عمل کنیم که جایگزینی برای ما نزد مشتری نباشد و فقط خودمان را به جای خودمان قراردهند” این یعنی موفقیت”.

 

توجهات مالی

هر کسی خودش می­داند که چه دارد و چه ندارد! ما خودمان می­دانیم که چه داریم، خودمان می­دانیم که چقدر توانمندیم و چقدر سرمایه داریم، حال سرمایه پولی یا سرمایه معنوی و یا توانمندی فیزیکی. قطعاً باید با خودمان روراست باشیم. اگر هزینه­های اضافه را امروز حذف نکنیم، فردا خودمان حذف می­شویم. برای هزینه کردن در زمان بحران کرونا یا هر بحران دیگر نیاز به مهندسی داریم. شاید بپرسید چگونه می­توان هزینه­ها را مهندسی کرد؟ در اینجا چند توصیه برایتان می­نویسم که چالشی در ذهن شما ایجاد کنم اما بقیه راه را خودتان بروید.

تا حد امکان خواب سرمایه­ای را کم کنید و نگذارید در انبارهایتان بیش از حد، محصول تولید شده دپو شود. در واقع نقطه صفر انبار خود را پایین تعریف کنید. می­توان نیروها را ارزیابی و طبق نیاز با آنها قراردادها را تنظیم کرد، یا برای جلوگیری از هزینه­های جاری از روش دورکاری استفاده کنید. یکی از راههای مهندسی هزینه، کاهش ضایعات است و راهی که برای کسب­و­کارهای خرد توصیه می­شود، جلوگیری از نشستهای دوستانه و وقت گیر است که در هزینه زمان بسیار تأثیرگذار می­باشد. می­توانید جهت ارسال محصولات خود، روشهای متفاوت را بررسی و از بهترین آنها استفاده کنید (به یک دفتر فروش کیف و پوشاک رفته بودم و دیدم که ارسال مرسوله­های خودشان را به شکل غیرمعمول بسته­بندی می­کنند! وقتی سوال کردم که چرا اینگونه بسته­بندی می­کنید، از پاسخ داده شده لذت بردم. ایشان انواع روشهای ارسال را برای من توضیح دادند و متوجه شدم به طرز هوشمندانه­ای بهترین و مناسبترین راه را انتخاب کرده بودند). شما می­توانید سرمایه خود را به سمت مواداولیه کمیاب هدایت کرده و بودجه­بندی خود را بطور دقیق انجام دهید- در دوران بحران فعلی نباید از روی ترس تصمیم بگیرید. کافی است هوشمندانه و خونسرد به تغییرات و نیاز مردم نگاه کنید و بهترین پاسخ را برای رفع نیاز آنها داشته باشید.

 

در زمینه بازاریابی، توصیه­های عملی زیر را بکار گیرید:

قبل از هر چیز چنانکه قبلاً ذکر کردم باید قبول کنیم تغییرات جدی است. محصولات خود را بیش از پیش بشناسیم! با خودتان می گویید مگر من تا الان محصول خودم را نمی­شناختم؟! متأسفانه باید بگویم برخی که تعدادشان هم کم نیست، محصولات خود را نمی­شناسند و بازارهایی را برای محصولات خود انتخاب می­کنند که عمری در آن فعالیت می­کردند.

امروز که این مقاله را می­خوانید به این فکر کنید که محصول من چه کاربردهای دیگری دارد؟ واقعاً به آن فکر کنید. مراجعه­کنندگان بسیاری دارم که نمی­دانند محصولاتشان بازارهای موازی دیگری هم دارد و فقط روی بازارهایی که تاکنون فکر می­کرده­اند کار می­کنند. وقتی فکر آنها را به چالش می­کشم، متوجه می­شوند که محصولاتشان در بازارها یا صنایع دیگر نیز می­تواند مورد استفاده قرار ­گیرد. عموماً صاحبان مشاغل و کسب و کارهای خرد و متوسط به بازارهایی که از قبل به آن فکر کرده­اند، بیشتر توجه دارند و همین امر باعث می­شود به بازارهای بالقوه بی­توجه بمانند. لذا توصیه اکید می­کنم به بازارهای موازی فکر کنید و در اتاق کارتان روی یک وایت­برد نام آنها را بنویسید و مرتباً به آن نگاه کنید. با این روش شگفت­زده خواهید شد و می­بینید چقدر جای پیشرفت داشته­اید و به آن توجه نکردید!

یک روش بسیار ساده برای اینکه ببینید چقدر فعالیت مفید داشته­اید، این است که نقشه ایران را روبروی خود قراردهید و مکانهایی که در آن فعالیت بازاریابی کرده­اید را علامت­گذاری کنید، بعد متوجه می­شوید که تاکنون چه کرده­اید.

حال که متوجه میزان فعالیت خود در بازار شدیم، نیاز داریم که محدوده جغرافیایی فعالیت خود را انتخاب کنیم و از روش تمرکز بر یک جغرافیا کمک بگیریم. انتخاب جغرافیای محل فعالیت، بستگی به پتانسیلهای آن دارد. به دو مورد توجه کنید: یکی اینکه در کدام محدوده جغرافیایی راحت­تر پذیرش می­شوید و دیگر اینکه کدام منطقه جغرافیایی مصرف بیشتری دارد، کل کشور، یک استان، یک شهر، یک منطقه  و یا ترکیبی از چند منطقه.- با این دو نگرش می­توانید محل فعالیت خود را انتخاب کنید.

بعد از اینکه محل را در نظرگرفتید مشتریان احتمالی خود را انتخاب کرده و محل کار و زندگی آنها را در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می کند که آسان­تر به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنید.

حالا دیگر هم جغرافیا و هم مخاطبان خود را علامت­گذاری کرده­ایم. می­رسیم به ظریفترین و حساسترین بخش موضوع بازاریابی در دوران کرونا که انتخاب رسانه اثربخش بر روی مخاطبان است. اینجاست که اهمیت تأثیر ویروس کرونا خودش را نشان میدهد!

خوب الان باید تولید محتوا که همان روشهای آگاهی­رسانی است را تدوین کنیم. در تولید محتوا به تحریک نیاز، باید توجه شود. برای این کار از جملات خبری استفاده نکنید و به جای آن از عباراتی استفاده کنید که مغز را به فعالیت و پاسخ­گویی تحریک می­کند. درواقع جملات شرطی و سوالی این کار را انجام می­دهد بطور مثال :

اگر می­خواهید سالم بمانید…..!

اگر می­خواهید راحت زندگی کنید……..!

آیا می­خواهید سالم بمانید…؟

آیا بیماری قند دارید ….؟

تاکنون به این فکر کرده­اید که……!

چرا اکثراً به دنبال خوردن………………….؟

آیا نمی­خواهید برای خود زندگی کنید؟……………….

اینگونه جملات در ساخت آگهی باعث تحریک مغز به پاسخ در مقابل آنچه خوانده، می­شود و اندکی درنگ بر روی آگهی اتفاق می افتد. دقیقا همان چیزی که به دنبالش می­گردیم.

در تولید محتوای خود، متناسب با رسانه در نظر گرفته شده آگهی بسازید. بطور مثال نباید فیلمهای شما دارای زمان زیادی باشند و حوصله بیننده را سر ببرند. توجه کنید که فرهنگ مردم، دائم در حال تغییر است و هرچه از زمان وجود کرونا می­گذرد تغییرات بیشتر نمایان می­شود. اگر به خودتان نگاه کنید این مطلب به آسانی قابل مشاهده است. کافی است فکر کنید در اسفند ۹۸، زمان برای تماشای فیلم­های چند دقیقه­ای می­گذاشتید، ولی الان در بیشتر مواقع، حوصله دیدن مطلبی بیش از سه یا چهار دقیقه را ندارید. این همان تغییر فرهنگی است که گفته شد. قبلاً با میانگین ۲/۱ پست در روز، اثربخشی لازم را مشاهده می کردیم اما اکنون بیش از سه پست، آن هم به صورت فیلم و کلیپ و چند استوری همان کار را می کند.  که احتمالا این هم به سرعت تغییر خواهد کرد.

خوب تا اینجا فقط به ذکر پیامهایی که موجب تحریک مخاطب است پرداختیم، اما توصیه من به شما این است که بعد از آن، در هر فضا و رسانه­ای که تبلیغ می­کنید، تداوم ارسال پیام را نادیده نگیرید، چراکه اگر تا آن زمان ایجاد ترغیب کرده باشید و پیامها را متوقف کنید، آن رغبتی که ایجاد شده و زحمت آن با شما بوده، از بین رفته و وقتی مشتری شما را در صحنه نبیند، از رقیب شما خرید می­کند.

پس تا اینجا جغرافیای خود را بدست آورده­ و مخاطب خود را انتخاب کرده­ایم، رسانه مورد استفاده مخاطبمان را یافته و متناسب با رسانه و مخاطب، تولید محتوا یا آگهی انجام داده و بطور دائم پیام ارسال کرده­ایم تا مخاطب ترغیب به خرید محصول ما شود. کلیه مراحل تدوین پیام با در نظر گرفتن دغدغه­های مخاطبان ناشی از کرونا باید باشد.

زمانی که از هر طریقی با شما تماس می گیرند، نوع پاسخگویی و سرعت شما در تهیه و ارسال و یا ارائه خدمات بسیار اهمیت دارد. باید توجه کنیم در این دوران، آستانه صبر مردم کاهش یافته و نسبت به قبل صبرشان کمتر شده، بعضاً پرخاشگر شده­اند، پس با درایت به آنها پاسخ دهیم.

با در نظر گرفتن خشنودی -که قبلاً هم ذکر شد- محصولات خود را ارائه نمایید (خدمت یا کالا فرق نمی­کند). می­خواهم بگویم فراتر از انتظار مراجعه­کننده یا خریدار عمل کنید. یادمان هست که امروزه با فضای مجازی سروکارداریم و در این ایام کرونایی، مردم بیشتر از شبکه­های مجازی استفاده می­کنند. پس خوبیها و بدیهای ما به سرعت می­تواند بین مردم پخش شود. ناگفته نماند که در این دوران، وسواس بیش از حد برای تولید کالا یا خدمت مجاز نیست، باید از موقعیت استفاده کرد.

یک موضوع بسیار مهم این است که همیشه باید سعی کنید رابطه دو طرفه برقرار کنید. یک مثال جالب که به خوبی قابل درک باشد، اپلیکیشنها هستند. تا زمانی که از یک اپلیکیشن استفاده می­کنیم، بر روی صفحه موبایل آن را نگه می­داریم و اگر مدتی از آن استفاده نکردیم آن را پاک می­کنیم. درست مثل ارتباط ما با مشتریهایمان که اگر ارتباطمان با آنها قطع گردد، دیگر دلیلی برای نگه داشتن برند ما در ذهن آنها وجود ندارد. پس ارتباط را دوطرفه کنید. در این خصوص می­توانید به پیام­های همراه اول و تپسی نگاهی عمیق بیندازید. می­بینید که آنها برای ارتباط دوطرفه فعالیت می­کنند. الگوهای دیگر را نیز می­توانید مشاهده کنید و برای کسب و کار خود روشهای ارتباطی دوطرفه ایجاد کنید.

بازهم تأکید می­کنم که از فضای مجازی تعریف داشته و بدون هیجان بی­مورد، با برنامه­ریزی عمل کنیم، یادمان باشد ما باید هیجان دیگران را تحریک کنیم.

برای استفاده از شبکه­های مجازی، اگر خودتان یا کارمندانتان نیاز به آموزش دارید، روی این کار سرمایه گذاری کنید، و از تمام شبکه­های مجازی (اینستاگرام، تلگرام، واتس­آپ­، SMS، وب، فیس­بوک) استفاده کنید. اگر نیاز است می توانید از معرفی محصول خود توسط روزنامه­ها، خبرنامه­ها، تلویزیون و رادیو استفاده کنید، اما توصیه اکیدم این است که از خبرگان تبلیغات مشورت بگیرید.

همه ما این را درک کرده­ایم که در ایامی که استرس بیماری کرونا سراپای همه را فرا گرفته، نباید انتظار اعتماد سریع را داشته باشیم و این موردی است که از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. مشتریان و مصرف­کنندگان به دنبال کسانی یا برندهایی می­گردند که بتوان به آنها اعتماد کرد. در رسانه­هایی مانند وب­سایت، اینستاگرام، فیس بوک و … که تحت اختیار خودتان است، حتماً یک رزومه قابل قبول و قابل اتکا و یا مصاحبه­ای از مشتریان قبلی خود که ضبط کرده­اید، به نمایش بگذارید. سعی کنید رضایت مصرف­کنندگان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید تا اعتبار مورد نیاز را رقم بزنید. بدانید که اعتماد کردن، به شکل­گیری اعتبار شما نزد مشتریان بستگی دارد. در نظر داشته باشید در دوران کرونایی، مشتریان به دنبال کمک و اطمینان هستند و شما می­توانید یک مشاور خوب و مطمئن برای ایشان باشید، و برای سالهای بعد هم تعامل مفید خود را حفظ کنید.

در صورتی­که محصول شما به یک فروشگاه آنلاین نیاز دارد، از ایجاد فروشگاه دریغ نکنید و فرصت را از دست ندهید و اگر محصولات شما در فروشگاه­های آنلاین دیگران قابل ارائه است، از آنها استفاده کرده و کمک بگیرید بطور مثال می­توانید محصولات خود را در فلان فروشگاه اینترنتی معرفی و به فروش برسانید.

ما مجبوریم با تغییرات روز آشنا باشیم، پس توصیه می­کنم به روزترین تغییرات اعم از تحلیل وضعیت موجود جهت برنامه­ریزی بهره لازم را ببریم. هرچه علم ما نسبت به محصول و بازار و مخاطب بیشتر باشد، احتمال خطا کمتر است. اما همچنان هشدار می­دهم که وسواسی عمل نکنید و کمال­گرایی را کنار بگذارید. بازار را در حد پذیرش محصولتان در نظر بگیرید نه بیشتر.

 مرتباً باید برنامه­های خود را بازبینی کنیم تا اگر نیاز به تغییر داشت، آن تغییرات را اعمال کنیم. کسب وکار خودمان نیاز به بخش­بندی دارند، بدان معنی که انرژی خود را برای بخشی از کسب و کار که نتیجه بهتری می دهد بگذاریم و مواظب اتلاف انرژی باشیم. راه تکمیلی کردن استفاده حداکثری از موقعیت، ارزش­گذاری مشتریان است و همانگونه که کسب و کار خود را بخش­بندی می­کنیم، مشتریان را هم از نظر ارزشی دسته­بندی کنیم. حتماً در نظر داشته باشیم که جایگاه مشتریانمان از نظر فرهنگی و علمی متفاوت است (و این بدان معناست که تولید محتواها متناسب با آنها در نظر گرفته شود). مشتریان و مخاطبان را وارد بازی دوسویه کنیم، از ایشان نظرخواهی کنیم، برایشان هدیه در نظر بگیریم، تخفیف اعمال کنیم، خدماتی که می­توانیم رایگان ارائه کنیم را به آنها معرفی کنیم، و برایشان مسابقه تدارک ببینیم. اگر بتوانید مسابقات و سرگرمی مفیدی که باعث خلق شادی باشد (مثل بازیهایی که جمعی است و جنبه فان دارد)، به آنها یاد بدهید و از ایشان بخواهید در صورت تمایل، بخشی از فعالیت خود را برای شما بفرستند. با این کار موجب جذب بیشترشان می­شوید و شما را از یاد نخواهند برد.

مشتریان دوست دارند که شما پاسخگوی سوالات آنها و همیشه در دسترس باشید. باید بدانیم که گرفتن نبض مشتری نقطه موفقیت ماست. احساسات را از یاد نبرید، از لحظات کلیدی برای گرفتن احساسات استفاده کنید. در وب سایت و صفحات خود محتوایی بگذارید که دست به دست شود و مردم دوست داشته باشند. در دوران کرونا -همانطور که قبلاً اشاره شد- مردم از موبایل و شبکه مجازی بیشتر استفاده می­کنند و این خود یک فرصت طلایی به حساب می­آید. می­توانیم برای همه جای دنیا تولیدمحتوا کنیم و ارتباطات خود را گسترش دهیم. یکی از روشهایی که اثربخشی خوبی دارد، ایجاد فضایی است که مشتری و مخاطب بتواند خود را در آن معرفی کند و مطالب خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.

در دوران کرونا و یا بهتر بگویم امروز فرصتی پیش آمده که روش­های آینده را اکنون انجام دهیم.

می­توانیم سفارشی­سازی را به صورت اختصاصی انجام دهیم، برای این کار باید به درون مغز و دل مشتری برویم، محصول را تجزیه و تحلیل کنیم و در سایت برای مشتریان بنرهای معرفی طراحی کنیم که خودشان را به دیگران معرفی نمایند. این باعث سر زدن مداوم مشتری به سایت می شود. فقط کافیست مشتریان به این باور برسند که ما منفعت یکطرفه برای خود در نظر نمی­گیریم و آنها هم در منافع شریک هستند. یکی دیگر از راههای نفوذ در مشتری ارائه اطلاعات مورد نیاز آنهاست. با این کار تعامل لازم را با آنها برقرار می­کنیم و در کل هر چه بیشتر بر ایجاد یک تجربه هدفمند برای کاربران خود تمرکز کنیم، بیشتر برداشت خواهیم کرد.

از روشهای بازاریابی و تبلیغات خلاقانه بهره بگیریم و توجه به زبان ساده در انتقال پیام داشته باشیم. برای بازدیدکنندگان، خوراک علمی و سرگرم­کننده ایجاد کنیم. در وب سایت خود تولید پادکست کرده و تورهای مجازی برای بازدیدکنندگان در نظر بگیریم. همواره توجه کنیم بازار دیجیتالی در خط مقدم قرار گرفته است و نه تنها ما علاقه به درآمد بیشتر داریم بلکه افراد هوشمند دیگری هم هستند که همچون ما، از این فضا استفاده خواهند کرد. کاری که ما می­توانیم انجام دهیم تا از رقبا جلوتر باشیم افزایش حضور آنلاین جهت ارتباط مداوم و پاسخ سریع به نیاز مخاطبان و ارائه خدمات معرفی شده در اسرع وقت است. می­دانیم که موفقیت در جذب مشتری با آسان بودن راههای ارتباطی رابطه مستقیم دارد، پس از اکنون به ساده­ترین روش مسیرهای ارتباط بپردازیم و روش پرداخت بدون معطلی و بسیار آسان را در نظر داشته باشیم. بطور مثال رستورانی که غذای سفارشی را ارسال می­کند نباید بگذارد مشتری برای پرداخت وجه خرید خود، با مشکل روبرو شود و تنها یک راه برای این کار داشته باشد. مشتری باید بتواند علاوه بر استفاده از پوز، از طریق کارت به کارت کردن مبلغ یا حواله بانکی و … پرداخت خود را انجام داده و با خوشرویی و احترام، کالای خود را بدون کم و کسر و خرابی تحویل بگیرد.

و در اینجاست که نقطه آغاز تداوم -یعنی خشنودی و حس لذت از خرید خدمت یا کالا- در رابطه تجاری شکل می­گیرد.

و در پایان باید بدانید مشاغلی که مربوط به ارائه خدمات است مثل تعمیرات لوازم خانگی و سرویسهای مربوط به خودرو، ارائه سرویسهایIT و…، در حین اجرای خدمت ارزیابی می­شوند، همان زمانی که در حال اجرا هستید؛ پس در ارائه خدمت، مسائل مربوط به حساسیت مشتریان خود مثل تمیز بودن محیط کار، ضدعفونی کردن ابزارآلات، ضدعفونی کردن دستها، داشتن ماسک و هرآنچه که مخاطبان نسبت به آنها حساسند و دغدغه دارند را حتماً در نظر بگیرید چرا که در صورت نارضایتی، پذیرش مجدد شما بسیار سخت و محدود خواهد بود.

به قلم آقای دکتر مسعود رجایی- مشاور کسب و کار

logo-samandehi