«تصور کنید یک روز صبح بیدار شویم و ببینیم تمام رسانههای آمریکا و دنیا در حال نشان دادن تصاویر خرابیها و آتشسوزیهای گسترده، سرگردانی مردم در خیابانها، صدای آژیر ماشینهای پلیس، آتشنشانی و اورژانس هستند
و در این میان تصاویر وحشتزده زنان و کودکان مجروح و مستاصل نیز به آن اضافه شده است. چند ساعت بعد مقامات آمریکایی یکبهیک پشت تریبونها رفته و اعلام کنند، کشور تحت تهاجم قرار گرفته و شواهد نشان میدهد ایران از طریق حملات سایبری به زیرساختهای آمریکا و نیروگاههای برق و هستهای مسوول این فاجعه است. ما پاسخ سنگینی به این حملات خواهیم داد.
آیا ما برای چنین روز و سناریویی آماده هستیم؟»
با این مقدمه باید گفت، در دو ماه گذشته شاهد افزایش بیسابقه اخبار، حملات، شایعات، ادعاها و تغییر رویکرد سایبری از سوی آمریکا و متحدانش نسبت به ایران بودیم؛ پروژهای که ظاهرا به شکل هماهنگ و برنامهریزیشده و به بهانه اعمال دور جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران کلید خورده تا از نظر افکار عمومی و منطقی نشان دهد انگیزههای لازم برای تلافی سایبری از سوی ایران وجود دارد.
درواقع در این مدت هر روز ایران از سوی یکی از رسانههای آمریکایی و متحدانش به عنوان تهدیدی سایبری معرفی شده و رسانههای غربی در این مدت همواره سعی داشتهاند این موضوع را جا بیندازند که ایران قصد دارد برای مقابله بهمثل با تحریمهای آمریکا، حملات سایبری علیه این کشور یا متحدانش را به انجام رساند.
**البته این دستورالعمل و رویکرد جدید رسانهای و کلیدزدن «پروژه ایرانهراسی سایبری» را میتوان پرده نخست این نمایش قلمداد کرد و قاعدتا قرار نیست تا ابد از ایران به عنوان یک کشور مهاجم و مخرب امنیت بینالملل در عرصه سایبری نام برد که هیچ کاری نیز با آن نمیتوان کرد، بلکه پردههای دوم، سوم و بعدی این رویکرد و برنامهریزی جدید میتواند مقدمهچینی برای اعمال تحریمهای سایبری و حتی جنگ سایبری با مجوز سازمان ملل! با ایران باشد؛** موضوعی که لزوم اتخاذ رفتاری هوشمندانه و دیپلماسی عمومی و بینالمللی از سوی کشورمان را بسیار ضروری و کلیدی میکند.
اما بیایید مروری داشته باشیم بر علایم افزایش «ایرانهراسی سایبری» در دو ماه اخیر.
از جمله حملههای سایبری که در این مدت به ایران نسبت داده شده میتوان به حمله به سایت یک صادرکننده تجهیزات دفاعی در استرالیا، حمله به سایتهای چند دانشگاه در انگلستان، انهدام شبکه سایبری جاسوسی CIA آمریکا، نگرانی از تهاجم سایبری ایران به بانکهای آمریکایی و احتمال حمله سایبری ایران به آمریکا و متحدانش در آیندهای نزدیک اشاره کرد که هر بار در یک رسانه غربی این ادعاها بدون ارایه مستنداتی روشن مطرح شدهاند.
سوال دیگر اینجاست که آیا این اخبار و شایعات و تغییر رویکردها، نوعی مقدمه چینی برای رویارویی سایبری ایران و آمریکا (و متحدانش) است؟ **کمااینکه آمریکا در جریان حملات و لشکرکشیهای خود به منطقه خاورمیانه و جنگ با عراق، اصلا منتظر مجوزهای بینالمللی نماند. آمریکا راسا و با یک برنامهریزی قبلی، از مدتها قبل با بهانهتراشی و آمادهسازی افکار عمومی مبنی بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، مقدمات لازم را فراهم کرد. سپس ماجرای حمله ۱۱ سپتامبر کلید خورد و بعد برای خود مجوز ویرانی عراق را صادر کرد. سوال اینجاست که آیا آمریکا در حال فراهمسازی مقدمات یک ۱۱ سپتامبر سایبری و این بار منتسب کردن آن به ایران است؟ و پرسش مهمتر اینکه آیا ما آمادگی لازم در عرصه رسانهای و سایبری برای مهار این پروژه را داریم؟**
شایان ذکر است که رویکرد سایبری آمریکا در دولت اوباما پاسخ نظامی به حملات سایبری بود و حالا در دوران ترامپ دو ماه قبل رویکرد سایبری آمریکا تغییر کرده و جان بولتون با خوشحالی میگوید: دیگر دست ما مانند دولت اوباما برای پاسخ به حملات سایبری بسته نیست.
مروری بر اخبار یک ماه اخیر
در هفتههای اخیر شایعات و اتهامات زیادی در خصوص انجام حملات سایبری توسط دولت ایران یا هکرهای ایرانی توسط رسانههای غربی مطرح شده است.
از جمله این موارد میتوان به گزارشی که در سایت خبری abcnet.au آمده اشاره کرد. این رسانه مدعی شده هکرهای ایرانی به تلاش برای اخاذی به بزرگترین صادرکننده تجهیزات دفاعی استرالیا مسوول هستند. این ادعا البته در حالی مطرح میشود که اخبار قبلی گویای این بود که «یک عامل ناشناس» توانسته به ایمیلهای کارکنان، نقشهها و طرحهای یک کشتی استرالیایی دست پیدا کند؛ اطلاعاتی که پس از مدتی بخشی از آن برای فروش روی وب تاریک عرضه شد و حالا مرکز امنیت سایبری استرالیا بدون ذکر جزییات و مستندات روشن، تنها این ادعا را مطرح کرده که حمله مذکور شبیه حملاتی بوده که هکرهای ایرانی پیش از این در دیگر نقاط دنیا انجام دادهاند. این اخبار در حالی روی خروجی سایتهای خبری غربی قرار گرفت که هیچ مستندات روشنی برای اثبات ارایه نشده بود.
حدود دو هفته پیش، این بار سایت CNN تیتر زد که با توجه به افزایش تحریمها علیه ایران، بانکهای ایالات متحده برای مقابله با حملات هکری ایران آماده میشوند. این خبر با تصویری از تظاهرکنندگان ایرانی در مقابل سفارت آمریکا در حالی که دارند دلار آمریکا و پرچم ایالات متحده را میسوزانند همراه شده تا شاید به نوعی مخاطب را برای پذیرش ادعایی فاقد مستندات آماده کند.CNN بدون ارایه هیچ مستنداتی صرفا در این خبر ادعا میکند که ایرانیان پیش از این در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ به بانکهای آمریکایی حمله گستردهای کردهاند و حالا با اجرای تحریمهای جدید علیه ایران، بانکهای آمریکایی از این بیم دارند که هکرهای ایرانی اقداماتی تلافیجویانه علیه بانکهای این کشور انجام دهند. بنابر ادعای سیانان یک سازمان امنیت سایبری بزرگ در آمریکا در این مقطع هکرهای ایرانی را به عنوان مهمترین خطر سایبری علیه بانکهای آمریکایی معرفی کرده است.
سایت «فوربز» نیز در این مدت گزارشی را منتشر کرده که در آن مدعی شده هکرهای ایرانی در ماههای قبل قصد داشتهاند ۱۸ دانشگاه بریتانیایی را که در حوزه امنیت سایبری با دولت این کشور همکاری داشتهاند، هک کنند که مورد شناسایی واقع شدهاند.
«بیزینس اسنایدر» در گزارشی عکسی از سربازان ایرانی با مشتهای گرهکرده و در حال سرودخوانی در دهه فجر را منتشر کرده و در تیتر خود این پرسش را مطرح کرده که «چرا مردم آمریکا میترسند که تهدید بزرگ سایبری بعدی از جانب هکرهای ایرانی با هدف حمله به کمپانیهای آمریکایی باشد.»
در ابتدای این مطلب چند نقل قول از جانب کارشناسان مطرح و هشدار داده شده که کارشناسان امنیتی نگرانیهایی دارند که هکرهای ایرانی ممکن است برای مقابله با تحریمهای آمریکا آماده حمله به شرکتهای نفتی غربی و کشورهای حوزه خلیج فارس باشند. در این میان مسوولیت حمله سایبری سال ۲۰۱۲ به شرکت آرامکو عربستان که منجر به از کار افتادن هزاران کامپیوتر این شرکت سعودی شد، نیز در این گزارش تلویحا به هکرهای ایرانی نسبت داده شده است.
در میان سیل اخباری که در خصوص خطرات حملات سایبری از جانب ایران مطرح شده، سایتهای خبری اسراییلی نیز بیکار نمانده و یک سایت در مطلبی مدعی شده آمریکا باید خود را برای مقابله با تهدیدهای سایبری از جانب ایران آماده کند. در این مطلب به نقل از یک تحلیلگر سیاسی ادعا شده که با توجه به تنگ شدن عرصه اقتصادی به ایران ممکن است این کشور به پیشگام انجام حملات سایبری و فیزیکی علیه آمریکا تبدیل شود.
از میان تمام ادعاهای مطرحشده برای ایرانهراسی سایبری اما بیشک پرتکرارترین ادعای رسانههای غربی، احتمال اقدامات سایبری تلافیجویانه از سوی ایران علیه آمریکا به دلیل تحریمها باشد. در همین رابطه سایت خبری ifmat.org تیتر زده که «رژیم ایران حملات سایبری علیه آمریکا را با هدف تلافی تحریمها آغاز میکند»؛ ادعایی که البته در گزارش آن هیچ مستنداتی در خصوص اینکه چگونه و بر چه اساسی این ادعا مطرح شده، ارایه نشده است.
اواسط آبانماه نیز گزارش مشروحی در بخش خبری سایت یاهو منتشر شد و آنطور که در گزارش ادعا شده بود (بدون ذکر نام و ارایه مستندات)، به نقل از تنی چند از ماموران سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA)، برای نخستین بار جزییات یک ضربه سنگین سایبری از سوی ایران در فاصله حدود سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ به شبکه جاسوسی سایبری این نهاد امنیتی آمریکا منتشر شد.
ماجرا از این قرار است که در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ سازمان اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا با افشا شدن سیستم ارتباطی خود که از طریق آن با عوامل این سازمان در سراسر جهان در تماس بود، یکی از ابزارهای کلیدی خود برای برقراری ارتباط و پیامرسانی با رابطها و جاسوسهایش را از دست داده است. بنابر ادعای یاهونیوز، ایران عامل شناسایی این سیستم ارتباطی جاسوسان و عوامل آمریکا بوده است.
در مجموع نگاهی به تیتر رسانههای غربی و متحدان آمریکا روشن میکند که نوعی نگاه ایرانهراسی در حوزه سایبری در حال تبلیغ شدن است و به شکلی هدفمند این رسانهها سعی در بزرگ نشان دادن خطرات حمله سایبری توسط ایران داشتهاند. **درواقع غربیها بهدرستی متوجه شدهاند مطرح کردن ادعای حملات فیزیکی علیه ایران به عنوان کشوری که در ۲۰۰ سال اخیر هیچ جنگی را شروع نکرده است، چندان مورد پذیرش افکار عمومی جهان نیست و از همین رو حالا رو به ایرانهراسی سایبری آوردهاند.**
تغییر استراتژی سایبری آمریکا از دفاع به حمله
اما این تنها اخبار یکی دوماه اخیر نیست که باید مراقب آن بود. ۳۰ شهریور ۱۳۹۷ بود که دونالد ترامپ استراتژی سایبری ملی آمریکا را امضا و سیاست جدید دولت ایالات متحده در عملیات دفاعی و تهاجمی سایبری را تعیین کرد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در هنگام اعلام خبر امضای این سند گفت: این «مدونترین» سیاست سایبری آمریکا در ۱۵ سال اخیر است.
این سند ۳۵ صفحهای که در سایت کاخ سفید منتشر شده، نهادهای دولتی آمریکا را موظف میکند که مرتب روشهای دفاعی خود را در مقابل حملات سایبری بررسی و بهروز کنند. هماهنگی میان دولتهای محلی و نهادهای فدرال و بخش خصوصی برای تقویت دفاع سایبری، یکی از محورهای این استراتژی جدید است که اجرای آن بلافاصله شروع شده است.
این سند به فضای مجازی به عنوان موتور رشد اقتصادی و پایداری ملی نگاه میکند و توسعه «اینترنت آزاد» را در تمام دنیا و استفاده از آن را برای افزایش نفوذ آمریکا تشویق میکند.
**این سند روسیه، چین، کرهشمالی و ایران را متهم میکند که از فضای مجازی «بیمحابا» برای به چالش کشیدن آمریکا و متحدانش و تجارت جهانی استفاده میکنند و به آنها آسیب میزنند بدون اینکه نگران هزینههای آن باشند.** سند تازه چین را به جاسوسی سایبری اطلاعات اقتصادی و صنعتی به ارزش تریلیونها دلار متهم کرده است.
پنتاگون هم چند روز پیش استراتژی سایبری خود را منتشر کرد که در آن از روسیه و چین به عنوان تهدیدهای اصلی علیه آمریکا نام برده شده بود.
جان بولتون در اظهارنظری گفته رویکرد سایبری آمریکا از تدافعی به تهاجمی تغییر کرده و «دیگر دستهای ما مثل دولت اوباما بسته نیست.»
**او گفته درحالیکه دستگاههای مختلف امنیتی که بیشتر زیر حملات سایبری قرار دارند، در اجرای عملیات دفاعی و تهاجمی مشروع علیه دیگر کشورها محدودیت داشتند، اما اکنون دونالد ترامپ در عمل «محدودیتها را برداشته و عملیات تهاجمی سایبری را مقدور کرده است.»**
با وجود اینکه بولتون از رفع محدودیت برای اجرای عملیات تهاجمی سایبری سخن گفته اما پیش از این و در دولت اوباما که بهزعم او دستبسته بود، حداقل یک مورد مشخص از بزرگترین حمله سایبری دنیا وجود دارد. ویروس استاکسنت که در سال ۲۰۱۰ شناسایی و با آن به تاسیسات هستهای ایران حمله شد؛ موضوعی که اگر بهموقع از سوی ایران شناسایی و مهار نمیشد میتوانست فاجعهای بزرگ را رقم بزند. ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳ فاش کرد که آمریکا با همکاری اسراییل در سال ۲۰۱۰ این بدافزار را تولید کرده و به کار گرفته بودند.
طرح دوفوریتی مجلس برای حملات سایبری
از سوی دیگر، این جریانات اما در ایران نیز ظاهرا تحرکات جدیدی در دستور کار قرار گرفته است.
دوازدهم آبانماه امسال طرح «مقابله با حمله سایبری احتمالی آمریکا به زیرساختهای حیاتی جمهوری اسلامی ایران» با هدف مقابله با تهدیدات سایبری آمریکاییها از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تدوین شد.
نصراله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از تدوین طرح «مقابله با حمله احتمالی سایبری آمریکا به زیرساختهای ایران» از سوی تعداد زیادی از نمایندگان مجلس خبر داده و گفته بود: با توجه به تهدیدهایی که امروز آمریکاییها علیه کشور ما و قلدرمآبانه مطرح کردند و نشان دادند که مانند گذشته قابل اعتماد نیستند و نباید به آنها اعتماد کرد و حتی این موضوع برای کسانی که دلداده به آمریکا هستند، امروز روشن و واضح شده تا الان تعداد ۱۳۶ تن از نمایندگان طرحی را با عنوان «مقابله با حمله سایبری احتمالی آمریکا به زیرساختهای حیاتی جمهوری اسلامی ایران» آماده کردهاند.
وی افزود: ما بهدنبال این هستیم که این طرح را نهایی کنیم و بهتصویب برسانیم و پس از نهایی شدن امضاها، این طرح تقدیم هیاترییسه مجلس میشود.
پژمانفر همچنین گفته: آمریکاییها همواره در موضوع حمله به زیرساختهای اینترنتی کشور رجزخواهی کرده و گفتهاند که قصد دارند حمله سایبری به ایران داشته باشند و برای اینترنت کشور مشکلاتی را فراهم کنند، مجلس نسبت به این قضیه واکنش نشان داده و طرح «مقابله با حمله سایبری احتمالی آمریکا به زیرساختهای حیاتی جمهوری اسلامی ایران» را تدوین کردهاند.
براساس طرح «مقابله با حمله سایبری احتمالی آمریکا به زیرساختهای حیاتی جمهوری اسلامی ایران» در صورت حمله سایبری آمریکا به زیرساختهای حیاتی و حساس جمهوری اسلامی ایران که موجب قطع خدماترسانی به مردم و ضرر و زیان به کشور شود، این حمله بهمنزله حمله به خاک جمهوری اسلامی تلقی شده و نیروهای مسلح میبایست اقدام به مقابله کنند؛ بر اساس شنیدهها ظاهرا این طرح با قید دو فوریت مطرح خواهد شد که البته هنوز خبری از سرنوشت آن نیست.
حمله اسراییل به زیرساختهای ایران
اما در کنار اقدامات رسانهای برای شکلدهی به پروژه «ایرانهراسی سایبری» حملات مستمر و هدفمند سایبری به ایران نیز متوقف نشده است و قاعدتا استاکسنت، نه اولین حمله گسترده سایبری به ایران بوده و نه آخرین آن خواهد بود. ۱۴ آبانماه سال جاری بود که در یک فقره از تلاشها برای ضربه به ایران در فضای سایبری، رییس هیاتمدیره شرکت زیرساخت در توییتر نوشت: مجموعهای از حملات پراکنده سایبری از مبدا اسراییل به زیرساختهای ارتباطی ایران آغاز شده و ایران همه حملات را دفع کرده است. پس از وی وزیر ارتباطات گفت: این اقدام خصمانه را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری میکنیم.
وی نیز در صفحه توییتر خود نوشت: رژیمی که سابقه آن در بهکارگیری سلاح سایبری در پروندههایی چون استاکسنت مشخص است، این بار تلاش داشت به زیرساختهای ارتباطی ایران صدمهای وارد کند، البته به لطف هوشیاری تیمهای فنی، دست خالی بازگشت. وی تاکید کرد: این اقدام خصمانه را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری میکنیم.
نکته قابل تامل اما آن است که همین وعده پیگیری حقوقی این موضوع توسط وزیر ارتباطات پوشش رسانهای خوبی در برخی رسانههای خارجی داشت و نشان میدهد که امکان بازیسازی رسانهای در این فضا برای کشور و به منظور جلوگیری از بروز ارایه چهره مخرب از ایران در فضای سایبری وجود دارد. هرچند رسانههای آمریکا و متحدانش این قبیل اخبار را سانسور کنند.
درواقع ما میتوانیم با پیگیریهای حقوقی و رسانهای مانع آن شویم که کشورمان که همواره قربانی حملات سایبری بوده به عنوان یک کشور تهاجمی در این عرصه معرفی شود.
طرح حضور نیروهای نظامی در مرزهای سایبری کشور
سهشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۷ بود که سردار جلالی، رییس سازمان پدافند غیرعامل در خصوص جزییات تدوین یک طرح جدید در مجلس شورای اسلامی گفت: مبدأ تهیه این طرح (طرح حضور نیروهای نظامی در مرزهای سایبری کشور) مرکز پژوهشهای مجلس است و اسم طرح نیز ساماندهی شبکههای اجتماعی است.
در ماده ۱۲ این طرح آمده است: **«مرزبانی دیجیتال و دفاع سایبری از کشور و جلوگیری از بهرهبرداری غیرمجاز از دادههای مجازی در درگاههای ورود و خروج پهنای باند کشور، با محوریت ستاد کل نیروهای مسلح، توسط مراجع ذیربط انجام خواهد شد. حدود و ثغور وظایف با پیشنهاد ستاد کل نیروهای مسلح به تصویب فرماندهی معظم کل قوا خواهد رسید.»**
وی در توضیح این بخش از طرح مذکور گفت: شورایی برای سیاستگذاری و واگذاری مجوز پیشبینی شده که در آن شورا قرار است سازمان پدافند غیرعامل هم حضور داشته باشد. ما تهیهکننده طرح نبودیم. موضوع دیگری که مطرح است، موضوع مرزبانی سایبری است. در این طرح موضوع انحصار سازمان پدافند غیرعامل یا جای دیگر مطرح نیست. به نظر من باید به مسایل واقعی نگاه کرد. **گیتویها مرزهای سایبری کشور هستند. مرزبانی در اختیار یک دستگاه نیست. در فضای سایبری مرزی وجود دارد که برای حفاظت از مرزها همه دستگاههای مسوول باید حضور داشته باشند. داراییهای فیزیکی در حال تغییر ماهیت به سایبری هستند و این یعنی باید خود را آماده کنیم.**
امضا نکردن بیانیه منع حملات سایبری توسط ایران و آمریکا
اما تحرکات جهانی برای جلوگیری از وقوع حملات و جنگهای سایبری از سوی دولتها به شکل فزایندهای روبه افزایش است. ۲۲ آبانماه سال جاری امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه درجریان «مجمع صلح پاریس» همزمان با یکصدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول بیانیهای برای منع حملات سایبری منتشر کرد که اتفاقا آمریکا از جمله کشورهایی بود که تصمیم گرفت آن را امضا نکند. این بیانیه با عنوان «درخواست پاریس برای اعتماد و امنیت در فضای سایبری» را ۵۱ کشور، بیش از ۱۳۰ شرکت و ۹۰ دانشگاه و گروه غیردولتی امضا کردند و این تازهترین اقدام از یک رشته تلاشها در جهت رسیدن به چیزی است که برخی از آن به عنوان «کنوانسیون دیجیتالی ژنو» یاد میکنند.
درست همانطور که «کنوانسیون ژنو» حمله به غیرنظامیان را منع میکند، بیانیه پاریس نیز وارد کردن لطمات نظاممند به افراد و زیرساختهای حیاتی همانند از کار انداختن شبکههای برق را ممنوع کرده است.
این بیانیه همچنین شامل درخواستی برای «جلوگیری از مداخله بدخواهانه توسط بازیگران خارجی با هدف مخدوش کردن فرایندهای انتخاباتی از طریق فعالیتهای سایبری» بود. تمام اعضای اتحادیه اروپا این توافقنامه را امضا کردند اما استرالیا و ترکیه نیز همانند آمریکا از امضای آن خودداری کردند.
براساس گزارشهای منتشره در رسانههای غربی که البته آن را هم میتوان به حساب نوعی ایرانهراسی سایبری گذاشت، کشورهایی که متهم به حملات سایبری تحت حمایت دولت میشوند – مانند روسیه، کره شمالی و ایران – در این فرایند مشارکت نداشتند. اسراییل هم که همراه با آمریکا مجری پیچیدهترین حمله سایبری تاریخ – حمله استاکسنت به برنامه هستهای ایران – بوده نیز از امضای این بیانیه خودداری کرده است. آمریکا اعلام نکرده که چرا این توافق را امضا نمیکند اما یک دیپلمات که خواست نامش ذکر نشود، گفته که احتمال دارد آمریکا بعدا آن را امضا کند.
ایران نیز واکنش رسمی به علت امضانکردن بیانیه پاریس نداشته اما وزیر ارتباطات در پاسخ به یک خبرنگار در توییتر گفته، ایران نیز در حال بررسی این بیانیه است.
جمعبندی و نتیجهگیری
نگاهی به جریان یکطرفه اخبار رسانههای غربی علیه ایران در فضای سایبری نشان میدهد تقویت جریان دیپلماسی عمومی ایران در رسانههای داخلی و خارجی باید هرچه سریعتر از سوی دستگاههای مسوول در حوزه فنی، نظامی و بهویژه دستگاه دیپلماسی کشور یعنی وزارت امور خارجه بهشدت و به شکل منسجم تقویت شود تا از ایجاد فضای یکطرفه و ایرانهراسی سایبری جلوگیری شود.
وقتی در اخبار رسانههای غربی دیده میشود که همهچیز علیه کشور است و ایران به عنوان عامل بیثباتی فضای سایبری به افکار عمومی جهان معرفی میشود، معنی آن این است که در این فضا دست برتر با غرب است و موفق به ایجاد ایرانهراسی سایبری خواهد شد. این در حالی است که اصولا در فضای عریض و طویل و پیچیده سایبری قطعیتی در خصوص آنکه چه کسی یک حمله سایبری را انجام داده، وجود ندارد.
همانطور که ذکر شد، در یک فقره خبری که در آن وزارت ارتباطات کشورمان اعلام کرد از اسراییل به دلیل حمله سایبری به ایران شکایت میکند، در رسانههای خارجی بازتاب نسبتا خوبی داشت و همین امر نشان میدهد که لازم است دستگاه دیپلماسی و سایر نهادهای مربوطه از این پس در خصوص خطرات و تهدیدهای سایبری صورتگرفته علیه کشورمان بهتر اطلاعرسانی کنند تا مشخص شود که ما در زمینه سایبر نهتنها کشوری مهاجم نیستیم، بلکه خود قربانی حملات سایبری هستیم.
از آنجا که فضای سایبر فضای قطعیت نیست و هر کسی میتواند در آن هر ادعایی را مطرح کند، باید در فضای امنیت سایبری بهویژه در خارج از کشور حداکثر اقداماتی را که میتوان به عمل آورد. کشورهای غربی در حال حاضر و مثل همیشه با اتکا به امکانات گسترده رسانهای و پنج خبرگزاری بزرگ و مادری که در اختیار دارند، افکار عمومی جهان را علیه ما مدیریت میکنند و لذا در چنین شرایطی ما نباید بههیچعنوان این عرصه را واگذار کنیم.
**تاکید میشود که خبرسازی رسانهای علیه ایران و معرفی کشورمان به عنوان یک کشور مهاجم و عامل بیثباتی در فضای سایبری میتواند یک مقدمه بینالمللی برای رسمیتبخشیدن به حملات سایبری آمریکا و متحدانش علیه ایران باشد.**
(منبع:عصرارتباط)