بیایید نقشه فضای رسانهای کشورمان را مرور کنیم. ما در ایران رادیو و تلویزیون داریم که از بودجه عمومی استفاده میکند و از سوی جریانهای خاصی در کشور هدایت میشود.اکثریت کانالهای تلگرامی، سایتها و خبرگزاریهای عمدتا شناخته شده کشور هم یا مستقیم یا غیرمستقیم از منابع و بودجههای عمومی استفاده میکنند. برخی از آنها متعلق به دولت هستند و برخی به نهادهای غیردولتی. به این ترتیب آنها نیز در راستای منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسی مالکان خود گام برمیدارند.
نشریات و روزنامهها نیز وضع چندان متفاوتی از رسانههای فعال در بستر صوتی، تصویری و سایبری ندارند. روزنامههای عمدتا بزرگ هم یا متعلق به دولت هستند یا نهادهای غیردولتی. برخی هم که در ظاهر بودجه و وابستگی مستقیم ندارند، مرور سه نسخه از آنها کافیست تا تشخیص داد بولتن تبلیغاتی کدام شخص، شرکت یا جریان هستند و از کجا خط و پول میگیرند.
اما جمع کل این رسانهها و بودجههایشان روی هم، طبعا نتوانسته مردم را از عطش دانستن و یافتن رسانههای مستقل و خارج از این چرخه باز دارد.
وجود انبوهی از رادیوها و کانالهای تلویزیونی و تلگرامی در خارج از کشور گواهی بر این مدعاست که با بهرهگیری از همین شکاف میان رسانههای وابسته و بیاعتمادی مخاطبان، توانستهاند مخاطبان میلیونی جذب کنند. از قضا وقتی هر روز هم به تعداد این رسانههای جدید اضافه میشود، نشان از این واقعیت دارد که امکان مخاطبگیری بیشتر از درون ایران و تاثیرگذاری بر افکار عمومی همچنان فراهم است.
و البته میدانیم که آنها نیز از جیب شخصی خود و برای روشنگری! و رفع مشکلات مردم ایران! این رسانهها را ایجاد نکردهاند و آنها نیز وابسته به فلان وزارتخانه و بهمان نهاد امنیتی این کشور و آن کشور هستند.
اتفاقا بخش قابل ملاحظهای از مخاطبان کانالهای خارجنشین نیز میدانند که این کانالها برای رضای خدا و خلق، هزینه نمیکنند و اهداف شوم خود را دارند، اما این مخاطبان با کنار هم گذاشتن آنچه در رسانههای داخلی و خارجی مطرح میشود، به دنبال یافتن واقعیت و دانستن هستند.
با وجود چنین فضایی، اما هنوز هم کورسوی امیدی باقیست و هستند نشریات مستقلی در داخل کشور که بدون وابستگی به جریان و وزارتخانه و نهاد خاصی، با سرمایهگذاری خصوصی و جذب تبلیغات و تکفروشی، تلاش میکنند تا بمانند و صدای مردم و رکن چهارم دموکراسی باشند.
نشریات مستقل چند ویژگی مهم دارند، نخست آنکه مستقل هستند، دوم آنکه همچون نشریات خارجنشین، دروغ نمیگویند و سوم آنکه فسادستیز هستند. پس هرچه بیشتر نشریات مستقل تقویت شوند، منافع عمومی و ملی تقویت شده است و هر چه بیشتر تضعیف شوند به زیان کشور است. آنچه مسلم است با حذف رسانههای مستقل، مخاطبان آن به سمت بولتنهای بیخاصیت داخلی نیامده و قطعا به سمت رسانههای آنسوی مرزها میروند و حتی اگر آن رسانهها با داخل هماهنگ باشند نیز دیر یا زود با ریزش مخاطب مواجه میشوند.
هفتهنامه عصر ارتباط نیز در سالیان گذشته تمام تلاش خود را برای نقد منصفانه و حفظ رویکرد مستقل و حرفهای به کار گرفته و در آغوش صاحبان قدرت و ثروت غش نکرده است که اگر غیر از این بود امروز نیازی به نوشتن متن حاضر نبود و به جایش مدح فلان مسوول ناکارآمد یا بهمان طرح شکستخورده را مینوشتیم و باقی صفحاتمان از عکسهای تمام قد و دروغهای بیسر و ته پر بود.
به هر تقدیر فعلا رویکرد بر حذف اندک رسانههای مستقل از طرق مختلف است که رهاگذاشتن عمدی مشکل کاغذ، تنها یکی از آن روشهاست، تا به این ترتیب اندک مزاحمان باقیماندهای که با سمت خاصی هماهنگ نیستند، از سر راه کنار گذاشته شوند تا همه چیز به خوبی و خوشی تقسیم شود و مردم هم با مشکلات خودشان و دعواهای زرگری مشغول باشند.
البته این یعنی معدود رسانههای مستقل هنوز هم موثر، توانا و مزاحم هستند که حتی در همین وضعیت بقای نباتی هم وجودشان قابل تحمل نیست. (منبع:عصرارتباط)