مدتهاست قبل از انتشار عکسی از فرزندم در فضای مجازی به تمام جوانب و سوالات احتمالی آینده او در مورد انتشار عکسش میاندیشم؛
مبادا در بزرگسالی از دیده شدن عکسی با ژستی خاص و اساسا از چرایی به تصویرکشیدهشدنش برآشفته شود و ما را به نقض حریم خود متهم کند و پاسخی نداشته باشیم برای این سوال که چرا مسایل شخصیاش را در فضای مجازی منتشر کردهایم؟
این دغدغه البته، مادرانه و شخصی است، اما دنیا هم تغییر کرده انگار. همیشه مخالف بودهام با روی جلد مجلههایی با عکس دخترکان آرایش کرده که مینشانند کنار هم و وادارشان میکنند ژستی زنانه بگیرند. آدمهای عزیزی که همنشین عروسکها بودهاند یا باید باشند، انگار مسابقه است! شاید باورش سخت باشد اما حالا فضای مجازی هم به دنیای پاک و معصومانه کودکان متعرض شده و شاهد پدیدهای جدید در این فضای بیسروته هستیم؛ پدیده “کودکان کار” این بار نه با لباس و ظاهر آشفته بلکه با شمایلی کاملا مدرن و دلفریب، در فضای سایبری.
تاسفبار است اما کودکانی با میانگین سنی دو تا پنج سال این روزها به عروسکهای گردان والدینی تبدیل شدهاند که از طریق آنها کسب درآمد میکنند و به نوعی به نانآور خانواده تبدیل شدهاند. موضوعی که تاکنون زمزمههای بسیاری در مورد آن مطرح شده و خوشبختانه مورد توجه برخی رسانهها هم قرار گرفته است.
اکنون با پدیده تلخ کودکان کار اینستاگرام مواجه هستیم که زندگیشان در تسخیر شبکههای اجتماعی قرار گرفته و از آنها برای تبلیغ هر چیزی استفاده میشود، از مد گرفته تا یک مغازه فروش اسباببازی. آنها با ظاهر سلبریتیگونه و با آرایش و لباسهای آنچنانی به جای بچگیکردن و دویدن در پارکها و بازی با همسالان خود، درگیر آرایشگاه و آتلیه و پرو لباس و تست کردن انواع شامپو، لوسیون و غیره هستند و ساعتهای متمادی بنا به خواسته پدر و مادر خود مجبور به کار تحمیلی هستند و بعضا درآمدهای خوبی برای والدینشان به همراه دارند. اما سوال این است؛ آیا ما والدین، صرفا مالک کودک هستیم یا موظف به حفاظت از حقوق آنهاییم؟ آیا اجازه صرف والدین برای کودکانی که قدرت تمیز دادن بد و خوب را ندارند و در این مسیر ممکن است دچار آسیبهای روحی و یا جسمی شوند، برای چنین کاری و برای کسب درآمد کافی است؟ اگر کودکان در آینده از نحوه این گونه کسب درآمد توسط خود آگاهی یابند و احساس شرمساری کنند مردان و زنانی که نام پدر و مادر را با خود به یدک میکشند، پاسخی قانعکننده برای آنها خواهند داشت؟
این روزها، خیلی پیش آمده که آرزو کنم کاش میشد بروم داخل عکسهای اینستاگرامی این کودکان و آن فرشتههای کوچک را محکم در آغوش گرفته و آزادشان کنم