دوشنبه، 03 خرداد 95 - 05:49

من قبلاَ در ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، عقیده‌ام را در مورد ایرادات مصوبه «ترابردپذیری» شماره تلفن‌های همراه،  در همین هفته‌نامه نوشته و منتشر کرده‌ام،‌ اما اکنون (حدود دو سال بعد از آن نوشتار) می‌خواهم ایرادات دیگر این طرح را، با شما خوانندگان عزیز مرور کنم.

این را هم بگویم که مناسبتی که باعث شده بود تا ایرادات مصوبه جلسه ۱۸۹ کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات در مورد اصول حاکم بر ارایه خدمات «ترابردپذیری شماره تلفن همراه» را حدود دو سال پیش منتشر کنم، گفته وزیر ارتباطات در روز دوشنبه ۱۳/۵/۹۳ بود که: «با اجرای طرح تغییر اپراتور بدون تعویض شماره، مردم این ‌امکان را خواهند داشت که اپراتوری را که کیفیت بهتر و تعرفه پایین‌تری دارد، انتخاب کنند»، آرزویی که میلیون‌ها کاربر گوشی همراه این کشور، سال‌ها است منتظر تحقق‌اش هستند. زیرا، طرح حفظ شماره در عین تغییر اپراتور، بدون یک لحظه قطع شدن ارتباط و بدون تغییر شماره، با رواج شبکه هوشمند در آخرین ربع قرن سده بیستم، یعنی نزدیک به چهار دهه پیش برای بازار خدمات تلفن‌های ثابت، عملیاتی شد و فیض‌اش به کاربران مربوط رسید.

در آن نوشتار، ایراد اول‌ام درمورد مصوبه مذکور، مربوط به جعلی بودن اصطلاح «ترابردپذیری» بود، زیرا اصطلاح مصوب شورای واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای number portability service «خدمات حفظ شماره» است. درمورد نادرستی اصطلاح «ترابردپذیری»، دلیل آورده بودم که:

•          «ترابَری» و «ترابُرد» معادل transport و transportation و ترابردپذیری هم معادل transportability  است که از مقولات ارتباطات جاده‌ای و خودرویی است. در حالی که در نام انگلیسی خدمات هوشمند مورد بحث کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، اصلاً صحبت از transportability نیست، بلکه portability ‌ آمده است که به معنی جابجاپذیری است.

به همین دلیل، در این نوشتار، بجای اصطلاح جعلی «ترابردپذیری شماره»، از اصطلاح «حفظ شماره» استفاده خواهم کرد.

ایراد دومم به مصوبه جلسه ۱۸۹ کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، در مورد مرکز داده‌ها و مدیریت “مرکز مدیریت حفظ شماره” بود. زیرا بر اساس ماده ۳-۱۳ مصوبه جلسه ۱۸۹ کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، رأساً مرکز مدیریت حفظ شماره را ایجاد می‌کند و همه اُپراتورهای شبکه‌های سیار کشور موظف‌اند با هزینه خود، اتصال‌شان را به این مرکز فراهم کنند و بر اساس ماده ۳-۶، مبلغی را بابت هر بار ارایه خدمات حفظ شماره به مشترک، از وی بگیرند و به سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بدهند. به این ترتیب، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به یک اپراتور مرکز مدیریت حفظ شماره تبدیل می‌شود و این، نقض قانون و نقض عرف جهانی است، زیرا در کشورهایی هم که اُپراتورهایش، داوطلبانه با سرمایه‌گذاری اشتراکی خود، مرکز مدیریت حفظ شماره را ایجاد و مدیریت‌اش را به رگولاتوری واگذار می‌کنند، رگولاتوری حق اُپراتوری و درآمدزایی ندارد.

در ایران نیز، این تبدیل سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به اپراتوری، در قانون و آیین‌نامه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی پیش‌بینی نشده است. چرا؟ چون که اُپراتور مرکز مدیریت حفظ شماره، نیاز به مجوز فعالیت دارد! پس اگر نیاز به مجوز دارد، چه نهادی برای این اپراتور، مجوز فعالیت صادر می‌کند؟ و اگر مرکز مدیریت حفظ شماره، بی یا با مجوز، در سازمان تشکیل شود و شروع به فعالیت کند، چه نهادی ناظر بر عملکرد آن و مسؤول کنترل و واپایش فعالیت‌اش خواهد بود؟ بدیهی است که سازمانی نیست جز خود سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی!  و طرح خوب حفظ شماره که به قول وزیر ارتباطات، بنا است با اجرای آن مردم این ‌امکان را داشته باشند اپراتوری را که کیفیت بهتر و تعرفه پایین تری دارد، انتخاب کنند، خراب می‌شود.

اکنون می‌خواهم ایرادات دیگری را بر دو ایراد مذکور اضافه کنم:

•          مسابقه یک پارلیمبیکی با یک پارالیمبیکی را می‌توان مسابقه‌ای جوانمردانه تلقی کرد، ‌اما مسابقه یک پارلیمبیکی با یک ورزشکار غیرپارالیمبیکی یا مبارزه یک غول بی‌شاخ و دم با یک کوتوله مفلوک را دیگر نمی‌توان کارزاری جوانمردانه دانست! در میان اُپراتورهای شبکه سیار ما، شرکت‌های کوچکی هستند مانند شرکت تلفن سیار اصفهان و کیش که مشترکان آنها نیز حق دارند از خدمات هوشمند طرح حفظ شماره، بهره‌مند شوند؛ ولی اگر این حق توسط کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات رعایت شود، دیگر چنین شرکت‌های کوچکی، تاب کارزار مشترک‌ربایی را ندارند و یک شبه، کارشان زار و به زودی نیست و نابود می‌شوند؛ و این نیز نقض قوانین رقابت است! و اگر این حق توسط کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات رعایت نشود، بی عدالتی محض و تبعیض محسوب می‌شود!

•          مسأله بعدی، همان نکته‌ای است که اُپراتور دوم همراه در نامه مورخ  ۱۲/۰۲/۱۳۹۵ خود به سازمان تنظیم مقررات ارتباطات، به درستی مطرح کرده؛ و آن، ترجیح روش make before break (برقراری ارتباط توسط اُپراتور پذیرا، پیش از قطع ارتباط توسط اُپراتور پایه) نسبت به روش break before make (قطع ارتباط توسط اُپراتور پایه، پیش از برقراری ارتباط توسط اُپراتور پذیرا) است.  باید توجه داشت که در کشورهای مختلف و نزد اُپراتورهای متفاوت، فاصله زمانی برقراری ارتباط توسط اُپراتور پذیرا تا قطع ارتباط توسط اُپراتور پایه را از چند ساعت تا چند روز اعلام می‌کنند. پس اگر روش break before make مقرراتی شود و به اجرا در آید، کمتر کسی رغبت به طرح حفظ شماره و تغییر اُپراتور پیدا می‌کنند؛ حتی اگر فاصله زمانی قطع و وصل مجدد ارتباط، چند ثانیه باشد، کمتر کسی، زیر بار قطع ارتباط‌اش می‌رود.

کوتاه سخن: ایراد اصلی طرح حفظ شماره، کجاست؟

ضرورت تجهیز مراکز مدیریت شبکه‌های سیار با فناوری Churn، پیش از اجرای طرح حفظ شماره.

تصور کنید:

•          از طرفی، میلیون‌ها کاربر بخواهند در فردای عملیاتی شدن طرح حفظ شماره، در مدتی کوتاه از اُپراتور پایه به اُپراتور پذیرا کوچ کنند (همچنان که در مورد کوچ میلیونی کاربران ایرانی از واتس اَپ به تلگرام، شاهدش بودیم!) و در نظر بگیرید که کوچ از اُپراتور پایه به اُپراتور پذیرا، کوچ ساده‌ای (به سادگی کوچ کاربران از واتس اَپ به تلگرام) نیست، زیرا اینجا، اُپراتور تلفن همراه با مسایل مالی و حقوقی و قانونی متعددی درگیر است؛ و اگر کوچکترین خطایی در فرایندهای اداری این کوچ رُخ دهد، میلیون‌ها نفر، زده می‌شوند، پا پس می‌کشند و طرح حفظ شماره، با شکستی مفتضح رو به رو می‌شود.

•          از طرف دیگر، اپراتورهای درگیر، اگر دارای نرم‌افزارهای آسان‌کننده فرایند مدیریت کوچ میلیونی (موسوم به churn equipment  و churn management) نباشند و بخواهند، این کوچ را دستی و به کمک نیروی انسانی، مدیریت کنند، محال است بتوانند در زمانی کوتاه، اوضاع را کنترل و رضایت مشتری را جلب کنند!

خواهید پرسید: churn یعنی چه؟ باور نمی‌کنید ،‌اما عین حقیقت است: churn یعنی مَشک زنی به منظور کـَره گرفتن از دوغ! به بیان دیگر: در فرصتی کوتاه، بازار خدمات همراهی که طرح حفظ شماره را عملیاتی کرده است، دچار “تلاطم الامواج” می‌شود؛ عین مشک‌زنی برای گرفتن کره از دوغ! کدام کره؟ کره‌ی خدمات با کیفیت و ارزان قیمت! و این کره نصیب که می‌شود؟ این سود عمدتاً نصیب مشترک باهوش می‌شود و تا حدودی هم به زیرک‌ترین اُپراتور می‌رسد!

اکنون باید پرسید: آیا اُپراتورهای کوچک و بزرگ بازار خدمات همراه ایران (که در مجموع شش شرکت‌اند نه سه شرکت) مجهز به churn equipment و churn management هستند؟ اگر نیستند: آقای وزیر ارتباطات، طرح «ترابردپذیری» سازمان تنظیم مقررات تان را فراموش کنید!

آری، در اصل طرح مورد بحث، خوب است،‌ اما خطر بزرگ، بروز اعوجاج بیشتر در بازار کج و معوج ما است که با اصول اقتصاد مقاومتی کشور، دیگر جور در نمی‌آید.

درستش این است که اول بیاییم بازار را “بازار” کنیم و از نابازار بودن کنونی‌اش برهانیم و سپس سازوکارهای رقابت‌پذیری‌اش را (مثل طرح MNP) به اجرا در آوریم. چگونگی بازار کردن نابازار هم از وظایف شورای رقابت است.

logo-samandehi