شما وقتی اسم یک شرکت را دانش‌بنیان می‌گذارید یعنی از جیب مردم انواع تسهیلات و معافیت‌ها به آن پرداخت می‌کنید؛ حال پرسش اینجاست که نسبت منافعی که از محل منابع عمومی عاید این شرکت‌ها می‌شود، با منافع ملی چیست؟آیا دریافت‌کنندگان این امتیازهای خاص، به پروژه پیشرفت کشور کمک می‌کنند و نیازهای اساسی ما در حوزه‌های دانش‌بنیان را رفع می‌کنند؟ حتما تعداد قابل توجهی از این شرکت‌ها که دستاوردهای شگرفی دارند، چنین هستند اما افزایش بی‌حساب و کتاب تعداد این شرکت‌ها، با رویکرد تخصیص منابع برای به حرکت درآوردن لوکوموتیو پیشرفت کشور سازگار نیست.

یکی از اساسی‌ترین تحولاتی که انشالله در دولت جوان حزب‌الهی رخ خواهد داد، تغییر رویکرد حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان است. ما باید اولویت‌های خود در حوزه فناوری را در صنایع مختلف احصاء کنیم‌، سپس از شرکت‌هایی که برای رسیدن به این فناوری‌ها تلاش می‌کنند یا نیازهای کشور در آن حوزه را برآورده می‌کنند، تحت عنوان دانش‌بنیان حمایت کنیم.معنی ندارد مثلاً کشور گیر ای.سی.یو یا ایربگ باشد و ما نهایتاً از وزارت دفاع بخواهیم که این نیاز را رفع کند اما در آن سو، اسم یک شرکت تاکسی اینترنتی را دانش‌بنیان بگذاریم و از حمایت‌های خاص بهره‌مندش سازیم‌!

اشکال دیگر این نحوه گسترشِ کمی شرکت‌های دانش‌بنیان این است که قاعدتاً وقتی منابع ما کم و تعداد این شرکت‌ها زیاد است، حمایتی که میان این همه شرکت توزیع شود، عمق و اثرش کم می‌شود و نتیجه قابل توجهی به دست نمی‌آید؛ نظام مدیریتی ما نیازمند تغییر ریل است، نه تغییر سرعت. این تحول، صرفاً از جوانان انقلابی برمی‌آید. (منبع:تسنیم)