محمد رهی و تیم پنجنفرهاش گرد هم استارتآپ زودشور را راهاندازی کردهاند تا هم در وقت مردم صرفهجویی شود و هم به گفته خود فرهنگ خشکشویی مردم را تغییر دهند.کار با اپلیکیشن زودشور آسان است. پس از نصب برنامه نوع لباس و نوع خدمت را برمیگزینید. سفارش را ثبت و هزینه را آنلاین پرداخت میکنید. رانندگان این استارتآپ لباس را از شما تحویل میگیرند و پس از اتمام کار به شما بازمیگردانند. به سراغ خشکشویی آنلاین زودشور آمدیم تا دریابیم ساز و کار این تیم به چه صورت است و چگونه میخواهند فرهنگ شستوشوی مردم را دگرگون کنند.
محمد رهی تحصیلکرده رشته کامپیوتر نرمافزار است. او همراه با همسر خود، مهسا قادری و دوست دوران دبستان و راهنمایی، سعید شکرگزار، در شرکت «هاست» ایران مشغول کار بودند. محمد در آن شرکت مدیر پشتیبانی است. به گفته محمد آنها در ابتدا با محیط استارتآپ آشنا نبودند، اما به این فضا علاقه داشتند و از مراجعه جوانان دریافتند که مردم از سرویس آنلاین و اینترنت درآمدزایی میکنند، به همین دلیل در مورد استارتآپ مطالعه و ایدههای مراجعان خود را بررسی کردند و دریافتند به ایده جدیدی که به صورت آنلاین ارائه میشود استارتآپ میگویند. در همین زمان ایدههای بسیاری به ذهن آنها خطور کرد.
بنابراین تصمیم گرفتند در کنار کار در شرکت هاست ایران، کسب و کار خود را نیز راهاندازی کنند. در ابتدا ایدههای بسیاری را بررسی کردند. محمد در این رابطه گفت: «ما ایدههای مختلفی داشتیم، مانند جعبه گل رز که این روزها مد شده است. اما سفارش این گلها در سایتهایی است که معتبر نیستند یا اینماد ندارند. مشتری مطمئن نیست گلی را که بر اساس عکس سفارش داده است دریافت میکند. قیمت گل ایرانی و خارجی هم متفاوت است. در ابتدا تصمیم گرفتیم اپلیکیشن را راهاندازی کنیم. اما وقتی مدل کسب و کاری را ترسیم کردیم دریافتیم این کار سودی برای ما ندارد، به همین دلیل به سراغ ایده بعدی رفتیم.»
ایده بعدی آنها راهاندازی سایت موزیک بود. محمد در مورد این ایده و دلیل به نتیجه نرسیدن آن گفت: «پس از جستوجوها فهمیدیم سایت موزیک خوب در ایران وجود ندارد؛ رادیوجوان فیلتر است، موزیک ما هم که فقط تکآهنگ مجاز منتشر میکند. به همین دلیل قالب سایت را خریدیم و طراحی کردیم. آلبوم اول را که روی سایت قرار دادیم به ما زنگ زدند گفتند که نمیتوانیم آهنگها را منتشر کنیم. دریافتیم تولید محتوا در ایران زمانبر است و ما وقت زیادی نداریم.»
در همان روزها که موضوعات مختلف را بررسی میکردند اتفاقی سبب شد ایده خشکشویی آنلاین نیز به ایدههای دیگر افزوده شود. محمد در مورد شکلگیری ایده اولیه خشکشویی آنلاین گفت: «روزی میخواستم به مهمانی بروم و پیراهن تمیز نداشتم. به فکرم خطور کرد که در اینترنت خشکشویی آنلاین را جستوجو کنم. جستوجوی من نتیجهای نداشت. آن روز هم با همان پیراهن نامرتب به مهمانی رفتم. اما این اتفاق جرقهای در ذهنم بود.»
این ایده در مردادماه سال ۹۵ شکلی عملی به خود گرفت. محمد، مهسا و سعید همزمان با کار در شرکت هاست ایران به صورت پارهوقت به راهاندازی سایت و اپلیکیشن زودشور مشغول شدند و هر کدام وظیفهای را پذیرفتند. مهسا مدیریت ارتباط با مشتری را بر عهده گرفت و سعید مسئول فنی و مارکتینگ شد.
با اینکه در ابتدا هیچ هدفی برای جدی شدن فعالیت خود نداشتند، اما به گفته محمد سایت را راهاندازی کردند تا بازخوردها را بررسی کنند. البته این تیم برخلاف تیمهای جوان و استارتآپهای دیگر، برای راهاندازی سایت با مشکلی برخورد نکرد. محمد در اینباره گفت: «به خاطر شغل ما در هاست ایران برای راهاندازی سایت مشکلی نداشتیم. در ابتدا هاست (HOST) معلومی گرفتیم. از VPS یکی از مشتریان استفاده کردیم. ولی پس از مدتی متوجه شدیم مردم سایت ما را دنبال میکنند. وقتی واژه خشکشویی را جستوجو میکنیم نام سایت زودشور بالای صفحه ظاهر میشود.»
پس از آن فعالیت خود را به صورت جدی آغاز و مدل کسب و کار را ترسیم کردند. همزمان با راهاندازی سایت و کارهای اولیه برای تسلط بر حوزه شستوشو و خشکشویی محمد هر روز بعد از ساعت کاری به خشکشوییها مراجعه میکرد تا جنس پوشاک، پتو و لحاف را بشناسد و دریابد میان سفیدشویی و آبشویی چه تفاوتی است.
علاوه بر این، آنها مشکلات موجود در کسب و کار و نمونههای مشابه در کشورهای دیگر را نیز مورد بررسی قرار دادند. محمد در این مورد گفت: «ما سرویس شستوشوی آمریکا و انگلیس را بررسی کردیم. البته سیستم شستوشو در ایران فرق میکند. در کشورهای خارجی لباس را کیلویی به خشکشویی میبرند. زیپ جت در لندن پکیجی کار میکند. ما در این استارتآپ چند هدف را دنبال میکنیم، اول اینکه فرهنگ شستوشو را در مردم نهادینه کنیم تا به صورت تکی لباس به خشکشویی ندهند، چون اگر لباسها جمع شود، مصرف آب کاهش مییابد. مورد دوم این است که حتی اگر مردم توانستند لباسهای خود را بشویند، در خانهها مکانی برای خشک کردن لباسها مانند زمان گذشته وجود ندارد، به همین دلیل میتوانند از سرویس ما استفاده کنند. بحث بعدی اتوکشی لباسهاست. هر چقدر هم که حرفهای باشیم، اتویی که خشکشویی میکشد با اتویی که مردم میکشند تفاوت دارد.»
آنها همانطور که راهاندازی سایت و اپلیکیشن را پیش میبردند همزمان چندین فعالیت دیگر را نیز انجام میدادند، یکی از آنها گفتوگو با خشکشوییها برای شروع همکاری بود. در مورد نحوه همکاری با خشکشوییها محمد گفت: «در ابتدا فکر میکردیم خشکشوییها با ما همکاری نمیکنند اما در برخورد اول آنها استقبال کردند و قرار شد تخفیفی هم روی سفارشها بدهیم. نخست با ۱۰ درصد تخفیف آغاز کردیم. البته ضرر میکردیم، زیرا هر لباسی که میبردیم و به مشتری برمیگرداندیم هزینه رفت و برگشت و بنزین آن گران میشد، اما الآن ۴۰ درصد هم تخفیف میدهیم.»
آنها فعالیت خود را در مناطق یک، سه و چهار آغاز کردند. با اینکه حتی از مناطق دیگر نیز درخواست دارند، اما قصد دارند در حال حاضر تمرکز خود را روی این سه منطقه بگذارند.
یکی دیگر از فعالیتهایشان تعیین نرخ قیمت بود. محمد اعتقاد دارد سرویس زودشور نسبت به خشکشوییهایی که از طریق سایت سفارش میپذیرند ارزانتر است. او در این رابطه گفت: «ما پس از جستوجوهای بسیار خشکشوییهای آنلاین زیادی دیدیم مانند پاکان که در ولنجک و پاسداران شعبه دارد، اما قیمت این شعبهها یکسان نیست و به عنوان مثال شستوشوی پیراهن در دو شعبه متفاوت است، اما بر اساس نرخ اتحادیه شستوشوی پیراهن هفت هزار تومان است. البته خشکشوییها درجهبندی دارند. خشکشوییهای ململ و هرمس هم هستند که گرانتر از ما سرویس ارائه میدهند. ما در اپلیکیشن خود امتیازهایی در نظر گرفتهایم؛ مثلاً اگر مشتری تعداد بالایی سفارش بدهد تا سقف مشخصی تخفیف میدهیم.»
به گفته محمد در ابتدا مردم به صورت تکی لباسهای خود را به آنها تحویل میدادند، اما کمکم تعداد لباسها افزایش یافت. برخی از مدیران و کارمندان شرکتهای بزرگ نیز مشتری آنها شدند و به صورت پکیجی لباسهایشان را تحویل میدهند.
همانطور که کار را پیش میبردند، در دیماه فرید ملک و همسرش الهام حسنی به تیم اضافه شدند. فرید از دوستان دوران دبیرستان محمد بود. این زوج به استارتآپ علاقه داشتند، به همین دلیل به تیم زودشور پیوستند. الهام فعالیتهای مربوط به مارکتینگ را انجام میدهد و فرید مدیریت مالی و حسابداری تیم را بر عهده دارد.
البته تابستان امسال الهام و مهسا از کار خود استعفا دادند و به صورت تماموقت تمرکز خود را روی زودشور گذاشتند، اما بقیه اعضای تیم همچنان به صورت پارهوقت در تیم فعالیت میکنند.
البته تابستان امسال الهام و مهسا از کار خود استعفا دادند و به صورت تماموقت تمرکز خود را روی زودشور گذاشتند، اما بقیه اعضای تیم همچنان به صورت پارهوقت در تیم فعالیت میکنند.
این تیم علاوه بر مارکتینگ و بخش فنی به رانندگانی هم نیاز داشت تا لباسها را تحویل بگیرند و بازگردانند. به همین دلیل دو راننده نیز به تیم اضافه شدند. البته به گفته محمد گاه آنقدر سفارشها افزایش مییابد که خود محمد هم لباسها را جابهجا میکند، مانند بازه زمانی ۱۲ بهمن تا ۲۸ اسفند که تعداد سفارشها به طرز باورنکردنیای افزایش یافت. محمد در این رابطه گفت: «در این زمان به صورت میانگین روزانه ۹ سفارش داشتیم. بیشتر سفارشها هم پتو و پرده بود. میانگین هر سفارش هفت تکه میشد. آنقدر سرمان شلوغ بود که حتی پدرم هم سفارشها را تحویل میداد.»
آنها علاوه بر ارائه سرویس به فعالیت تبلیغی برای شناساندن زودشور نیز مشغول بودند و با توجه به روابطی که در حوزه آیتی داشتند تبلیغات را با هزینه اندک و به صورت گسترده آغاز کردند. به گفته محمد بسیاری از سایتهای آیتی در مورد زودشور گزارش منتشر کردند. برنامه هشتگ آپارات با محمد مصاحبه کرد و بسیاری نیز در الکامپ با زودشور آشنا شدند.
با اینکه مردم از طریق تبلیغات کمکم با سرویس زودشور آشنا میشوند، اما به نظر میرسد این تیم قصد ندارد فعالیت خود را گسترش دهد. محمد در مورد برنامه آینده تیم زودشور گفت: «هر کسب و کاری در ابتدا قصد دارد مشتریهای دائم جذب کند. در کسب و کار ما نیز به همین صورت است. هماکنون چون سرمایهای نداریم میخواهیم با شرکتها مذاکره کنیم تا برای شستوشوی لباسهای کارمندان از سرویس ما استفاده کنند.»
او در مورد مزایای این کار ادامه داد: «طی همکاری با شرکتها لباسها به یک مقصد برده میشوند و هزینه رفت و آمد کاهش مییابد و در عین حال تخفیفی هم میدهیم. در همین راستا به شرکتها هم نامه نوشتهایم. در حال حاضر این حرکت برای من بیشتر سود دارد. در آینده مشتری عادی هم خواهیم داشت، چون پول از مشتری عادی به دست میآید. اما در حال حاضر بهترین راه این است که تعداد سفارش کم با تکه بالاتر قبول کنیم.»
او در مورد مزایای این کار ادامه داد: «طی همکاری با شرکتها لباسها به یک مقصد برده میشوند و هزینه رفت و آمد کاهش مییابد و در عین حال تخفیفی هم میدهیم. در همین راستا به شرکتها هم نامه نوشتهایم. در حال حاضر این حرکت برای من بیشتر سود دارد. در آینده مشتری عادی هم خواهیم داشت، چون پول از مشتری عادی به دست میآید. اما در حال حاضر بهترین راه این است که تعداد سفارش کم با تکه بالاتر قبول کنیم.»
هماکنون تیم زودشور به طور میانگین روزی پنج تکه سفارش دارند و با دو خشکشویی در نوبنیاد و سوهانک کار میکنند. به گفته محمد از ابتدای آغاز به کار سیستم سه خشکشویی تغییر دادند، زیرا آنها به کیفیت بسیار اهمیت میدهند.
اما این تمام ماجرای تیم زودشور نیست. آنها نیز مانند بسیاری از استارتآپها برای ادامه فعالیت خود به سرمایهگذار نیاز دارند. یافتن سرمایهگذار برای آنها داستان پایانناپذیری است.
مشتریان زودشور در ابتدا به صورت تکی لباس های خود را تحویل میدادند و پس از مدتی تعداد لباس ها افزایش یافت.
اپلیکیشن تیم زودشور در ابتدای فعالیت خود در کافهبازار حدود ۲۰۰ مرتبه دانلود شده بود. به عدد هزار هم رسید، اما چون در روند بهروزرسانی مشکلی ایجاد شد دانلودها به ۸۵۰ مرتبه کاهش یافت. با این حال اولین سرمایهگذار که اولمارکت بود به سراغ تیم آمد. این سوال پیش میآید که چرا با این تعداد کاربر سرمایهگذار باید سرمایهگذاری کند. به گفته محمد شاید به ایده علاقهمند شدهاند یا قصد داشتهاند به مدل کسب و کاری آنها دست پیدا کنند. با این حال در همان زمان تیم زودشور و اولمارکت اولین قرار خود را تعیین کردند. محمد در مورد اولین مذاکره گفت: «اولمارکت با ما تماس گرفت و یک روز قرار جلسه گذاشتیم. در آن ملاقات به ما گفتند یک میلیارد تومان سرمایه میدهند. ۷۰ درصد دریافت میکنند و ۳۰ درصد برای ماست. پس از جلسه ما از چنین قراری خرسند بودیم، اما وقتی با وکیل صحبت کردیم متوجه شدیم اشتباه کردهایم. وکیل به ما گفت اگر الآن ۷۰ درصد بگیرند، بعد چند سال که دو میلیارد تومان افزایش سرمایه دهند، باید ۶۰۰ میلیون تومان بابت سهم ۳۰ درصدی بدهیم. به نوعی تبدیل به کارمند آنها میشویم؛ هم سرمایه را از دست دادهایم و هم بدهکار شدهایم.»
شرکت مبنا سرمایهگذار بعدی بود که با تیم زودشور تماس گرفت. به گفته محمد آنها هم همان شرایط ۷۰ درصد سهام را مطرح کردند که تیم پیشنهادشان را رد کرد.
با شرکت پرهام نیز صحبت کردند، اما نتیجهای نداشت. به گفته محمد پس از این صحبت و قرارها تصمیم گرفتند با ۵۵ میلیون تومان سرمایه شخصی خودشان سرویس را راهاندازی کنند، زیرا هر کدام از اعضای تیم درآمد خود را دارند و نیاز مالی ندارند. حتی حقوق افرادی هم که تماموقت در دفتر زودشور کار میکنند به راحتی تامین میشود.
محمد در توضیح بیشتر نحوه استفاده از سرمایه کل تیم گفت: «سایت را خودمان راهاندازی کردیم. برای سرور هزینهای پرداخت نکردیم. اپلیکیشن هم هزینه زیادی نداشت. ماشین و پرینتر خریدیم و مقداری سهام به اعضای تیم دادیم؛ یعنی پول دریافت کردیم و خود ما کار را پیش بردیم.»
چند هفته مانده به نمایشگاه الکامپ سرمایهگذار دیگری با آنها قرار گذاشت. محمد در مورد آخرین سرمایهگذار گفت: «شخصی که عضو هیات مدیره نفت بهران بود به سراغ ما آمد و گفت ۲۰۰ میلیون سرمایه میدهد و ۵۰ درصد سهام ما را دریافت میکند. این پیشنهاد به نفع ما بود. در جلساتی که با او گذاشتیم متوجه شدیم این حوزه را میشناسد و با استارتآپ آشناست. اما در الکامپ تصمیم گرفتیم به او جواب منفی بدهیم و باز خودمان سرمایه بگذاریم. مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای ما چیزی نیست و میتوانیم از طریق وام آن را به دست آوریم.» البته آنها میتوانند این مبلغ را تامین کنند، اما به گفته محمد کمی ترس دارند. اجاره خانه و اجاره دفتر و هزینه زندگی باعث میشود کمی در این مورد عقبنشینی کنند.
هماکنون این تیم به دلیل صحبت با سرمایهگذاران متفاوت، تجارب بسیاری کسب کردهاند و دریافتهاند در مقابل سرمایهگذار چه درخواستی داشته باشند. به گفته محمد الآن آنها به دنبال سرمایهگذار اولیه هستند و بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد سهم نمیدهند
منبع : پیوست