پس از برقراری توافق هستهای ایران و امضای برجام و به تبع آن رفع موانع اولیه ورود شرکتهای سرمایهگذار و صاحب فناوری از یک سو و جذب سرمایههای خارجی از سوی دیگر، موضوع سرمایهگذاری خارجی و بایدها و نبایدهای آن به شدت در محافل رسانهای عرصههای مختلف از جمله حوزه ICT مطرح است.
در میان دیدگاههای موجود برخی به شدت از ورود سرمایههای خارجی به ایران حمایت میکنند و خواستار ورود بدون محدودیت آنها به کشور برای بهبود اوضاع اقتصادی هستند و در مقابل برخی دیگر ورود بدون محدودیت و چارچوب مشخص خارجیها به اقتصاد کشور را مضر قلمداد کرده و آن را آسیبرسان میدانند.
به همین منظور در جلسهای که که با حضور برخی از کارشناسان مطرح صنعت آیسیتی کشور در خصوص بایدها و نبایدهای ورود سرمایهگذار خارجی به کشور برگزار شد، کارشناسان مختلف نظرات خود را ابراز کردند که ماه حصل صحبتهای آنها در پی میآید.
آیا سرمایهگذاران خارجی از داخلی محرمترند؟
موضوع اولیه این نشست به خبر سرمایهگذاری خارجی در یک شرکت خدمات فروش اینترنتی مطرح شد. در همین رابطه امیر حسین سعیدی نایینی از کارشناسان و مدیران قدیمیصنف ICT ایران، ابتدا به طرح پرسشهایی در این مورد پرداخت.
وی با طرح پرسش نخست در صورت صحت خبر سرمایهگذاری گفت: آیا در صورت صحت خبر نتیجه سوددهی برای آنان رضایت بخش بوده است و اگر این نوع سرمایهگذاریها سودمند است چرا خود ایرانیها خریدار نیستند؟
سعیدی با بیان این که یکی از علل سرمایهپذیری کمک گرفتن برای ارتقا فنی است، گفت: پس چرا کشورهای غربی پیشرفتهتر سهام خود را نفروختند؟ نکته دیگر آن که آیا این شرکتهای سرمایهگذار خارجی با خود شرکت خصوصی بطور مستقیم وارد عقد قرارداد میشوند یا بخاطر برخی مسایل امنیتی، واسطههای خاص هم درگیر هستند و اگر هستند مکانیزم به چه صورت است یعنی اگر شرکت دیگری بخواهد سرمایهگذار خارجی بپذیرد باید ابتدا به کجا مراجعه کند؟
این کارشناس فناوری اطلاعات کشورمان گفت: همچنین اگر میتوان به یک شرکت خارجی سهام فروخت آن هم در زمینه اینترنت پس بهانه امنیت برای جلوگیری از شکلگیری جامعه اطلاعاتی در ایران که گفته میشد ضربات مهلک به پیشرفت این کشور داشت چگونه توجیه میشود؟ مگر اینکه بگوییم خارجیها روسریشان را از ما سفتتر میبندند در نتیجه محرمتر و امنترند! نکته آخر نیز این است که اصولا سهام فروخته شده شرکت و یا شرکتهای ایرانی، چگونه و بر چه مبنایی نرخگذاری شده است؟
افراد متخصص باید تصمیمگیری کنند
در ادامه محمد حسینی کارشناس فناوری اطلاعات در خصوص این که آیا توسعه و رشد اقتصادی بدون سرمایه خارجی و فقط با اتکا به منابع داخلی امکان پذیر هست یا خیر و این که آیا سرمایهگذاری خارجی منجر به نفوذ امنیتی یا سیاسی میشود، گفت: این موضوع بستگی به ضوابط و عملکرد ما دارد.
وی در خصوص ارجحیت یا بهتر بودن بودن روسها یا چینیها نسبت به اروپاییها به لحاظ امنیتی برای سرمایهگذاری در ایران نیز معتقد است: این که کدام کشورها برای سرمایهگذاری بهترند نیز باز بستگی به کنترل، روش و ضوابط ما دارد؛ همه کشورها در عین حال خوبند و در عین حال همگی هم میتوانند بد باشند و این به عملکرد ما مبتنی است.
حسینی البته نظر مثبتی به سرمایهگذاری خارجی دارد و میگوید: در جهان هیچ کشوری بدون استفاده از منابع کل دنیا یعنی همان سرمایهگذاری خارجی نتوانسته به حیات خود ادامه دهد و لذا ما هم نهایتا باید همین راه را برویم؛ اما به گفته وی متاسفانه در ایران تصمیمگیری در این امور تخصصی برایمان سخت است چراکه افرادی که تخصص لازم را ندارند گاهی اظهار نظر کرده و در هر امری دخالت میکنند.
سرمایه خارجی باید به کانالهای برد برد هدایت شود
در ادامه بحث علی شمیرانی روزنامهنگار حوزه فناوری اطلاعات در پاسخ به این سوال که با توجه به آ مار و ارقام بیکاری موجود و شرایط اقتصادی، آیا توسعه و رشد اقتصادی چشمگیر بدون سرمایهگذاری خارجی ممکن هست یا خیر گفت: پرسش قدیمی و همیشگی در این رابطه این است که مگر در کشور ما مشکل بی پولی هست؟ کدام سرمایهگذار داخلی اگر بداند امنیت و بازگشت سرمایهاش قطعی هست وارد پروژهای نمیشود. مگر الان شرکتهای اینترنتی (حتی از نوع واقعا خصوصیاش) کم در این چند سال سرمایهگذاری کردهاند. مگر در جریان نوسانات نرخ ارز حتی مشاهده نشد که ضعیفترین اقشار جامعه هم با فروش اموالشان دلار خریدند؟ پس منابع وجود دارد اما به شرطها و شروطها این منابع تبدیل به سرمایهگذاری میشوند.
شمیرانی همچنین در خصوص نحوه ورود سرمایهگذاران خارجی نیز انتقادهایی را مطرح کرد و گفت: پرسش دیگر اصولا محل ورود سرمایهگذاران خارجی هست که ظاهرا هیچ چارچوب مدونی نداشته و خود انتخاب میکنند به کدام بخش وارد شوند. در نتیجه سهل الوصول ترین و زودبازدهترین بخشها از طرف ایشان شناسایی و شکار میشود. به همین جهت نیز هست که هم اکنون که مسوولان در حال فکر و برنامهریزی هستند، شاهد آن هستیم که برخی سرمایهگذاران یا سرمایههای خارجی به حوزههایی همچون واسطه گریهای اینترنتی کشور سرازیر شده اند.
وی ادامه داد: بر اساس تجربه نیز مسوولان دولتی گاه آنقدر دیر میجنبند که طرف اسم و رسمی به هم میزند، ارتباطات و مناسباتی با کانونهای قدرت پیدا میکند و وقتی بخواهند بروند سروقتش دیگر دیر شده و فرشتههای نگهبان مانع نزدیک شدن کسی به کسب و کار ایشان میشوند. خیلی هم که فشار بیاید میگویند برای کشور و سرمایهگذاران خارجی پیام بدی دارد و به قولی مصلحت نیست. لذا به اعتقاد بنده باید هر چه سریعتر سرمایهگذاران خارجی، به سمت و سویی هدایت شونده که فی الواقع نیاز کشور از نظر سرمایهای و فناوری هست.
این روزنامهنگار حوزه فناوری اطلاعات معتقد است، سرمایهگذاران خارجی در هنگام ورود به بازار ایران نه تنها شفافیت و اصول علمی سرمایهگذاری را با خود به همراه نمیآورند بلکه آنطور که وی میگوید: واقعیت این است که اکثر این شرکتهای خارجی با ورود به ایران، اتفاقا آنچنان جذب در قواعد بازار ایران میشوند که گاه به قولی از پاپ هم مسیحیتر میشوند.
وی ادامه داد: مصادیق این امر نیز زیاد است و میبینیم که این شرکتهای خارجی از هم اکنون در قالبی فانتوم گونه و کاملا پنهان وارد کشور شده و مشغول بهرهبرداری هستند. وانگهی مگر نه این که در سرمایهگذاریهای صنعت نفت، که بیش از قرن میگذرد شاهد این همه مفاسد هستیم. پس باید از ابتدا تدابیر لازم اندیشیده شود.
شمیرانی در ادامه گفت: در حال حاضر سرمایهگذاران خارجی، در هر بخش کشور که به صرفشان بوده وارد شدهاند و دارند کار خودشان را میکنند و نگران تحلیل و تهدیدی هم از جانب کسی نیستند. به قول معروف آنها مثل آب یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت. حرف من این است که این جریان آب در کانالهای مورد نیاز کشور هدایت شوند تا شاهد یک تعامل به واقع برد برد برای هر دو طرف باشیم. در غیر این صورت زیان عدم حضورشان به مراتب کمتر از حضور بی حساب و کتابشان در کشور است.
وی گفت: بله این حرف نیز درست است که سرمایهگذار پولش را از سر راه نیاورده و برای خیریه هم کار نمیکند، اتفاقا خیلی هم حسابگر است که باید هم باشد ولی ما هم باید به نیازهای خودمان نگاه کنیم.
کشور به دانش و فناوری خارجی نیاز دارد
در ادامه این گفتوگو داوودهادیفر کارشناس فناوری اطلاعات نیز درباره این که آیا کشور به سرمایهگذاری خارجی در حوزه آیتی نیاز دارد یا خیر گفت: نرخ پسانداز در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای توسعه یافته کم است بنابراین پول کم است و نیاز به پس انداز خارجی وجود دارد.
وی ادامه داد: علاوه بر این در مساله سرمایهگذاری خارجی فقط موضوع پول مطرح نیست بلکه دانش فنی و فناوری هم هست که سرمایهگذار خارجی به همراه خود وارد میکند و کشور به شدت به آن نیازمند است. سوم آنکه سرمایهگذار قطعا به دنبال منافع هرچه آنیتر است و اصلا این موضوع ایراد نیست؛ این که کشور ما ثبات اقتصادی بلندمدت را تجربه نکرده است خود به خود به سرمایهگذار (داخلی و خارجی) این سیگنال را میدهد که از سرمایهگذاری زیرساختی و دیربازده خودداری کند.
وی افزود: چهارم آنکه ورود سرمایهگذار خارجی در بخشهایی که بازدهی بیشتر دارد اثر محرک برای سایر بخشهای دیگر دارد و بنابراین موضوع منفی نیست. پنجم این که ما باید با نظام بین الملل تکلیف خود را روشن کنیم مهمترین عامل جذب سرمایهگذاری (داخلی و خارجی) است و اصولا سرمایهگذار بیش از سود به اصل سرمایه خویش میاندیشد.
هادیفر ادامه داد: به نظرم یکی از معضلات کنونی کشور فساد فراگیری است که جنبههای مختلف به خود گرفته است و مثل موریانه زیرساختهای اقتصادی کشور را از بین میبرد. البته تا وقتی در نگاه به سرمایهگذار تفکیک داخلی و خارجی وجود داشته باشد روال کار کنونی بر قرار خواهد بود. توجه داشته باشید که انتظار از سرمایهگذار انجام کار خیریه نیست و سرمایهگذار قطعا به دنبال سود است، این وظیفه دولت است تا با ایجاد شفافیت جلو موارد سوء را بگیرد. تا وقتی به دنبال سرمایهگذار و محکومیت او برای منافعش باشیم هیچ سرمایهگذار داخلی یا خارجی در اقتصاد سرمایهگذاری نمیکند.
هادیفر صحبتهای خود درباره لزوم سرمایهگذاری خارجی را پی گرفت و مدعی شد: بخش آیتی سرمایهگذارانی دارد که هنوز متقاعد نشدهاند ایران جای مناسبی برای سرمایهگذاری است. علاوه بر این اینکه OTTهای خارجی علیرغم درخواست دولت و اپراتورها در ایران یک CDN راه نمیاندازند و این حکایت از مشکلات عمیقتری در حوزه فاوا دارد.
برای سرمایهگذار خارجی محدودیت نباید تعیین کرد
در ادامه این جلسه حسین مفاخریان کارشناس فناوری اطلاعات به شرح دیدگاههای خود درباره سرمایهگذاری خارجی در ایران پرداخت و گفت: موضوع اینکه منابع خارجی چه نقشی در رشد اقتصادی و تولید دارند موضوعی احساسی نیست. توجه داشته باشید که حجم منابع مالی داخلی بر اساس مشاهدات ما از چهارراه استانبول و خرید ارز توسط مردم برآورد نمیشود. نیاز کشور هرچه باشد سرمایهگذار چه داخلی چه خارجی بر اساس منافع خود عمل میکنند، مگر آنکه کشوری با اقتصاد بسته اداره شود.
وی افزود: هدایت سرمایهها با جذابیت نرخ بازده و ریسک تعریف میشود، تا وقتی به دنبال سرمایهگذار و محکومیت او برای منافعش باشیم هیچ سرمایهگذار داخلی یا خارجی در اقتصاد سرمایهگذاری نمیکند.
مفاخریان افزود: اینکه سرمایهگذار در کسب وکار کم ریسک و پربازده سرمایهگذاری کند اشکال نیست بلکه اصل سرمایهگذاری است؛ اگر کسی از نگاه سیاسی به موضوع سرمایهگذاری نگاه کند نتیجهاش سرگردانی و عدم وجود مقررات و شفافیت در این حوزه است .
به گفته وی عدهای واقعاً از درک در اصول اولیه اقتصاد و سرمایهگذاری ماندهاند و نسخه تجویز میکنند به همین دلیل هم تاکنون جذابیتی برای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران ایجاد نشده است؛ سرمایهگذار با توصیه و سفارش و نصیحت سرمایهگذاری نمیکند. همچنین کاملا طبیعی است که سرمایهگذار در کسب و کارهای پر بازده و کم ریسک سرمایهگذاری کند.
مفاخریان در ادامه با مقایسه آیتی با معدنخیز بودن کشور گفت: این که فولاد کثیف است و آلودگی دارد و یا دانشبنیان تمیز است و آلودگی ندارد به تنهایی معیار رشد اقتصادی نمیشود. در کشور باید دید مزیت نسبی چیست، در کشور که منابع معدنی فراوانی دارد به نظر شما باید چه کار کرد، معادن تعطیل شود؟ معادن باز شوند و مواد خام فروخته شود؟ یا از این طریق ارزش افزوده تولید شود؟
وی ادامه داد: عقل سلیم راه سوم را بر میگزیند. به همین دلیل قرارداد با ایتالیا برای گسترش صنعت فولاد کشور برای فرآوری مواد خام معادن بسیار هم مفید است. ولی سرمایهگذاری در بخش دانشبنیان هم ضروری است، مهم این است که منابع نامحدود نیستند میبایست مطالعه و بررسی شود که در چه صنایعی و چه بخشهایی مزیت داریم که االبته این مطالعات از ۳۰ سال پیش انجام شده ولی تصمیمگیری مدیران، مجلس و دولتمردان در همان راستا نبوده است.
به گفته وی، سرمایهگذاری در بخش دانشبنیان، زیر ساخت و لوازماتی دارد که کشور ما با آن فاصله دارد ولی در چند سال گذشته جهتهای خوبی هم به سوی آن گرفته شده اگرچه مشکل در زیر ساختهای قوانین و مقررات حوزه عمومیکسب و کار و جود دارد. خلاصه این که وجود سرمایهگذاری خارجی ضروری است و این نکته بر همه روشن است. باید بپذیریم سرمایهگذار خارجی وارد عمل شود محدودیتی برای آن هم نباید گذاشت و تنها مقررات آن را میبایست شفاف و روان کنیم. بعد اشکال هم نگیریم که سرمایهگذار کجا برود یا کجا نرود این یعنی انتخاب، به این ترتیب بخش سرمایهگذاری بطور طبیعی راه خود را پیدا میکند.
مفاخریان در خصوص موضوع سرمایهگذاری در بخش اینترنت کشور نیز گفت: موضوع فقط پهنای باند نیست، سرویس باید با کیفیت و ارزان در اختیار مردم قرار گیرد. موضوع اصلی این است که اگر سرویسهایی مثل اینترنت و زیرساختی کیفیت لازم را نداشته باشد و قیمت آن قابل رقابت با سایر بخشهای خدماتی نباشد هیچ سرمایهگذاری روی آن سرمایهگذاری نمیکند. دقت کنید کیفیت سرویس شامل همه عواملی است که بر انتخاب مشتری تاثیر میگذارد و در واقع کیفیت سرویسهای اینترنتی و قیمت آن بستر لازم را برای سرمایهگذاری فراهم میکند. در واقع وقتی کیفیت و هزینه مناسب باشد سرمایهگذار حتی برای روستایی نیز روی خدمات سرمایهگذاری میکند.
وی در بحث نظری نیز با تجویز مدل غربی توسعه خاطرنشان کرد: جامعه اطلاعاتی پیشنیاز جامعه دانشبنیان است و لذا این مسیر هر چه سریعتر طی شود بهتر است و البته فرض اینکه جامعه اطلاعاتی برای تسلط و عقب نگهداشتن مردم از توسعه هست کمکی به حل مساله نخواهد کرد.
این کارشناس فناوری اطلاعات در پایان گفت: مسیر جوامع کشاورزی به صنعتی و سپس به اطلاعاتی و به جامعه دانشبنیان به جامعه خردگرا منتج میشود و حذف هریک از آنها مقدور نیست فقط زمان گذر هر یک از آنها در هر کشور متفاوت است.
سرمایهها نباید به سمت جامعه اطلاعاتی هدایت شود
در ادامه جلسه حسین طالبی از دیگر کارشناسان با سابقه حوزه فناوری اطلاعات نیز به شرح دیدگاههای خود پرداخت و گفت: به نظر بنده زمینه سرمایهگذاری و نوع سرمایهگذاری بسیار مهماند، مثلا اگر جذب سرمایه خارجی و حتی داخلی برای توسعه صنایع با ارزش افزوده پایین و غیر اشتغالزا وآلوده کننده محیط زیست و غیر دانشبنیان باشد در این صورت بسیار مضر و زیان آور است.
وی در توضیح بیشتر گفت: مثلا در حالی که صنایع فولاد، مس وآلومنیوم بسیار زیانده بوده و بخش عمدهای از ظرفیت فولاد کشور خوابیده و قیمت تمام شده فولاد ایران نزدیک به دو برابر فولاد وارداتی است نباید در اینگونه صنایع سرمایهگذاری کرد چه برسد به اینکه سرمایهخارجی را برای اینگونه صنایع جذب کرد. استحضار دارید که اخیرا قرارداد ۹ میلیارد یورویی برای توسعه فولاد در ایران توسط ایتالیاییها منعقد شد که تماما غیر ضروری است. حال اگر به جای فولاد ۹ میلیارد اعم از خارجی یا داخلی جذب سرمایه برای مشارکت در اجرای مشترک طرحهای دانشبنیان و پایین دستی نظیر طرحهای فناوری اطلاعات میشد در این صورت باعث اشتعالزایی دهها هزار متخصص IT وایجاد ارزش افزوده بالایی میشد.
طالبی ادامه داد: دعوت از شرکتهای خارجی صاحب فناوری در حوزه فاوا برای تاسیس شرکت مشترک با طرفهای ایرانی جهت تولید محصولات سخت و نرم و ارتباطات در ایران و تامین نیازهای داخلی و بازاریابی توسط طرف خارجی برای صادرات محصولات باعث شده که مثلا یک شرکت خارجی فعال حوزه آیتی علاوه بر بدست آوردن سود فاینانس حداقل ۳۰ در صد تجهیزات را گرانتر و بیکیفیتتر تحویل دهد و قدرت انتخاب بهینه را از شما بگیرد. همین امر باعث میشود تولیدکنندگان داخل لطمه ببینند و از طرفی وابستگی به تجهیزات آنها هم باعث میشود که قطعات یدکی را برای نگهداری و پشتیبانی بسیار گران به ما بدهند.
وی افزود: حال اگر این شرکت خارجی را مجبور میکردیم که با مشارکت ایرانی در ایران کارخانه تولید قطعات بزند و سپس با همکاری طرفها ومتخصصان ایرانی تولید کند ونیاز داخل را تامین و مازاد را صادر کند نتیجه بسیار بهتر بود. البته این رویه در تمام زمینهها وخدمات وتولید نرمافزارها وسختافزارها قابل اجرا است.
طالبی در بخش پایانی صحبتهای خود با مقایسه نظریات جامعه اطلاعاتی و جامعه دانشبنیان گفت: تفاوت جامعه اطلاعاتی که یک طرح استعماری است با جامعه دانشبنیان این است که جامعه اطلاعاتی فقط به فکر توسعه جریان اطلاعاتی از طریق توسعه پهنای باند برای تسلط بر مردم و عقب نگه داشتن آنها است ولی جامعه دانشی به دنبال پهنای باند همزمان با توسعه علم ودانش وتولید وکاربردهای محصولات فاوا در ایران است. به همین دلایل WSISبه کشورهای جهان سوم حکم ودیکته میکند که فقط توسعه زیرساخت و پهنای باند و آزادسازی جریان اطلاعات را بدون اعمال کنترل بدهید، ولی خود کشورهای توسعه یافته جامعه دانشبنیان را دنبال میکنند.
وی ادامه داد: در واقع انسانهای فرهیخته جامعه دانشبنیان را انتخاب میکنند که در آن هم توسعه پهنای باند مدیریت شده است وهم تولید وتوسعه واجرای طرحها وپروژههای متعدد ومتنوع فاوا تضمین شده است. پس عزیزان دست رد بر سینه جامعه اطلاعاتی بزنیم وبا جدیت وتعصب بدنبال استقرار جامعه دانشبنیان باشیم. توجه داشته باشید که اگر ما میخواهیم مدینه فاضله جامعهمان مثل دوبی و عربستان صرفا رفاه بدون تسلط بر علوم و فنون و تکنولوژی باشد باید به جامعه اطلاعاتی بیندیشیم ولی اگر میخواهیم از نظر علمی و دانش وتکنولوژی نظیر کشورهای توسعه یافتهای همچون آلمان و ژاپن باشیم باید جامعه دانشبنیان را هدف قرار دهیم.
به گفته این کارشناس قدیمی حوزه فناوری اطلاعات، البته کشورهای توسعه یافته دوست ندارند ایران در آینده خود صاحب علوم و دانش و فناوری باشد، آنان ایرانی تحت سلطه و تولیدکننده مواد اولیه چون نفت، آهن و فولاد را میپسندند و به همین دلیل نسخه تجویزی آنها برای کشورهایی چون ما همانا جامعه اطلاعاتی است.
سرمایهگذاری خارجی هم خطر و هم فرصت است
علیرضا مبین از دیگر کارشناسان حوزه ICT کشور نیز به پرسشهای امیرحسین سعیدی در ابتدای جلسه پاسخ داد و در مورد این سوال که آیا خبر سرمایهگذاری در شرکتهای نامبرده صحت دارد، گفت: معمولا این اخبار تا زمانی که نهایی نشود، یا طرفین موضع رسمی نگیرند قابل اثبات نیست. حتی گاهی بعد از سرمایهگذاری امکان دارد که سرمایهگذار افشا نشود. در خصوص اینکه آیا در صورت صحت خبر نتیجه سوددهی یرای آنان رضایت بخش بوده است یا نه نیز برای طرح این سوال خیلی خیلی زود است.
مبین در پاسخ به پرسش دیگر که اگر این نوع سرمایهگذاریها سودمند است چرا خود ایرانیها خریدار نیستند نیز گفت: اتفاقا خود ایرانیها هم خریدار هستند.
وی در خصوص این که یکی از علل سرمایهپذیری کمک گرفتن برای ارتقا فنی است پس چرا کشورهای غربی پیشرفتهتر را سهام نفروختند؟ گفت: پاسخ این است که زمانی که کشورهای غربی در حال توسعه بودند، از نظر جهانی نیز نوک توسعه قرار داشتند و بنابراین مبنای نیاز آنها به سرمایهگذاری خارجی کاملا متفاوت بود، گرچه سرمایهگذاری خارجی در این کشورها در چند دهه گذشته بسیار رایج بوده است. سرمایه گذاران متعدد عرب، روس، چینی، آمریکای لاتین، در اروپا و آمریکا ، حتی در حوزههای تکنولوژیک سرمایهگذاری کردهاند . برای مثال خانواده ساوریس (خانواده ثروتمند مصری و از جمله صاحب اوراسکام) در اروپا و آمریکا سرمایهگذاریهایی در حوزه فاوا کرده است، یا خانوادههای متمول سعودی در استرالیا و اروپا و آمریکا سرمایهگذاریهای متعدد داشته اند.
وی در خصوص مثبت یا منفی بودن سرمایهگذاری خارجی در یک شرکت فروش اینترنتی ایرانی گفت: به صورت معمولی مثبت میتوان ارزیابی کرد، ولی با توجه به جزییات میتواند از یک خطر تا یک فرصت بزرگ متفاوت باشد.
مبین گفت: در مورد پرسش دیگر مبنی بر اینکه سهام فروخته شده شرکت و یا شرکتهای ایرانی بر چه مبنا نرخگذاری شده است نیز گفت: در مورد کسب و کارهای نوظهور تکنولوژیک فرمول مشخص ندارد، گرچه برخی سناریوهای پیشبینی شده وجود دارد، نهایتا طرفها اگر توانستند بر سناریوی واحدی به توافق برسند مذاکره وارد مراحل بعدی میشود، اگر هم سهام مورد معامله در بورس باشد تکلیف معلوم است.
بسیاری از قوانین کشور به اصلاحات نیاز دارند
در انتهای این جلسه نیز رشیدی از مدیران دولتی اسبق فناوری اطلاعات کشور، در خصوص بایدها و نبایدهای سرمایهگذاری خارجی در کشور گفت: اولا هر سرمایهگذارى خارجى بایستى مجوز سرمایهگذارى از سازمان سرمایهگذارى و کمکهاى اقتصادى و فنى ایران دریافت کند. ثانیا، سرمایهگذاری خارجی نقش موثری درایجاد توسعه و رشد اقتصادى کشور دارد و ورود سرمایهگذارى خارجى به کشور علاوه بر بهرههاى اقتصادى مى تواند( اگر درست عمل کنیم) باعث بهرهمندى از فناورىهاى پیشترفته، تخصص، دانش فنى و نظامهاى مدیریتى شود.
وی ادامه داد: ثالثا بسیاری از قوانین عادی چون قانون کار، قانون تامین اجتماعی، نظام مالیاتی کشور، قانون داوری تجاری بین المللی و قوانین مربوط به حمایت از حقوق مالکیت فکری جذب سرمایهگذاری خارجی را با مشکلاتی مواجه میکند که ضرورت دارد اصلاح شوند.
رشیدی در خصوص پهناى باند نیز گفت: شبکه ملى اطلاعات که بیش از ده سال است با نامهاى مختلف از جمله شبکه ملى اینترنت از آن نام برده شده ولى هنوز ایجاد و بهره بردارى نشده است، در واقع میتواند سرویسهاى ارزش افزوده و نیاز واقعى مردم را برآورده سازد که همین پیشنیاز جامعه اطلاعاتى است.
وی در پاسخ به نظرات حسین طالبی درباره مفهوم اقتصاد دانشبنیان نیز گفت: اقتصاد دانشبنیان چند سالی است در کشور مطرح شده و نیازمند مفهوم پردازی و تعریف درست مطابق نیازها و اهداف توسعه کشور است.
به گفته وی مفهوم اقتصاد دانشبنیان ابتدا در سال ۱۹۹۵ در گزارشی غیر رسمی از سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه( OECD )آمد. یکسال بعد، گزارشی منتشر شد تحت همین نام و در این گزارش برای تبیین مفهوم اقتصاد دانشبنیان به “نظریات جدید رشد اقتصادی”، “اقتصاد یادگیرنده”،”جامعه اطلاعاتی” و “نظام ملی نوآوری”اشاره شده است.
وی ادامه داد: اقتصاد دانشبنیان در کشور به معانی متعدد به کار میرود. یکی از آنها اهمیت به کارگیری نیروهای تحصیلکرده در صنعت است که تحت عنوان اقتصاد دانشبنیان مد نظر سیاستمداران قرار گرفته است، دیگری افزایش شرکتهای دانشبنیان (شرکتهای فعال درحوزه تکنولوژیهای برتر و متوسط-برتر)، سومی تغییر ساختار اقتصادها از تولیدات به خدمات، چهارمی را میتوان افزایش سطح دستمزدها در اقتصاد و پنجمی را اشاره به انقلاب فناوری اطلاعات، بدون این فرض که اقتصاد تغییرات ماهیتی داشته است، دانست. البته مبانی نظری بسیاری از این بحثها، روشن نیست و اقتصاد دانشبنیان کماکان مانند یک مفهوم همه کاره، برای معانی متعددی به کار میرود.
این کارشناس فناوری اطلاعات ادامه داد: ضمن اینکه من اشاره به ایجاد هر چه سریعتر شبکه ملى اطلاعات داشتم که مى تواند بستر مناسبى جهت جامعه دانش بنیان نیز باشد.
وی در خصوص نظریههای مطرح حوزه فناوری اطلاعات نیز گفت: جامعه اطلاعاتی یکی از واژههایی است که برای توصیف وضعیت کنونی جامعه انسانی به کار رفته است. جامعه پست مدرن، جامعه دانش محور، جامعه ارتباطی، جامعه مابعد صنعتی، جامعه نظارتی و عناوین متعدد دیگر برای توصیف این وضع بکار برده شده است. این واژهها دو بار معنایی پیدا کرده اند. یکی بعنوان مفهوم تحلیلی (analytical concept)که جامعه شناسان و انسان شناسان و بطور کلی تحلیلگران مسایل انسانی و اجتماعی آن را در چارچوبها و دستگاههای نظری و گفتمانهای آکادمیک بکار میگیرند و برای توصیف و تبیین نظریات خود از آن استفاده میکنند، این یک سطح کاربرد این مفهوم است. از منظر دیگر جامعه اطلاعاتی بعنوان یک مفهوم توصیفی (description concept) قابل بررسی است.
(منبع:عصرارتباط)