علی رغم پایان یک ضربالاجل دیگر، نص صریح قانون، پیگیریهای، مجلس شورای اسلامی، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و سازمان بازرسی کل کشور برای بورسی شدن ایرانسل، بار دیگر اپراتور دوم به بورس نرفت و جالبتر آنکه حتی این نهادهای نظارتی هیچ واکنشی هم به اتمام ضربالاجل خود و اجرای قانون نشان ندادند. به گزارش عصر ارتباط یکم مرداد ماه هفته گذشته پایان آخرین ضربالاجلی بود که برای بورسی شدن ایرانسل مطرح شده بود اما باز هم موعد مقرر فرا رسید و ایرانسل بورسی نشد. بحث بورسیشدن ایرانسل مربوط به دیروز و امروز نیست و ماجرایی است که ۷سال کش آمده و ادامه پیدا کرده و البته همواره به نفع این اپراتور برای عدم ورود به بورس همراه شده است. این در حالست که هیچگاه علت مخالفت اپراتور دوم برای ورود به بورس و همچنین چرایی تمایل نداشتن سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به الزام ایرانسل برای رفتن به تالار شیشهای، روشن نشده است.آنطور که از جریان ماوقع در این خصوص بر میآید به نظر میرسد ماجرای چرایی بورسی نشدن ایرانسل را هم باید به فهرست بلندبالای ابهامات بیپاسخ در عملکرد نهادهای نظارتی افزود.
به همین جهت و به بهانه عبور ایرانسل از سومین ضربالاجل (یکم مرداد ماه امسال) برای بورسی شدن، تصمیم گرفتیم کتاب قطور تاریخچه پرونده بورسی شدن ایرانسل را یکبار دیگر ورق بزنیم تا به مسوولان یادآوری کنیم حافظه مطبوعات و مردم در پیگیری این امر هنوز هم خوب کار میکند؛ هرچند همچنان عامل توقف پیگیری نهادهای نظارتی و سرنوشت ورود اپراتور دوم به بورس در هالهای از ابهام قرار دارد.
×× ماجرای بورسی شدن اپراتور دوم
ابتدای دهه ۸۰ بود که مسوولان کشور تصمیم گرفتند که برای اینکه سیستم ارتباطات سیار کشور در انحصار دولت نباشد اپراتور دوم را به مزایده بگذارند. مزایده در سال ۸۴ برگزار و با تغییر و تحولاتی که پیش آمد نهایتا به جای ترکسل، “ایرانسل” که حاصل سرمایهگذاری مشترک گروه MTN آفریقای جنوبی و شرکت گسترش الکترونیک ایران بود، اجرای این طرح را به عهده گرفت.
شرکت گسترش الکترونیک ایران دو سهامدار عمده دارد یکی صا ایران که وابسته به وزارت دفاع است و دیگری بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است.
ایرانسل بر اساس قانونی که در همان سال ۸۴ به تصویب رسید میبایست برای انطباق با شرایط و روال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، میزان ۲۱درصد کل سهام دارنده پروانه را طی سه سال از تاریخ لازم الاجرا شدن قرارداد از طریق بورس عرضه عمومی میکرد اتفاقی که هرگز محقق نشد.
همچنان در حالی که وارد سال ۹۴ شدهایم هنوز هیچ یک از این شرایط اجرا نشده است؛ یعنی نه ایرانسل بورسی شده و نه این شرکت تحرک ملموسی به ایجاد تغییر در اعضای مجمع عمومی خود نشان میدهد.
اگر چه در الحاقیه پروانه اپراتور دوم که در آبان۸۴ تصویب شد به ضرورت بورسی شدن اپراتور دوم اشاره شده است اما تیم مدیریتی ایرانسل که تقریبا از نخستین روزهای کاری این اپراتور تغییری نکردهاند، بعد از چند سال تاخیر و اجرا نکردن قانون در پاسخ به چرایی بورسی نشدن ایرانسل خیلی راحت اعلام کردند که بندی از الحاقیه که به بورسی شدن اشاره دارد مربوط به قرارداد ترکسل است و در نتیجه با برکنار شدن ترکسل خود به خود نقض شده است.
×× ورود سازمان بازرسی کل کشور به موضوع
پس از سالها عدم اجرای قانون، اوایل سال ۹۳ بالاخره پرونده بورسی شدن ایرانسل یک بار دیگر با ورود نهادی قضایی به جریان افتاد. در همین راستا این بار سازمان بازرسی کل کشور از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی خواست با قید فوریت این اپراتور را مکلف به ایفای تعهدات مندرج در پروانهاش کند. همچنین قرار شد به دلیل واگذار نشدن ۲۱ درصد سهامی که باید از سال ۱۳۸۷ به بورس واگذار میشد، ایرانسل را متناسب با تعداد سالهای مالی که نقض تعهد کرده (۸۷ تا ۹۴) جریمه کنند.
سازمان رگولاتوری در نهایت پس از ۶ سال عدم پیگیری این پرونده، با توجه به ابلاغیهای که سازمان بازرسی کل کشور داد، باز هم خود به ماجرا ورود نکرد و در عوض به ایرانسل ۶ ماه مهلت داد تا خود شرایط ورودشان به بورس را تعیین و آماده کنند. در واقع قرار بود طی این ۶ ماه چگونگی ورود ایرانسل به بورس مشخص شود که البته باز هم مطابق گذشته چنین اتفاقی رخ نداد و هیچ عقوبتی هم متوجه این اپراتور نشد. نکته قابل توجه آنکه رگولاتوری دولت تدبیر و امید از اوایل کار خود نیز علاقه و اعتقادی به بورسی شدن ایرانسل نداشت.
×× ورود ایرانسل به بورس، همچنان پرابهام
اواخر سال ۹۳ رسانهها اخباری منتشر کردند که خبر از این میداد که ورود ایرانسل به بورس قطعی شده است. در این اخبار آمده بود که طبق گزارشات ارایه شده از سوی ایرانسل به کمیسیون تنظیم مقررات مقرر شده که فرآیند واگذاری ۲۱ درصد سهام شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل در بورس از اول مرداد ماه ۹۴ آغاز شود که البته بازهم موعد مقرر رسید اما ایرانسل بورسی نشد؛ به علاوه همچنان نیز حتی خبری از بورسی شدن ایرانسل نیست و هیچ یک از متولیان امر نیز ظاهراً دغدغهای از این بابت ندارند. این گونه نادیده گرفتن اجرای قانون نیز باعث شده تا برخی شایبهها و شایعاتی را درباره دلایل سکوت نهادها و مقامات اجرایی و چرایی برخورد نکردن آنها با ایرانسل مطرح کنند.
اما آخرین اظهار نظر رسمی در این خصوص به گفتههای چند هفته قبل مدیر عامل ایرانسل باز میگردد که باز هم گفته “به هر حال ارائه سهام در بورس مقدماتی دارد و به عنوان مثال لازم است شرکت در ابتدا از حالت سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شود که اجرای این مراحل نیاز به مدتی زمان دارد.”
مدت زمانی که گویا با وجود گذشت هفت سال از مهلت بورسی شدن و گذشتن ایرانسل از ضربالاجلهای مختلف همچنان ادامه دارد. نکته مهمتر از بیعلاقگی ایرانسل برای ورود به بورس اما به نهادهای قانونی و نظارتی که وظیفه اجرای قانون و هدایت ایرانسل به بورس را دارند، مربوط میشود. در سالهای اخیر همچنان مشخص نیست چرا مجلس، سازمان بازرسی و وزارت ارتباطات نیز اقدامی برای اجرای قانون به عمل نمیآورند. به هر حال ظاهرا موضوع تنها خواستن یا نخواستن ایرانسل برای ورود به بورس نبوده و بخشی از این مشکل و معما را باید در نهادهای دیگر نیز جستوجو کرد.