تبدیل شدن به قدرت تاثیرگذار در صحنه جهانی در فضای سایبری (مجازی) یکی از مطالبات جدی مقام معظم رهبری است. در این یادداشت به چرایی این مساله می پردازیم.به گزارش خبرگزاری تسنیم «پرونده حکمرانی فضای مجازی»؛ تبدیل شدن به قدرت تأثیرگذار در صحنه جهانی در فضای سایبری از مسائل مهمی است که مقام معظم رهبری در بند سوم از حکم اعضای دوره دوم شورای عالی فضای مجازی در شهریور ۱۳۹۴ بدان تاکید داشتند. در بند سوم حکم اعضای شورای عالی فضای مجازی چنین آمده است:
ارتقای جمهوری اسلامی ایران به قدرت سایبری در طراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی و برخورداری از ابتکار عمل و قدرت تعامل با دیگر کشورها در جهت شکلدهی به قواعد و قوانین مرتبط با فضای مجازی در عرصه جهانی با رویکرد اخلاقمدار و عادلانه.
در باره این مطالبه مقام معظم رهبری چند نکته قابل ملاحظه است:
اولا: امروزه با رشد خیره کننده پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، اعمال قدرت به طور مستقیم و غیر مستقیم به منظور جهت دهی باورها، ترجیحات و اولویت ها، الگوهای فکری و رفتاری به صورت گسترده در فضای سایبری در حال انجام است و قدرت های بزرگ، فناوری های فضای سایبر را به ابزاری برای حکمرانی، نفوذ و قدرت طلبی تبدیل کرده اند.
لذا در این محیط پیچیده و پویا، کشورهایی که مجهز به این فناوری های نوظهور نباشند و خود را ملزم به بهره گیری از قابلیت های آن در قالب قدرت سایبری ندانند، در صحنه جهانی مجالی برای قدرت نمایی ندارند و به راحتی تحت سلطه و سیطره قدرت دیگران قرار خواهند گرفت. اقداماتی مانند انحصار فناوری زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری استفاده از تسلیحات سایبری پیشرفته در جنگ های سایبری، سلطه اطلاعاتی، حاکمیت بر فضای سایبر، راه اندازی پویش ها برای تغییر نظام های سیاسی و غیره نمونه هایی از قدرت طلبی و امپریالیسم نوین جهانی در فضای سایبر است.
ثانیا: قدرت سایبری ارتباط تنگانگی با قدرت ملی و قدرت دولت ها دارد. امروزه در صحنه سیاست، قدرت سایبری ماهیت و نقشی محوری در نظریه های سیاسی و معادلات بین المللی در عرصه سیاست دارد و انتظار می رود در آینده به نقطه کانونی در روابط بین الملل تبدیل شود. از این رو باید توجه داشت که داشتن منابع و تسلط فناورانه بر فضای سایبر شرط لازم برای قدرت سایبری است و تبدیل توانمندی های بالقوه به بالفعل با اتخاذ سیاست ها و راهبردهای مناسب و پدید آوردن آثار و نتایج مطلوب برای کسب قدرت سایبری ضروری است.
ثالثا: جذابیت فناوری های نوین در فضای سایبر، زمینه شکل گیری جوامع اطلاعاتی با جمعیتی حتی بیشتر از بزرگترین کشورهای دنیا و کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی شده و کاهش قدرت دولت ها را به همراه داشته است.
کشورهای صنعتی و پیشرو، به خاطر پیشتاز بودن و داشتن ابزارهای مهار، کنترل و مدیریت این فضا با چالش های کمتری در امنیت ملی مواجه هستند؛ اما کشورهای وابسته و پیرو، همواره دغدغه هایی مانند تهدید بقای سیاسی، استحاله فرهنگ، تضعیف وضعیت اقصادی به عنوان چالش های تهدیدکننده امنیت ملی وجود دارد؛ بنابراین تسلط بر فضای سایبر و دستیابی به قدرت سایبری برای ارتقای امنیت ملی ضروری به نظر می رسد و برای رسیدن به این مهم باید مواردی مثل تقویت زیرساخت های مدیریتی و دارایی های سایبری، تاب آوری زیرساخت های حیاتی، نیروهای سایبری سازمان یافته، زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری سایبری، تقویت تسلیحات سایبری فعال و بالقوه، تقویت دستگاه تولید محتوا، توسعه اقتصادی مبتنی بر فناوری اطلاعات، توانایی مشروع جلوه دادن اقدامات سیاسی در فضای سایبر، صیانت از ارزش ها، هنجارها و هویت ملی در فضای سایبر و میزان استقلال شبکه ملی و بومی بودن تجهیزات مدنظر واقع شود.
نکته پایانی آنکه برنامه ریزی راهبردی و سرمایه گذاری برای دستیابی به قدرت سایبری تاثیرگذار در سطح جهانی، مستلزم شناخت و درک عمیق سیاستگذاران و تصمیم گیران از ظرفیت بالقوه و بالفعل و پیامدهای این پدیده نوظهور است. با این وجود به نظر می رسد این مساله مهم و کلیدی در هیاهوی توسعه تقلید گونه فضای سایبری با غفلت راهبردی مواجه شده است. همچنین لازم است به این مساله مهم در اسناد و قوانین بالادستی کشور به خصوص برنامه هفتم توسعه نظام جمهوری اسلامی ایران اهتمام کافی به عمل آید.