جف بزوس یکی از مدیران نامی دنیای تجارت است که گاهی نامش در سایهی اسم دیگر بزرگان این عرصه کمرنگ میشود. این مدیرعامل خوشفکر توصیههایی در زمینهی کارآفرینی دارد که در ادامه نگاهی به آنها خواهیم داشت.
هنگامیکه از کارآفرینان پرسیده میشود کدام چهرهی مطرح دنیا برای شما الهامبخشتر بوده است، اکثر آنها نامهایی چون استیو جابز، ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و بیل گیتس را مثال میزنند و کمتر کسی اسمی از جف بزوس، مدیر عامل آمازون میآورد.
جف بزوس، به عنوان یک مدیر عامل تحلیلگر، هوشمند، خوشخنده و نابغه توجهی که لایق او است را به دست نیاورده است. او کاریزمای شخصیت استیو جابز را ندارد، مانند ایلان ماسک برند تسلا را مدیریت نمیکند، مانند زاکربرگ چهرهی شناخته شدهای نیست و مثل بیل گیتس هم به ثروتمندی شهرت ندارد. با این حال، بزوس ویژگیهایی دارد که میتواند برای هر کارآفرینی مفید باشد.
بزوس بیش از هر چیز یک فروشگاه خرده فروشی دارد و مانند دیگر اشخاص سرمایهگذار به یک حیطهی کاری اکتفا نکرده و در شرکت Blue Origin سرمایه گذاری کرده است. این شرکت در زمینهی فناوریهای مربوط به فضانوردی فعالیت میکند.درسهای زیادی از فلسفهی کسب و کار بزوس میتوان گرفت که در ادامه به ۸ مورد اشاره خواهیم کرد:
۱. سرسخت و انعطاف پذیر باشید
بزوس بر این عقیده است که کارآفرینهای خوب در عین سرسخت بودن، انعطافپذیر هستند. بزوس در رابطه با سایت آمازون میگوید: “در چشماندازهای خود سرسخت هستیم اما نسبت به جزئیات کار انعطاف به خرج میدهیم.”
بزوس در ادامه اضافه میکند: “اگر سرسخت نباشید زود تسلیم میشوید و اگر انعطافپذیر نباشید سرتان محکم به سنگ میخورد و راه حلهای مختلف حل مسائل را از دست خواهید داد.”
به گفتهی بزوس، ” کاری که شما باید انجام دهید این است که بسته به موقعیت تعیین کنید که سرسختی به خرج دهید یا انعطافپذیر باشید و این قسمت سخت کار شما است.”
کارآفرینها اغلب افراد لجوج و سرسختی هستند که مهارت رهبری کردن را به طور ذاتی دارند. این مهارت کمک میکند تا آنها بدانند که کفهی ترازو را به سمت سرسختی یا انعطافپذیر بودن سنگین کنند.
۲. قانون دو عدد پیتزا
بزوس اعتقاد به تشکیل گروههای کوچک دارد. (شاید این تمایل ریشه در دورانی باشد که هنوز استارتاپ خود را راهاندازی نکرده بود.) او بر این عقیده است که برای کارهای تیمی باید “قانون دو پیتزا” حاکم باشد. به این معنا که تیم کاری شما باید به اندازهای کوچک باشد که دو عدد پیتزا بتواند کل افراد تیم را سیر کند. در واقع دو پیتزا میتواند پاسخگوی ۶ تا ۷ نفر باشد.
همین تیم کوچک دو پیتزایی توانست گزینهی Gold Box را در آمازون ایجاد کند. از نظر بزوس وقتی تیم کاری بزرگتر میشود بازدهی آن کاهش پیدا میکند و این ناکارآمدی باعث میشود که تیم دستاورد ارزشمندی ارائه ندهد. از این رو بزوس پیشنهاد میدهد که تیمهای کاری را تا حد امکان کوچک نگه دارید.
۳. به استقبال تجربههای جدید بروید
بزوس میگوید: ” اگر تجربههای خود را دو برابر کنید، میزان نوآوری شما در سال دو برابر خواهد شد.”
بیشتر مدیران اجرایی اتفاق نظر دارند که کسب تجربه در کسب و کار یک عامل مهم و ضروری است. در واقع تجربهها کمک میکنند تا نوآوریهای جدید خلق شود و در بازار رقابت جایگاه خود را پیدا کند. شرکت خودروسازی از این مفهوم در ساخت خودروهای جدید خود استفاده میکند. در صنایع غذایی این تجربهها منجر به تولید مواد غذایی جدید با طعم متفاوت میشود. کمپانیهای خرده فروشی، فضای تجاری خود را تغییر میدهند. شرکتهای دارویی بر پایهی تجربههای خود داروی جدید تولید میکنند. شرکتهای فناوری نیز دارای آزمایشگاه هستند و خیلی از کمپانیها مانند گوگل به کارکنان خود اجازه میدهند که به کسب تجربه بپردازند.
یکی از ارکان فرهنگ کاری آمازون، اشتیاق و جستجوگری است. در روزهای اولی که آمازون شروع به کار کرد، برای مدیران، این سوال ایجاد شده بود که چه مکانی را برای تبلیغات تلویزیونی خود انتخاب کنند. این بررسیها ۱۶ ماه طول کشید که نسبت به فرآیند تبلیغات کمپانیهای دیگر بسیار طولانیتر بود. اما بزوس گفت: “آمازون به شکلی باورنکردنی روی بررسی تبلیغاتش اصرار داشت و این اصرارهایش با هزینههای زیادی همراه بود. اما نتیجهی نهایی این بود که یک بار برای همیشه در این رابطه تصمیم بگیریم.”
بررسیهای جف بزوس به این نتیجه رسید که تبلیغات توجیه اقتصادی ندارد و تنها میتواند جهش کوچکی در میزان فروش آمازون ایجاد کند. در نتیجه، با این که بحث و بررسی در مورد تبلیغات طولانی شد اما آمازون توانست استراتژی مفیدی برای خود تعریف کند.
۴. شوق نوآوری داشته باشید
تا به حال به نوع ارائهی خدمات آمازون توجه کردهاید؟ چنانچه نگاه عمیقی به این موضوع داشته باشید فلسفهی بزوس در نوآوری را خواهید دید. بزوس را میتوان یک آنتی استیو جابز نامید. اپل به معرفی تعداد محدودی محصول بسنده کرده است حال آن که در آمازون از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود.
برای بزوس نوآوری امر بسیار مهمی تلقی میشود. او تیم کاری خود را با کلماتی چون “پیشگام” و “جستجوگر” توصیف میکند.
حتی خود بزوس یک مخترع است. برای مثال ساعت ۱۰۰۰۰ ساله، شرکت سفرهای فضایی Blue Origin و اجاق خورشیدی از دستاوردهای بزوس بوده است. او همواره از ابتکار عمل استقبال کرده و همکارانش را به آن تشویق میکند. یکی از علاقهمندیهای بزوس کار تیمی و ایجاد طوفان فکری است.
مهم نیست که شما به عنوان یک کارآفرین در چه زمینهای فعالیت میکنید. تنها کافی است که به نوآوری عشق بورزید.
۵. افکار بلند مدت داشته باشید
اگر تنها یک چیز کافی باشد که در مورد بزوس بدانید، چشمانداز بلند مدت او است.
یک بار در مصاحبهای با بزوس، از میزان رشد درآمد آمازون سوال شد و بزوس آمار دقیق آن را به خاطر نداشت. اتفاقی که برای یک مدیرعامل بسیار نادر است. او در ادامه گفت:” من به چند سال دیگر فکر میکنم و در حال حاضر اعداد و ارقام را فراموش کردهام.”
آمازون از سال ۱۹۹۴ شروع به کار کرد. طبیعتا در آن زمان وضعیت رایانه و اینترنت به شکل امروز نبود. به گفتهی بزوس آن روزها یکی از سختترین روزهای زندگی او بود. او با تلاش زیاد توانست یک میلیون دلار جمع آوری کند تا بتواند آمازون را حفظ کند. ضمن این که به دست آوردن همین یک میلیون دلارهم کار راحتی نبود. چرا که بزوس با حدود ۶۰ نفر صحبت کرد که در نهایت ۲۲ نفر راضی شدند به او ۵۰۰۰۰ دلار بدهند.
در آن زمان مردم درکی از اینترنت نداشتند. بزوس میگوید: اولین سوالی که آنها میپرسیدند این بود:” حالا این اینترنت چیست؟” اما بزوس میدانست که مردم از آن برای خرید استفاده خواهند کرد. در واقع این موضوع چشمانداز بلند مدت بزوس بود.
بزوس در ادامه میگوید: تنها نگرش بلندمدت است که اجازه میدهد کاریهایی را که نمیتوانیم تمامش کنیم به پایان برسانیم.
۶. تجربه و اشتیاق به اختراع، نوآوری را رقم میزند
یکی از پایههای فرهنگ کاری آمازون اشتیاق به اختراع کردن است. از نظر بزوس نوآوری نتیجهی اشتیاق به اختراع و کسب تجربه است.
بزوس میگوید: “چنانچه میخواهید نوآوری داشته باشید کارهای کمی وجود دارد که باید انجام دهید.”
“اول از همه این که نوآوری قبل از هر چیز نوعی نگرش است. شما باید مردم را بخشی از کمپانی خود بدانید که از شما انتظار عرضه کردن یک پدیدهی جدید دارند. توجه داشته باشید که همه کس نمیتوانند پیشتاز و جستجوگر باشند.”
“لازمهی نوآوری این است که خود را برای شکست آماده کنید. در مواقعی هم که نوآوری شما جواب میدهد باز هم ممکن است مردم استقبالی از آن نکنند و نسبت به نوآوری شما بی تفاوت باشند یا حتی آن را به باد نقد بگیرند.
در اینجا اشتیاق است که به شما کمک میکند تا برای مدت طولانی صبر کنید تا بتوانید توجه عموم را به نوآوری خود جلب کنید.”
۷. به جای ارائه دادن با اسلاید، متن بدهید
بزوس در مصاحبهای میگوید: ” یکی از اشکال سنتی یک جلسهی رسمی این است که فردی روبروی بقیه میایستد و با اسلاید توضیحاتی میدهد. در صورتی که در این حالت شما اطلاعات خیلی کمی را میتوانید منتقل کنید. طبیعتا این کار برای ارائه دهنده راحت است اما مسئله مخاطبان هستند که چیز زیادی متوجه نمیشوند. میتوانید خیلی مواقع ارائههای خود را در ۶ صفحه نوشته ارائه دهیم تا افراد بتوانند درک عمیقتری نسبت به ایدههای ما داشته باشند.
۸. نسبت به نیاز مشتری وسواس نشان دهید
بزوس بارها در مصاحبههای خود تاکید کرده است که ابتدا نیاز مشتری را کشف کنید و بعد وارد عمل شوید. او میگوید:
” ما بر پایهی رقابت کار نمیکنیم بلکه وسواس ما روی نیاز مشتری است.”
این نوع دیدگاه کاملا برعکس کاری است که کمپانیهای دیگر انجام میدهند. آنها ایدهها را بررسی میکنند. محصول یا خدمات خود را تولید میکنند و بعد منتظر استقبال مشتری هستند.