هفته قبل یکی از رمزآلودترین چیزهایی که دنبالش بودم، هیچ اتفاقی براش نیفتاد و همچنان رمزآلود باقی موند. یه مدتی هست که سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات راه افتاده و من همیشه.
خواب میدیدم یعنی حالا که این سامانه راه بیفته من میتونم بفهمم اون چیزهایی که شبیه منوی کبابیها هست و وقتی توافق میکنن با خارجیها به هم تحویل میدن، چی توش نوشته.
بعد با خودم میگفتم بابا فری تو رو چه به این حرفا، برو به رانندگیت برس، به تو چه که توش چی نوشتن، حرف بدی که نیست، حتما خوبه دیگه. تو برو رانندگیتو بکن و هی به خودم میگفتم پس ولش کن.
آقا از خوششانسی من هفته قبل یه خبرنگار شیطون، دقیقا رفته بود تو سامانه و همین سوال رو از وزارت ارتباطات کرده بود و گفته بود بدینوسیله من متن توافقنامههاتونو میخام. طبق قانون ۱۰ روز بعد باید جوابش ارسال میشد که ۴ تا ۱۰ روز دیگه هم گذشت و حال من بدجوری گرفته شد.
چون خبرنگاره نوشت، یه نفر از وزارت ارتباطات بهش زنگ زده و گفته با عرض شرمندگی اون چیزی که دنبالشی محرمانه هست.
آقا حال من بد گرفته نشد؟ از اون روز دچار افسردگی شدم چون فهمیدم دیگه هیچ رقمه این راز برام حل نمیشه.
بعد که حالم یه کم بهتر شد با خودم گفتم خب اصلا چرا گفتن محرمانه هست؟ چیچیش دقیقا محرمانه هست؟ مگه چه توافقی کردن که محرمانس؟ یعنی اگه از طرف خارجی سوال کنیم، ممکنه به جواب برسیم؟ اگه محرمانه هست اصلا چرا رسانهها رو دعوت کردن؟ مگه کارای محرمانه رو یواشکی انجام نمیدن؟ خب اگه اینم محرمانس دیگه چی میمونه که آدم دربارش سوال کنه؟
بعد با خودم فکر کردم شاید چیزای غیر محرمانه مثلا شامل آدرس وزارتخونه، تعداد کارکنانش، وسعت زمین وزارتخونه، تعداد درختهای وزارتخونه، تعداد ساختمانها، ساعات کار پرسنل، نحوه تماس با وزیر و این چیزا میشه.
خلاصه مدتیه که هی با خودم کلنجار میرم که اگه یه توافقنامه یک صفحهای که تازه توش گفته شده باید چیکار بشه و نشه، محرمانه هست، پس چی محرمانه نیست؟ #یکی منو نجات بده!
عزت زیاد
آق فری
(منبع:عصرارتباط)