مدت زیادی میشود که در کوچه پس کوچههای سایبری، فعالان بخش خصوصی و حتی دولتی حوزه ICT به گلایه و کنایه از وضع موجود مشغول هستند.
این وضعیت آنقدر ادامه یافته که تقریبا با نوعی کرختی و بیتفاوتی صنفی و جمعی مواجه شدهایم.
به این شکل که وقتی مشکلی مطرح میشود، بعد از چند گفت و شنود محدود و عمدتا دونفره، موضوع با بیتفاوتی سایرین به گوشهای رها میشود تا زمانی بعد که همکار و همصنف دیگری به مشکلی دیگر پرداخته و اینبار نوبت بقیه است که با بیتفاوتی نظارهگر گله و شکایت وی باشند و وانمود کنند او را ندیدهاند.
اما این بیتفاوتی جمعی عمدتا از این دلایل ناشی میشود:
- عدهای بر این باور هستند که آنقدر مسایل و مشکلات بزرگتر در کشور وجود دارد که حرف زدن از مسایل و مشکلات صنف ICT بیشتر به شوخی میماند.
- عدهای بر این باور هستند که یکدست صدا ندارد و باید به شکل گروهی پیگیر خواستههای صنفی بود و وقتی هم حرف از کار گروهی در ایران میشود …
- عدهای هم بر این باور هستند که اگر پیگیر مسایل و مشکلات صنف و کسب و کار خود باشند، شاید خود را جلوی چشم انداخته و به این ترتیب مورد خشم و غضب مقامات مسوول قرار بگیرند و در یک کلام اوضاعشان از این هم بدتر شود.
- عدهای هم بر این باورند که من فعلا مشکلی ندارم و چرا باید بیجهت دنبال مشکلات و حقوق سایرین باشم.
- عدهای هم البته امتیازاتی گرفتهاند که در حکم حقالسکوت تلقی شده و به گوشهای رفتهاند و با توجیهات مختلف خود را به خواب زدهاند.
- و در نهایت اینکه عدهای هم بر این باورند که آنقدر کوچک هستند که حتی اگر دل به دریا بزنند و قصد پیگیری حقوقشان را داشته باشند، اصولا کسی توجهی به حرف ایشان نمیکند.
به این ترتیب هر کس به دلیلی قید کار را میزند، اما کیست که نداند همین بیتفاوتیها، نگرانیها، عافیتطلبیها و غیره به ضعیفتر شدن و چندپاره شدن بیشتر آنها منتهی میشود و در نهایت هر شرکت و فعال صنفی باید خود به دنبال یافتن راههای قانونی و غیرقانونی برای کسب درآمد یا رفع مسایل و مشکلاتش باشد.
اما این که تصور کنیم مرگ تنها مال همسایه است، اشتباهی بزرگ محسوب میشود و در این تنگنای اقتصادی، بازار در حال کوچک شدن، رقبای خصولتی و رقابتهای ناسالم، شاید فردا نوبت له شدن و حذف شرکتی باشد که تا دیروز تصور میکرد در حاشیه امن قرار دارد. کمی بیشتر به رسانهها و اطرافمان نگاه کنیم، چه تعداد شرکت در حوزه ICT میشناختیم که با توان بالا مشغول کار بودند و امروز طوری حذف شدهاند که انگار هیچوقت اصلا وجود خارجی نداشتهاند. (منبع:عصرارتباط)