شنبه، 11 خرداد 98 - 05:38

بر کسی پوشیده نیست که این روزها مطبوعات چاپی ایران به‌خصوص روزنامه‌ها دوران سختی را می‌گذرانند که احتمال دارد برای همیشه یا حداقل در میان‌مدت به تعطیلی بسیاری از روزنامه‌ها منجر شود. گرچه علت اصلی این وضعیت را می‌توان در افزایش چندین برابری قیمت کاغذ در مدت کمتر از یک سال دانست ولی قیمت کاغذ تنها عامل این روند نبوده و می‌توان علت‌های دیگری را برای آن برشمرد که به مرور زمان، وضعیت فعلی روزنامه‌ها و مطبوعات کشور را رقم زده است. در این نوشته به برخی از این دلایل اشاره می‌شود:

 

 

۱٫ پیشرفت‌های تکنولوژیک و عدم سازگاری مطبوعات با آن:

پیشرفت‌های تکنولوژیک در قرن بیست و یکم میلادی چنان همه جنبه‌های زندگی بشری را تحت تاثیر قرار داده است که قطع به یقین نمی‌توان حوزه‌ای از زندگی بشری را پیدا کرد که از این تغییرات در امان بوده باشد. برخی از صنایع و مشاغل خود را با این تغییرات هماهنگ کرده و توانستند در قالبی جدید به زندگی خود ادامه دهند. مشاغل زیادی هم بوده‌اند که به دلیل سازگاری نداشتن با این تغییرات از بین رفته یا در آستانه نابودی قرار گرفته‌اند. در عرصه رسانه و مطبوعات هم روند به همین منوال بوده است. با ورود هر رسانه جدید، رسانه قبلی در ابتدا دچار بحران شده ولی بعد از مدتی توانسته خود را با این تغییرات وفق داده و به حیاتش ادامه دهد؛ اما مطبوعات چاپی در دنیا و به‌خصوص در ایران، با ورود اینترنت به زندگی انسان‌ها بیشترین تنش را به خود دیده است و گاه به دلیل عدم وجود مزیت رقابتی و استفاده نکردن از تکنولوژی‌های جدید با مشکل مواجه شده است. تعداد زیادی از روزنامه‌های مطرح در دنیا تیراژهای میلیونی خود را از دست داده یا به کل چاپ کاغذی خود را برای همیشه کنار گذاشته‌اند.

۲٫ داشتن آلترناتیو و جایگزین برای روزنامه‌های چاپی:

امروزه شبکه‌های اجتماعی مجازی به جریان اصلی رسانه‌ای در دنیا تبدیل شده و توانسته است تمام رسانه‌های قبل از خود را در تنگنا قرار دهد. شبکه‌های اجتماعی بدیلی مناسب برای همه رسانه‌ها شده و با پوشش نقاط ضعف رسانه‌های قبلی، مزیت‌های آنها را هم تقویت کرده و در اختیار خود گرفته است. مطبوعات چاپی نیز در این رقابت جای خو را به شبکه‌های اجتماعی واگذار کرده‌اند.

۳٫ سندیکاها و انجمن‌های صنفی روزنامه‌نگاری؛ به نام مطبوعات در خدمت سیاست:

انجمن‌های صنفی روزنامه‌نگاری در ایران از زمان تاسیس اولین آنها در سال ۱۳۰۰ تا کنون فراز و نشیب‌های زیادی را به خود دیده‌اند. در سال‌های اخیر این سندیکاها به جای آنکه در خدمت مخاطبان اصلی خود باشند به محفلی سیاسی برای عده‌ای فرصت‌طلب سیاسی تبدیل شدند و به جای آنکه به رابطی بین حاکمیت و روزنامه‌نگاران تبدیل شده و در خدمت صنف خود قرار گیرند، راه تقابل با سیاست‌های حاکم را در پیش گرفته و در نتیجه به تعطیلی این سندیکاها منجر شدند. بیشترین ضربه را قطع به یقین در این بین خود مطبوعاتی‌های اصیل خوردند که به فعالیت در چارچوب قوانین موجود در کشور علاقه‌مند بودند. این خیانت به مطبوعات باعث از بین رفتن مهم‌ترین ارکان صنفی روزنامه‌نگاران شده است.

۴٫ رکن چهارم دموکراسی، ناموفق در پیگیری فساد:

طبق برخی از آمار منتشر شده در فضای رسانه‌ای کشور، بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال ۹۷ مجموع واردات کاغذ (اعم از انواع کاغذ، ماشین‌آلات و خمیرکاغذ) ۸۱۲ میلیون دلار بوده که نسبت به واردات ۵۷۳ میلیون دلاری سال ۹۶ حدود ۴۱ درصد افزایش داشته است. همچنین طبق آمار گمرک، در سال ۹۷ بیش از ۳۴ میلیون دلار کاغذ روزنامه با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد شده است که نسبت به واردات ۶٫۷ میلیون دلاری کاغذ روزنامه درسال ۹۶، رشد ۴۰۶ درصدی را نشان می‌دهد. این مقدار واردات می‌توانست نیاز کشور به کاغذ روزنامه را تامین کند، اما به اعتراف همه اهالی مطبوعات، کاغذ با نرخ دولتی در بازار موجود نیست و علت اصلی آن این است که بسیاری از وارد کنندگان کاغذ با ارز دولتی، آن را در بازار توزیع نکرده و با قیمت دلار بازار آزاد به فروش رسانده‌اند که نشان‌دهنده فساد گسترده در این حوزه است. روزنامه‌ها باید به عنوان چشم بیدار جامعه، به پیگیری و روشنگری درباره مافیای کاغذ می‌پرداختند که متاسفانه در این امر موفق نبوده و در حال حاضر با چالش اساسی کاغذ مواجه شده‌اند.

۵٫ معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد که ثبات خود را از دست داد:

پس از شش سال حضور حسین انتظامی‌ در راس معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و پس از استعفای وی از این سمت در آذرماه سال ۹۶، تا به امروز این معاونت سه بار دیگر شاهد تغییر معاون یا سرپرست این معاونت بوده است. به عبارت دیگر در کمتر از دو سال این معاونت چهار معاون و سرپرست به خود دیده است که رویکردهای هر چهار نفر باهم متفاوت بوده است. این تغییر مدیریت‌ها و ثبات نداشتن در مهم‌ترین متولی عرصه رسانه‌ای کشور به‌طور قطع تاثیر خود را روی مطبوعات هم گذاشته و به نوعی این حوزه را با سردرگمی ‌مواجه کرده است. در کنار آن می‌توان به تعطیلی نمایشگاه مطبوعات درسال گذشته هم اشاره کرد که به نوعی محل اجتماع مطبوعات کشور با هر سلیقه‌ای بود که بی‌گمان متاثر از همین تغییر مدیریت‌ها بوده است.

۶٫ نمایندگانی که صنف خود را نمایندگی نکردند:

در دوره دهم مجلس شورای اسلامی ‌سه نفر از مدیران مسوول روزنامه‌های سراسری کشور یعنی آقایان الیاس حضرتی مدیرمسوول روزنامه اعتماد، مصطفی کواکبیان مدیرمسوول روزنامه مردم‌سالاری و محمدعلی وکیلی مدیرمسوول روزنامه ابتکار از حوزه انتخابیه تهران، ری، پردیس، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس حضور داشتند. البته به غیر از افراد فوق‌الذکر افراد دیگری هم در مجلس حضور دارند که در سطح استانی دارای نشریه بوده یا قبلا در حوزه مطبوعات کشور دارای منصب مدیریتی بوده‌اند. در ابتدای امر این طور به نظر می‌رسید که حضور این افراد در مجلس می‌تواند زبان گویای این قشر بوده و به بهبود وضعیت مطبوعات در کشور کمک کند؛ اما متاسفانه این افراد نتوانستند به خوبی ایفای نقش کرده و رضایت هم‌صنفی‌های مطبوعاتی خود را جلب کنند. شاید مهم‌ترین فعالیت افراد ذکر شده، در طول این مدت در حمایت از مطبوعات، نامه سرگشاده‌ای بود که اسفند ماه خطاب به رییس‌جمهور منتشر کرده و از وضعیت وخیم مطبوعات انتقاد کرده بودند. این در حالی است که ابزارهای قانونی نظارتی و حمایتی بی‌شماری به واسطه نمایندگی مجلس در اختیار این افراد بود که به‌درستی از آن استفاده نکردند.

۷٫ هماهنگی در تیتر؛ به نام هماهنگی به کام نابودی:

تعداد زیادی از روزنامه‌های سیاسی کشور در سال‌های اخیر در هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا برای انتشار مطالب، دست به هماهنگی برای انتشار مطالب خود می‌زدند که این هماهنگی حتی در انتخاب تیتر یک روزنامه‌ها هم به خوبی خود را نشان می‌داد و گاه مشاهده می‌شد که در یک روز چند روزنامه با تیتر اول یکسان راهی دکه‌ها شده‌اند. طبیعتا در درازمدت مخاطب متوجه این هماهنگی شد و کسانی هم که به دنبال نگاه به مسایل از زوایای مختلف بودند عملا با مطالعه یکی از این روزنامه‌ها، به دلیل وجود مطالب یکسان در تیتر و متن به سراغ سایر روزنامه‌ها نمی‌رفتند. اصطلاح روزنامه‌های زنجیره‌ای به خوبی گواه واقعیت موجود در این باره است.

۸٫ نداشتن مزیت رقابتی نسبت به یکدیگر:

در دنیای اقتصاد، آنچه یک محصول را متمایز می‌کند، داشتن مزیت رقابتی نسبت به سایر رقبا است. اما با تورقی در روزنامه‌های کشور کاملا مشخص می‌شود که تقریبا همه روزنامه‌ها از صفحات و ستون‌های یکسان برخوردار بوده و خلاقیت موثر در این حوزه کاملا از بین رفته است. به‌طور مثال در سال‌های نه چندان دور برخی روزنامه‌ها ویژه‌نامه‌هایی را منتشر می‌کردند که به عنوان مزیت رقابتی برای آنها محسوب می‌شد که به مرور زمان این ویژه نامه‌ها یا از بین رفته یا دچار روزمرگی شدند. همچنین می‌توان به تکثر روزنامه‌های تازه راه یافته هم اشاره کرد که واقعا سخن تازه‌ای برای گفتن در فضای رسانه‌ای کشور نداشتند و صرفا به تکرار مطالبی می‌پرداختند که هم‌طیفی‌های آنان منتشر می‌کردند.

۹٫ تعطیلی روزنامه‌ها در مواقع حساس:

عید امسال کشور درگیر چالش بزرگی به نام سیل در اقصا نقاط کشور شد که منجر به خسارت مالی و جانی زیادی به مردم و کشور شد. در این بازه حساس که وظیفه روزنامه‌ها اطلاع‌رسانی و تبیین شرایط پیش آمده بود در تعطیلی حدود دو هفته‌ای قرار داشتند. همین حضور نداشتن در صحنه اطلاع‌رسانی موجب شد که عده‌ای به این گمان برسند که بود و نبود روزنامه‌های چاپی حتی در حساس‌ترین اتفاقات کشور هم تاثیری ندارد.

۱۰٫ رقابت نابرابر بخش خصوصی و دولتی:

در طول سالیان متمادی دستگاه‌های مختلف دولتی و نهادهایی که از بودجه عمومی ‌ارتزاق می‌کردند اقدام به راه‌اندازی نشریه و روزنامه کرده بودند که با توجه به اینکه بودجه آنها از منابع دولتی تامین می‌شد نگرانی بابت فروش یا عدم فروش نداشتند و این نگاه غیر اقتصادی در درازمدت منجر به افت این نشریات شد. با توجه به مشکلات بودجه‌ای پیش آمده در دولت در سال گذشته، به دلیل عدم تامین اعتبارات مورد نیاز این نشریات دچار آسیب شدید شدند. در سوی مقابل بخش خصوصی که از این منابع تا حدود زیادی محروم بود، به دلیل نبود بازار اقتصادی رقابتی نتوانست با رقبای دولتی خود رقابت کرده و به شدت تضعیف شد.

۱۱٫ مشکلات اقتصادی مردم و حذف سبدفرهنگی:

با توجه به گرانی‌های افسارگسیخته در سال گذشته و به تبع آن شرایط سخت اقتصادی مردم، عده زیادی از مخاطبان مطبوعات به منظور مدیریت هزینه‌های زندگی خود دست به کاهش برخی از هزینه‌های روزانه خود زدند که طبیعتا به دلیل عدم احساس نیاز عمیق به محصولات فرهنگی، این کاهش هزینه‌ها از سبد فرهنگی خانواده شروع شد که در این بین خرید مطبوعات هم یکی از گزینه‌های خانواده‌ها برای حذف از سبد مصرفی خانواده‌ها بود.

 حامد تیموری-دانشجوی دکترای مدیریت رسان

logo-samandehi