آسمان کشتی ارباب هنر می شکند تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
با خواندن این شعر از لسانالغیب حافظ شیرازی که در قرن هشتم سروده شده است متوجه میشویم که موضوع تغییرات ناگهانی در دنیای واقعی، امری تکراری و غیر قابل انکار است.
تصور این موضوع که مسیر کسب و کار همیشه هموار است، تقریبا بیمعنی است و تمام افراد باتجربه در زمینه کارآفرینی و اشخاصی که با محیط کسب و کار آشنا هستند، میدانند که هر لحظه احتمال تغییر این محیط وجود دارد، تغییراتی که ناشی از محیطهای خرد و کلان است، تغییراتی که گاهاً غیرقابل پیشبینی هستند؛ اتفاقاتی از قبیل شروع یا خاتمه جنگ، امضاء قطعنامهها، تحریمها و توافقات و دیگر عواملی که بر ریزش یا خیزش ناگهانی بازار نقش تاثیرگذاری دارند؛ و اخیراً هم ویروس کرونا که باعث بوجود آمدن شرایط ویژه شده است.
اما تغییرات بوجود آمدهی متأثر از ویروس کرونا یک شبه اتفاق نیفتاده و به همه فرصتی برای تغییر داده است، پس این را یک امتیاز نسبت به تغییرات قبلی به حساب میآوریم و زاویه دیدمان را نسبت به وقوع این حادثه عوض میکنیم، ابتدا بد نیست در مورد عوامل تأثیرگذار بر تصمیمگیری و تصمیمسازی اشارهای هر چند کوچک اما لازم داشته باشیم.
سخنم را با یک مثال ملموس شروع میکنم: فرض کنید پدر شما یک کارخانه تولیدی کاربراتور خودرو داشته و سالها از این راه درآمد هنگفتی عایدش میشده اما اکنون به علت سالخوردگی، دیگر نمیتواند کار را مدیریت کند و در عین حال چند سالی است که از رکود بازار مرتب شکوه داشته و از پیشرفت خود راضی نبوده است. بعد از سالها از شما به عنوان فرزندش تقاضا میکند که به او کمک کرده و مدیریت کارخانه تولیدی کاربراتور را عهدهدار شوید و شما هم تصمیم میگیرید به جای پدر راه را ادامه دهید. با نگاهی اجمالی به شرکت در ابتدای کار، متوجه میشوید انبارها پر هستند اما محصولات قابل فروش نبوده و مشتریان دیگر خریدی انجام نمیدهند! علامت سوال و تعجب در مغز شما شکل میگیرد و در پی علت آن برمیآیید. متوجه میشوید که خودروهای امروزی همه از مکانیزم انژکتور استفاده میکنند و کاربراتور دیگر نیاز بازار نیست و عمر بازار محصول شما دیگر به پایان رسیده است؛ به علاوه در داخل سیستم سازمانی همه کارکنان در ساخت کاربراتور حرفه ای هستند و کار دیگر بلد نیستند، از طرفی ماشین آلات شما برای ساخت همان کالا در نظر گرفته شده و تجهیزات شما متناسب با تولید کالای همیشگی بودهاند.
چه میکنید؟
آیا کارخانه با همه تجهیزات و سابقه و برند را رها کرده و در کارخانه را میبندید؟ یا آن را تغییر داده و به روز میکنید و با تغییرات مورد نیاز به سمت تولید قطعات مورد نیاز بازار رو میبرید؟
این مثال را در محیط تصمیمسازی و تصمیمگیری در نظر می گیریم و بررسی میکنیم. لازم به ذکر است که این مثال با موضوع کرونا خیلی نزدیک به هم بوده و میتوان نتایج حاصله را در کسبوکارهای کوچک و بزرگ بکار برد.
در دنیای کسب و کار، ما با دو محیط روبرو هستیم و این دو حتماً باید بطور دائم مورد ارزیابی و رصد قرار گیرند:
۱- محیط خرد که در مثال ما شامل ماشینآلات، دستگاهها، نیروی انسانی، بازار موجودی که بخشی از آن از دست رفته و تمام عواملی که ما تصمیم به تغییر آن میگیریم است و چون با اراده خودمان قابل اجراست اصطلاحاً به آن محیط داخلی یا محیط خرد گفته میشود و شامل کلیه عواملی است که میتوانیم آنها را تغییر دهیم و تغییر آنها از طریق سازمان (شرکت، شخص) قابل برنامهریزی و اجرا هستند مانند تجهیزات، تولیدات، نیروهای درون سازمانی، رقبا، قیمت، بستهبندی محصول، کیفیت و …
۲- محیط کلان یا محیط بیرونی که شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی هستند. در محیط کلان عوامل غیرمترقبهای که دست انسان در پیشگیری آنها نقشی ندارد، باعث تغییرات عملکرد فرهنگی- اجتماعی میگردد که عملاً شیوع ویروس کرونا جزو همین دسته است، یعنی عاملی که باعث تغییر عوامل فرهنگ و اجتماع شده است. این موضوع بطور جدی بر تمام عوامل دیگر محیط کلان تأثیر گذاشته و همه آنها را دستخوش تغییرات مقتضی کرده است.
محیط کلان یا عمومی که در مثال ما مربوط به تغییر خودروها از کاربراتوری به انژکتوری میشود، در نتیجهی عواملی همچون، عامل سیاست جلوگیری از آلودگی هوا، در عامل اقتصاد مربوط به سوخت بنزین کمتر، در مسائل فرهنگی تغییر فرهنگ مردم از خودروهای کاربراتوری به خودروهای انژکتوری و در مسائل تکنولوژیکی تغییر تکنولوژی ساخت قطعات و خودروها با ابزارها و ماشین آلات مربوطه است.
اکنون که با هر دو محیط آشنا شدید نگاهی بر تأثیر کرونا بر محیط کلان بیاندازیم.
بصورت موردی می توان اشاره به تاثیر کرونا بر:
– عامل سیاست در محیط کلان ، به گفتگوهای دو نامزد ریاست جمهوری امریکا که این روزها مورد توجه قرار گرفته نگاهی داشته باشیم. هر دو در تخریب همدیگر از سوالاتی استفاده می کنند که مربوط به شیوع، جلوگیری و درمان بیماری کرونا است. و سعی می کنند با نشان دادن اهمیت مدیریت دوران کرونا خود را محبوب کنند.
– عامل اقتصاد، تغییرات بسیار بسیار زیاد در بورس آمریکا و دیگر کشورها، تغییرات قیمتی در کالاهای داخلی و… را ذکر کنیم.
-عامل فرهنگی-اجتماعی، تغییراتی که هم اکنون در خانوادههای خودمان رخ داده قابل مشاهده است مثل زدن ماسک، همراه داشتن الکل و یا مواد ضدعفونی کننده، سفارش مایحتاج با اپلیکیشنهای روز، آموزشهای مجازی، سفارشهای آنلاین خریدهای غیر ضروری و …
-وبرای عامل تکنولوژی در دوران کرونا میتوان از مثال سرعت ساخت دستگاههای تولید ماسک و ارتقاء تولید و عرضهی آن، ساخت اپلیکیشنهای سفارش آنلاین، پلتفرمهای آموزشی و … نام ببریم.
پس متوجه میشویم که یک ویروس تمام محیط کلان و خرد را تغییر داده است.
ما چه میتوانیم بکنیم؟ پاسخ به این سوال تماماً در دل کارهای روزمره و تغییر کسب و کارهاست که عملاً محیط خرد یا داخلی محسوب میشوند.
اما چرا من در این نوشتار از اشاره به محیط عمومی یا کلان استفاده کردم؟
شاید تا اینجا پی به اهمیت و اثرگذاری این محیط برده باشید. منظور از این چند خط در خصوص عوامل یاد شده، عملاً ضرورت توجه و شناخت آن محیط است. در صورتیکه به فکر کسب و کار خود هستیم چارهای نداریم جز اینکه به تغییرات پیش آمده توجه داشته باشیم.
چه باید کرد؟
در اینجا عامل را دسته بندی میکنم تا آسانتر و بهتر به نتیجه برسیم.
عوامل فردی:
فرقی نمیکند یک مدیر باشیم یا صاحب کسب و کار خود، یک کارمند متعهد به سازمان یا تصمیم گیرنده برای راهاندازی یک کسب و کار، گام اول باید آنچه که هست را بپذیریم و درک از واقعیت داشته باشیم. از اینکه خودمان را به ندیدن و یا روبرو نشدن با وضعیت موجود قرار دهیم، یا فقط به اخبارات منفی توجه داشته باشیم چیزی درست نمیشود. با توجه به اشارههای انجام شده باید ببینیم که این دوران چه تأثیری بر عوامل یاد شده در کسب و کار داشته است. نمیتوانم بطور قطع فضای مجازی را برای همه کسبوکارها توصیه کنم ولازم بدانم اما مطمئناً اکثر حرفهها باید توجه خاصی به این فضا داشته باشند.
گام دوم برای تصمیمات صبر است، جهت رسیدن به یک جمعبندی منطقی نباید عجله کرد و در عین حال نباید بیش از این، وقت را تلف کرد؛ اما وسواس به خرج دادن هم جایز نیست، پس باید بطور عقلانی و سریع به اطلاعات موردنیاز و ارزیابی و بررسی اثرگذاری این اتفاق بر کسب و کارمان بپردازیم.
گام سوم که خیلی ساده و در عین حال بسیار حائز اهمیت میباشد، صداقت و روراستی با خودمان است. در اینجا باید عنوان کنم خیلی از اشخاصی که در کسب و کار موفق نمیشوند یا هزینههای گزافی برای ایجاد کسب وکار پرداخت میکنند یا ورشکست میشوند، به دلیل عدم صداقت با خودشان است! با خود روراست باشیم، داشتههای واقعی را ببینیم نه آنچه دوست داریم دیگران ببینند.
گام چهارم نداشتن تعصب بیجاست. مدیران و تصمیمگیرندگان نباید متعصبانه تصمیم بگیرند، هوشمندانه تصمیمگیری و عمل کنیم و بدانیم که برای موفقیت و یا جلوگیری از ضرر و زیان همیشه از موقعیتهای پیش آمده استفاده کنیم. فرصتها همچون ابر در گذرند.
گام چهارم ازعواملی که یک مدیر در این دوران باید مورد توجه قراردهد،در دست گرفتن کنترل سازمان خود است. در زمان وقوع یک حادثه غیرمترقبه، نیروهای سازمانی تحتتأثیر عوامل بیرونی قرارگرفته و دچار سردرگمی می شوند چراکه این نوع بیکاری ناشی از تغییر یا آشفتگی و تغییرات پیش آمده است که باعث گسیختگی فکری و کاری ناشی از تنش ناگهانی به پیکره بازار اتفاق میافتد که علاوه بر سیستم کنترل مدیریت کلان، بر بخشهای مالی، منابع انسانی، ارتباطات و بازار نیز تأثیر میگذارد.
در صورتیکه بیش از یک نفر مشغول به فعالیت در محل کار شما هستند، همدلی با ایشان و راهنمایی برای همساز شدن با عوامل بسیار مؤثر است. هم خود و هم نیروهایتان را از بلاتکلیفی خارج کنید و با دستورالعملهای صریح و کارآمد موجب برونرفت از سردرگمی نیروها شوید. در این موارد باید برای برخی از جایگاه های شغلی تغییراتی ایجاد کرده و از نیروها جهت بالا بردن سطح بهرهوری و ارتقاء سهم بازار، چه عملی و چه اسمی کمک بگیرید. تغییراتی که میتوانند به پیشرفت سازمان کمک کنند، به شناخت شما از محیط بیرون و درون سازمان و نتایجی که از تحلیل محیطها گرفته اید، بستگی دارند.
گام پنجم : برای پیدا کردن مسیر درست باید از خود بپرسیم چه منابعی تحت اختیار و اطراف ماست؟ و بعد از یافتن آنها سوال دوم این است که چگونه از این منابع استفاده کنیم؟
توجه!
بیایید اینبار روش نگرش به مشکل را تغییر دهیم و به جای اینکه بپرسیم چرا این ویروس به کشورآمد؟ چرا انقدر کسب و کارها خراب است؟ چرا من نمیتوانم درآمد کافی داشته باشم؟ چرا نمیتوانم کسب و کارم را رونق بدهم؟ و امثال این سوالات که جنبه پیدا کردن دلیل را دارد، این بار شیوه و نگاه خود را تغییر دهیم و سوالهای خود را اینگونه مطرح کنیم:
چگونه میتوانم از این شرایط بهترین بهرهبرداری را داشته باشم؟
چگونه از منابع موجود با شرایط فعلی بهترین بهرهوری را داشته باشم؟
چگونه تبلیغاتی انجام دهم که در این زمان بالاترین اثربخشی را داشته باشد؟
چگونه بازاریابی خود را رونق بخشم؟
چگونه بهتر و بیشتر بفروشم؟
چگونه محصولاتم را به دست مصرف کننده برسانم؟
چگونه از حوصله کم و شرایط فعلی مصرفکنندگان، بهترین درآمد را کسب کرده و به ایشان کمک کنم؟
و هر سوالی از خود میپرسیم با چگونه شروع کنیم تا راهکارها را بیابیم نه علتهای آن را.
علتها دائماً در شبکههای خبری گفته میشوند. تحلیلها را کارشناسان انجام میدهند و هیچ توجه ندارند که این تحلیلها برای کسب و کار، سازنده است یا مخرب! و ما هم انتظار نداریم که غیر از این باشد چراکه شغلشان تحلیل اینگونه مسائل است، شغلشان گفتن اخبار است و آیههای یأس و ناامیدی را چه دانسته و یا نادانسته نثار پیکر بیجان کسبوکارهایمان میکنند. پس بدون اینکه به بار منفی حاصل از اخبارهای کرونایی توجه کنیم، به خودمان و کسب و کارمان توجه کنیم. بارها و بارها در سخنرانیها و کلاسهای آموزشیم به این مسئله اشاره کردهام که تبلیغات و اخبار منفی نباید باعث بیانگیزه شدنمان شوند. با خود بیندیشید در کشور ایران چند نفر زندگی می کنند؟ لطفا همینطور که به خواندن مشغول هستید پاسخ سوالات را در ذهنتان بیاورید. سوالات سخت نیست اما بسیار تاثیرگذار هستند. یک بار دیگر میپرسم تعداد جمعیت ایران چند نفر است؟ آیا آنها نیاز به غذا ندارند؟ آیا آنها لباس نمی خرند؟ چند دستگاه خودرو، موتورسیکلت یا دوچرخه دارند؟ چند دستگاه موبایل در اختیار دارند؟ با چه شبکههایی کار میکنند و دائم درگیرند؟ و صدها سوال دیگر از این دست که میتواند راهگشای انگیزه و حرکت ما باشند. اکنون زاویه سوالات را تغییر میدهیم تا به نتیجه برسیم؛ می پرسید چگونه؟ خوب پاسخش سخت نیست از خود می پرسید:
چگونه مواد غذایی را برای مردم تهیه کرده و به دستشان برسانم که موجب رضایت آنها شود؟
چه خدمات خودرویی ارائه دهم و چگونه این خدمات را به استفاده کنندگان برسانم که به راحتی و رضایت آنها منجر شود؟
چگونه نرم افزاری بنویسم که در این ایام کارآمد تر باشد؟
چطوروسایل تفریحی را از پارکها به درون خانه ها و آپارتمانها ببرم؟
و….
حالا برگردیم به سوالات قبلی: یک بار دیگر نگاه کنیم و تغییرشان دهیم و همین روش را برای شغل و کسب و کار خودمان پیاده سازی کنیم. میبینیم که چه راهکارهایی که تاکنون به آنها فکر نکردهایم پیدا می شود. توصیه بنده این است که سوالات هوشمندانه طراحی کرده و از مخاطبان کسب و کار خود در این مورد پرسوجو کنید تا بتوانید تمام نیاز مشتری خود را پاسخ گو باشید و رضایت کامل را کسب کنید.
در اینجا توضیح میدهم چطور میتوانیم خشنودی مخاطبان هدف را ایجاد کرده و از آن بهره ببریم؟
بد نیست اشارهای داشته باشیم به مدل خشنودی آن تکنیکی که همه کسب و کارها به آن نیاز دارند؛ تعریفی ساده از مدل بازخورد مشتری.
مشتریها یا ناراضی هستند یعنی آنچه را که از خرید خود انتظار دارند بدست نیاوردهاند
یا راضی هستند یعنی هر آنچه مد نظرشان بوده را بدست آورده اند.
یا خشنود هستند، یعنی بیش از حد تصورشان محصول دریافت کردهاند.
وقتی شما کالایی را میخرید و آن کالا به شما تحویل داده میشود، اگر فراتر از انتظارتان به شما منفعت برسد، خشنود میشوید مثل اضافه وزن محصول خریداری شده؛ یا به عنوان مثال یک موبایل میخرید و بدون اینکه خودتان خبر داشته باشید، یک هولدر به عنوان اشانتیون مازاد برآن دریافت میکنید و .. همینها باعث خشنودی میگردد.
در نظر داشته باشید که این جمعیت زنده هستند، نفس میکشند و زندگی میکنند، سر کار میروند و تفریح میکنند! میپرسید بیرون که نمیروند، چگونه تفریح میکنند؟! جوابش در خانه تک تک شماست! دور هم مینشینید، تلویزیون تماشا میکنید، بازیهای گروهی انجام میدهید، با هم آشپزی کرده و کیک میپزید و … پس میبینیم که اینها همه فرصت است که دیده نشده فقط در آماج اخبار منفی و ناامید کننده خودمان را غرق کردهایم و بدون استفاده از موقعیت و امکانات و منابع، نشستهایم، زانوی غم به بغل گرفتهایم و سر در گریبان بردهایم که نمیشود!
از این جا به بعد با تغییر روش سوال کردن، فقط به چگونه میشود، فکر میکنیم نه چرا نمی شود!
چه کنیم که بشود، تا بتوانیم پیشرفتمان را در کسب و کار رقم بزنیم. باید بدانیم به چه منابعی میتوانیم دسترسی داشته باشیم تا از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.
با هم به چند نمونه منابعی که اطرافمان هستند، نگاهی میاندازیم.
- منابع رسانهای مورداستفاده مردم مثل شبکههای مجازی (اینستاگرام، تلگرام، واتس اپ، فیس بوک، لینک دین، اسکایپ، اسکای روم، تیم لینک و …)
- تلفن، فکس، ایمیل و استفاده از وب سایت که در اختیار دارید یا میتوانید آنها را برای خود فراهم کنید.
- ارتباطات مؤثر شخصی مثل دوستان، آشنایان، اطرافیان و …
- فضای کار دفتری، فضای کار کارگاهی، بخشی از خانه مثل استفاده کردن از یک اتاق برای برقراری ارتباطهای مجازی و …
- منابع مالی حاصل ازعدم گردش مالی که در حسابها مانده، مقدار ذخیرههای مالی گذشته، تسهیلات اعطایی از سوی ذیربطان و …
- منابع زمانی که اکنون بیشتر از همیشه داریم که ناشی از برگزار نشدن مهمانیها، نرفتن به مسافرتهای داخلی و خارجی و زمانهایی که برای گشت شهری و همنشینی در پارکها و … ذخیره شده است. زمانهایی که به موجب دورکاری و عدم رفت و آمد به محل کار ذخیره شده و …
حال که منابع در اختیار را برشمردیم، نوبت به اعمال و اقدامات کارآفرینانه میرسد. اگر از خودمان کسب و کاری داریم، باید از منابع در جهت پیشبرد منافعمان استفاده کنیم و اگر دارای کسبوکاری نیستیم و قصد راهاندازی کاری را داریم باید به خوبی از آن منابع شناسایی شده، در جهت پیشرفت کارمان استفاده کنیم.
گام ششم توجه به منابع انسانی وتشکیل تیم های تخصصی: در مسیر اصلاح ساختار یا چینش جدید نیروی کاری، باید تیمهای تخصصی تشکیل دهیم. این تیمها میتوانند در بخشهای مختلف به کار گمارده و یا از آنها استفاده حداکثری شود. همانگونه که قبلاً اشاره شد برای اینکه تیمها به خوبی کار کنند و کارآمد باشند، نیاز قطعی به هدفگذاری، شرح وظیفه و اطلاع از حدود اختیار دارند. در اینجا باید اشاره کنم که اگر نتوانید از نیروهای خود به خوبی استفاده کنید و میبینید که آنها ساعاتی بیکار میمانند، به دو صورت عمل کنید: یا کار را به شکل پیمانسپاری انجام دهید و یا عذر ایشان را در گروه خود بخواهید.! کمی خشن به نظر می رسد، نه!؟ اما چارهای ندارید چرا که اگر امروز اخراج نکنید فردا خودتان هم از کارتان باید کنار بکشید. پس توجه داشته باشید در این ایام، مسئله مهم این است که هر نیرو باید درآمدی قابل قبول برای کارفرما داشته باشد نه اینکه سربار باشد. برای مدیریت صحیح نیاز به مشاوره و راهنمایی از خبرگان دارید که در این مسیر مضایقه نکنید، که اگر کوتاهی کردید هزینههای مضاعف در کمین شماست و در مواردی برای کسب تجربه، الزاماً هزینههای بسیاری خرج خواهد شد.
در مسیرهای بحرانی با انسانهای ترسو و منفیباف نشست و برخاست نکنید و اگر چارهای ندارید با منفیبینی و بزدلی آنها، شما انگیزهتان را از دست ندهید. همانگونه که سفارش میکنم اخبار را در حد اینکه از اوضاع باخبر باشید گوش کنید و نگذارید منفیگوییها و حجمه شلیک یأس و ناامیدی بر شما اثر منفی بگذارد.
در مسیر کار خود در این ایام یا هر بحران دیگر، جهت همفکری نیاز به تشکیل گروه بحران داریم. سعی کنیم جدی به مسائل نگاه کنیم و راه حلهای خوب از گروه خود استخراج کنیم. برای تشکیل یک گروه بحرانی میتوانیم از کارکنان خبره و متعهد استفاده کرده و تحلیلهای ارائه شده را مطالعه و گوش کنیم. نگذاریم تحلیلهای منفی روی ما اثر منفی بگذارند، پس نیاز به مثبت اندیشی داریم. در تحلیلهای محیطی دیدیم که نیاز به شناسایی تهدیدها و فرصتها داشتیم که آنها را چون مربوط به محیط کلان هستند (همان محیطی که نمیتوانیم بر آن اثر بگذاریم)، میتوانیم از تحلیلها و اخبار شناسایی کنیم تا با توجه به آنها، برنامهریزی صورت گیرد.
از موضوع تشکیل گروه بحران و تصمیمساز دور نشویم. بهتر است در این زمان، برای بکارگیری سریع و بدون فوت وقت، تمام جلسات را آنلاین برگزار کنیم و اگر هم بصورت حضوری انجام شد آنها را مستند کنید. اینها شیوههای تیمی و گروهی کار کردن است و همیشه باید رعایت شود. متذکر میشوم که از افراد خبره و کاربلد و مشاوران توانمند استفاده کنید تا سرعت شما بیشتر شود و اشتباهاتتان کمتر. از روشهای اتاق فکر و یا دلفی (همفکری از راه دور) استفاده کرده و از آنها بهره ببرید.
خوب وقتی گروه را تشکیل دادیم باید چه کنیم؟ قطعاً باید سوالاتمان همانگونه که قبلاً هم گفته شد با چطور میتوانیم شروع شود و بدانیم که برای چه گروهی و در کجا میخواهیم چارهاندیشی کنیم. همواره به یاد داشته باشیم که اگر ما نتوانیم نیازی از جامعهای را برطرف کنیم، هیچ دلیلی ندارد به ما پول بدهند، پس موضوع خیلی شفاف شد. باید به رفع یکی از نیازهای این دوران تمرکز کنیم و راه رفع آنرا بیابیم تا از این راه پولی کسب کنیم. حالا به این نکته توجه کنید قالب افرادی که از کسب و کار خود خسته شده و یا آن را رها میکنند به این دلیل است که یادشان میرود مشتری آنها همین مردم دور و اطراف آنها هستند، پس بیش از اینکه به آنها فکر کنند و راهکارهای مفید بیابند، به اشخاصی که مورد تمرکز خودشان است فکر میکنند مثل تحلیلگران، مشاوران و … همین باعث اشتباه در تصمیمگیری میشود، باید بدانید تحلیلگران و مشاوران و اساتید را برای کمک در تصمیم نیاز دارید نه اینکه کسب و کارخود را با آنها مورد ارزیابی قراردهید.
حالا که تقریباً بخشی از کار گفته شد، چند توصیه کاربردی را با هم مرور میکنیم. انتظار میرود چه کسب و کار ما بزرگ باشد و چه کوچک، چون مطالب بین آنها مشترک است، به آنها عمل کنیم.
گام هفتم شناسایی دغدغه هاست: در هر کسب و کاری به دغدغه های آن باید توجه داشت و آنها را شناسایی کرد که در این زمان نگرانیها مربوط به شیوع بیماری کرونا و تبعات ناشی از آن است، مثل چاقی و خانهنشینی، بیماریهای ناشی از بیتحرکی، ضدعفونی بودن خریدهای خانگی و … پس باید دغدغه ها شناسایی شوند. “مهمترین مسئله ای که الزاماً باید موردتوجه و رصد دائم قرارگیرد، تغییر فرهنگ خرید و الگوی مصرف است.” شناخت این مسئله خیلی به روند کسب و کار کمک میکند و دقیقاً گلوگاه کسب و کار در این دوران به شمار میرود. ناگفته نماند که علاوه بر موضوع فوق، یک گلوگاه اصلی دیگر برای غلبه بر رکود کسب و کار وجود دارد که باید شناسایی و تحلیل و چارهاندیشی گردد و آن چگونگی ساخت تولید محتوا و انتخاب رسانه یا همان شبکه مجازی تأثیرگذار است.
پس از بررسیها و تشکیل تیم بحران و استفاده از خرد جمعی، خروجیها را بر پایه مطالعات و نتایج حاصل از جلسات تدوین قرار داده و خود را ملزم به اجرا میکنیم.
خروجی گروه میتواند توجه به نگرانی مردم از انتقال ویروس از طریق بستهها و ارتباطات باشد که در گروه، چارهاندیشی شده و میتوانیم محل کار خود را ایزوله و ضدعفونی کنیم و این مورد را به نمایش گذاشته و به عناوین مختلف نشان دهیم (در پستها و توضیحاتی که به هنگام تبلیغات انجام میدهیم) چه مستقیم چه غیر مستقیم. ضدعفونی کردن بستهها قبل از ارسال، ضدعفونی محیط بعد از ترک یک نفر و یا ضدعفونی کردن محیط کارخانهها و … را به نمایش بگذاریم و کمی از نگرانی مشتریها و مرتبطین بکاهیم.
در کل، شناخت نقاط اثربخش در تغییرات، و راه استفاده از آن نقاط، از اهمیت بسیار برخوردار است.
در برخی از موارد نیاز به تغییراتی در درون سازمان خود داریم و لازم است که به روز شویم و تغییراتی را انجام دهیم که بتوانیم بهره بهتری از آنها ببریم و مشتریانمان راحتتر با ما ارتباط برقرار کنند. به آنها اطلاعرسانی کنیم که این تغییرات در جهت رفاه حال شما انجام شده است. بطور مثال خط مشی شرکت، لغو رویدادها و جایگزین آنها با وبینار است، تغییر روش بستهبندی محصول با اصول بهداشتی، ارائه خدمات با رعایت الزامات بهداشتی، ارائه نرمافزار و خدمات پس از فروش از طریق آنلاین و …
در خصوص اطلاعرسانی، برای به روز بودن، نیاز به ابزار امروزی داریم. آنها را تهیه میکنیم و به اعضاء گروه و تیمهای کاری تحویل داده و به آنها آموزش میدهیم که چگونه ابزار جدید را بکار گیرند. حتی اگر نیاز به کلاس آموزشی داشت آنها را از قلم نیندازیم و بدانیم که آموزش، سرمایهگذاری طویل المدت است نه هزینه.
گام نهم ارتقاء بهره وری نیروها: همکاری با کارمندان و اعضاء گروه را با نظارت منطقی و با نگرش سیستمی کنترل کنیم و توجه به راندمان متناسب با زمان کار داشته باشیم. هر چه کارمندانمان را تواناتر کنیم، سازمان رشد بهتری میکند و آشنا شدن با چالشهای ناشی از محیط کسبوکار امروز و مسیرهای برونرفت از آن مشکلات، سازمان را قویتر میکند. آنها را آموزش دهیم و از آنها بخواهیم که مطالعاتشان را در خصوص کاری که به آنها محول شده بیشتر و بهتر کرده و دانش خود را با دیگر اعضاء به اشتراک بگذارند. این یکی از روشهایی است که من سالها در سازمانها توصیه میکنم و نتایج بسیار خوبی از این روش گرفتهام و شاید اصلاً نیاز به گفتن نداشته باشد که هر چه مطالعه در زمینه کار خودمان داشته باشیم در آن کار موفقتر خواهیم بود و هرچه در زمینه اشتراک دانش با دیگر همکاران، ارتباط داشته باشیم، زنجیره مستحکمتری ایجاد خواهیم کرد. اگر زمان اضافه آوردیم پرسنل تحت امر را به انجام کارهای عقبافتاده ترغیب کرده و همه امور را به روز برسانیم، چون این ایام احتمال دارد که به دلیل دورکاری، بعضی از سازمانها نیروهای خود را نبینند. باید توجه داشته باشیم که در این ایام مردم مستعد خستگی و کسالتند، پس با ارتباط مداوم با نیروها و ارزش و ارج دادن به کارشان از احوال آنها غافل نشویم و مرتب به آنها بگوییم که بازخورد کار خودشان را رصد کنند و به سازمان گزارش دهند. حتی اگر ما تنها یی کار میکنیم نیاز به اندازهگیری بازخورد و مستند سازی آنها داریم.
یک راه موفقیت تضمینی وجود دارد و آن هم مداومت و مداومت و مداومت است. برای اجرای درست کار به چند نکته دیگر در این زمینه اشاره میکنم. هر کاری نیاز به زمان دارد، پس توقع نداشته باشیم که بازخورد عملیاتمان سریع باشد، هرچند تلاش خود را در مسیر سرعت قرار داده باشیم. به بودجهبندی در خصوص تبلیغات و بازاریابی توجه داشته باشیم و بدانیم اگر با برند و خدمات و محصولات سازمان آشنا نباشند دلیل محکمی برای خرید محصولاتمان وجود ندارد. در زمان رکود اقتصادی، رقابتها کمتر و ناسالمتر است و این به خاطر تعطیلی و بیانگیزگی است. امروز بازار ایستاده اما به زودی به حرکت خود ادامه خواهد داد. هرچه در این ایام میتوانیم باید برداشت کنیم و برای روزهایی که در پیش است آماده باشیم، زمان بخاطر ما نمیایستد. در این دوران، بیش از هر زمانی باید به مشتریان توجه داشته باشیم و به سکوتشان اهمیت بدهیم. بیتوجهی به اعتراضات خاموش باعث میشود مشتریان جای دیگری بروند. بدانیم سکوت مشتری در بازار نشانه خوبی نیست. مصرفکننده، مصرفکننده است، از شما نخرد، از کس دیگر میخرد. آنها دوست دارند پاسخ بشنوند و دیده شوند. ما باید سعی کنیم انقدر حرفهای عمل کنیم که جایگزینی برای ما نزد مشتری نباشد و فقط خودمان را به جای خودمان قراردهند” این یعنی موفقیت”.
توجهات مالی
هر کسی خودش میداند که چه دارد و چه ندارد! ما خودمان میدانیم که چه داریم، خودمان میدانیم که چقدر توانمندیم و چقدر سرمایه داریم، حال سرمایه پولی یا سرمایه معنوی و یا توانمندی فیزیکی. قطعاً باید با خودمان روراست باشیم. اگر هزینههای اضافه را امروز حذف نکنیم، فردا خودمان حذف میشویم. برای هزینه کردن در زمان بحران کرونا یا هر بحران دیگر نیاز به مهندسی داریم. شاید بپرسید چگونه میتوان هزینهها را مهندسی کرد؟ در اینجا چند توصیه برایتان مینویسم که چالشی در ذهن شما ایجاد کنم اما بقیه راه را خودتان بروید.
تا حد امکان خواب سرمایهای را کم کنید و نگذارید در انبارهایتان بیش از حد، محصول تولید شده دپو شود. در واقع نقطه صفر انبار خود را پایین تعریف کنید. میتوان نیروها را ارزیابی و طبق نیاز با آنها قراردادها را تنظیم کرد، یا برای جلوگیری از هزینههای جاری از روش دورکاری استفاده کنید. یکی از راههای مهندسی هزینه، کاهش ضایعات است و راهی که برای کسبوکارهای خرد توصیه میشود، جلوگیری از نشستهای دوستانه و وقت گیر است که در هزینه زمان بسیار تأثیرگذار میباشد. میتوانید جهت ارسال محصولات خود، روشهای متفاوت را بررسی و از بهترین آنها استفاده کنید (به یک دفتر فروش کیف و پوشاک رفته بودم و دیدم که ارسال مرسولههای خودشان را به شکل غیرمعمول بستهبندی میکنند! وقتی سوال کردم که چرا اینگونه بستهبندی میکنید، از پاسخ داده شده لذت بردم. ایشان انواع روشهای ارسال را برای من توضیح دادند و متوجه شدم به طرز هوشمندانهای بهترین و مناسبترین راه را انتخاب کرده بودند). شما میتوانید سرمایه خود را به سمت مواداولیه کمیاب هدایت کرده و بودجهبندی خود را بطور دقیق انجام دهید- در دوران بحران فعلی نباید از روی ترس تصمیم بگیرید. کافی است هوشمندانه و خونسرد به تغییرات و نیاز مردم نگاه کنید و بهترین پاسخ را برای رفع نیاز آنها داشته باشید.
در زمینه بازاریابی، توصیههای عملی زیر را بکار گیرید:
قبل از هر چیز چنانکه قبلاً ذکر کردم باید قبول کنیم تغییرات جدی است. محصولات خود را بیش از پیش بشناسیم! با خودتان می گویید مگر من تا الان محصول خودم را نمیشناختم؟! متأسفانه باید بگویم برخی که تعدادشان هم کم نیست، محصولات خود را نمیشناسند و بازارهایی را برای محصولات خود انتخاب میکنند که عمری در آن فعالیت میکردند.
امروز که این مقاله را میخوانید به این فکر کنید که محصول من چه کاربردهای دیگری دارد؟ واقعاً به آن فکر کنید. مراجعهکنندگان بسیاری دارم که نمیدانند محصولاتشان بازارهای موازی دیگری هم دارد و فقط روی بازارهایی که تاکنون فکر میکردهاند کار میکنند. وقتی فکر آنها را به چالش میکشم، متوجه میشوند که محصولاتشان در بازارها یا صنایع دیگر نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. عموماً صاحبان مشاغل و کسب و کارهای خرد و متوسط به بازارهایی که از قبل به آن فکر کردهاند، بیشتر توجه دارند و همین امر باعث میشود به بازارهای بالقوه بیتوجه بمانند. لذا توصیه اکید میکنم به بازارهای موازی فکر کنید و در اتاق کارتان روی یک وایتبرد نام آنها را بنویسید و مرتباً به آن نگاه کنید. با این روش شگفتزده خواهید شد و میبینید چقدر جای پیشرفت داشتهاید و به آن توجه نکردید!
یک روش بسیار ساده برای اینکه ببینید چقدر فعالیت مفید داشتهاید، این است که نقشه ایران را روبروی خود قراردهید و مکانهایی که در آن فعالیت بازاریابی کردهاید را علامتگذاری کنید، بعد متوجه میشوید که تاکنون چه کردهاید.
حال که متوجه میزان فعالیت خود در بازار شدیم، نیاز داریم که محدوده جغرافیایی فعالیت خود را انتخاب کنیم و از روش تمرکز بر یک جغرافیا کمک بگیریم. انتخاب جغرافیای محل فعالیت، بستگی به پتانسیلهای آن دارد. به دو مورد توجه کنید: یکی اینکه در کدام محدوده جغرافیایی راحتتر پذیرش میشوید و دیگر اینکه کدام منطقه جغرافیایی مصرف بیشتری دارد، کل کشور، یک استان، یک شهر، یک منطقه و یا ترکیبی از چند منطقه.- با این دو نگرش میتوانید محل فعالیت خود را انتخاب کنید.
بعد از اینکه محل را در نظرگرفتید مشتریان احتمالی خود را انتخاب کرده و محل کار و زندگی آنها را در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می کند که آسانتر به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنید.
حالا دیگر هم جغرافیا و هم مخاطبان خود را علامتگذاری کردهایم. میرسیم به ظریفترین و حساسترین بخش موضوع بازاریابی در دوران کرونا که انتخاب رسانه اثربخش بر روی مخاطبان است. اینجاست که اهمیت تأثیر ویروس کرونا خودش را نشان میدهد!
خوب الان باید تولید محتوا که همان روشهای آگاهیرسانی است را تدوین کنیم. در تولید محتوا به تحریک نیاز، باید توجه شود. برای این کار از جملات خبری استفاده نکنید و به جای آن از عباراتی استفاده کنید که مغز را به فعالیت و پاسخگویی تحریک میکند. درواقع جملات شرطی و سوالی این کار را انجام میدهد بطور مثال :
اگر میخواهید سالم بمانید…..!
اگر میخواهید راحت زندگی کنید……..!
آیا میخواهید سالم بمانید…؟
آیا بیماری قند دارید ….؟
تاکنون به این فکر کردهاید که……!
چرا اکثراً به دنبال خوردن………………….؟
آیا نمیخواهید برای خود زندگی کنید؟……………….
اینگونه جملات در ساخت آگهی باعث تحریک مغز به پاسخ در مقابل آنچه خوانده، میشود و اندکی درنگ بر روی آگهی اتفاق می افتد. دقیقا همان چیزی که به دنبالش میگردیم.
در تولید محتوای خود، متناسب با رسانه در نظر گرفته شده آگهی بسازید. بطور مثال نباید فیلمهای شما دارای زمان زیادی باشند و حوصله بیننده را سر ببرند. توجه کنید که فرهنگ مردم، دائم در حال تغییر است و هرچه از زمان وجود کرونا میگذرد تغییرات بیشتر نمایان میشود. اگر به خودتان نگاه کنید این مطلب به آسانی قابل مشاهده است. کافی است فکر کنید در اسفند ۹۸، زمان برای تماشای فیلمهای چند دقیقهای میگذاشتید، ولی الان در بیشتر مواقع، حوصله دیدن مطلبی بیش از سه یا چهار دقیقه را ندارید. این همان تغییر فرهنگی است که گفته شد. قبلاً با میانگین ۲/۱ پست در روز، اثربخشی لازم را مشاهده می کردیم اما اکنون بیش از سه پست، آن هم به صورت فیلم و کلیپ و چند استوری همان کار را می کند. که احتمالا این هم به سرعت تغییر خواهد کرد.
خوب تا اینجا فقط به ذکر پیامهایی که موجب تحریک مخاطب است پرداختیم، اما توصیه من به شما این است که بعد از آن، در هر فضا و رسانهای که تبلیغ میکنید، تداوم ارسال پیام را نادیده نگیرید، چراکه اگر تا آن زمان ایجاد ترغیب کرده باشید و پیامها را متوقف کنید، آن رغبتی که ایجاد شده و زحمت آن با شما بوده، از بین رفته و وقتی مشتری شما را در صحنه نبیند، از رقیب شما خرید میکند.
پس تا اینجا جغرافیای خود را بدست آورده و مخاطب خود را انتخاب کردهایم، رسانه مورد استفاده مخاطبمان را یافته و متناسب با رسانه و مخاطب، تولید محتوا یا آگهی انجام داده و بطور دائم پیام ارسال کردهایم تا مخاطب ترغیب به خرید محصول ما شود. کلیه مراحل تدوین پیام با در نظر گرفتن دغدغههای مخاطبان ناشی از کرونا باید باشد.
زمانی که از هر طریقی با شما تماس می گیرند، نوع پاسخگویی و سرعت شما در تهیه و ارسال و یا ارائه خدمات بسیار اهمیت دارد. باید توجه کنیم در این دوران، آستانه صبر مردم کاهش یافته و نسبت به قبل صبرشان کمتر شده، بعضاً پرخاشگر شدهاند، پس با درایت به آنها پاسخ دهیم.
با در نظر گرفتن خشنودی -که قبلاً هم ذکر شد- محصولات خود را ارائه نمایید (خدمت یا کالا فرق نمیکند). میخواهم بگویم فراتر از انتظار مراجعهکننده یا خریدار عمل کنید. یادمان هست که امروزه با فضای مجازی سروکارداریم و در این ایام کرونایی، مردم بیشتر از شبکههای مجازی استفاده میکنند. پس خوبیها و بدیهای ما به سرعت میتواند بین مردم پخش شود. ناگفته نماند که در این دوران، وسواس بیش از حد برای تولید کالا یا خدمت مجاز نیست، باید از موقعیت استفاده کرد.
یک موضوع بسیار مهم این است که همیشه باید سعی کنید رابطه دو طرفه برقرار کنید. یک مثال جالب که به خوبی قابل درک باشد، اپلیکیشنها هستند. تا زمانی که از یک اپلیکیشن استفاده میکنیم، بر روی صفحه موبایل آن را نگه میداریم و اگر مدتی از آن استفاده نکردیم آن را پاک میکنیم. درست مثل ارتباط ما با مشتریهایمان که اگر ارتباطمان با آنها قطع گردد، دیگر دلیلی برای نگه داشتن برند ما در ذهن آنها وجود ندارد. پس ارتباط را دوطرفه کنید. در این خصوص میتوانید به پیامهای همراه اول و تپسی نگاهی عمیق بیندازید. میبینید که آنها برای ارتباط دوطرفه فعالیت میکنند. الگوهای دیگر را نیز میتوانید مشاهده کنید و برای کسب و کار خود روشهای ارتباطی دوطرفه ایجاد کنید.
بازهم تأکید میکنم که از فضای مجازی تعریف داشته و بدون هیجان بیمورد، با برنامهریزی عمل کنیم، یادمان باشد ما باید هیجان دیگران را تحریک کنیم.
برای استفاده از شبکههای مجازی، اگر خودتان یا کارمندانتان نیاز به آموزش دارید، روی این کار سرمایه گذاری کنید، و از تمام شبکههای مجازی (اینستاگرام، تلگرام، واتسآپ، SMS، وب، فیسبوک) استفاده کنید. اگر نیاز است می توانید از معرفی محصول خود توسط روزنامهها، خبرنامهها، تلویزیون و رادیو استفاده کنید، اما توصیه اکیدم این است که از خبرگان تبلیغات مشورت بگیرید.
همه ما این را درک کردهایم که در ایامی که استرس بیماری کرونا سراپای همه را فرا گرفته، نباید انتظار اعتماد سریع را داشته باشیم و این موردی است که از اهمیت ویژهای برخوردار است. مشتریان و مصرفکنندگان به دنبال کسانی یا برندهایی میگردند که بتوان به آنها اعتماد کرد. در رسانههایی مانند وبسایت، اینستاگرام، فیس بوک و … که تحت اختیار خودتان است، حتماً یک رزومه قابل قبول و قابل اتکا و یا مصاحبهای از مشتریان قبلی خود که ضبط کردهاید، به نمایش بگذارید. سعی کنید رضایت مصرفکنندگان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید تا اعتبار مورد نیاز را رقم بزنید. بدانید که اعتماد کردن، به شکلگیری اعتبار شما نزد مشتریان بستگی دارد. در نظر داشته باشید در دوران کرونایی، مشتریان به دنبال کمک و اطمینان هستند و شما میتوانید یک مشاور خوب و مطمئن برای ایشان باشید، و برای سالهای بعد هم تعامل مفید خود را حفظ کنید.
در صورتیکه محصول شما به یک فروشگاه آنلاین نیاز دارد، از ایجاد فروشگاه دریغ نکنید و فرصت را از دست ندهید و اگر محصولات شما در فروشگاههای آنلاین دیگران قابل ارائه است، از آنها استفاده کرده و کمک بگیرید بطور مثال میتوانید محصولات خود را در فلان فروشگاه اینترنتی معرفی و به فروش برسانید.
ما مجبوریم با تغییرات روز آشنا باشیم، پس توصیه میکنم به روزترین تغییرات اعم از تحلیل وضعیت موجود جهت برنامهریزی بهره لازم را ببریم. هرچه علم ما نسبت به محصول و بازار و مخاطب بیشتر باشد، احتمال خطا کمتر است. اما همچنان هشدار میدهم که وسواسی عمل نکنید و کمالگرایی را کنار بگذارید. بازار را در حد پذیرش محصولتان در نظر بگیرید نه بیشتر.
مرتباً باید برنامههای خود را بازبینی کنیم تا اگر نیاز به تغییر داشت، آن تغییرات را اعمال کنیم. کسب وکار خودمان نیاز به بخشبندی دارند، بدان معنی که انرژی خود را برای بخشی از کسب و کار که نتیجه بهتری می دهد بگذاریم و مواظب اتلاف انرژی باشیم. راه تکمیلی کردن استفاده حداکثری از موقعیت، ارزشگذاری مشتریان است و همانگونه که کسب و کار خود را بخشبندی میکنیم، مشتریان را هم از نظر ارزشی دستهبندی کنیم. حتماً در نظر داشته باشیم که جایگاه مشتریانمان از نظر فرهنگی و علمی متفاوت است (و این بدان معناست که تولید محتواها متناسب با آنها در نظر گرفته شود). مشتریان و مخاطبان را وارد بازی دوسویه کنیم، از ایشان نظرخواهی کنیم، برایشان هدیه در نظر بگیریم، تخفیف اعمال کنیم، خدماتی که میتوانیم رایگان ارائه کنیم را به آنها معرفی کنیم، و برایشان مسابقه تدارک ببینیم. اگر بتوانید مسابقات و سرگرمی مفیدی که باعث خلق شادی باشد (مثل بازیهایی که جمعی است و جنبه فان دارد)، به آنها یاد بدهید و از ایشان بخواهید در صورت تمایل، بخشی از فعالیت خود را برای شما بفرستند. با این کار موجب جذب بیشترشان میشوید و شما را از یاد نخواهند برد.
مشتریان دوست دارند که شما پاسخگوی سوالات آنها و همیشه در دسترس باشید. باید بدانیم که گرفتن نبض مشتری نقطه موفقیت ماست. احساسات را از یاد نبرید، از لحظات کلیدی برای گرفتن احساسات استفاده کنید. در وب سایت و صفحات خود محتوایی بگذارید که دست به دست شود و مردم دوست داشته باشند. در دوران کرونا -همانطور که قبلاً اشاره شد- مردم از موبایل و شبکه مجازی بیشتر استفاده میکنند و این خود یک فرصت طلایی به حساب میآید. میتوانیم برای همه جای دنیا تولیدمحتوا کنیم و ارتباطات خود را گسترش دهیم. یکی از روشهایی که اثربخشی خوبی دارد، ایجاد فضایی است که مشتری و مخاطب بتواند خود را در آن معرفی کند و مطالب خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.
در دوران کرونا و یا بهتر بگویم امروز فرصتی پیش آمده که روشهای آینده را اکنون انجام دهیم.
میتوانیم سفارشیسازی را به صورت اختصاصی انجام دهیم، برای این کار باید به درون مغز و دل مشتری برویم، محصول را تجزیه و تحلیل کنیم و در سایت برای مشتریان بنرهای معرفی طراحی کنیم که خودشان را به دیگران معرفی نمایند. این باعث سر زدن مداوم مشتری به سایت می شود. فقط کافیست مشتریان به این باور برسند که ما منفعت یکطرفه برای خود در نظر نمیگیریم و آنها هم در منافع شریک هستند. یکی دیگر از راههای نفوذ در مشتری ارائه اطلاعات مورد نیاز آنهاست. با این کار تعامل لازم را با آنها برقرار میکنیم و در کل هر چه بیشتر بر ایجاد یک تجربه هدفمند برای کاربران خود تمرکز کنیم، بیشتر برداشت خواهیم کرد.
از روشهای بازاریابی و تبلیغات خلاقانه بهره بگیریم و توجه به زبان ساده در انتقال پیام داشته باشیم. برای بازدیدکنندگان، خوراک علمی و سرگرمکننده ایجاد کنیم. در وب سایت خود تولید پادکست کرده و تورهای مجازی برای بازدیدکنندگان در نظر بگیریم. همواره توجه کنیم بازار دیجیتالی در خط مقدم قرار گرفته است و نه تنها ما علاقه به درآمد بیشتر داریم بلکه افراد هوشمند دیگری هم هستند که همچون ما، از این فضا استفاده خواهند کرد. کاری که ما میتوانیم انجام دهیم تا از رقبا جلوتر باشیم افزایش حضور آنلاین جهت ارتباط مداوم و پاسخ سریع به نیاز مخاطبان و ارائه خدمات معرفی شده در اسرع وقت است. میدانیم که موفقیت در جذب مشتری با آسان بودن راههای ارتباطی رابطه مستقیم دارد، پس از اکنون به سادهترین روش مسیرهای ارتباط بپردازیم و روش پرداخت بدون معطلی و بسیار آسان را در نظر داشته باشیم. بطور مثال رستورانی که غذای سفارشی را ارسال میکند نباید بگذارد مشتری برای پرداخت وجه خرید خود، با مشکل روبرو شود و تنها یک راه برای این کار داشته باشد. مشتری باید بتواند علاوه بر استفاده از پوز، از طریق کارت به کارت کردن مبلغ یا حواله بانکی و … پرداخت خود را انجام داده و با خوشرویی و احترام، کالای خود را بدون کم و کسر و خرابی تحویل بگیرد.
و در اینجاست که نقطه آغاز تداوم -یعنی خشنودی و حس لذت از خرید خدمت یا کالا- در رابطه تجاری شکل میگیرد.
و در پایان باید بدانید مشاغلی که مربوط به ارائه خدمات است مثل تعمیرات لوازم خانگی و سرویسهای مربوط به خودرو، ارائه سرویسهایIT و…، در حین اجرای خدمت ارزیابی میشوند، همان زمانی که در حال اجرا هستید؛ پس در ارائه خدمت، مسائل مربوط به حساسیت مشتریان خود مثل تمیز بودن محیط کار، ضدعفونی کردن ابزارآلات، ضدعفونی کردن دستها، داشتن ماسک و هرآنچه که مخاطبان نسبت به آنها حساسند و دغدغه دارند را حتماً در نظر بگیرید چرا که در صورت نارضایتی، پذیرش مجدد شما بسیار سخت و محدود خواهد بود.
به قلم آقای دکتر مسعود رجایی- مشاور کسب و کار