سابقه روزنامهنگاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به زودی ۱۸ ساله میشود. به این ترتیب تاریخی از اخبار و اطلاعات در این حوزه در حال شکلگیری است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در حال حاضر پروندههای باز فراوانی در حوزه آیسیتی کشور وجود دارد که در دورهای به آنها پرداخته شده و با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شدهاند و دیگر کسی سراغی از آنها نمیگیرد. پروژههایی که بیسرانجام و نیمهکاره رها شدهاند و وعدههایی که گاه مسوولان بلند مرتبه دادهاند و در عمل نیز اتفاق خاصی رخ نداده است. شاید اگر رسانهها سراغی از این پروندههای بلاتکلیف نگیرند سرنوشت محتوم آنها خاک خوردن در زونکنهای به همفشرده گوشه دبیرخانههای شرکتها و ادارات باشد. اما حافظه تاریخی خبرنگاران باید خیلی خوب کار کند و رسالت حرفهای هم به آنها اجازه نمیدهد که این پروندهها را به حال خود رها کنند تا خاک بخورند. در همین راستا در این شماره قصد داریم با بررسی ۱۲پرونده باز حوزه آیسیتی، هم تلنگری به حافظه تاریخی فعالان این عرصه زده و آن را زنده و هم مطالبات مردمی را پیگیری کنیم و البته شاید باعث شویم برخی پروندهها بیش از این گوشه قفسهها خاک نخورند.
پرونده ۱۴ سالهای به نام پارازیت
این مساله که آیا پارازیتها تاثیری روی سلامت انسان دارند یا خیر در ۱۴سال اخیر مرتب ورد زبان خیلی از کارشناسان از محیط زیست گرفته تا روزنامهنگاران و مسوولان دولتی بوده و هست. هر کس هم نظر خودش را درباره مضر بودن یا نبودن پارازیتها دارد. برخی میگویند این پارازیتها تهران را به یک مایکروویو تبدیل کرده و برخی به کلی منکر هر نوع آسیبی هستند.
در دولت یازدهم هم همین روند ادامه داشت؛ یک روز رییس سازمان محیط زیست میگفت که پارازیتها مضرند و باید متوقف شوند و روز دیگر وزیر ارتباطات خبر از تشکیل کارگروهی برای بررسی مضر بودن یا نبودن پارازیتها میداد. هنوز بحث این دو پایان نپذیرفته بود که خبر رسید پرونده پارازیت به شورای عالی امنیت ملی سپرده شده است. اندکی بعد حرف از تشکیل کارگروهی با حضور سازمان انرژی اتمی و چند وزارتخانه از جمله بهداشت شد که بعد از تشکیل این کارگروه گفته شد؛ پارازیتها بیضررند؛ اما کمی بعد دوباره مسوولان محیط زیست به میدان آمده و پارازیتها را مضر دانستند. به هر حال همچنان هم این پرونده میان دستگاههای مختلف دولتی در حال پاسکاری است و هر نهاد هم حرف و نظر ضد و نقیض خود را میزند.
معمای گرانی اینترنت در ایران
قیمت اینترنت در ایران به نسبت میزان متوسط درآمد خانوادهها بسیار بالا و سرعت و کیفیت آن هم بسیار پایین است. آنطور که به نظر میرسد گویا همچنان دولت هم برای بهبود وضعیت قیمت و کیفیت اینترنت نتوانسته اقدام ملموسی انجام دهد. کارشناسان دلایل زیادی را برای چرایی گرانی اینترنت ایران برشمردهاند؛ بسیاری معتقدند دلیل آن انحصار شرکت ارتباطات زیرساخت بر ورود و انتقال پهنای باند به کشور است که فضایی غیر رقابتی را موجب شده است. اما دیگر عامل افزایش قیمت اینترنت را باید هزینه انتقال پهنای باند از زیرساخت به شرکتهای PAP دانست. دلیل دیگر گرانی اینترنت اما هزینه انتقال دیتا از شرکت PAP تا مراکز مخابراتی است. به نظر برخی از کارشناسان متاسفانه قیمتگذاری در این حوزه نیز منطقی نیست و نیاز به بررسی مجدد و تخصصی دارد. به هر حال معمای گرانی اینترنت از مرحله تامین تا توزیع و عرضه، سالهاست که بیپاسخ مانده و هیچ نهادی از جمله سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی که مسوول اصلی این حوزه است، اقدامی برای شفافسازی این موضوع نکرده است. در عوض سالهاست که بازیگران اینترنت در ایران یکدیگر را متهم به کارشکنی و گرانفروشی میکنند، بیآنکه در نهایت مشخص شود چه چیزها و چه کسانی عامل گرانیها هستند. بماند که برخی معتقدند این شرایط چندان هم نامطلوب نیست و به جز مردم هیچ یک از بازیگران اینترنت در ایران هیچگاه زیان نمیبینند.
سیستمعامل ملی
پروژه ایجاد سیستمعامل ملی به سال ۸۱ باز میگردد که قرار بود نسخه فارسی سیستمعامل لینوکس باشد که ضمن بومیسازی با قیمتی ارزانتر و صد البته امن در مقابل احتمال جاسوسی سازندگان سیستمعاملهای غربی به صورت متنباز طراحی شود. اما حالا دیگر خیلی وقت است که هیچ خبری از سر نوشت آن نیست.
دیگر حتی در سایت مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف که متولی راهاندازی سیستمعامل ملی محسوب میشد نیز هیچ نشانی از این طرح نیست و گویا از خاطر مسوولان به کلی محو و زدوده شده است. آن طور که یکی از صاحبنظران حوزه آیتی در این خصوص میگوید: زمانی مدیران این مجموعه (مسوولان دانشگاه شریف) مصاحبههای متعددی در خصوص لزوم راهاندازی و مزایای آن انجام دادند اما هیچگاه حاضر به پاسخگویی درخصوص علت شکست آن نشدند. آنچه که باعث شد شائبههایی درباره امکان ارایه این طرح برای استفاده از بودجههای دولتی هم به وجود آید. البته علاوه بر سیستمعامل ملی پروژههای بسیار دیگری هم بودند که نیمهکاره رها شدند و از آن جمله میتوان به طرح پست الکترونیکی ملی که در دولت قبل مطرح شد و طرح مرورگر ملی که بسیاری حاصل کار آن را یک نسخه کپیشده از روی مرورگر فایرفاکس میدانند، اشاره کرد.
بورسی شدن ایرانسل
اما یکی از قدیمیترین پروندههای بلاتکلیف و بیسرانجام حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور به سرنوشت بورسی شدن اپراتور دوم (ایرانسل) باز میگردد. این پرونده که ظاهرا از سوی وزارت ارتباطات، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور مورد پیگیری قرار دارد، سابقهای نزدیک به یک دهه دارد. اگر عبارت بورس و ایرانسل را در اینترنت جستوجو کنید با انبوهی از اخبار، مقالات و گزارشها در سنوات متعدد مواجه خواهید شد که هر از چندگاهی مطرح شده و به یکباره برای مدتی به بایگانیها میرود. به هر حال این سوژه را میتوان یکی از رکوردداران بیپاسخی و بلاتکلیفی در حوزه ICT دانست.
فروش آزادانه فیلترشکنها
اگرچه طبق قانون، خرید و فروش فیلترشکن در ایران ممنوع است اما به راحتی میتوان بهروزترین فیلترشکنهای جهان را با یک جستوجو در گوگل از روی سایتهای ایرانی به ارزانترین قیمت تهیه کرد. حال سوالی که مطرح است آن است که اگر استفاده از فیلترشکن و خرید و فروش آن ممنوع است چرا برخوردی با فروشندگانی که با ذکر نام و نشان و شماره کارت بانکی در اینترنت آزادانه آن را میفروشند صورت نمیگیرد و اگر ممنوع نیست چرا رسما خرید و فروش آن را آزاد اعلام نمیکنند تا خیال فروشندگان و خریداران آن هم راحت شود. به هر حال این یکی از سوژههای عجیب و بیپاسخ حوزه ICT است که کسی پاسخگوی آن نبوده و نیست.
تماس تصویری
سابقه تماس تصویری در ایران به آغاز به کار اپراتور سوم باز میگردد. در واقع باید گفت عمر بلاتکلیفی تماس تصویری در ایران هم به اندازه عمر فعالیت رایتل یعنی ۴ سال باز میگردد و همچنان ادامه دارد. در آن زمان قرار شده بود برای ایجاد امکان تماس تصویری اپراتورها و مردم صبر کنند تا پیوست فرهنگی اعلام شود اما تا امروز همچنان هم خبری از اعلام پیوست فرهنگی نیست و برقراری تماس تصویری هم ممکن نیست. اگرچه اصلا مشخص هم نیست چه زمانی پیوست فرهنگی میآید و امکان برقراری تماس تصویری کلا در حد حرف باقیمانده است.
شبکههای اجتماعی موبایلی
شبکههای اجتماعی موبایلی نیز از وقتی در ایران وارد شدهاند برخورد مسوولان با آنها دوگانه بوده است. یک روز گفته میشود واتساپ یا لاین فیلتر شدهاند و روز دیگر دولت تکذیب میکند. حالا چند ماهی هست که ارسال عکس و تماس صوتی با وایبر و تلگرام هم در ایران دچار اختلال شده است اما مسوولان در این خصوص هیچ مسوولیتی به گردن نمیگیرند و علت آن را اختلالات جهانی این نرمافزار میدانند. اواخر سال گذشته کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه قانونی را تصویب کرد که به موجب آن میبایست نرمافزار واتساپ فیلتر شود اما تاکنون این نرمافزار هم فیلتر نشده است.
همچنین تاکنون چندین بار شایعاتی درباره فیلتر شدن یا نشدن اینستاگرام هم مطرح شده است اما مسوولان امر هیچگاه به صورت روشن اعلام نکردهاند چه سیاستی را در این خصوص دنبال میکنند. به هر حال اختلال شبکههای موبایلی نیز یکی از معماهای بیپاسخ در ایران است.
قاچاقچیان مخابراتی
قاچاق مکالمات از طریق شبکه IP سابقهای چندین ساله در کشور دارد. در واقع از وقتی که تلفن اینترنتی در کشور رواج پیدا کرد بسیاری از افراد و شرکتها از طریق خطوط تلفن و اینترنت، از مبادی غیررسمی شروع به انتقال دادههای صوتی کردند. با وجود این که مشکل قاچاق مکالمه در کشور وجود دارد و تاکنون چندین بار مسوولان طی سالهای متمادی در خصوص شناسایی و برخورد با قاچاقچیان این حوزه تاکید داشتهاند، اما تاکنون اقدام موثری برای ساماندهی به بازار تلفن اینترنتی و رفع معضل قاچاق صوت صورت نگرفته است.
بعد از وعده سال گذشته وزیر ارتباطات در خصوص برخورد با عاملان این پدیده، اگرچه اخیرا شرکت ارتباطات زیرساخت آماری کلی از بهبود وضع قاچاق مخابراتی داده، اما از آنجا که شناسایی کامل ارایهدهندگان این خدمات امری غیر ممکن نیست و مسوولان هم به شکل شفاف خاطیان را معرفی نمیکنند، قاچاق مخابراتی نیز ادامه یافته و در فهرست سوژههای بیپاسخ و بیسرانجام قرار میگیرد.
پریدن شارژها
پریدن شارژ موبایل یکی از اپراتورها از آن دست اتفاقات عجیب و غریبی است که آنقدر تکرار شده و آنقدر راجع به آن نوشتهایم که نوشتن درباره آن هم کسالتبار شده است. مسوولان این اپراتور در پاسخ به انتقادات مردم عمدتا یا پریدن شارژ را به گردن سیستم بهروزرسانی گوشیهای هوشمند مشترکان خود میاندازند و میگویند این سیستم باعث میشود که از دانلود خط موبایل فرد استفاده شده و در نتیجه شارژش مصرف شود و یا میگویند شاید دلیلش فعال کردن سرویسهای پیامکی باشد که از مشترک اعتبار کسر میکنند.
در طرف مقابل، مشترکان بسیاری که شارژ ایشان پریده و البته همچنان نیز میپرد، منکر موارد ذکر شده هستند و در بیشتر موارد مدعیاند که در هنگام شب بیدلیل شارژشان میپرد. گویا در این زمینه ارادهای هم وجود ندارد تا نهادی مستقل (مثلا سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) به صورت جدی این موضوع را پیگیری کرده و یک بار برای همیشه به ابهامها در این رابطه خاتمه دهد.
اختلال و خوردن اینترنت
این مساله که اینترنت خانگی افراد هم مرتب از حجم دانلودش کاسته میشود و یا با قطعی و اختلالهای مکرر روبهرو است به موضوعی تکراری بدل شده است.
قطعی و پایین بودن سرعت اینترنت در طول شبانهروز دیگر برای بسیاری امری عادی شده است که البته بسیاری از شرکتهای ارایهکننده اینترنت هم آن را طبیعی قلمداد میکنند. برخی از شرکتهای اینترنتی هم با پاس دادن مشکل به اختلالات در خط تلفن مشترکان خود موضوع را از سرشان باز میکنند.
توافقنامه سطح خدمات یا (SLA) که به موجب آن قواعدی میان مصرفکننده و ارایهدهنده خدمت برقرار میشود نیز از جمله معماهای لاینحل حوزه اینترنت کشور محسوب میشود. به هر حال اما این موضوع همواره از سوی بسیاری از شرکتهای ارایهدهنده اینترنت نادیده گرفته میشود و دست مردم نیز که نمیتوانند وجود اختلال را ثابت کنند برای شکایت کوتاه است. ضمن آنکه هیچکس خود را برای چند ده هزار تومان به زحمت نمیاندازد که وارد کاغذ بازی و تنظیم شکایت شود. در نتیجه چیزی که کماکان تضییع میشود حقوق کاربران اینترنت در ایران است و متاسفانه فریادرسی نیست و گویا نجاتدهنده هم خفتن را ترجیح داده است.
ماجرای تخفیفهای اینترنتی
سال گذشته شرکتهایPAP نشستی برگزار کرده و طی آن گفتند اگرچه این شرکتها تخفیف۲۰ درصدی را به مشترکان خود دادهاند اما زیرساخت و مخابرات این تخفیفها را اعمال نکردهاند.کمی بعد اما معاون نظارت سازمان تنظیم مقررات در مقام پاسخگویی برآمد و گفت شرکتهای اینترنتی و مخابرات باید ابتدا مستندات تغییر نرخهای ADSL کاربران را به رگولاتوری ارایه دهند تا پس از بررسی و تایید اعمال تخفیف قیمت پهنای باند را دریافت کنند.
این اظهارات گیجکننده که به کلافی سردرگم میماند حاکی از آن است که برخی شرکتهای اینترنتی یا به کل از روال و نحوه دریافت تخفیفها اطلاع نداشتهاند و یا آنکه فقط میخواستهاند با این حرفها مردم را سردرگم کرده و تخفیفها را اجرا نکنند.
با گذشت یک سال و نیم از این قضایا هنوز هم تکلیف تخفیفهای اینترنتی مشخص نشده و کمکم دارد به دست فراموشی سپرده میشود.
پیامکهایی که قطع نمیشوند
سرویسهای پیامکی ارزش افزوده که چند سالی هست بلای جان مردم شدهاند هم از آن دست مشکلات سریالی هستند که دیگر باید مطمئن باشیم ارادهای برای متوقف کردن آنها وجود ندارد.
این سرویسهای پیامکی با موضوعاتی همچون”مسابقه”، “آموزش زبان” و “پیشبینی مسابقات فوتبال” با ارسال پیامک یا تبلیغ در تلویزیون افراد را فریب میدهند که در سیستم آنها ثبتنام کنند اما وقتی فرد میفهمد که سرویس پیامکی برایش مفید نیست و تصمیم به لغو آن میگیرد دیگر کار از کار گذشته و باید به حل سختترین پازل دنیا برای رهایی از این سرویسها بپردازد.
اگرچه میشد با تعریف یک کد مشخص برای ثبتنام و لغو تمام سرویسهای پیامکی توسط رگولاتوری و ملزم کردن شرکتهای ارایهدهنده سرویس پیامکی به رعایت آن به راحتی بر این مشکل فایق آمد اما گویا چنین ارادهای در بین مسوولان امر وجود ندارد.
به هر حال امید میرود بخشی از این مشکلات و معماها به همت و توجه مسوولان مرتبط با این مسایل، روزی حل شود تا پرونده طرحهای بیپاسخ و بیسرانجام حوزه آیسیتی به جای قطورتر شدن به کل بسته شوند.