“رسانه همان پیام است”؛ مارشال مکلوهان محقق کانادایی با این جمله کل تاریخ جهان را توصیف کرده است.
منظور مکلوهان از گفتن این جمله آن است که انسان هر دورهای با توجه به رسانه عصر خود شکل گرفته است و روند پیشرفت، حرکت و دانش و فرهنگش متاثر از رسانهای است که از آن استفاده کرده است. مکلوهان کل تاریخ جهان را به سه دوره تقسیم میکند.
در دوره ابتدایی انسان تنها میتوانست از کلام برای ارتباط استفاده کند و متاثر از رسانه این عصر که کلام شفاهی بود ارتباطات بشری هم از صدای نقالان و جارچیها فراتر نمیرفت، دانش محدود بود و تفکر انسان شکل پیچیده پیدا نکرده بود و لذا متاثر از رسانه این دوره انسان نمیتوانست ابزار پیچیدهای هم اختراع کند.
اندک اندک با اختراع خط امکان کتابت کردن به وجود آمد، اندیشهها روی کاغذ آمدند و قابلیت انتقال اطلاعات از نسلی به نسل دیگر را پیدا کردند و همین امر باعث شد اطلاعات حفظ شوند و به قول دکتر محسنیانراد، استاد و محقق ایرانی ارتباطات، “چرخها تنها یک بار اختراع شوند”، به عبارتی انسانها فراموش نکردند در گذشته چه رخ داده است.
در عصر پیدایش خط متاثر از رسانهاش تفکرش هم اندکی پیچیدهتر شد و توانست اختراع پیچیدهتری نسبت به دوره قبل داشته باشد و چرخ را به وجود آورد. انسان این عصر به دلیل بیسواد بودن اکثر جوامع و گران بودن کاغذ و کتاب، ارتباط چندانی با مطالعه نداشت و به فرهنگ شفاهی خودش ادامه میداد. همین فرهنگ شفاهی انسان این عصر باعث شد تا فرهنگ قبیلهای تداوم یابد، انسان بیشتر با اطرافیانش در ارتباط باشد و تصمیمگیریها جمعی باشند و به نوعی ارتباطاتی معنوی بین مردم شکل گیرد.
در دوره بعد که مکلوهان به آن “کهکشان گوتنبرگ” میگوید، انسان ماشین چاپ را ساخت و متاثر از این اختراع که از چندین قطعه به هم مرتبط ساخته شده بود پیش زمینه اختراع وسایل پیچیدهتری نظیر ماشین بخار به وجود آمد. اختراع چاپ جوامع انسانی را هم به کلی دگرگون کرد و باعث شد انسان به مرور زندگی قبیلهای را کنار بگذارد و به زندگی فردی روی بیاورد، چرا که مطالعه نیازمند تنهایی و سکوت بود که زندگی قبیلهای با آن سازگار نبود.
عصر بعد با پیدایش الکتریسیته به وجود آمد که مکلوهان معتقد است به دلیل اختراع رادیو در این عصر باید به آن نام کهکشان مارکنی داد. رادیو باعث شد انسان بتواند ارتباطات شفاهی عصر ابتدایی خود را به شکلی دیگر دوباره زنده کند و در نهایت بشر به کمک رادیو، تلویزیون و رایانه در دهکدهای جهانی زندگی کند. مکلوهان در سال ۱۹۷۹ یعنی کمی بعد از انقلاب ایران فوت کرد و نتوانست همگانی شدن و توسعه روزافزون اینترنت را به نظاره بنشیند وگرنه بیشک بر ارتباطاتی که به وسیله اینترنت جهان را فراگرفته نامی دیگر میگذاشت و آن را نه کهکشان که فرا کهکشان خطاب میکرد. محققان حوزه آیتی معتقدند که اینترنت توانسته تنها طی دو سال و نیم اول فعالیتش علم انسان را نسبت به قبل دو برابر کند. ابر کهکشان اینترنتی عصر ما البته هر جامعهای را به نسبت قابلیت دسترسی آن جامعه به اینترنت از خود متاثر میکند. لذا مطمئنا کشوری مثل کره جنوبی که اینترنت را با سرعت ده مگابایت در ثانیه ارایه میدهد میبایست سرعت پیشرفت علمی آن بسیار بیشتر از ایران باشد که اینترنت را با سرعتی به مراتب پایینتر ارایه میدهد. اگر سری به آمار ارایه شده تولید مقالات علمی در سالهای اخیر بزنیم این گمانه تایید میشود. کره جنوبی توانسته بالاتر از کشورهایی مثل هلند و روسیه که اینترنت کندتری دارند در رتبه یازدهم تولید علم در جهان قرار گیرد اما ایران که سرعت اینترنتش کمتر از تمام این کشورهاست بعد از لهستان در رتبه بیستم قرار دارد. این در حالی است که ۳۰سال پیش و قبل از گسترش اینترنت، کره جنوبی در بسیاری از شاخصها از جمله تولید علم در رتبههایی بسیار پایینتر از ایران بوده است.
اینترنت تقریبا از سال ۱۳۸۰ برابر با ۲۰۰۱ میلادی در ایران همهگیر شد و دقیقا از همین سال هم رشد علمی کشور سیر صعودی داشته است.
به این ترتیب با وجود آنکه ارتقای سرعت اینترنت و ایجاد قابلیت دسترسی بالاتر مردم به آن میبایست از ملزومات اصلی دولت باشد اما نباید هزینههای نجومی ایجاد زیرساخت را نادیده گرفت. سوال اینجاست که آیا دولت میتواند راهکاری پیدا کند که با صرف هزینه کمتر و در زمان کوتاهتری دستیابی کشور به اینترنت پرسرعت را محقق کند؟
امروزه غولهای کامپیوتری نظیر گوگل سعی دارند از طریق بالنها و فناوریهای کمهزینه این چنینی اینترنت را در جهان همهگیر کنند.
اگرچه ما ایرانیها هنوز به فناوری بالنهای گوگل دست پیدا نکردهایم اما یک شرکت ایرانی مدعی است به جای بالن، پهپاد یا ماهواره ارتفاع پایینی ابداع کرده است که میتواند کار بالنهای گوگل را به شکلی دیگر انجام دهد و هزینه گسترش اینترنت از طریق آنها بسیار کمتر از توسعه زیرساختها و فیبر نوری است.
آن طور که این شرکت ایرانی میگوید این پهپاد بسیار دقیق است و میتوان ارتفاع آن را با دقت کمتر از ده سانتیمتر کنترل کرد و همچنین میتواند انرژی مورد نیاز خود را از طریق نور تامین کند و از بابت تامین انرژی هم مشکلی ندارد.
اگرچه بدون شک کشور نیازمند توسعه زیرساختهای ارتباطی است و همانگونه که بالنهای گوگل توسعه زیرساخت ارتباطات اروپا و آمریکا را کند نکرده حضور احتمالی طرحهایی همچون پهپادها هم نباید توسعه زیرساخت کشور را آهسته کند. در همین حال اما دولت نباید از این شیوه توسعه اینترنت تا زمان ایجاد بسترهای لازم خود را محروم کند. چرا که این فناوری میتواند در مناطق صعبالعبور و جاهایی که هنوز زیرساختهای لازم برای ارایه اینترنت پرسرعت توسعه نیافته، اینترنت وایفای ارایه کند و لااقل بخشی از خلا اطلاعاتی در کشور را جبران کند.