زمانیکه واژه کارآفرینی را میشنویم ، حس خوبی را پیدا میکنیم.آنهم بدلایلی چون سیل وعده ها و شعارها حمایتی از کارآفرینان ، اختصاص وام های میلیونی تا میلیاردی ، برگزاری میتینگها و دورهمی ها با محوریت کارآفرینی، آموزشهای رایگان راه دور و حضوری این حوزه ، ایجاد مراکز شتابدهی ،پرستیژ قابل قبول در سطح جامعه و …..
اینروز ها اکثر جوانان بدنبال این هستند که با ورود به عرصه ی کارآفرینی علاوه بر ایجاد شغل ، به رویاهای خود برسند.رویاهای استیوجابز شدن.و این نقطه قوت کارآفرینی است که امید اجتماعی را به سطح قابل قبولی میرساند.گوی به نظر میرسد همه چیز برای کارآفرین شدن مهیاست و جوانان میتوانند با راه اندازی ایده و استارتاپهای خود تبدیل به شرکتهای میلیونی یا میلیاردی شوند.
نبود نظارت دقیق
درست است که عمرحمایت از استارتاپها و کارآفرینی به شکل وسیع در ایران به چند سال نمیرسد ولی هرچقد خروجی وامهای میلیاردی و حمایتها را بررسی میکنیم نتایج بدست آمده محدود به چندین شرکت و ناامیدکننده میشود.شرکتهای که گاها قبل از شروع این موج حمایتی وجود داشته اند ولی با این تفاسیر حداقل در حوزه ی کارآفرینی به خود کفایی رسیده ایم.از منتورها ،گردهمایی ها ،شتابدهنده ها و اساتید مجرب و حتی مسئولینی که نقش حمایت کننده را دارند.
متاسفانه نبود نظارت دقیق در همین حوزه ، باعث ایجاد فضای شبهناک شده است. در همین فضا پولهای غیرشفاف و منابع دولتی به اسم حمایت، تسهیلات، کارآفرینی، اشتغال، حمایت از جوانان، جلوگیری از “خروج مغزها!”، جلوگیری از واگذاری بازار به رقبای قدرتمند خارجی و دیگر عناوینی که از زبان و دهان برخی مسوولان دولتی نمیافتاد، خرج میشود.برخی مسوولان دولتی به پیش افتاده و با اتکا به آمار و ارقام چند نمونه انگشتشمار ، هزاران میلیارد تومان از منابع دولتی را به اسم شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در سالهای اخیر خرج کرده و به عبارتی هدر دادند.شرکتهایی که برخی از آنها در اساس دانشبنیانی و استارتآپ بودن آنها نیز محل شبه بوده و هست، آن هم در شرایطی که حتی تعریفی مشخص، شفاف و قانونی از استارتآپها نیز وجود ندارد.
در برخی نهادهای دولتی همه چیز گل و بلبل است و هر چه هست، آمار رشد و پیشرفت و پیشرفت است. مروری بر اخبار این نهادها نشان از آن دارد که همواره خبر از اعطای تسهیلات، منابع مالی، رشد تعداد شرکتها، امضای تفاهمنامهها، برگزاری همایشها، سخنرانی، سخنرانی و رشد و پیشرفت در جریان است.در عمل اما گزارشهای دقیق، مستند و قابل راستیآزمایی از خروجی این حمایتها و آثار آن بر کشور وجود ندارد.این در حالیست که از همان ابتدای این رویکرد، یعنی اعطای تسهیلات، رانتها و پولهای دولتی گفته میشد که این مساله به زیان شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بوده و از چندین سال قبل زنگ خطر سونامی ورشکستگی این شرکتها به صدا درآمده بود
تایید ورشکستگی دانشبنیانها
از اواسط سال گذشته اما مسوولان مربوطه که ظاهرا دریافته بودند که دیگر تزریق بیرویه پول و امکانات به استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان دچار مساله و افزایش ابهامات شده و برخی پیگیر خروجیهای احتمالی هستند، یک تغییر رویه و رویکرد کاملا متفاوت از شعارهای قبلی و الزامات حمایتی خود را در دستور کار دادند و از مضر بودن حمایتها گفتند!چراکه حالا دیگر وقت آن رسیده بود که مسوولان مربوطه پاسخگوی نتیجه عملی اقدامات و سیاستهای خود باشند.
در نتیجه حالا همانها که خود مدعی حمایت مطلق از این کسبوکارها بودند، با صد و هشتاد درجه تغییر رویکرد به تکرار نظرات مخالفانی پرداختند که از ابتدای این راه یعنی از چند سال قبل، مدل مذکور را غلط میدانستند.
یکی از بحثهای مهمی که اکوسیستم کارآفرینی ایران در آن ضعف دارد نبود سرمایهگذاری جسورانه (VC) است. ما باید به این برسیم که وام دادن به استارتآپها خیانت به آنهاست. این در حالیست که برخی نهادها از طریق صندوقهای وابسته وامهای کلان داده است که البته خروجی آن هم شفاف نیست. اما امروز اثرات آن را میبینیم. بسیاری از این شرکتها شکست خوردهاند و امروز باید پولهای وام گرفتهاند را پس بدهند.
اواخر دی ماه سال گذشته برخلاف آنچه که در سالهای قبل شنیده میشد، مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی با اختصاص وام بیشتر به استارتاپها مخالفت کرده و گفت: ارایه هرگونه وام به استارتآپها یک خیانت به جامعه استارتآپی است و مسوولان باید این مساله را متوجه شوند.رضا زرنوخی گفت: من از دعوای آینده اکوسیستم استارتآپی ایران نگران هستم.
در این مقطع مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی همچنین گفت: بر اساس گزارشهای منتشر شده، تا امروز ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد تومان در حوزه سرمایهگذاری در استارتاپها هزینه شده که تمامی این بودجه از بخش خصوصی تامین شده؛ موضع دولت در استارتآپها، استارتآپ سواری است اما باید دولت کمک کند.
۱۹ اسفند ماه سال گذشته، بهروز سلطانی رییس صندوق نوآوری و شکوفایی با تایید ورشکستگی برخی شرکتهای دانشبنیان به دلیل اقدامات دولتیها توضیح داد: برخی از دستگاههای دولتی با شرکتهای دانشبنیان خصوصی قراردادی را امضا کردند و برای پرداخت اولیه این شرکتها به سمت صندوق نوآوری و شکوفایی هدایت شدند تا تسهیلات خود را از طریق این صندوق دریافت کنند.وی ادامه داد: این شرکتها نیز پروژهها را اجرایی و محصول مورد نظر را به دستگاههای اجرایی تحویل دادهاند که در حال حاضر به بهرهبرداری رسیده است؛ ولی در این رابطه از پرداخت تعهدات مالی خود از سوی دستگاهها خودداری شده است. این امر موجب شده است تا شرکتهای دانشبنیان به ورطه ورشکستگی نزدیک شوند.
تولدهای کاذب و مرگ در سکوت
نشریات وابسته به کسبوکارهای اینترنتی و سرمایهداران این حوزه یکی از پرسروصداترین ابزارهای این عرصه هستند که برای بقای خود و تداوم تزریق پولهای بیحساب و کتاب دولتی، تولد کوچکترین استارتآپها را با کاذبترین شکل ممکن در بوق و کرنا کرده و البته همچنان نیز میکنند.مرور تیترهای برخی از این سایتها و نشریات از سالهای گذشته تا کنون موضوعی است که توجه مسوولان دولتی را میطلبد تا خود مرور کنند نتیجه انتشار این پوسترهای تبلیغاتی و تولدهای کاذب و شلوغکاریها اکنون چیست و چه خبری از سرانجام انتشار عکسهای تمام قد جوانان و آغاز به کار استارتآپها است.چرا که این کسبوکارها از ابتدای سال جاری یک به یک و در سکوت تعطیل میشوند و به هیچ وجه خبری از هیاهوی راهاندازی آنها نیست. در چنین شرایطی مسوولان حمایت کننده دولتی نیز با رد نظرات قبلی خود مدعی هستند که میبایست شرایط گلخانهای برای استارتاپها برداشته شود تا بدون دریافت وام و تسهیلات رشد طبیعی داشته باشند.
لزوم ارایه آمار ریزشها در کنار رویشها
زمانی قرار بود چند شرکت انگشتشمار به ظاهر موفق در حوزه دانشبنیانها و استارتآپها، به قولی یونیکورن شده، برخی راهی بورس شوند و برخی هم با صادرات محصولات و خدمات خود منطقه و جهان را در دست بگیرند.حالا اما نهادهای نظارتی که این روزها بیشتر به تماشاچی تبدیل شدهاند باید دستگاههای مسوول این وضعیت را وادار به پاسخگویی و ارایه آمار از میزان شکستها، خروجی هزینهها و تناسب آن با منابع صرف شده و به هدر رفته باشند، چراکه از رسانهها کاری بیش از طرح مساله ساخته نیست و کسی پاسخگوی آنها نیست.اکنون اما هر چه قدر جستوجو کنید جایی آماری از شکستها نیست و کلمات دانشبنیان و استارتآپ را که در گوگل سرچ میکنید، همه چیز گل و بلبل است و فقط آمار تزریق پولها و حمایتها را مییابید و خبری از اطلاعات مستند و متقن از شکستها و ناکامیها نیست.براساس آمار اعلام شده توسط صندوق نوآوری و شکوفایی بالغ بر ۳۵۰۰میلیارد تومان در سال ۹۶ به ۱۲۵۰شرکت از طریق اعتبارات بانکی ارایه شده است. این در حالی است که این صندوق در مدت ۴ سال ۲هزار میلیارد تومان تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان اعطا کرده است. این آمار در شرایطی نقل شده که تاکنون آماری از تاثیر این تسهیلات بر رشد شرکتهای دانشبنیان و میزان شکست آنها منتشر نشده و بر خلاف اعلام آمار دقیق رویشها و حمایتهای مالی، خبری از اعلام دقیق ریزشها و خروجی عملیاتی نبوده و صرفا به اظهار نگرانی و اعلام کلی ورشکستگی این قبیل کسبوکارها اشاره میشود.