۱۱ سال از طرح اولیه شبکه ملی اطلاعات میگذرد و این شبکه بالاخره اوایل شهریور ماه عملیاتی شد اما از روز افتتاح فاز نخست شبکه ملی اطلاعات۸ اپراتور خصوصی به عنوان بازیگران اصلی در شبکه ملی اطلاعات معرفی شدند و گفته شد که قرار است در آینده بازیگران دیگری نیز به این شبکه اضافه شوند؛
فارغ از آنکه به دلیل بزرگی و وسعت عملکرد این اپراتورها چندان دور از انتظار نبود اما حالا میدان وسیعتری که در بازار رقابت داخلی برای این بازیگران ایجاد میشد شائبه برخورداری آنها از رانتهای ویژه را پررنگ میکند.
راهاندازی و استقرار شبکههای توزیع محتوا دلیلی بود که برای انتخاب این ۸ اپراتور در روز راهاندازی شبکه ملی اطلاعات اعلام شد و استقرار CDN شرکتهای یاد شده در شهرهای بزرگ امتیازی بود که حالا آنها را به بازیگران اصلی شبکه ملی اطلاعات تبدیل میکرد و فرصت مطرح شدن نام آنها و حضور مدیرانشان در اکثر مراسم، نشستها و رونماییها را فراهم میکرد آن هم در شرایطی که این عرصه با صدور انواع مجوزهای ارتباطی (اعم از ثابت، سیار و اینترنت) بازیگران فنی و زیرساختی دیگری هم دارند که باید در بازار رقابت با همین چند اپراتور محدود برخوردار از حمایتهای دولتی به رقابت بپردازند.
از رانت اقتصادی تا رانت تبلیغاتی
حتی اگر شائبه وجود رانتهای مختلف هم در این معرفیها و میدان دادنها رد شود؛ حداقل کارکرد، نام بردن مکرر و محدود از چند بازیگر در این عرصه، نوعی تبلیغ با امکانات و بودجههای دولتی محسوب میشود.
با رجوع به تعاریف علم اقتصاد، رانت درآمدی است که خارج از فعالیتهای مولد اقتصادی و با بهرهگیری از قدرت و نفوذ سیاسی یا اقتصادی به دست میآید و همیشه به عنوان آفتی برای نظام اقتصادی هر کشوری حساب شده است. **رانتخواران یا با توسل به عوامل اقتصادی مثل سیاستهای حمایتی، کنترل قیمتها، محدودیتهای بازرگانی (رانت اقتصادی)، و یا با دستیابی انحصاری و پیش از موعد به اطلاعات اقتصادی در زمینههایی مثل بازار بورس (رانت اطلاعاتی و قضایی) و یا با بهرهمندی از توزیع منابع ثروت و قدرت توسط دولت و احزاب (رانت سیاسی)، و یا با بهرهبرداری از روابط خویشاندی، قرار گرفتن در یک گروه یا تشکل خاص (رانت اجتماعی)، ثروتهای کلانی را حاصل میکنند که نتیجه آن را میتوان توزیع ناعادلانه ثروت و گسترش تبعیض دانست.**
در واقع با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و محدود شدن دسترسی به برخی بسترهای جهانی اینترنت و ایجاد بازارهای بومی برای برخی محصولات آنلاین مشابه حالا عرصه رقابت به داخلیها سپرده میشود اما واقعیت این است که وقتی صحبت از کاهش هزینه پهنای باند، کاهش هزینههای سرمایهگذاری، افزایش بهرهوری با استفاده از منابع شبکه و بهینهسازی ارسال ویدیو در شبکه میشود شرکتهایی منتفع میشوند که حالا در مرحله اول به شبکه ملی پیوستهاند و حتی اگر در مراحل بعد دارندگان مجوز به این جرگه بپیوندند در صورتی میتوانند رقابتی برابر داشته باشند که مشابه رانت تبلیغاتی اولیه برای آنها هم اجرا شود. حالا بگذریم از اینکه تا اتصال به شبکه ملی اطلاعات و محرومیت آنها از هزینههای کاهش یافته ممکن است در فضای غیر برابر رقابتی مشتریان همیشگی و بازار سنتی خود را هم از دست بدهند چرا که به کاربران اپراتورهایی که به شبکه ملی پیوستهاند وعده افزایش کیفیت و رضایت، کاهش قیمت، امکان دریافت محتوا با قیمت ترافیک صفر داده شده که کاربران دیگر اپراتورهای دارای مجوز حداقل برای مدتی از آن محروم خواهند بود.
نگاه حمایتی که محدود میشود
اما معرفی چند اپراتور خاص از سوی وزارت ارتباطات و نگاه حمایتی به آنها صرفا به شبکه ملی اطلاعات محدود نمیشود این موضوع در جریان مراسم امضای تفاهمنامه کاهش تعرفه اینترنت برای کاربران نهایی که نوزدهم خرداد ماه سال جاری در سالن شهید قندی وزارت ارتباطات برگزار شد هم مشهود بود. در این ماجرا هم سه اپراتور و سه سرویسدهنده محتوایی قرارداد تفاهم برای کاهش تعرفه اینترنت برای کاربران نهایی را با شرکت ارتباطات زیرساخت امضا کردند.
جزییات این تفاهم به این شکل بود که «با راهاندازی مرکز تبادل ترافیک داده تهران (NIX) ، قیمت هر ۱۰ گیگابیت پهنای باند از حدود ۱٫۷ میلیارد تومان به ۹ میلیون تومان برای شرکتهای اینترنتی کاهش یافته و این تغییر باعث کاهش ۵۰ درصدی قیمت اینترنت کاربران در سرویسهای داخلی میشود». و حالا به ۶ شرکت یادشده اجازه داده میشد ترافیک اطلاعات خود را از مسیر NIX زیرساخت انتقال دهند که در نتیجه کاهش قیمت تنها برای کاربران ۳ شرکت اینترنتی و استفادهکنندگان از ۳ سایت محقق میشود.
البته در این زمینه جهرمی، مدیرعامل زیرساخت توضیح داد که دولت سودی از تجارت فروش ترافیک بین سایتهای پربازدید و اپراتورها ندارد و تسهیلگر است و هدف از امضای این تفاهمنامه با حضور زیرساخت پردهبرداری از این حرکت و اطلاعرسانی از وجود این همکاری است تا این فرایند با آگاهی کاربران در بازار تسریع شود. او علت انتخاب صرفا ۶ اپراتور و سرویسدهنده را آمادگی بیشتر آنها اعلام کرده بود.
رانتهایی برای زیرساخت، رانتهایی برای تولید محتوا
میبینیم **سوای از بازیگرانی که زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات را فراهم میکنند برای تولیدکنندگان محتوا هم رانتهایی در نظر گرفته شده است. چنانکه در روزهای اخیر وزارت ارتباطات خود راسا به انجام مصاحبه با یکی از سرویسدهندههایی که در جریان آن تفاهمنامه از رانت تخفیفی برخوردار شده بود میکند و گزارشی کاملا تبلیغی را بدون آنکه بازنشر از سایر رسانهها باشد در تبلیغ فعالیت این سرویسدهنده روی سایت خود میگذارد. **
در این خبر مدیرعامل شرکت یاد شده فرصت یافته تا به تبیین فعالیتهایشان بپردازد و میگوید که کاملا رایگان خدمات ارایه میدهند، به فکر درآمدزایی از طریق تبلیغات هستند، اما به صورتی که کاربر نهایی آزرده نشود. او اذعان میکند که درسیاستگذاریهای فعلی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حرفهای ما شنیده میشود.
در واقع گردش مالی پهنای باند داخل کشور و انتفاع تولیدکنندگان محتوای داخلی از درآمد پهنای باند هم فرصت دیگری از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات است که گویا صرفا برای برخی سایتهای داخلی در نظر گرفته شده و بستر بازدید از برخی سایتها با هزینه صفر در نظر گرفته میشود اما برخی دیگر از سایتهای پربازدید علاوه بر هزینهای که مخاطب آنها پرداخت میکند خود نیز هزینه پهنای باند را پرداخت میکنند.
نبود آمادگی بهانهای برای حذف
فراهم بودن زیرساختها و برخورداری از آمادگی لازم توجیهی است که از سوی مدیران ICT برای اعطای رانتهای ویژه به برخی شرکتها اعلام میشود و بعضا توضیح نبود دیگر سرویسدهندگان ایرانی در این مراسمها و همایشها گفته میشود آنها زیرساختهای لازم را ندارند اما مشخص نیست دقیقا این زیرساختها چه فاکتورهایی را شامل میشود.
این در حالی است که اگر قرار بر توسعه زیرساخت ملی اینترنت باشد، آیا نصب چند سرور و سوییچ تنها فاکتور آمادگی است و اگر چنین است و همین تعداد برای راهاندازی زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات کفایت میکند پس چه لزومی به اعطای مجوز به دیگر شرکتها بود و آیا در زمان اعطای مجوزها این آمادگیها مد نظر قرار نمیگرفت؟ در زمینه بازیگران نرمافزاری و تولیدکنندگان محتوا هم این شرایط وجود دارد و اینکه چه فاکتوری برای آمادگی در نظر گرفته شده جای سوال است تا دیگر تولیدکنندگان محتوا هم از امتیاز تبلیغاتی ویژه و تخفیفات دولتی بهرهمند شوند.
اما چند پرسش در انتظار پاسخ
اما **در این میان پرسشهایی مطرح میشود: اول اینکه نحوه انتخاب اپراتورهای فنی و محتوایی مد نظر وزارت ارتباطات و شرکت زیرساخت چیست؟ چرا به چرخه این بازیگران نامهای دیگری اضافه نمیشود؟ به خصوص در حوزه محتوایی که شرکتهای مختلف و با سابقه فعال هستند؟
پرسش دیگر این که آیا وزارت ارتباطات و سایر متولیان شبکه ملی اطلاعات اعم از شرکت ارتباطات زیرساخت و سازمان فناوری اطلاعات، اصولا در فراخوانی شرایط پیوستن سایر بازیگران فنی و محتوایی به این شبکه را تشریح کردهاند؟ اگر چنین است چرا اطلاعرسانی صورت نگرفته و اگر چنین نیست پس معیار انتخاب چه بوده است. **
به هر حال گفته میشود پس از این بازیگرانی به این چرخه خواهند پیوست. آیا نقل اخبار و برگزاری مراسمهای متعدد با تبلیغ چند بازیگر فنی و محتوایی شبکه ملی اطلاعات مشمول سایر بازیگرانی که در آینده به این چرخه اضافه میشوند، نیز خواهد شد؟
سوی دیگر ماجرا این است که آیا ایجاد فرصتهای تبلیغی و برخورداری از تخفیفها برای چند بازیگر مشخص نوعی مداخله دولتی در بازار و ایجاد نابرابری در رقابت با سایر فعالان این عرصه نیست؟
در نهایت اینکه **پرسش اینجاست که با اتمام فاز نهایی شبکه ملی اطلاعات در اوایل سال آینده، قرار است نام تمام اپراتورها و سایتهای ایرانی در تبلیغات ذکر شود (که البته ممکن نیست) یا قرار است باز هم به نام چند شرکت ویژه اکتفا شود؟**
اما در نهایت همچنان که در ابتدای گزارش اشاره شد شرکتهایی که به عنوان بازیگران اصلی شبکه ملی اطلاعات معرفی میشوند بعضا وسعت فعالیتشان خود توجیهی برای قرار گرفتنشان در این جایگاه است و مخالفتی با تبلیغ و کمک به بهبود کسب و کارهای بومی در کشور نیست و این اقدام از سوی دولتهای مختلف دنیا برای حفاظت از سرمایهها مرسوم است. اما نکته اینجا است که این فرصت باید به شکل شفاف برای همه متقاضیان فراهم باشد تا شائبه حمایت و ایجاد رانت ایجاد نشود و باعث جهتدهی به بازار رقابت سیستمهای بومی نه در رقابت با خارجیها بلکه در رقابت با خودیها نشود. (منبع:عصرارتباط)